زمانی که عصر سرخ شد!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، آنجا که شماطه ساعت تکان می خورد، اربعین زمان را می سازد. این جدا از آن مفاهیمی است که بر ساخته ذهن آدمیاناند. واقعیت چیز دیگری می گوید.
آنچه که از این واقعه بر میآید، شروع حرکتی است که همه را در یک مسیر و به یک مقصد گسیل می دارد. زمان، مکان را در خدمت خود می گیرد و این چنین واقعیت را شکل می دهد که این خود، ریشه در شناختی از عمق فطرت دارد. همه به یک سمت میروند و در آن هنگامۀ موعود بر تلاقی هستی میایستند. همه یک چیز را می جویند.
حقاً که پرداخت واقعیت بر متن عصر، اراده مقتدای میداندار خود را میطلبد و همانا او، نقطۀ شکوه بنای آرمانهاست.
اوست که چشمها در میعادگاه لحظه ظهورش را تمنا میکنند. اوست پیر مراد دلهای سوخته در فراق حقیقتی اجتناب ناپذیر که عقول بیدار مردان پیراسته به زیور ایمان؛ به رؤیای شیرین وصالش، موجی گشته و در تکاپوی دستیابی به مروارید رخشان کرامتش به تلاطمی اعجاب آور، دریای خفته عالم را زیر و زبر می گردانند.
تشنگان تهی از غیر او، تا نیابند نشانی از گمگشته خویش که نتوانند بیاسایند. دمی خوشتر از اندیشه او نیک نشمارند و جز فضائلش بیانی ندارند. در پرتو معنایش، خود میآموزند و از منوِّر علومش میگردند که او تحقق تازهای از تمدن را عینیت خواهد بخشید.
آن ساعت، ارتقای وضع اجتماع بشریست که در آن آحاد مردم رفعت مییابند. فصلی است نو از ادراک انسانی که زندگانیاش را در زمان پیش خواهد راند. وقتی که معنا را میفهمد و به روح و هدف ماورای خلقتش اقرار میکند، التیام نقایصش را در اتحاد با او میداند و نهر وجودش را به همان سو روان داشته، در لحظهای تغییر را کلید خواهد زد.
بکوش انسان که دم مسیحاییاش نزدیک است. سرخی آسمان آغاز فجریست که طراوت را رقم خواهد زد و ترنّم ملکوت متجلی در وحی، حیات طیّبه آدمی را به ارمغان خواهد آورد./ی704/ق