وقتی که از کسی تعریف میکنند آنجا خط حمله آتش شیطان است
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام به شرح هشتاد و سومین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداخت و بیان داشت: کلمه 83 اینچنین است که «قَالَ (ع) لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِی الثَّنَاءِ عَلَیهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا فِی نَفْسِكَ» کسی در محضر حضرت خیلی مدّاحی و ثناگویی کرد و بیش از آن مقداری که معتقد بود درباره حضرت سخن گفت، حضرت فرمود من کمتر از آنم که تو گفتی، ولی بیشتر از آنم که در درونت داری؛ یعنی این نگرش منافقانه به سود تو نیست؛ گرچه ظاهراً در مدح من سخن میگویی ولی به این مدح معتقد نیستی بلکه به کمتر از این معتقد هستی و من بین خود و خدای خود بیش از آنم که تو نسبت به من میپنداری.
حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه داد: وجود مبارک امیرالمؤمنین در جایی دیگر فرمود، وقتی که از کسی تعریف میکنند آنجا خط حمله آتش شیطان است، اگر خدای ناکرده این شخص باور کند و زمینه تکبّر او فراهم بشود قطعا وسیله سقوط اوست، لذا در این مواقع انسان باید خیلی مواظب باشد.
وی با تبیین دو معنا برای «خودستانی» بیان داشت: خودستانی یک معنای بسیار بد دارد و یک معنای بسیار خوب؛ اگر به این معنی باشد که انسان خودی خود را از خود بگیرد و وقتی خودی خود را گرفت فقط بندگی خدا میماند، در استغفارها میگویند «أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفَارَ مَنْ یعْلَمُ أَنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت» در اینجا فقط بندگی میماند، اگر یک چنین چیزی بود این دعا یقیناً مستجاب است و اما اگر خودستانی به این معنا بود که انسان خودش را بستاید، این غبار، جلوی آن بندگی مینشیند و بندگی را ضعیف میکند، این همان خط حمله آتش شیطان است.
حضرت آیت الله جوادی آملی در ادامه به شرح کلمه قصار 84 پرداخت و ابراز داشت: حضرت این کلمه را در جواب یک نامه مرقوم فرمودند: «بَقِیةُ السَّیفِ أَبْقَى عَدَداً وَ أَكْثَرُ وَلَداً»؛ در یکی از جبهههای جنگ، مسؤول آن جبهه برای حضرت نوشت که ما کشته های زیاد دادیم مخصوصاً از فلان قبیله، حضرت در جواب فرمود نگران نباش گرچه ما شهید زیادی دادیم اما خانوادههای شهید میمانند و گرامیاند و دودمان اینها منقرض نمیشود، اما آنها که کاری به جنگ و جبهه نداشتند و نسبت به جبهه و جنگ بیتفاوت بودند آنها منقرض میشوند.
وی ادامه داد: در شرح این جمله نهج البلاغه شهادت و ماندگاری اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان نمونه ذکر شده است؛ چون بیشترین شهید را خاندان عصمت و طهارت چه قبل از کربلا و چه در کربلا و چه بعد از کربلا دادند و جمعیت اینها هم زیاد نبود اما سادات به لطف الهی شرق و غرب عالم را گرفتند، فرمودند اینها ریشههای همان خانوادههای معظم شهدایند، خدای سبحان هرگز این دودمان و این خانوادهها را تنها نمیگذارد اینها «بَقِیةُ السَّیفِ» هستند نام اینها را خدا زنده نگه میدارد پاداش اینها را در آخرت میدهد که حرفی در آن نیست اما در دنیا اینها ماندنیاند باقیاند. همانگونه که درباره علما فرمود: «العُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِی الدَّهرُ»؛ علما در کتابها میمانند، در حوزهها و دانشگاهها میمانند، در افکار و قلوب میمانند، نام و یاد اینها میماند، برای اینکه آثار اینها زنده است، درباره خانوادههای شهدا فرمود اینها منقرض نمیشوند اینها ماندنیاند و ذات اقدس الهی از خاندان اینها را نگه میدارد.
وی در شرح کلمه قصار 85 نهج البلاغه خاطرنشان کرد: حضرت فرمود به اینکه «مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُهُ»؛ اگر کسی در هر زمینهای، اظهار نظر کند و همه جا مدّعی علم باشد این «أُصِیبَتْ مَقَاتِلُهُ» یعنی «مرگگاه» او مورد اصابت تیر قرار گرفته است، مگر آدم قهراً ناچار است خلاف بگوید یا دروغ بگوید یا کسی را گمراه کند؟! اگر کسی مطلبی را نمیداند و در آن خصوص اظهار نظر کند این شخص در واقع مرده است.
حضرت آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: لذا بزرگان گفتند راه عالِمشدن غیر از اینکه منبع علمی ما کتاب و سنت و عقل است یک اصل دیگری هم دارد که انسان باید آن اصل را داشته باشد و آن «نمیدانم» است، قرآن یک طرف، سنت یک طرف، براهین عقلی یک طرف، اینها را آدم فحص میکند، اما مهمترین عنصر در کنار اینها برای کسی که بخواهد دانشمند بشود «نمیدانم» است، وقتی انسان بگوید نمیدانم، به دنبال پاسخ میرود و آن مساله را یاد میگیرد./998/