۰۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۷
کد خبر: ۶۵۹۱۷۳
یادداشت؛

روابط راهبردی ایران- چین /آمریکا چرا جیغ می‌کشد؟!

روابط راهبردی ایران- چین /آمریکا چرا جیغ می‌کشد؟!
روابط و همکاری‌های ایران با پکن و مسکو در سطح حاکمیت سه کشورِ مهم تحریم شده از سوی آمریکا در غرب و شرق و شمال آسیا وارد مرحله راهبردی شد.
به گزارش خبرگزاری رسا، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: فضاسازی‌ها و حمله به روابط ایران و چین و فروکش کردن نسبی آن بسیار عجیب بود و مهم‌تر اینکه بعد از این فضاسازی‌های رسانه‌های معاند، رسانه‌های جهان برای جلوگیری از ریزش مخاطبان خود به سوی تحلیل منطقی‌تری از چرایی روابط تهران- پکن بعد از شکست برجام و مزایای تفاهمنامه ۲۵ ساله برای دو ملت ایران و چین پرداختند.حال با فروکش کردن نسبی آن فضاسازی‌های جعلی و این اذعان‌ها می‌توان به موشکافی بهتری از چرایی فضاسازی‌ها علیه روابط ایران و چین پرداخت.
۱- با شروع مذاکرات هسته‌ای رهبر معظم انقلاب بیش از هر کسی خطر محصور کردن کشور در مذاکره کانالیزه شده با آمریکا و چند کشور اروپایی و انزوا و تسلیم کامل ایران در نتیجه نگاه خیانتکارانه نفوذی‌ها را درک کردند. ایشان با تبیین «سناریوی نفوذ جریانی و موردی از طریق برجام» برای جلوگیری از یک چالش اساسی در آینده، با اظهار خوشبین نبودن به نتایج مذاکرات هسته‌ای، خصوصی و علنی به رئیس‌جمهور تذکر دادند؛ «علاج مشکلات در داخل کشور» و «گسترش روابط با همسایگان و نگاه درست و منطقی به شرق» است. ایشان با توصیه به دولت برای «گشودن چتر دیپلماسی بر همه جهان و تمرکز نکردن بر روابط با چند کشور محدود» تاکید کردند؛ «دنیا که فقط آمریکا و چند کشور اروپایی نیست؛ با تدبیر و سیاستگذاری درست با دنیا ارتباط برقرار کنید... شرق دنیا یعنی منطقه‌ آسیا امروز مرکز یک قدرت عظیمی است...
هیچ كس نمی‌‌‌تواند بگوید دولت و ملت ایران با فلان كشور رابطه برقرار كند و یا با فلان‌جا تجارت نكند!» اما دولت تدبیر و امید با خوشبینی کاذب و نگاه ‌اشتباه به غرب وارد مذاکرات برجامی شد و متوهمانه خود را بی‌نیاز از تعامل با دیگر کشورها و به‌خصوص در شرق دانست و در حال خراب کردن پل‌های پشت سر خود بود. تا جایی‌که این رویکرد غلط و نافی منافع و امنیت ملی موجب ایجاد شک و تردیدهایی در کشورهای دوست شد و سال ۹۳ در سفر آقای روحانی به پکن خود را نشان داد و او برخلاف پروتکل‌های دیپلماتیک بین‌المللی فقط مورد استقبال معاون وزیر امورخارجه و معاون شهردار شانگهای در پایین‌ترین رده دیپلماتیک قرار گرفت! در این شرایط با درایت و تیزبینی و آینده‌نگری حکیمانه رهبری؛ روابط و همکاری‌های ایران با پکن و مسکو در سطح حاکمیت سه کشورِ مهم تحریم شده از سوی آمریکا در غرب و شرق و شمال آسیا وارد مرحله راهبردی شد. رهبر معظم انقلاب در دیدار بهمن ۹۴رئیس‌جمهور چین با ایشان تایید و تاکید کردند: «توافق ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمت‌آمیز است.» در آذر ۹۴ نیز که پوتین خارج از تشریفات دیپلماتیک به‌طور مستقیم از فرودگاه به دیدار رهبر معظم انقلاب رفت، ایشان تاکید کردند؛ «تحریم ایران و روسیه از سوی آمریکا یک نقطه ‌اشتراک مهم برای گسترش روابط جهت مهار آمریکاست.» متاسفانه یک هفته بعد از شروع اجرای برجام پیشنهادهای شی‌جین‌پنگ در سفر به تهران، از جمله هدف‌گذاری حجم مبادلات