آقا منو هم ببین
اربعین که میآید همه به تکاپو میافتند تا خود را به مولایشان برسانند و برخیها خادم زائران مولا هستند و برخی دیگر نیز از دور حسرت به دل نظاره گر هستند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، اربعین آمد و عاشقان فوج فوج به کربلا رسیدند، اقلیت صدر اسلام بار دیگر خودی نشان دادند و صداهای (نحن من ینصرک، لبیک یا حسین) شان به گوش جهانیان رسید.
اربعین آمد و باز هم سیاه پوشان دل خون قول و قرارهایشان را در کربلا گذاشتند، و شد مصداقی بر آیه (و جعلناکم شعوبا و قبائل لتتعارفوا) تا شیعیان همدیگر را از نزدیک ببینند و حسین (ع) رمزی برای عبور از قومیت و نژاد باشد، اربعین آمد و خیلی از نادیدنیها دیده شد، اربعین آمد تا دختر و پسری که دیروز به زور از رختخواب و موبایل دل میکند، خادم الحسین و مشغول توزیع چای و پخت غذا باشد.
اربعین آمد تا به ظاهربینان ثابت کند حسین برا همه است، حسین همه را دعوت میکند آن پسری که تا دیروز بر بازو خالکوبی داشت امروز سیاه پوش و پرچم به دست در کربلا زار زار حسین را صدا میکند و روز به روز کینه قاتلان حسین را در دل میپروراند، همچنین آن دختری که تا دیروز میگفت حجابم به خودم مربوط است امروز بوشیه پوش، زینب و رقیه را صدا میزند، بر سر میزند و بجای شامیهای خندان امروز، اشکهای خونین جاری میسازد.
اربعین که آمد باز هم حدیث (ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا) متبلور شد، همه آنهایی که به دیدار حسین شتافتن آزاده هستن آزاده از زر و زیور دنیا، از بندگی دنیا و دل بستگی به عیال و فرزند، آزادگانی که پیر و جوان هستند، آزادگانی که فریاد هیهات منا الذله شان، به جهانیان رسیده و وجدانهای خفته را بیدار کرده و هم قسم شدند تا به زینب (س) بگویند اجازه نمیدهیم لشکریان عمر و یزید به خیمهها نزدیک شوند.
استادی درباره آیه «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» بیان داشت که کهنترین و قدیمیترین نسخههای قرآن در موزههای غربی نگهداری میشود، در غربی که تنفر از مسلمانان را روز به روز بیشتر میکند و بر طبل تفرقه مینوازد، حفاظت از کهنترین نسخههای قرآن تنها به خواست و اراده خدا باز میگردد، قطعا حسین و راهش را خدایش حافظ است، حسین را زمانی اهل کوفه تنها گذاشتند، اما خواست خداوند بر آن بود تا موالیهای دیروز حامیان امروزش باشند تا کور شود چشم اموی ها، زبیریها و کوفیهای امروزی.
اربعین آمد و کدورتهای جنگ ۸ ساله رخت برتافت، اربعین که آمد اقتدار شیعیان نمودار شد و ترسوهای حق خور دیروزی امروز هم هراسان دست به دامن عمروعاصهای فتنه انگیز و اشعریهای ساده لوح شدند تا بر اندک عمر باقی مانده خود، روزهایی بیفزایند، فتنه انگیزیها برای نرسیدن به یاری حسین ادامه دارد شاید در این میان کوفیهای بی بصیر اگر به یاری حسین نشتابند، اما مختارها و کیانها شمشیر به دست منتظر اشارتی هستند.
اقلیت دیروزی که ترس را به اکثریت تحمیل کرد امروز هم نه تنها اکثریت بلکه مستکبران را هراس کردند، این اقلیت باز هم برای وحدت اسلامی صبر همراه با آمادگی پیشه کرد تا بگوید کربلا دیگر تکرار نمیشود و هر وقت اربعین فرا میرسد دل هایشان یک جوری میشود، اما صبوری پیشه میکنند، تجدید بیعتی با یکدیگر میکنند و از روز انتقام و یاری فرزند حسین (ع) سخن میگویند.
