اینستاگرام؛ تهدیدی برای امنیت ملی
به همین جهت خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در سومین شماره از پرونده همسنگ انقلاب، در گفتوگو با حجتالاسلام پیشاهنگ، کارشناس رسانه و فضای مجازی به موضوع کمکاری فعالان فرهنگی و کارشکنیهای وزارت ارتباطات در توسعه شبکههای ملی پرداخت.
رسا ـ این اتفاقی که رخ داده در حقیقت یک اتفاق کوچک نیست و دامنه گستردگی این قبیل اتفاقات در فضای مجازی بسیار گسترده است؛ از نظر شما آیا نهادهای فرهنگی کم کاری کردهاند یا برخلاف اذعان وزیر ارتباطات، نهادهای دولتی کم کاری کردهاند؟
کم کاری نهادهای فرهنگی حرف کاملاً درستی است؛ منتهی جنس کم کاری آنها این نبوده که کار فرهنگی نکردهاند؛ بلکه جنس کم کاری آنها این بوده که در وزارت ارتباطات ورود نکرده و کار فرهنگی خودشان را در بستر فضای مجازی مستقر نکردهاند و این ضعف مجموعههای فرهنگی ما است که کار جدی و تخصصی در فضای مجازی نکردهاند.
فضای مجازی امروز حقیقیتر از فضای واقعی بر جامعه مخاطب خودش تأثیر گذاری میکند و آنقدر پهن و گسترده شده که جامعه مخاطبش، گزینش شده یا بخش کوچکی از جامعه نیست، بلکه تمام و برابر با کل جامعه ما است. در حال حاضر با شیوع کرونا بهقدری ارتباطات اجتماعی ضعیف شده که اساساً جامعه، همان چیزی است که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وجود دارد.
ترجمه درست فضای مجازی، در حقیقت فضایی با واقعیتهای ناملموس است.
امروز مفهوم جامعه در فضای مجازی محقق میشود. اگر فعالان فرهنگی و نهادهای فرهنگی ما میخواستند کار کنند باید این کار را در فضای مجازی دنبال میکردند و کم کاری آنها این بوده که به فضای مجازی اهمیت درستی ندادهاند. حال ممکن است کسی بگوید: «ما کار کردهایم.» طبیعتاً در اینجا باید فعالان عرصه فضای مجازی را مستثنی کنم؛ اما با تمام ارادت و عرض سپاس بابت حضورشان در فضای مجازی، این عزیزان را نیز متهم میدانم و از ایشان میپرسم که شما در کجا کار میکنید؟
شما در میدان و زمین بازی دشمن فعالیت میکنید؛ میدانی که تمام عناصر آن را دشمن تعریف میکند. اوست که تعریف میکند شما در کجای زمین بایستید و آیا محتوای شما به دست مخاطب برسد یا خیر؟ مدیر این فضا تعیین کننده است، نه کسی که در این فضا در حال فعالیت است.
باید در این بسترها کار کنیم تا مردم را بیرون بیاوریم!
سؤال و اشکال کسانی که درحال کار فرهنگی هستند این است که: «ما نباید برویم در این بسترها فعالیت کنیم؟» .
البته من ضرورت کار فرهنگی حتی در شبکههای اجتماعی غربی مانند اینستاگرام را انکار نمیکنم و این آسیبی که در جامعه دیدیم در حقیقت دملی چرکین بود که ترکید. ما در حال حاضر با پیکرهای پر از دمل چرکین مواجه هستیم و الآن فقط یکی از آن دملها ترکیده است و دهها و صدها دمل چرکین دیگر و بدتر وجود دارد!
