رسالت نخبگان حوزوی و دانشگاهی در تحقق بیانیه گام دوم
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، دکتر محمدرضا سنگری مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به رسالت نخبگان و فرهنیختگان حوزوی و دانشگاهی پراخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید
بیانیه گام دوم انقلاب، در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی و در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی توسط رهبر حکیم انقلاب صادر شد. این بیانیه دستاوردهای شگفت چهار دهه گذشته را در هفت قلمرو، فرایاد و فراچشم میآورد و جهاد بزرگ برای ساختن فردا را با بهرهگیری از تجربههای پیشین فراخوان میدهد.
در این صلای عام، بیش و پیش از دعوت همگانی، جوانان مخاطب اصلی بیانیهاند تا برای “دومین مرحله خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی” آماده شده و عالمانه، عارفانه و مجاهدانه فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی را برای رسیدن و رساندن به تمدن نوین اسلامی و طلوع خورشید ولایت عظمی آغاز کنند.
سازههای بیانیه
بیانیه گام دوم انقلاب عناصری (سازههایی) چند قابل طرح و تامل و واکاوی مانند عنوان و نام بیانیه، مصدر بیانیه، محتوا و درون مایه بیانیه، مخاطب بیانیه و افق (چشمانداز یا دورنما) یا هدف و مقصد نهایی بیانیه هستند.
۱)عنوان و نام در بیانیه
بیان و تبیان که از واژههای آشنای قرآنی است مفهوم مرزبندی و کرانهسازی و روشنگری و ابهام زدایی دارد. بیانیه گام دوم چراغی است تاریکی زدا و ابزاری است روشنگرانه و کرانهساز که هویت و ماهیت انقلاب اسلامی و تفاوت آن با دیگر حرکتها و نهضتها و نیز مرزهای هویت ساز انقلاب اسلامی را مشخص میکند. این بیانیه نقش تبیینی دارد و معلوم میدارد که انقلاب اسلامی چه بوده و از کدام مرحله گسسته و به کدام موقعیت پیوسته، اینک کجاست و قرار است به کجا و چگونه سر کند.
گفتنی است که تحریفگران و تلاشگران در دیگرگونهسازی و دیگرگونه نمایی، میکوشند تصویر و تفسیر باژگونه از انقلاب را القا کنند و همین ما را در مرور مرزها و سازههای اصلی انقلاب ناگزیر میسازد. بدخواهان و ناباوران هماره درپی تطهیر و تقدیس (پاکنمایی) گذشتههای تاریک حکومت پهلوی، تحقیر و کمرنگ نشان دادن دستاوردهای انقلاب و باژگونه نمایی حقایق هستند. عنوان بیانیه و طلیعه متن عهدهدار پاسخگویی و ابهام زدایی و وضوح آفرینی در این زمینه است.
۲)مصدر بیانیه
خاستگاه بیانیه گام دوم، شخصیتی است که آمیزگاه تجربه و علم و عمل است. چهل سال در مناصب حکومتی و اجرایی و رهبری، ایران و جهان را زیسته و در نظام گذشته نیز زندان چشیده، رنجها کشیده و حوادث را با درنگ و دقت و ژرفنگری کاویده و با پشتوانه تفقد در دین، تاریخ، سیاست و فرهنگ، شخصیتی جامعالاطراف و ذووجوه یافته است. مصدر بیانیه ناصح و خیرخواه امت و براساس شواهد و اعتراف همگان (دوست و دشمن) واجد نظرگاههای دقیق و صائب در همه حوزهها و خلف صالح و وارث بلافصل استاد خویش حضرت امام خمینی(ره) است. بنابراین بیانیه وی قابل وثوق،اعتماد و استناد است. صدور بیانیه از ناحیه چنین رهبری، مخاطب را برمیانگیزد که با تعمق، تدبر و تمرکز کافی و وافی ابعاد آنرا بکاود و بررسی کند.
۳)محتوا و درون مایه
در این بیانیه، راه آمده انقلاب و ارزشها و عظمتهای آن، تقابل آن با نظام استکبار و برکات هفتگانه انقلاب اسلامی مطرح شده است؛ ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی، پیشرفت در عرصه علم و فناوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی، مشارکت مردمی و سبقت در خدمت رسانی، ارتقای شگفتانگیز بینش سیاسی مردم، سنگین شدن کفهی عدالت در تقسیم شدن امکانات عمومی کشور، افازایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه و ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان بخش اول این بیانیه تاریخی بشمار میآیند. پس از آن دعوت از جوانان و نیروهای انسانی مستعد و کارآمد برای تداوم راه و تبیین فرصتهای مادی کشور، توصیههای هفتگانه در قلمرو علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت، و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن و سرانجام سبک زندگی مطرح شده است.
