۱۶ مهر ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۶
کد خبر: ۶۶۵۴۰۰
یادداشت؛

اقتصاد اسلامی همه چارچوب‌ها و نهادهای لازم را در اختیار دارد

اقتصاد اسلامی همه چارچوب‌ها و نهادهای لازم را در اختیار دارد
استاد دانشگاه علامه طباطبائی گفت: بسیار مایه تعجب است که چگونه بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی این سؤال پرسیده می‌شود که آیا اقتصاد اسلامی داریم یا خیر؟

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام محمداسماعیل توسلی متخصص علوم اقتصادی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی طی یادداشتی در کانال حوزوی روزنه نوشت: بعد از این همه سال تحقیق و پژوهش در زمینه اقتصاد اسلامی، این بحثی را که برخی از مخالفان اقتصاد اسلامی مطرح می‌کنند اساساً موضوعیت ندارد.

مخالفان اقتصاد اسلامی با یک جست‌وجو می‌توانند به همه مباحث اقتصاد اسلامی پی ببرند اما اجمالاً به سه محور اشاره می‌کنم که شامل مکتب اقتصاد اسلامی، نظام اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد اسلامی است.

وقتی اقتصاد اسلامی را مطرح می‌کنیم باید سه مورد یاد شده در آن باشد، چرا که مجموع این موارد، اقتصاد اسلامی را شکل می‌دهند. در مکتب اقتصاد اسلامی، نظریات در سطح نظام، قوانین و مقررات و نهادهایی که باید شکل بگیرند و در سطح علم نیز همه آنچه را به وقوع پیوسته را در بخش تولید، توزیع و مصرف، با ابزار خاص خود مورد تحلیل قرار می‌دهند. این ابزار در دوره ما ریاضیات و اقتصادسنجی است.

در سطح مکتب یعنی نظریات اساسی و جهان‌بینی، اقتصاد کلاسیک یا لیبرالیسم بر اساس جهان‌بینی اومانیسم و آزادی فردی، نظرات مخصوصی را در زمینه مالکیت و … مطرح کرده است. سوسیالیسم هم با نظرات خود به دنبال عدالت و برابری بوده و جهان‌بینی مادی صِرف داشته و نظریات آن در زمینه مالکیت و آزادی اقتصادی با نظریات لیبرالیسم متفاوت است. اسلام نیز با جهان‌بینی الهی نظراتی اساسی را در همه زمینه‌ها مطرح کرده و براساس این جهان‌بینی‌ها، نظام‌های اقتصادی لیبرالیسم، سوسیالیسم و نظام اقتصادی اسلام شکل گرفته‌اند.

البته اسلام هم با جهان‌بینی خودش، نفع شخصی را برای انسان به رسمیت شناخته تا انسان دنبال کسب و کار و زندگی و تشکیل خانواده و تولید … باشد. در قرآن کریم آمده است: «دوستى خواستنی‌هاى گوناگون از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سیم و اسب‏هاى نشاندار و دام‌ها و کشتزارها براى مردم آراسته شده لیکن این جمله مایه تمتع زندگى دنیاست و حال آنکه فرجام نیکو نزد خداست.» (آل عمران/ ۱۴).
خداوند مال را قوام زندگی و اساس اقتصاد می‌داند. اگر این نباشد، کمر جامعه می‌شکند، اما جهان‌بینی اسلام با سایر جهان‌بینی‌ها متفاوت است.

هدف اسلام این است که به انسان تربیت‌یافته دست پیدا کند. اسلام نمی‌خواهد از کارگران سوءاستفاده و حق آنها ضایع شود. انسانی که تحت آموزه‌های اسلام تربیت شود در تولید، توزیع و مصرف، موازین را رعایت می‌کند. لذا توزیع عادلانه ثروت نیز محقق می‌شود. اگر در جامعه فقر وجود دارد به این دلیل است که همه ارکان، آموزه‌های اسلام را کامل انجام نمی دهند.

هر ایدئولوژی که نتواند مردم را با خود هماهنگ کند و مردم آن را اجرا نکنند به نتیجه‌ای دست نخواهد یافت. اسلام نظریات بسیار وزین‌تر از سوسیالیسم و لیبرالیسم درباره دخالت دولت، مالکیت و … دارد.

اینکه عده‌ای می‌گویند اقتصاد اسلامی نداریم اصلا دنبال تحقیق پیرامون این موضوع نرفته اند، به همین سبب می‌گوییم چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.

باید کسانی‌که تحت آموزه‌های اقتصاد اسلامی قرار گرفته‌اند به عنوان کارگزار انتخاب شوند. نباید از کسانی‌که چیزی از دانش اقتصاد اسلامی ندارد بخواهیم که اقتصاد اسلامی را در کشور اجرا کنند، چرا که هیچ نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. وضعیت کنونی به این علت است که مسیر را درست نرفته‌ایم و هر کس را در جای خود به کار نگماشته‌ایم.

بسیار مایه تعجب است که چگونه بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی این سؤال پرسیده می‌شود که آیا اقتصاد اسلامی داریم یا خیر؟ باید اقتصاد اسلامی را با ادبیات امروزی اجرا کنیم، چرا که اقتصاد اسلامی همه چارچوب‌ها و نهادهای لازم را در اختیار دارد. در زمینه تولید، توزیع، مصرف، تجارت و امثالهم پیشرفته‌ترین قوانین و نظام‌های لازم را در اختیار داریم. مکاتب دیگر به فکر تعالی معنوی انسان نیستند اما اسلام این تعالی معنوی را هم پیگیری می‌‌کند. اگر چنین مواردی را دنبال نکرده‌ایم به این معنی نیست که اقتصاد اسلامی نداریم، بلکه همه چارچوب‌های اقتصاد اسلامی را در اختیار داریم که می‌تواند پشتوانه‌ای برای اقتصاد مقاومتی باشد.

ما علم اقتصاد اسلامی هم داریم که عمیق‌ترین آموزه‌ها و گزاره‌ها را ارائه داده است و در این زمینه هیچ کمبودی ندارد، ما امروزه نیازمند افرادی هستیم که قوانین پیشرفته‌ نظام اقتصاد اسلامی را اجرا کنند.

ارسال نظرات