در ماجرای فرمان رهبر انقلاب به بسته شدن تلگرام، وزارت ارتباطات نشان داد برخلاف آن چیزی که در زمان اخذ رأی اعتماد از مجلس، خود را ولایتمدار و ولایتپذیر معرفی کرد، متأسفانه آنگونه که انتظار میرود ولایتپذیر و ولایتمدار نیست؛ در این ماجرا امر رهبر را در زمان اضطرار اجرا نمیکند و با بازی درآوردن مانند عدم فیلتر برخی پوستههای خاص تلگرام آن را از فیلترینگ کامل نجات داد! تا اینکه تلگرام با وارد کردن پروکسیهای مخصوص خود، عملا فیلترینگ را بی اثر کرد.
اما در همان زمان بسیاری از مردم خودشان داوطلبانه از تلگرام خارج شدند. من با افراد و مخاطبانی که نقش مصرف کننده داشتند که به امر رهبری از این فضا خارج شدند، کاری ندارم؛ اما کسانی که در این فضا تولیدکننده و فعال فرهنگی بودند به چه علتی از این فضا خارج شدند؟ مادامی که حتی یک نفر در این فضاها حضور دارد، آنها باید بمانند تا افرادی را که مصرف کننده هستند یا هدایت کرده یا از این فضای نا امن خارج کنند. وقتی مرزهای کشور ناامن میشود، دستور میدهند مردم به شهرهای مرکزی منتقل شوند و سربازان همزمان هم وظیفه دارند مرزهای کشور را حراست و هم مردم عادی را از مرزها خارج کنند.
رسا ـ اگر همین فعالان بخواهند بمانند، قطعاً در فضای واقعی در زمینه تربیتی نیز حلقه تربیتی دارند، خوب مربی میآید میگوید: «من در اینستاگرام یا تلگرام فلان کانال را دارم بیایید آنجا و در آنجا تبلیغ ضد اینستاگرام و تلگرام میگذارم.» و این دور باطل باعث افزایش مخاطب و ترویج اینستاگرام میشود!
نکتۀ مهم همین است. فعال فرهنگی حاضر در فضای مجازی نا امنی مثل اینستاگرام، نباید دعوت کننده بدان فضا باشد. بلکه باید همزمان در فضای مجازی امنی مانند شبکههای داخلی نیز فعالیت کند و مخاطب خودش را به آنجا دعوت کند. ما به این میگوییم استراتژی تولید و نشر محتوا؛ رهبری فرموده بودند مهندسی فرهنگی؛ برای کار فرهنگی به ویژه در فضای مجازی باید طراحی داشت، باید مهندسی کرد.
رسا ـ با این حساب فرض کنیم با فیلترینگ، مخاطبان مصرف کننده و منفعل دیگر دسترسی ندارند، افسر ما میماند و تبلیغاتچی دشمن و قطعاً تبلیغاتچی دشمن توسط افسر جنگ نرم ما توجیه نخواهد شد، با این حال خارج شود و به کارهای مهمتر بپردازد بهتر است!
اگر فرض کنیم وزارت ارتباطات تلگرام را میبست، معتقد هستم که یک سازمان رصدکنندهای میدید که اگر هیچ کسی در تلگرام نیست، پس هیچ یک از فعالان فرهنگی نیازی به حضور در این فضا را ندارند و ماندن نیز هیچ توجیهی ندارد. البته اگر بازهم عده ای مانده بودند، با رعایت نسبت حضور مخاطب، عده ای از باب واجب کفایی باید بمانند. اگر شبهه کردند که چرا فعال فرهنگی ما در این فضای مسموم مانده است باید بگوید: «چون شما هستید؛ من ماندهام تا شما بیایید بیرون.»
بهجای تبلیغ اینستاگرام، به پیام رسانهای ملی دعوت کنید/ دولت باید به پیام رسان ملی کمک کند!
در اینجا به جای تبلیغ در اینستاگرام و تلگرام یک کانال در پیام رسانهای داخلی مانند ایتا، سروش، روبیکا و ... بزند و برای مخاطب آن کانال را ترویج کند. البته در اینجا وزارت ارتباطات باید پهنای باند ترجیحی، امکانات لازم برای فعالیت و توسعه و در یک کلام بستر فعالیت ... را در اختیار آن پیام رسان داخلی بگذارد.
