مظلومیت فرهنگ در بازار سیاست و اقتصاد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، بارها این عبارت معروف را از زبان سکاندار حکیم انقلاب اسلامی شنیده ایم که"فرهنگ از اقتصاد هم مهم تر است" ، با این حال شرایط نامطلوب اقتصادی کشور که ریشه در سوء مدیریت ها، قصورها و ندانم کاری ها و البته تحریم ها و فشارهای دشمن دارد، موجب شده که در قیاس با اقتصاد، فرهنگ همچنان مظلوم باشد به خصوص در بازه ی زمانی فعلی که سکه سیاست رایج تر است و طبعاً خریداران بیشتری هم دارد!
این در حالی است که اساساً اصلاح جامعه بدون اصلاح فرهنگ امکان پذیر نیست و در این سخن و ادعا، تقریباً همه اساتید و کارشناسان آگاه و منصف و دلسوز، متفق القول هستند.
به دیگر سخن، تلاشهای اقتصادی و اجتماعی آن هنگام می تواند شاهد مقصود را در آغوش بگیرند که الزامات و بایسته های مورد نظر آن ها در فرهنگ جامعه نهادینه شده و مورد توجه باشد.
آذرماه سال 92، مقام معظم رهبری طی سخنانی در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ناظر به اهمیت فوق العاده فرهنگ و مسایل فرهنگی، تصریح فرمودند:"کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهم تر نباشد و اگر خطرناک تر نباشد، کمتر نیست..."
از نگاه رهبر معظم انقلاب، "فرهنگ، مثل روحی است که در کالبد همه فعاليت هاي گوناگون كلان كشوري، حضور و جريان دارد"، کما این که ایشان همچنین معتقد هستند: "فرهنگ به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم؛ شما ناچار هوا را تنفس میکنید؛ چه بخواهید چه نخواهید. اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد...
فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم؛ آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهام بخش مردم در حرکات و اعمال آن هاست ... بنابراین تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جاست، چرا؟ به خاطر همین تاثیر زیادی که فرهنگ دارد..."
با وجود این همه تأکید از سوی معظم له، جای بسی تأسف است که در بزنگاه های انتخاباتی، فرهنگ آن طور که باید و شاید به سان مباحث اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مورد توجه و عنایت قرار نمی گیرد و اگر اندک توجهی هم به آن می شود به نظر می رسد که بیشتر برای خالی نبودن عریضه است.
شوربختانه باید گفت عمده دغدغه و اهتمام کاندیداهای ریاست جمهوری در دوره های اخیر به عرصه اقتصاد و سردادن وعده های اقتصادی و معیشتی به مردم محدود شده و تازه مشخص هم نیست کدام یک از همین وعده ها در دایره ی عمل محقق می شود؟!
البته همان طور که عرض شد، شرایط خاص کشور در سال های اخیر و ناکارآمدی مدیران و دولت مستقر آن چنان بوده که به ظاهر، گریزی از این وضع و تن دادن به آن نیست اما واقعیت آن است که اداره مطلوب کشور در کلان قضیه و نیز ناظر به امور میانی و پایین دستی، بدون توجه به فرهنگ و بایسته ها و اقتضائات آن ممکن نیست.
این سخن گلایه آمیز البته فراتر از جار و جنجال های سیاسی و جناحی مرسوم باید در نگاه کلان ملی مورد توجه قرار گیرد و دست کم این حساسیت را در بین کاندیداها در موسم انتخابات برانگیزاند که به دور از کلی گویی ها و شعارزدگی ها، برنامه عملیاتی خود را برای رفع مشکلات و معضلات فرهنگی کشور در سطوح و لایه های گوناگون تشریح و تبیین کنند.
به یاری حق تعالی و به شرط حیات، با آغاز برنامه ها و مناظرات انتخاباتی بیشتر در این باره صحبت خواهیم کرد اما اجمالاً این که با وجود گرفتار شدن کشور در انبوهی از معضلات اقتصادی، به هیچ وجه نباید "فرهنگ" به حاشیه رانده شود، بلکه برعکس هم مردم، هم نخبگان و هم به خصوص رسانه ها باید این مطالبه را از کاندیداهای تأیید صلاحیت شده داشته باشند که برنامه آن ها به طور مشخص و دقیق برای رفع نگرانی های فرهنگی جامعه اسلامی ایران چیست؟
نگاه و رویکردشان در پرداختن به مساله فرهنگ آن هم ناظر به بیانیه گام دوم انقلاب و اسناد بالادستی نظام چیست و بالاخره این که چگونه می خواهند زمینه ساز رشد و تعالی فرهنگی جامعه شوند؟!
سید طه علوی