میتوان گفت چهارده محور (برکات هفتگانه انقلاب و توصیههای هفتگانه) اصلیترین محورها و مسائل و موضوعات مطرح شده در بیانیه هستند.
۴)مخاطب بیانیه
مخاطب نخستین بیانیه، ملت ایران است با نسلهای چندگانهاش؛ نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که هماکنون وارد فرآیند بزرگ و جهانی چهل سال دوم میشود. رهبر معظم انقلاب با درود بر نسلهای پیشین و پسین که انقلاب را آفریدند و تداوم بخشیدند، اصلی ترین مخاطب خود را نسل جوان قرار میدهد و در جای جای با آنان سخن میگوید: “این بنده ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم.” سپس با طرح و برشمردن برکات هفتگانه انقلاب، دیگربار خطاب به جوانان با بیانی که نشان از هشدار و اندرز دارد توصیه میکند: “جوانان عزیز؛ اینها بخشی محدود از سرفصلهای عمده در سرگذشت چهل سالهی انقلاب اسلامی است. انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام دوم را در پیشبرد آن بردارید.
بنابر رهنمودها و روشنسازیهای بیانیه گام دوم، جوانان با جند «چراغ» باید به سمت فردای انقلاب و برداشتن گام دوم سلوک کنند.
نخست: پاسداشت تجربهها و آزمودههای ارجمند گذشته و بهرهگیری از آنهاست. که غفلت از این راهبرد سبب میشود دروغ جای حقیقت بنشیند.
دوم: مراقب رهزنان فکری و عقیدتی و تحریفگران تاریخ باید بود. حقیقت را از دشمن و پیاده نظامش نمیتوان شنید.
سوم: بهرهگیری از اندیشه جهادی و مدیرت جهادی است با باور به اینکه ما میتوانیم و مرور مستمر “ما توانستهایم” هایی که با اخلاص و سختکوشی و ورحیه جهادی فراهم شده است.
چهارم: اتکا به تواناییهای داخلی و قدرت و نیروی عظیم درون جامعه؛ این درون جوشی، درها را به روی برکات و فتوحات میگشاید که ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران، پیشرفت در عرصهی علم و فناوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی، به اوج رسیدن مشارکت مردمی و سابقهی خدمترسانی، ارتقای بینش سیاسی مردم، سنگینی کفهی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور، رشد معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه، ایستادگی و رویارویی با قلدران و زورگویان و مستکبران جهان از جمله دستاوردهای این خودباوری و خودیاوری انقلابی است.
جوانان باید بهرهمند از تجربههای گرانبهای گذشته، امیدوار و مطمعن در تحقق آرمانهای بیانیه، گام بردارند.
افق و چشمانداز بیانیه
بیانیه خط زمانی دیروز، امروز و فردا را ترسیم میکند. دیروزی که باید بازشناسی شود تا تجربههایش چراغ راه شود و اشتباهات و لغزشهایش انذاربخش برای تصحیح راه و حرکت، امروزی که باید میدانگاه “حضور” باشد و تلاشگاه جهادی امیدوارانه و همگانی و فردایی که باید تحقق بخش آرمان بزرگ ایجاد تمدن اسلامی و زمینهساز طلوع خورشید ولایت عظمی باشد.
آنچه بایسته این رهپویی و حرکت عظیم است ترسیم و تفسیر بایستههای تمدن نوین اسلامی، سازههای این تمدن و چگونگی سیر و پویه در راه تحقق آن است. نیز باید روشن شود طلوع خورشید ولایت عظمی با کدام تمهیدات و مقدمات، با اتکا به کدام نیرو، برنامه و زدودن کدام بازدارندهها و کند کنندهها یا وقفه آفرینها میسر و ممکن است. به تعبیر بیانیه باید معلوم بداریم کدام اشتباهات گذشته نباید تکرار شود و کدام عناصر توفیق آفرین گذشته را باید تکرار و بهرهمند شد تا این عزم عظیم و این تکاپو و حرکت سترگ و حماسی به مقصد و سرمنزل مقصود نائل آید.
مسؤولیت و رسالت نخبگان و دانشوران
هرچند همگان در قبال بیانیه گام دوم مخاطب و مسولند؛ اما روشناندیشان، صاحبان اندیشه و قلم و کرسی علمی و دانشگاهی و حوزوی و همهی پویندگان قلمرو تعلیم و تربیت مسولیت و رسالتی خطیرتر دارند. برخی از طرحها و برنامهها و مسولیتهای زیر را برای اهالی مسئول تعلیم و تربیت میتوان برشمرد.
۱)تبیین بیانیه گام دوم در فضاهای عمومی، رسانهای، اجتماعی و به ویژه دانشگاهی؛ نباید گذاشت مرور زمان سبب غفلت، فراموشی و رنگ باختگی بیانیه شود. فضاسازی بحثهای عمومی، کرسیهای علمی، طرح در جمع دانشجویی و مجموعه استادان و نگارش مقاله علمی در این زمینه در نشریات و طرح در محافل و فضاهای رسانههای ملی و مجازی، فرصت سازی برای شناساندن ابعاد بیانیه به جامعه میتواند باشد.
۲)تکاپو در گذار از نظر به عمل؛ در عین بررسی ابعاد بیانیه و مباحث علمی و نظری در این زمینه، بایسته است که نحوه عملیاتی کردن بیانیه به ویژه توصیههای هفتگانه، در دستور کار و بحث و بررسی قرار گیرد. باید با آسیبشناسی وضعیت موجود علم و پژوهش معلوم شود چه پژوهشهایی نیاز امروز جامعه ماست، بایستههای پژوهش علمی موثر و موفق کدام است. چگونه پژوهشها با نیازهای علمی جامعه پیوند یابد و چگونه پژوهشها را از نظر به عمل میتوان رساند.
۳)ظرفیت امیدبخش کشور به ویژه جوانان را چگونه باید به میدان عمل آورد؛ نحوه بهرهگیری از کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، مدیران و فعالان جوان در همه میدانهای سیاسی، اقتصادی، بینالمللی چگونه باید باشد. در بیانی دیگر دانشگاهها طرح بهرهگیری از “جوانان مومن، انقلابی، دانا و کاردان” را که در بیانیه توصیه شده است، تهیه و تدوین کند.
۴)در باب سبک زندگی ایرانی – اسلامی و یا اسلامی – ایرانی و راههای جلوگیری از غلتیدن در سبکهای بیگانه و بنیانسوز و خانمان و خانواده برانداز، راهکارهای مناسب تحلیلهای مبتنی بر نظرگاههای و مستندات معتبر و متقن فرهنگ اسلامی و ایرانی، طرحهای مناسب تهیه شود و نیز دانشگاهها با ورود به این عرصه و تولیدات مناسب و برگزاری آموزشهای مناسب، نقش عالمانه خود را ایفا کنند. هرچند در بیانیه مجال پرداختن به سبک زندگی به فرصتی دیگر واگذار شده است، اما پیش از این در این زمینه سخنان راهگشا و ارجمندی هست که میتوان از آنها بهره گرفت.
جز مبحث سبک زندگی، حوزههای ششگانه دیگر چون علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی و عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن مستلزم واکاوی دقیق، واقعبینانه، عالمانه و حکیمانه است که اهالی دانشگاه و همهی دردمندان و درکمندان حوزه تعلیم و تربیت را باید دعوت کرد تا ژرفکاوانه، پیگیرانه، عالمانه، صادقانه، مجاهدانه و مجدانه در این میدان گام بگذارند.
۵)پیشنهاد میشود بسیج اساتید و دانشگاهها با بهرهمندی از استادان متعهد و متخصص در هر حوزه (حوزههای هفتگانه بیانیه) به تولید مقاله، کتاب و محتوای علمی و نیز برنامههای اجرایی در دانشگاه و بیرون دانشگاه بپردازد. و حاصل تلاش بسیج اساتید هر دانشگاه هم به جامعه گزارش شود و هم به شکل “تجربه مکتوب” یا نشست مشترک دانشگاهها عرضه شود.
حاصل کار مجموعه دانشگاهها در این زمینه در پایان سال میتواند به عنوان فرآورده علمی و عملی دانشگاهها در فضای رسانه مطرح شود. همین اقدام در حوزههای علمیه استان قابل تحقق است. تجمیع تجربههای حوزههای علمیه در حوزه علمیه قم و سپس عرضو اطلاع رسانی رسانهای و سپس تطبیق و تجمیع نظرگاههای دو نهاد بزرگ دانشگاه و حوزه “سرمایه عظیم علمی” را در اختیار جامعه قرار خواهد داد.