تا چه زمانی میخواهیم در جایی فعالیت کنیم که زمین بازی در اختیار دشمن است؟ تا چه زمانی باید در بستری فعالیت کنیم که اگر بخواهید در صفحه خودتان تصویر سردار سلیمانی یا تصاویر مرتبط با ایثار و شهادت را منتشر کنید، آن تصویر حذف و در بعضی مواقع دسترسیها محدود میشود؟ تلگرام در شب انتخابات دسترسی کانالهای مربوط به جریان خاصی را ظرف ۴۸ ساعت از بین برد و به صورت گستردهای پیامهایی مربوط به یک سری جریانهای خاص سیاسی علیه نظام را در تلگرام بازنشر میداد!
رسا ـ اینترنت ذاتاً توسط اصحاب علوم انسانی غربی تألیف شده و تنها عوامل مهندسی در سده اخیر توانستهاند آن را بسازند، حال چرا باید افسار این فضا در دستان عوامل صرفاً مهندسی باشد که از مناسبات علوم انسانی و ارتباطات مطلع نیستند؟
علت اینکه وزارت ارتباطات اشکالات زیادی در زمینه شبکه ملی اطلاعات و حمایت از پیام رسانهای ملی دارد از ناآگاهی یا عدم شناخت علوم انسانی و مناسبات آن نیست؛ بلکه مسائل دیگری وجود دارد. وقتی وزارت ارتباطات میگوید کم کاری شده است باید پرسید: «مگر شما اجازه دادید که ما کار فرهنگی انجام بدهیم؟»
بستر کار فرهنگی امروز در فضای مجازی است. وزارت ارتباطات فضای مجازی را دو دستی تقدیم اینستاگرام و تلگرام و عملاً تقدیم سیاست گذاران ایالات متحده کرده است! چقدر جوان نخبه ایرانی در شرکتهای آیتی غربی در حال فعالیت هستند! آیا وزارتخانه ما کاری برای جذب آنها انجام داده است؟
در سالهای اخیر خبر دیدار محرمانه آذری جهرمی با پاول دروف درز کرد.
پاول دروف کسی بود که توسط دستگاه امنیتی روسیه به عنوان جاسوس سازمان جاسوسی سیا معرفی شد و هنگامی برای دستگیری او اقدام میکند توسط سرویسهای جاسوسی آمریکا فراری داده میشود. پاول دروف مأمور اطلاعاتی عملیاتی سازمان سیا در فضای مجازی است. حالا باید پرسید که آقای آذری جهرمی با این شخص چه گفت و شنودی دارد و چرا نباید محتوای آن گفتوگو در اختیار ما قرار بگیرد؟ چرا شفافیت وجود ندارد؟
از آن ۳۰ فروردین یکسال و نیم گذشت. چرا این اتفاق رخ نداد و در آبانماه همان سال شاهد شدیدترین اعتراضات بودیم که به وسیله تلگرام مدیریت و هدایت میشد. تازه بعد از بستن ظاهری تلگرام نیز به جای در اختیار گذاشتن پهنای باند ترجیحی به شبکههای داخلی، آن را به اینستاگرام دادید! چرا؟
شما مردم را از دست روباه به دست گرگ سپردید؛ تلگرام روباهی بود که در شب انتخابات دخالت میکرد و اینستاگرام گرگی بی رحم است که در هر پدیده فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... ورود میکند. برای مثال صفحهای که تصویر سردار سلیمانی را بگذارد، با چند ده هزار دنبال کننده میبندد. پستی را که تصویر سید حسن نصرالله یا شهید عماد مغنیه را داشته باشد، به بهانه ترویج خشونت حذف میکند. وقتی یک فعال فرهنگی لایو میگذارد کمترین پیامها را ارسال میکند. ولی وقتی یک مفسد اخلاقی لایو میگذارد بیشترین دسترسی ها را ایجاد میکند. در واقع الگوریتمهای نشر در اینستاگرام، هوشمندانه ملاحظات فرهنگی دارند و این ملاحظات بر خلاف اخلاق در جامعه ماست.