اربعین آمد و آقای من و تو بار دیگر رمز قدرت و هیهات منا الذله شد، اربعین آمد تا شیعیان بگویند دیگر هیچ حرومی طرف حرم نمیرود و یک جان ناقابل دارند که تقدیم حسین میکنند، اربعین آمد تا به کوفیهای آن عصر بگوید، ببینید ببینید یاری کنندگان حسین را، ببینید ببینید وهب ها، حبیب ها، اصغرها، عوسجه ها، جون ها، عباسها را، ...
اربعین آمد تا انسانیت زنده و فرهنگ ناب پدید آید، رویشهای انقلاب شکل گیرد، جوان انقلابی تربیت شود، جاماندگان به خود آیند و جاهلان و عامدان به عظمت حسین پی ببرند. اربعین آمد تا عراقیها روی هر چه میزبان است را کم کنند، اربعین آمد تا عراقیها ثابت کنند عرب اصیل مهمان نواز هستند و از زیادی مهمان نه هراسی دارند و نه کم میآورند بلکه بانگ میکنند «هلا بزوار ابوسجاد».
اربعین آمد و بهانه گیریهای ناصبیها و شامیهای امروزی برای تخریب آغاز شد بهانه گیریهایی از قبیل اینکه، چون غذا و جا مفتی است یا، چون ویزا را برداشتند، اما امسال که کرایهها و جمعیت چند برابر و خدمات کمتر شد، چه میخواهند بگویند؟ قطعا حرفی ندارند که بگویند جز اینکه سکوت اختیار میکنند و آنگهی باز بهانه جمع و جور میکنند.
اربعین آمد تا بگویم آقام منو هم ببین، ببین که مشتاقم، ببین که بغض ندیدنت خفه ام کرده، ببین که مشتاقم. اربعین آمد تا جاماندگان اربعین از دور اشک شوق بریزند و فریاد حسین حسین سر دهند و آغازی بر قصه حسین (ع) باشد، شاید نوحه معروف منم باید برم بهتر و رساتر وصف حال من و امثال من جامانده از اربعین باشد./۹۴۵۶/پ200/ب1
اربعین آمد و باز هم سیاه پوشان دل خون قول و قرارهایشان را در کربلا گذاشتند، و شد مصداقی بر آیه (و جعلناکم شعوبا و قبائل لتتعارفوا) تا شیعیان همدیگر را از نزدیک ببینند و حسین (ع) رمزی برای عبور از قومیت و نژاد باشد، اربعین آمد و خیلی از نادیدنیها دیده شد، اربعین آمد تا دختر و پسری که دیروز به زور از رختخواب و موبایل دل میکند، خادم الحسین و مشغول توزیع چای و پخت غذا باشد.
اربعین آمد تا به ظاهربینان ثابت کند حسین برا همه است، حسین همه را دعوت میکند آن پسری که تا دیروز بر بازو خالکوبی داشت امروز سیاه پوش و پرچم به دست در کربلا زار زار حسین را صدا میکند و روز به روز کینه قاتلان حسین را در دل میپروراند، همچنین آن دختری که تا دیروز میگفت حجابم به خودم مربوط است امروز بوشیه پوش، زینب و رقیه را صدا میزند، بر سر میزند و بجای شامیهای خندان امروز، اشکهای خونین جاری میسازد.
اربعین که آمد باز هم حدیث (ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا) متبلور شد، همه آنهایی که به دیدار حسین شتافتن آزاده هستن آزاده از زر و زیور دنیا، از بندگی دنیا و دل بستگی به عیال و فرزند، آزادگانی که پیر و جوان هستند، آزادگانی که فریاد هیهات منا الذله شان، به جهانیان رسیده و وجدانهای خفته را بیدار کرده و هم قسم شدند تا به زینب (س) بگویند اجازه نمیدهیم لشکریان عمر و یزید به خیمهها نزدیک شوند.
