برای او که تحول را می فهمید چنان که باید
از ساعت 6 صبح جمعیت آرام آرام به مصلی نزدیک می شوند و برخی افراد بعد از نماز صبح آنجا حاضر بودند جمعیت در ساعت 6 صبح اعم از زن و مرد به حدود 500 نفر می رسد. مصلا در حال شلوغ شدن است از صورت های افراد نمیتوان به راحتی حال افراد را به خاطر زدنماسک تشخیص داد اما از نوع راه رفتن ها مشخص است که داغ بزرگی بر دلشان سنگینی می کند.
هوا سرد و بی روح است آن قدر که سختی گذر زمان را در این شرایط سخت مضاعف کرده. تقریباً هیچ کار تبلیغی از طرف نهادهای مسؤول برای روز تشیع انجام نشده و اگر هم چیزی هست از طرف طلاب به صورت خودجوش بوده است البته خوشبینانه می توان گفت که مشکل بودجه یا نیروی انسانی داشته اند.
حوزه هم که اغلب با همه تلاشی که انجام می دهد در آفساید رسانه ای گیر کرده هرچند جای گلایه ای نیست از حوزهای که برای شخصیتی بی نظیر که جایگزینی ندارد حتی یک پیامک هم ارسال نمیکند و ایضا از رسانه ملی که به مجمعی برای محافظه کاری بدل شده اما به قول سعدی:
شب پره گروه مثل آفتاب نخواهد رونق بازار آفتاب نخواهد
کم نبودند افراد و جریانهایی که از داخل و چه در خارج که در پی خاموش کردن این مصباح هدایت باشند اما توانستند غافل از اینکه امروز هر یک از شاگردان ایشان یک رسانه به شمار می آید و هر کس که در سفره طرح ولایت روزی گرفته وامدار. شاعر چه خوش گفته است
که هر آن شمعی که ایزد برفروزد هر آنکس که کند ریشش بسوزد
به قول ظریفی که گفته بود نواندیشی و تجدد مفتح چنگتان همان سه بار "اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا" از زبان نائب حضرت ولی عصر(عج) برای آیتالله مصباح کافی است با نوای مداحی که روضه وداع امام شهید را زمزمه می کند از این مسائل عبور کنیم.
چند تصویر بزرگ از ایشان در مصلا نصب کرده اند که گویی با انسان حرف می زند البته با همان طنین دلنشین و همان قدرت نفوذ. به یاد بعد از نماز مغرب و عشای چهارشنبه ها می افتم و باز با بغض فرو خورده ای به فضای مصلا باز می گردم. شخصیت ها یکی پس از دیگری در مصلا حاضر می شوند.
وقتی در سیر علمی آیت الله وقتی در سیر علمی آیت الله مصباح ریز تر می شوی بدون شک متوجه خواهی شد که او تحول در حوزه را فهمیده بود چنان که باید و آن را در کار بسته بود چنان که شاید. این را به راحتی در سیر علمی و آثارشان می توان دید.
از همه مهمتر حضور اقشار مختلف مردم در مراسم وداع و تشییع بود و معلوم است در این بین نکته ای هست که علت این حضور است من فکر میکنم دو ویژگی آیت الله مصباح سبب این عشق و علاقه مردم است نخست آن که ایشان از فرق سر تا نوک پا یکپارچه مطیع ولایت بود و هر آنچه از علم، آبرو، توان جسمی و قدرت اندیشه داشت را در راه دفاع از حریم ولایت هزینه کرد و دوم اینکه در فتنهها و مصائب حرف آخر را اول میزد بدون ملاحظه کاری و محافظه کاری.
جمعیت شروع به حرکت میکند و دستان مردم بسان آب چشمه روان؛ پیکر مطهر این عارف انقلابی را حرکت می دهد. حرم کریمه اهل بیت مانند کهربا جمعیت تشییع کنندگان را به سمت خود جذب می کند و عمار انقلابی از این پس میهمان سفره کریمه اهل بیت است خوشا به سعادتش عاش سعیدا و مات سعیدا.
جای گلایه نیست از حوزهای که برای شخصیتی بی نظیر که جایگزینی ندارد حتی یک پیامک هم ارسال نمیکند و از رسانه ملی که تبدیل شده به مجمع محافظه کاری برای منافع.
اما به قول سعدی:
شب پره گروه مثل آفتاب نخواهد رونق بازار آفتاب نخواهد
کم نبودند افراد و جریانهایی که از داخل و چه در خارج که در پی خاموش کردن این مصباح هدایت باشند اما توانستند غافل از اینکه امروز هر یک از شاگردان ایشان یک رسانه به شمار می آید و هر کس که در سفره طرح ولایت روزی گرفته وامدار. شاعر چه خوش گفته است که پ
هر آن شمعی که ایزد برفروزد هر آنکس پف کند ریشش بسوزد