رسا ـ دولت بهانه آورد که با بستن تلگرام و اینستاگرام تعداد زیادی از ظرفیتهای شغلی در این پیامرسانها دچار اختلال جدی میشوند!
این استدلال مثل این است که بگوییم بازاری مثل پلاسکو برای کسبه و مشتریانشان نا امن است و باید ساختمان جدیدی بسازید و کسبه را به آنجا منتقل کنید. بعد مسئول محترم بگوید شما میخواهید مردم را از نان خوردن بیندازید!!! واقعا ما گفتیم مردم از کار در فضای مجازی کسب درآمد نکنند؟ یا اینکه میگوییم محل امنی برای کسب و کار مردم قرار بدهید؟! پلاسکو سوخت، عدهای کشته شدند و بسیاری سرمایه خود را از دست دادند. بالاخره هم آمدند و یک ساختمان جدید ساختند. نمیشد قبل از این همه خسارت این انتقال صورت میگرفت؟!
در مورد فضای مجازی هم همین را میگوییم. حرف ما این است که این بسترها حتی برای کسب و کارهای ما نیز نا امن است.
اگر اینستاگرام بخواهد، میتواند اقتصاد ایران را تحت الشعاع قرار دهد.
در حال حاضر مگر دشمن با تحریمها نتوانست برخی مشکلات را برای بعضی صنایع پدید آورد؟ اگر یک روزی اینستاگرام بخواهد همان مهندسی پیامها فرهنگی را برای پیامهای اقتصادی اعمال کند و همه کسبوکارها را دچار اختلال کند، اقتصاد و سرمایه خیلی از این کسبوکارها نابود خواهد شد. صفحه و دسترسی افراد زیادی با چندصدهزار دنبال کننده بهدلیل انتشار عکس سردار سلیمانی محدود شد! چه تضمینی هست که یک کسب و کار اینستاگرامی با چند صد میلیون تومان هزینه و چند میلیون دنبال کننده، یک شبه بسته نشود؟
در این صورت ما چگونه میتوانیم اینستاگرام که مسبب شکست خوردن اقتصاد کشور میشود را بازخواست کنیم؟ باید یقه چه کسی را بگیریم؟ آیا وزارت کار میتواند پیگیری کند که چرا این کسبوکارها تعطیل شد؟ اگر یک نفر بخواهد در همین صفائیه پاساژ خود را ببندد و کسبه را بیرون کند، چندین نهاد میتوانند جلوی این فرد را بگیرند.
دولت به جای توسعه این بستر نا امن و غیر پاسخگو، چقدر برای توسعه بستری رایگان در زمینه کسبوکار تلاش کرده است؟ البته درباره شرکتهایی همچون بایا نسبت به هزینهای که برای ثبت کارآفرینان اخذ میکنند، تأملاتی وجود دارد. یا دولت فضای مجازی را نمیشناسد یا دارد دروغ میگوید که در هر دو صورت نالایقی و ناکارآمدیاش اثبات میشود.
رسا ـ راهکار چیست؟
فعال فرهنگی باید برود و به فعالیت بپردازد و وزارت ارتباطات موظف است همکاری کند. البته وزارت همکاری نمیکند و باید فشار آورد. در جاهایی که فشار باشد مجبور هستند کاری کنند.