استادی درباره آیه «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» بیان داشت که کهنترین و قدیمیترین نسخههای قرآن در موزههای غربی نگهداری میشود، در غربی که تنفر از مسلمانان را روز به روز بیشتر میکند و بر طبل تفرقه مینوازد، حفاظت از کهنترین نسخههای قرآن تنها به خواست و اراده خدا باز میگردد، قطعا حسین و راهش را خدایش حافظ است، حسین را زمانی اهل کوفه تنها گذاشتند، اما خواست خداوند بر آن بود تا موالیهای دیروز حامیان امروزش باشند تا کور شود چشم اموی ها، زبیریها و کوفیهای امروزی.
اربعین آمد و کدورتهای جنگ ۸ ساله رخت برتافت، اربعین که آمد اقتدار شیعیان نمودار شد و ترسوهای حق خور دیروزی امروز هم هراسان دست به دامن عمروعاصهای فتنه انگیز و اشعریهای ساده لوح شدند تا بر اندک عمر باقی مانده خود، روزهایی بیفزایند، فتنه انگیزیها برای نرسیدن به یاری حسین ادامه دارد شاید در این میان کوفیهای بی بصیر اگر به یاری حسین نشتابند، اما مختارها و کیانها شمشیر به دست منتظر اشارتی هستند.
اقلیت دیروزی که ترس را به اکثریت تحمیل کرد امروز هم نه تنها اکثریت بلکه مستکبران را هراس کردند، این اقلیت باز هم برای وحدت اسلامی صبر همراه با آمادگی پیشه کرد تا بگوید کربلا دیگر تکرار نمیشود و هر وقت اربعین فرا میرسد دل هایشان یک جوری میشود، اما صبوری پیشه میکنند، تجدید بیعتی با یکدیگر میکنند و از روز انتقام و یاری فرزند حسین (ع) سخن میگویند.
اربعین آمد و آقای من و تو بار دیگر رمز قدرت و هیهات منا الذله شد، اربعین آمد تا شیعیان بگویند دیگر هیچ حرومی طرف حرم نمیرود و یک جان ناقابل دارند که تقدیم حسین میکنند، اربعین آمد تا به کوفیهای آن عصر بگوید، ببینید ببینید یاری کنندگان حسین را، ببینید ببینید وهب ها، حبیب ها، اصغرها، عوسجه ها، جون ها، عباسها را، ...
اربعین آمد تا انسانیت زنده و فرهنگ ناب پدید آید، رویشهای انقلاب شکل گیرد، جوان انقلابی تربیت شود، جاماندگان به خود آیند و جاهلان و عامدان به عظمت حسین پی ببرند. اربعین آمد تا عراقیها روی هر چه میزبان است را کم کنند، اربعین آمد تا عراقیها ثابت کنند عرب اصیل مهمان نواز هستند و از زیادی مهمان نه هراسی دارند و نه کم میآورند بلکه بانگ میکنند «هلا بزوار ابوسجاد».
اربعین آمد و بهانه گیریهای ناصبیها و شامیهای امروزی برای تخریب آغاز شد بهانه گیریهایی از قبیل اینکه، چون غذا و جا مفتی است یا، چون ویزا را برداشتند، اما امسال که کرایهها و جمعیت چند برابر و خدمات کمتر شد، چه میخواهند بگویند؟ قطعا حرفی ندارند که بگویند جز اینکه سکوت اختیار میکنند و آنگهی باز بهانه جمع و جور میکنند.
اربعین آمد تا بگویم آقام منو هم ببین، ببین که مشتاقم، ببین که بغض ندیدنت خفه ام کرده، ببین که مشتاقم. اربعین آمد تا جاماندگان اربعین از دور اشک شوق بریزند و فریاد حسین حسین سر دهند و آغازی بر قصه حسین (ع) باشد، شاید نوحه معروف منم باید برم بهتر و رساتر وصف حال من و امثال من جامانده از اربعین باشد./۹۴۵۶/پ200/ب1
حاتم شرفی
ارسال نظرات