روایتی از تلاشها و مجاهدتهای مرحوم اژهئی؛
مجاهدت برای دانشجویان خارج از کشور
اینکه رهبر انقلاب عبارت «مجاهد خاموش» را در پیام تسلیت استفاده کردند، چون ایشان در ارتباط با دانشجویان خارج از کشور مجاهدت میکرد و هیچکس با خبر نمیشد.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، رهبر انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت عالم مجاهد حجتالاسلام آقای دکتر جواد اژهئی را تسلیت گفتند و در مورد ایشان فرمودند: «شخصیت برجسته و ممتازی که سالهای متمادی مجاهدتهای بزرگ و مبارک را بااخلاص و بدون اندک تظاهری عهدهدار شد و یادگارهای فراموشنشدنی برای کشور و انقلاب برجای گذاشت.
تشکیل انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، تشکیل مدارس استعدادهای درخشان کشور، مدیریت پدرانه بر مجموعههای نخبگانی جوان، و سازنده در دوران طلائی مدالآوریهای علمی بینالمللی از جملهی این یادگارهای بیهمانند است.» برای آشنایی بیشتر با مرحوم اژهئی، گفتاری از حجتالاسلام والمسلمین مجتبی همدانی، یکی از دوستان و همکاران ایشان منتشر میکند.
آشنایی من با مرحوم شیخ جواد اژهئی تقریباً از سال ۴۵ در کانون علمی و تربیتی جهان اسلام در اصفهان بود. یکسری از خیرین و مهندسین در اصفهان این کانون را ایجاد کرده بودند و آقای اژهئی مسؤول کتابخانهاش بود. من هم در آنجا مانند سایر افراد در کلاسها شرکت میکردم و بعضی از کارهای اجرایی را انجام میدادم. من آن موقع ۱۵ سالم بود و کانون مال جوانها بود.
در کانون با شهید علی اکبر، ایشان، آقامهدی و محمدآقا که چهار تا برادر هستند و همهشان در آنجا بودند آشنا شدم. مرحوم آقای اژهئی بسیار فرد وارسته، خیلی شوخطبع، خوش برخورد و ساده بود. منظورم از ساده بود؛ یعنی تکبر و غرور نداشت و خیلی خودمانی با افراد برخورد داشت. البته ایشان از من دو سه سال بزرگتر بود، ولی با همدیگر ارتباطمان خیلی خوب بود.
ایشان داماد شهید بهشتی است و تا آنجایی که خاطرم هست ایشان تا چند سال بعد از پیروزی انقلاب خارج از کشور بود و وقتی به ایران آمد که شهید بهشتی به شهادت رسیده بود.
در حزب جمهوری هم ایشان بهطور رسمی تا قبل از شهادت مرحوم بهشتی نبود، ولی وقتی ایشان شهید شد، ظاهراً مسؤولان حزب، از جمله آیتاللّه خامنهای از ایشان دعوت کردند که در شورای مرکزی حزب بیاید و بهنوعی جای شهید بهشتی و بعضی شهدای دیگر را پر کند. ایشان و محمدرضا پسر آیتاللّه بهشتی به شورا آمدند. من در حزب جمهوری مرتب ایشان را در جلسات و برنامهها میدیدم.
ایشان با رهبر انقلاب در شورای حزب ارتباط داشتند بود که آیتالله خامنهای بعد از رهبری، به آقای اژهئی مسؤولیت ارتباط با اروپا و آمریکا در دفتر را دادند. ایشان مأمور آقا برای ارتباط با اروپا و آمریکا و مسؤول اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویی در اروپا شد؛ و من در دفتر میدیدم که ایشان خدمت آقا میآمد و گزارش میداد.
اینکه رهبر انقلاب عبارت «مجاهد خاموش» را در پیام تسلیت استفاده کردند، چون ایشان واقعاً در ارتباط با دانشجویان خارج از کشور مجاهدت میکرد؛ در خارج از کشور فعالیتکردن کار سادهای نیست و حتماً موانعی وجود دارد؛ دولتها موانعی ایجاد میکنند؛ اینکه میتوانست با آنها ارتباط برقرار کند، کنفرانس و سمینار بگذارد، ارتباطهای منظّمی داشته باشد و بتواند دانشجوها را تقریباً در خطّ انقلاب حفظ و تقویت کند، خودش یک مجاهدت است.
در رابطه با خاموش بودنش هم، چون هیچکس از این کاری که ایشان میکرد با خبر نبود. واقعاً در جامعهی ما هیچوقت خبر این مسائل گفته نمیشد، چرا؟ چون کار در خارج از کشور بود و این مسائل گفته نمیشد؛ یعنی خود ایشان هم آدمی نبود که بخواهد بحث بکند، حرف بزند و خودش را نشان بدهد. شاید به این دلیل خاموش بود که نمیآمد بگوید.
ایشان داماد شهید بهشتی است و تا آنجایی که خاطرم هست ایشان تا چند سال بعد از پیروزی انقلاب خارج از کشور بود و وقتی به ایران آمد که شهید بهشتی به شهادت رسیده بود.
در حزب جمهوری هم ایشان بهطور رسمی تا قبل از شهادت مرحوم بهشتی نبود، ولی وقتی ایشان شهید شد، ظاهراً مسؤولان حزب، از جمله آیتاللّه خامنهای از ایشان دعوت کردند که در شورای مرکزی حزب بیاید و بهنوعی جای شهید بهشتی و بعضی شهدای دیگر را پر کند. ایشان و محمدرضا پسر آیتاللّه بهشتی به شورا آمدند. من در حزب جمهوری مرتب ایشان را در جلسات و برنامهها میدیدم.
ایشان با رهبر انقلاب در شورای حزب ارتباط داشتند بود که آیتالله خامنهای بعد از رهبری، به آقای اژهئی مسؤولیت ارتباط با اروپا و آمریکا در دفتر را دادند. ایشان مأمور آقا برای ارتباط با اروپا و آمریکا و مسؤول اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویی در اروپا شد؛ و من در دفتر میدیدم که ایشان خدمت آقا میآمد و گزارش میداد.
اینکه رهبر انقلاب عبارت «مجاهد خاموش» را در پیام تسلیت استفاده کردند، چون ایشان واقعاً در ارتباط با دانشجویان خارج از کشور مجاهدت میکرد؛ در خارج از کشور فعالیتکردن کار سادهای نیست و حتماً موانعی وجود دارد؛ دولتها موانعی ایجاد میکنند؛ اینکه میتوانست با آنها ارتباط برقرار کند، کنفرانس و سمینار بگذارد، ارتباطهای منظّمی داشته باشد و بتواند دانشجوها را تقریباً در خطّ انقلاب حفظ و تقویت کند، خودش یک مجاهدت است.
در رابطه با خاموش بودنش هم، چون هیچکس از این کاری که ایشان میکرد با خبر نبود. واقعاً در جامعهی ما هیچوقت خبر این مسائل گفته نمیشد، چرا؟ چون کار در خارج از کشور بود و این مسائل گفته نمیشد؛ یعنی خود ایشان هم آدمی نبود که بخواهد بحث بکند، حرف بزند و خودش را نشان بدهد. شاید به این دلیل خاموش بود که نمیآمد بگوید.
منبع: khamenei.ir
ارسال نظرات