۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۱
کد خبر: ۶۶۹۹۴۲
سرمقاله؛

عملیات نجات یک جاسوس!

عملیات نجات یک جاسوس!
۴ روز مانده به ترور شهید فخری‌زاده، رسانه‌های معاند یاد احمدرضا جلالی می‌افتند و مدعی می‌شوند او برای اجرای حکم اعدام به انفرادی منتقل شده است. همسر او با رسانه‌های معاند گفت‌وگو می‌کند و...

به گزارش خبرگزاری رسا،‌ زهرا توحیدیان در روزنامه وطن امروز نوشت:


* سکانس اول
۴ روز مانده به ترور شهید فخری‌زاده، رسانه‌های معاند یاد احمدرضا جلالی می‌افتند و مدعی می‌شوند او برای اجرای حکم اعدام به انفرادی منتقل شده است. همسر او با رسانه‌های معاند گفت‌وگو می‌کند و از اجرای اعدام ابراز نگرانی می‌کند. ناگهان توئیتر پر می‌شود از هشتگی به یاد جلالی و ماجرا به حدی بالا می‌گیرد که دفتر کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواهان لغو حکم اعدام جلالی می‌شود. آن لینده، وزیر خارجه سوئد هم وارد میدان می‌شود و در توئیتی درباره اجرای حکم جلالی ابراز نگرانی می‌کند. هجمه‌ها که به طرز سوال‌برانگیزی بالا می‌رود، سخنگوی وزارت امور خارجه ورود می‌کند و با «ناقص و غلط» خواندن اطلاعات مقامات سوئدی درباره وضعیت جلالی، اذعان می‌کند خبری از اعدام جلالی نیست و هشتگ‌های مرتبط با جلالی، جاسوس سرشناس، از تب و تاب می‌افتد.
 
* جلالی کیست؟
پس از تشدید ترور دردناک دانشمندان هسته‌ای، سیستم اطلاعاتی کشور به دنبال اتاق عملیات مشترک ترورها می‌رود تا ببیند چه کسی اطلاعات مربوط به دانشمندان هسته‌ای را در اختیار دشمن قرار داده؟ اردیبهشت ۹۴ فردی به نام احمدرضا جلالی بازداشت می‌شود. او دکترای عمومی خود را در ایران و دوره تخصصی پزشکی هسته‌ای را در سوئد گذرانده بود. وی به دلیل تخصصش، به عنوان پزشک امین در پروژه‌های خاص تحقیقات هسته‌ای کشور دعوت به همکاری می‌شود و به علت تدریس در دانشگاه‌های اروپایی و شرکت در مجامع علمی به شهرت می‌رسد. اسناد و نیز اعترافات جلالی، نشان می‌دهد او به دلیل ارتباط نزدیک با دانشمندان هسته‌ای کشور، لیستی از اطلاعات آنان را به موساد تحویل می‌دهد. به گفته‌ دستگاه قضا، یکی از اقدامات جلالی، اعلام نشانی و مشخصات ۳۰ نفر از افراد شاخص پروژه‌های تحقیقاتی، نظامی و هسته‌ای از جمله شهیدان شهریاری و علیمحمدی به افسران اطلاعاتی موساد بوده که به ترور و شهادت آنان منتهی شد. اهمیت جلالی برای دستگاه‌های اطلاعاتی غرب به حدی حیاتی بود که ۲ سال پس از بازداشت او و در حالی که جلالی در زندان بود، سوئد به او شهروندی خود را اعطا کرد تا به جلوگیری از پیگیری پرونده‌اش مثلا وجهه قانونی ببخشد!
 
* سکانس دوم
جمعه سیاه از راه می‌رسد و دانشمندی که در گمنامی و سکوت به خدمت مشغول بود، ترور می‌شود: شهید «محسن فخری‌زاده»، دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقات فیزیک. ایران سیاه‌پوش و عزادار است، شواهد و پیشینه‌ تاریخی ترور نشان می‌دهد چنین جنایت‌های ددمنشانه‌ای از اسرائیل و حامیانش برمی‌آید.
پس از ترور شهید فخری‌زاده، دوباره نام جلالی در شبکه‌های اجتماعی به جریان می‌افتد. وکیل او ادعا می‌کند قرار است جلالی به رجایی‌شهر کرج برود. ادعای او موجب می‌شود بار دیگر جنجال اجرای حکم او در میان کاربران مطرح شود. معاندان با آب و تاب اعدام را محکوم می‌کنند. پارلمان بلژیک به دنبال تصویب طرحی است که در صورت اجرای حکم جلالی، عواقب سنگینی در انتظار روابط بلژیک با جمهوری اسلامی باشد و عفو بین‌الملل هم دور برمی‌دارد تا به زعم خود، مانع اجرای حکم اعدام فردی شود که خون دانشمندان هسته‌ای به گردن اوست.
 
* سکانس سوم
پشت میز کار نشسته‌ام و اخبار را مرور می‌کنم: قبل از ترور شهید فخری‌زاده، نام جلالی در رسانه‌های معاند می‌چرخد. چرا به یک باره و در حالی که او در صحت و سلامت حبس خود را طی می‌کند، چنین جنجالی به راه می‌افتد تا ایران را وادار کنند موضع بگیرد؟ چه ربطی میان ترور شهید فخری‌زاده و جلالی هست که بعد از آن جمعه سیاه، بلژیک هراسناک به راه می‌افتد تا با اعمال فشار دیپلماتیک مانع مجازات فردی شود که به کشورش خیانت کرده؟ مگر جلالی چه خوش‌خدمتی‌ای به کشورهای غربی کرده که می‌خواهند به هر طریق ممکن جلوی اجرای حکم اعدام این جاسوس را بگیرند؟ پیدا کنید پرتقال فروش را...

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات