آخرین استراتژیهای آمریکا برای احیای قدرت جهانی؛
استراتژی کثیف فروش؛ از اسلحه تا اینترنت
آیا آمریکا برای بازسازی قدرت رو به افول خود، از استراتژی اسلحه فروشی به استراتژی اینترنت فروشی و IT رو میآورد؟
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، از فحوای کلام جو بایدن و نوع انتخاب همکاران ارشدش چنین برمی آید که در تعامل با دنیای خارج رویهای کاملاً متضاد با رویه ترامپ در پیش خواهد گرفت. لغو پانزده فرمان اجرایی ترامپ در اولین ساعت ورود به کاخ سفید، تاکید اکید بر همکاری با کشورهای دیگر برای حل معضلات جهانی، لغو موقت فروش اسلحه به عربستان، امارات، بازگشت به پیمانها و سازمانهایی که ترامپ آمریکا را از آنها خارج کرده بود، تاکید بر حقوق بشر و ... راهکارهای دولت جدید آمریکا در تعامل با دنیای خارج است.
این تغییر رویه از باب اعتقاد قلبی به حقوق بشر و انسانی کردن رفتار آمریکا با مردم دنیا نیست، بلکه آمریکا به اقتضای شرایط جدید برای حفظ هژمونی خود مجبور به تغییر رویه است. بعنوان مثال، بر خلاف تصور ما از تجارت فروش اسلحه آمریکا، کل صادرات اسلحه این کشور در سال ۲۰۱۹ فقط ۵۵ میلیارد دلار بوده است. برای درک بهتر این عدد خوب است بدانیم کل تولید اسلحه در ۲۵ شرکت بزرگ اسلحه سازی دنیا در همین سال ۳۶۰ میلیارد دلار بوده است. این نکته نباید نادیده گرفته شود که بزرگترین تولید کنندگان سلاح خود بزرگترین مشتریان سلاحهای تولیدی خود هستند، بنابراین تفاوت زیادی بین تولید و صادرات اسلحه وجود دارد.
در مقابل صادرات ۵۵ میلیارد دلاری سالانه اسلحه که کلی بدنامی و نگاه منفی برای آمریکا به بار میآورد، شرکتهایی مثل اپل، آمازون، گوگل، میکروسافت، توئیتر و ... وجود دارند که هر یک به تنهایی چند برابر کل تجارت اسلحه آمریکا برای اقتصاد ملی این کشور ارزش افزوده ایجاد میکنند. در حال حاضر ٧ شرکت از ده شرکت برتر دنیا شرکتهایی از جنس اپل و فیس بوک هستند
بعنوان مثال پروژه اینترنت جهانی استارلینک ایلان ماسک کارآفرین بزرگ آمریکایی در حال فرستادن صدها ماهواره به فضا برای پوشش کل کره زمین جهت تامین اینترنت نامحدود و پرسرعت برای کل دنیاست که تا سه سال دیگر کامل میشود. اگر با فرض بسیار بدبینانه فقط ۱ میلیارد نفر از ۸ میلیارد جمعیت دنیا مشترک این شبکه بشوند و سالانه هرکدام فقط ٣٠٠ دلار حق اشتراک پرداخت کنند، این شرکت به تنهایی ٣٠٠ میلیارد دلار، معادل ۶ برابر کل صادرات سالانه اسلحه آمریکا برای اقتصاد ملی این کشور درآمد خواهد داشت.
آمریکا میتواند با قدرت سیاسی، فرهنگی و هنری خود این خدمات و کالاها را بعنوان ابزارهایی که بسترساز دموکراسی و رعایت حقوق بشر هستند به دنیا بفروشد و با یک تیر همزمان چند نشانه را بزند.
أولاً با سرمایه گذاری کم در این تکنولوژیها که در آنها دست بالا را دارد درآمدهای نجومی کسب کند.
ثانیا بوسیله شرکتهای مثل گوگل، فیس بؤک، توئیتر و ... بی نیاز از سازمانهای عریض و طویل، پرهزینه و بدنام اطلاعاتی با جزئیات اطلاعات عملکرد و گرایشات همه مردم دنیا را بدست بیاورد و در جهت منافع و حفظ هژمونی خود استفاده کند.
ثالثاً گسترش این نوع فعالیتها برخلاف اسلحه فروشی و ایجاد پایگاه نظامی در دنیا برای آمریکا نه تنها بدنامی و نگاه منفی بوجود نمیآورد بلکه مقبولیت و مشروعیت هم کسب میکند.
رابعاً برخلاف جنگ سرد که با مسابقه تسلیحاتی رقیب وقت خود اتحاد شوروی را زمین زد، الان برای بردن رقیب فعلی به گوشه رینگ یعنی چین که متکی به فروش اقلامی مثل فولاد، سایل الکترونیکی و خودرو است از این ابزار که فعلاً در دسترس حریف نیست بهره ببرد.
آمریکا با این استراتژی هژمونی جهانی خود را با مشروعیت، مقبولیت و درآمد بالاتر بازسازی میکند و با مهار کردن چین بعنوان دولتی اقتدار گرا که تنها امتیاز آن قدرت اقتصادی است بر بزرگترین چالش حال حاضر خود غلبه خواهد کرد، چین برخلاف اتحاد شوروی نه با مسابقه تسلیحاتی بلکه فقط با رقابت اقتصادی زمین گیر خواهد شد.
ترکیب قدرت عظیم IT و اینترنت با هالیوود، سیلیکونولی، مک دونالد، هاروارد و MIT، استمرار جذب نخبگان دنیا، قدرت مسلط آمریکا بازسازی خواهد شد و حفظ قدرت دلار در مبادلات جهانی به مراتب بهتر از بمب افکنهای بی ۵۲ عمل خواهد کرد، در اینصورت مقبولیت آمریکا برای بخش مهمی از دنیا مثل دوران پس از جنگهای جهانی اول و دوم باز خواهد گشت.
اگر آمریکا چنین استراتژی اتخاذ کند، نحوه مواجهه ما با آمریکای جدید چه خواهد بود؟
غلامرضا مصدق
این تغییر رویه از باب اعتقاد قلبی به حقوق بشر و انسانی کردن رفتار آمریکا با مردم دنیا نیست، بلکه آمریکا به اقتضای شرایط جدید برای حفظ هژمونی خود مجبور به تغییر رویه است. بعنوان مثال، بر خلاف تصور ما از تجارت فروش اسلحه آمریکا، کل صادرات اسلحه این کشور در سال ۲۰۱۹ فقط ۵۵ میلیارد دلار بوده است. برای درک بهتر این عدد خوب است بدانیم کل تولید اسلحه در ۲۵ شرکت بزرگ اسلحه سازی دنیا در همین سال ۳۶۰ میلیارد دلار بوده است. این نکته نباید نادیده گرفته شود که بزرگترین تولید کنندگان سلاح خود بزرگترین مشتریان سلاحهای تولیدی خود هستند، بنابراین تفاوت زیادی بین تولید و صادرات اسلحه وجود دارد.
در مقابل صادرات ۵۵ میلیارد دلاری سالانه اسلحه که کلی بدنامی و نگاه منفی برای آمریکا به بار میآورد، شرکتهایی مثل اپل، آمازون، گوگل، میکروسافت، توئیتر و ... وجود دارند که هر یک به تنهایی چند برابر کل تجارت اسلحه آمریکا برای اقتصاد ملی این کشور ارزش افزوده ایجاد میکنند. در حال حاضر ٧ شرکت از ده شرکت برتر دنیا شرکتهایی از جنس اپل و فیس بوک هستند
بعنوان مثال پروژه اینترنت جهانی استارلینک ایلان ماسک کارآفرین بزرگ آمریکایی در حال فرستادن صدها ماهواره به فضا برای پوشش کل کره زمین جهت تامین اینترنت نامحدود و پرسرعت برای کل دنیاست که تا سه سال دیگر کامل میشود. اگر با فرض بسیار بدبینانه فقط ۱ میلیارد نفر از ۸ میلیارد جمعیت دنیا مشترک این شبکه بشوند و سالانه هرکدام فقط ٣٠٠ دلار حق اشتراک پرداخت کنند، این شرکت به تنهایی ٣٠٠ میلیارد دلار، معادل ۶ برابر کل صادرات سالانه اسلحه آمریکا برای اقتصاد ملی این کشور درآمد خواهد داشت.
آمریکا میتواند با قدرت سیاسی، فرهنگی و هنری خود این خدمات و کالاها را بعنوان ابزارهایی که بسترساز دموکراسی و رعایت حقوق بشر هستند به دنیا بفروشد و با یک تیر همزمان چند نشانه را بزند.
أولاً با سرمایه گذاری کم در این تکنولوژیها که در آنها دست بالا را دارد درآمدهای نجومی کسب کند.
ثانیا بوسیله شرکتهای مثل گوگل، فیس بؤک، توئیتر و ... بی نیاز از سازمانهای عریض و طویل، پرهزینه و بدنام اطلاعاتی با جزئیات اطلاعات عملکرد و گرایشات همه مردم دنیا را بدست بیاورد و در جهت منافع و حفظ هژمونی خود استفاده کند.
ثالثاً گسترش این نوع فعالیتها برخلاف اسلحه فروشی و ایجاد پایگاه نظامی در دنیا برای آمریکا نه تنها بدنامی و نگاه منفی بوجود نمیآورد بلکه مقبولیت و مشروعیت هم کسب میکند.
رابعاً برخلاف جنگ سرد که با مسابقه تسلیحاتی رقیب وقت خود اتحاد شوروی را زمین زد، الان برای بردن رقیب فعلی به گوشه رینگ یعنی چین که متکی به فروش اقلامی مثل فولاد، سایل الکترونیکی و خودرو است از این ابزار که فعلاً در دسترس حریف نیست بهره ببرد.
آمریکا با این استراتژی هژمونی جهانی خود را با مشروعیت، مقبولیت و درآمد بالاتر بازسازی میکند و با مهار کردن چین بعنوان دولتی اقتدار گرا که تنها امتیاز آن قدرت اقتصادی است بر بزرگترین چالش حال حاضر خود غلبه خواهد کرد، چین برخلاف اتحاد شوروی نه با مسابقه تسلیحاتی بلکه فقط با رقابت اقتصادی زمین گیر خواهد شد.
ترکیب قدرت عظیم IT و اینترنت با هالیوود، سیلیکونولی، مک دونالد، هاروارد و MIT، استمرار جذب نخبگان دنیا، قدرت مسلط آمریکا بازسازی خواهد شد و حفظ قدرت دلار در مبادلات جهانی به مراتب بهتر از بمب افکنهای بی ۵۲ عمل خواهد کرد، در اینصورت مقبولیت آمریکا برای بخش مهمی از دنیا مثل دوران پس از جنگهای جهانی اول و دوم باز خواهد گشت.
اگر آمریکا چنین استراتژی اتخاذ کند، نحوه مواجهه ما با آمریکای جدید چه خواهد بود؟
غلامرضا مصدق
ارسال نظرات