رسا ـ با وجود این خطرات و این مفسدههایی که بیان شد چرا دولت اقدامی برای بستن این فضا نمیکند؟
اصلاً دولت این فضا را نبندد؛ چرا بدان پهنای باند ترجیحی میدهد؟ وقتی وارد شبکه داخلی میشوید باید چند دقیقه معطل باشید تا بروزرسانی انجام شود ولی وقتی وارد شبکه خارجی میشوید به سرعت این اتفاق انجام میشود. ممکن است از سرورهای داخلی باشد ولی فقط این نیست، بلکه مهمترین علتش این است که اولویت برای حضور مصرف کننده در اینستاگرام است و اگر چیزی باقی ماند به شبکههای ملی میدهند.
وزارت ارتباطات یکی از عوامل اصلی خسارت ارزی به کشور است
ما در حال حاضر در جنگ ارزی هستیم. بابت مصرف اینترنت از طریق اینستاگرام باید مقدار زیاد و قابل توجهی ارز بدهکار شویم. مگر تنها وزارت نفت موظف است ارز وارد کشور کند؟ وزارت ارتباطات نیز موظف است در وهله اول کاری کند که ارز از کشور خارج نشود و در وهله دوم با تولید نرم افزارهای قوی ارز آور باشد!
حریم خصوصی مسأله فراموش شده!
همانقدر که برای کاربران شبهه مطرح میکردند که شبکههای داخلی به حریم خصوصی افراد احترام نمیگذارند و این شبهه با پاسخ قاطع رهبر انقلاب تا حدی برطرف شد؛ این سؤال پیش میآید که اصلاً اینستاگرام که برای ما شبکه و فضایی رایگان است؛ چگونه هزینههای سنگین خود را تأمین میکند؟
رسا ـ قطعاً با فروش اطلاعات و دادهکاویهای افراد.
به کجا؟ شرکتهای تجاری و تبلیغاتی یا سرویسهای جاسوسی.
رسا ـ سرویسهای جاسوسی و این طور میتواند در جنگ نرم با شناختی که از افراد به دست آورده، اهداف و منافع خود را تأمین کند.
رسا ـ با این شرایطی که گفتید به نظر شما وزارت ارتباطات باید در دست مهندسین فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد یا باید با مدیریت متخصصین ارتباطات فرهنگی و اجتماعی در حوزه علوم انسانی اداره شود؟
رسا ـ ممنون از اینکه وقت خودتان را در اختیار ما قرار دادید.
خبرنگار: محمدحسین کتابی
ظرفیتهای مرکز پژوهشهای مجلس در تقنین برای این بستر پیشنهادی آقای پیشاهنگ فراهم است.
قبل از اینکه استفاده از هر برنامهای در یک کشور فراگیر باید اونو فیلتر کنند و بعد از بررسی همه جوانب و مزایا و معایبش در صورت لزوم اونو رفع فیلتر کنند
نه وقتی که چند میلیون استفاده کننده داره، فیلتر بشه باز مثل تلگرام همه دورش میزنند
خانه از پایبند ویران است
وقتی پسر 40 ساله و دختر 35 ساله داریم یعنی اقتصاد خراب و بی در و پیکر و در نتیجه شهوتی که خدا برای تجدید نسل قرارداده و برای آن راهکار دینی قرار داده با وجود خرابی اقتصاد و عدم تمکن مالی جوانان برای ازدواج به موقع موجب افزایش فساد و رسیدن آن به سنین پایین تر شده است .
اینترنت آخرین و کاتالیزور افزایش شدت آن است اصل ماجرا اقتصاد خراب است.
اقتصاد خراب نه به معنی اینکه مگر اینها ندار بودن
بلکه به معنی تقسیم عادلانه ثروت که همه جوانان بتوانند هر چه زودتر ازدواج کنند و خانه و سرپناهی داشته باشند تا از افزایش فساد جلوگیری شود.
فیلترینگ با وجود دور زدن بازهم کارسازه . نمونش عدم رواج فیس بوک در ایران در مقایسه با جهانه.
فیلترینگ با وجود دور زدن بازهم کارسازه . نمونش عدم رواج فیس بوک در ایران در مقایسه با جهانه.
http://sobhezagros.ir/News/168089.html