تجاری- اقتصادی۶۰۰ میلیارد دلاری دو کشور در طول ۲۵ سال با همان نگاه ‌اشتباه به غرب از سوی دولت جدی گرفته و پیگیری نشد و به‌ گفته یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در صحن علنی، حتی سال گذشته که رئیس ‌این کمیسیون در راس هیئتی به چین سفر کرد و بعد از چهار روز مذاکرات فشرده و حصول توافقات بسیار خوبی برگشت و نتیجه را به وزارت خارجه ارائه کرد، ولی ظاهرا برای جلوگیری از ناخشنودی آمریکا! به آن عمل نکردند. با این وجود با آشکارتر شدن شکست وعده‌های آقای روحانی در سایه برجام و امضاء جان‌کری، باز رهبری به کمک دولت آمدند و نماینده ویژه‌ای به پکن فرستادند و بعد از آن سونگ تائو وزیر بین‌الملل حزب حاکم چین به ایران آمد و پیگیر سند همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین شد. لذا اصل این تفاهمنامه ناشی از درایت و هوشیاری و آینده‌نگری و تیزبینی رهبر معظم انقلاب برای حفظ کشور از خطر اصلی برجام بود و نه ابتکار دولت که حالا بعد از خراب کردن پل‌های پشت‌سرش، بخواهد در میان این فضاسازی‌های مشکوک آن را به‌عنوان تدبیر و عملکرد خود القا کند.
۲- بیشتر خبرسازی‌ها درخصوص سند همکاری‌های راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین برای اولین بار از سایت نفتی انگلیسی «پترولیوم اکونومیست» با دو مقاله تند علیه همکاری‌های ایران و چین یکی در سوم سپتامبر (شهریور ۹۸) و دیگری ۱۲ سپتامبر به قلم شیرین هانتر(طهماسب) عضو اندیشکده‌های وزارت خارجه آمریکا و سازمان سیا و عضو وزارت خارجه ایران در قبل از انقلاب سرچشمه گرفت و حالا بعد از ده ماه با فرمان وزیرخارجه آمریکا آمار و ارقام دروغ این دو مقاله مبنای همه تحلیل‌های بی‌اساس ارائه شده در رسانه‌های بیگانه و برخی رسانه‌های داخلی قرار گرفته است! اینکه پمپئو در حساب توئیتری فارسی خود بنویسد «قرارداد ایران و چین همان ترکمنچای دوم است» و رسانه‌ها و برخی جریانات داخلی همین عنوان را تیتر سخنان و تحلیل‌ها و رسانه‌های خود بکنند بسیار عجیب است و این نشان می‌دهد اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها علیه ایران از طریق نفوذی‌های خود چقدر هماهنگ عمل می‌کنند اما برخی هنوز نمی‌خواهند بفهمند! لذا: اولا کسانی که از سرمایه‌گذاری خارجی به عنوان نجات اقتصاد ایران یاد می‌کردند و با فریبکاری و فضاسازی دروغین برجام را بر ملت ایران تحمیل کردند، حال چرا از سرمایه‌گذاری چین نگران هستند؟! برجام که درها را به روی کشورهای مورد نظر برجامیان یعنی فرانسه، انگلیس و آلمان و آمریکا باز کرد اما آنها در خیانتی آشکار فقط با وعده‌های فریبکارانه کشور را از پیشرفت باز داشتند و به قول رهبر معظم انقلاب «انگیزه‌های دشمنی اروپایی‌ها با جمهوری اسلامی تفاوت اصولی با دشمنی آمریکا ندارد.» ثانیا ادعا کردند «چگونه می‌خواهید با تکنولوژی چینی کشور را بسازید و مشکل اقتصاد ایران را حل کنید» اما پاسخ ندادند که چگونه با این تکنولوژی مشکل اقتصاد چین با یک میلیارد و چهارصدمیلیون نفر جمعیت حل شده و اکنون این کشور زیر سایه امنیتی که بزرگ‌ترین ارتش جهان فراهم کرده، درحال تبدیل شدن به اقتصاد اول جهان است؟! و چرا ما نتوانیم زیر سایه امنیت ایجاد شده توسط جریان مقاومت با بومی‌سازی این تکنولوژی در مسیر پیشرفت کشورِ هشتاد میلیونی از آن استفاده کنیم؟ جالب اینکه این جماعت غربگرای ضدشرقی همان کسانی هستند که با واردات لوازم آرایشی و غذای سگ و اسپرم گاو و مکمل جنسی از کشورهای اروپایی که به برکت برجام سه برابر شد و حتی خون‌های آلوده از فرانسه به سودهای بادآورده هنگفتی رسیدند و هنگام وارد کردن خودروهای فرانسوی و لاکچری اروپایی که منجر به زمین‌گیر شدن صنعت خودرویی کشور شده، به غیرتشان برنخورد که با این کالاها چگونه می‌خواهند کشور را بسازند!! ثالثا با فضاسازی علیه این قرارداد در حقیقت می‌خواهند گروکشی نمایند و از قرارداد برجام که حقیقتا فاجعه بار بوده و هست اتهام‌زدایی کنند و با انحراف افکار عمومی از شکست برجام، ترکمنچای بودن آن را از اذهان بزدایند و به‌ جای آن به همکاری‌های ایران و چین مارک ترکمنچای بزنند تا دیگر کسی از برجام به‌عنوان یک قرارداد تحمیلی عهد قاجاری یاد نکند و کسی نتواند در ایران آن را لغو کند! رابعا اما این جماعت با خوش‌رقصی برای کدخدای خود ادعا کردند همکاری‌های بلندمدت تهران- پکن موجب محرومیت ایران از فرصت‌های اقتصادی در آمریکا و اروپا می‌شود! درحالی که نمی‌توانند پاسخ دهند مگر تاکنون علیرغم برجام هفت ساله و دلبری دولت‌های اصلاحات و روحانی و بعضا دولت سازندگی از آمریکا و اروپایی‌ها، برای کشور فرصت‌های اقتصادی در آمریکا و اروپا ایجاد شده؟! و مگر اصولا در چهل سال گذشته آمریکا اجازه داده کسی با ایران همکاری اقتصادی داشته باشد و مهم‌تر اینکه مگر با وجود تجربه تلخ برجام و تشدید تحریم‌ها، افقی برای همکاری اقتصادی ایران و آمریکا متصور است که چنین ادعایی می‌کنند؟ لذا درد این جماعت دلسوزی برای منافع و امنیت ملی نیست، درد آنها مثل امثال تقی‌زاده‌ها این است که چرا نمی‌گذارید مثل عربستان گاو شیرده‌ای برای آمریکا و غرب باشیم! جالب اینکه چنین ‌اشک تمساحی که برای تفاهم‌نامه ایران و چین می‌ریزند هیچ‌گاه یک صدم آن را برای توافقنامه ذلت‌بار برجام با آن همه خسارت محض نریختند و حال همزمان با ترکمنچای خواندن تفاهم‌نامه ایران- چین برجام را سند افتخار می‌خوانند!
3- هرچند دروغ‌پردازی‌های این روزها چیز عجیب  و نیازمند پاسخگویی نیست اما در اینکه ادعا می‌کنند جمهوری اسلامی اصل نه غربی و نه شرقی را زیرپا گذاشته و می‌خواهد مستعمره و تسلیم چین شود باید گفت اولا پاسخ دهند ۱۲۰ کشوری که با چین همکاری اقتصادی دارند و ۳۰ کشور جهان از جمله عراق در همسایگی ما که همکاری‌های راهبردی با پکن امضا کردند، آیا مستعمره این کشور شدند؟! ثانیا کافی است به سفر آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۶۸ به عنوان رئیس‌جمهور کشورمان به چین توجه شود که چگونه از عزت ملت ایران و استقلال کشور دفاع کردند و در نتیجه آن مواضع حکیمانه نخست‌وزیر چین شخصا برای عذرخواهی به حضور  آیت‌الله‌ خامنه‌ای رسید  و رهبر چین نیز  دو  برابر زمان تعیین شده با رئیس‌جمهور ایران گفت‌وگو کرد.
۴- اصل داستان چیز دیگری است. نگرانی از سرعت گرفتن افول آمریکا و سرعت گرفتن پیشرفت و قدرت جمهوری اسلامی و تلاش آمریکا برای تحت‌الشعاع قرار دادن و جلوگیری از وقوع این دو اتفاق مهم به کمک نفوذی‌های خود است. نشریه نیوزویک می‌نویسد: «توافقات راهبردی ایران با چین و روسیه و عراق از نظر استراتژیک و پراگماتیک یک ائتلاف جهانی علیه سیاست‌های تحریمی و نظم نوین جهانی آمریکا و امری معقول است که توازن قدرت در جهان را تغییر داده و موجب نگرانی واشنگتن شده است.»

منبع: کیهان
ارسال نظرات