۰۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۹
کد خبر: ۶۸۱۴۳۲

مبانی اندیشه علامه مصباح در انتخاب اصلح و اصل تنزل تدریجی

مبانی اندیشه علامه مصباح در انتخاب اصلح و اصل تنزل تدریجی
علاوه بر آگاهی و عدم منفعت‌طلبی، حسن تدبیر نیز برای کارگزار حکومت لازم است.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی (ره) دیدگاه هایی درباره  معیارهای گزینش دولتمردان اسلامی از نگاه اهل‌بیت (ع) داشتند. ایشان معتقد بودند که خداوند به برکت رهبری امام (ره) و فداکاری یارانش، زمینه‌هایی برای ما فراهم کرده که برایمان قابل تصور هم نبود؛ اصلاً باور نمی‌کردیم که زمانی برسد که آزادانه چنین مباحثی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گیرد. 

مبانی اندیشه علامه مصباح در انتخاب اصلح

در زمینه کیفیت تعیین کارگزاران، با مخاطبان مختلفی مواجهیم. یک دسته از مخاطبان کسانی هستند که به اسلام و نظام اعتقادی ندارند و حتی اگر مسلمان هستند، سکولار و معتقد به عدم دخالت دین در حوزه اجتماع هستند. دسته دیگر مسلمانانی هستند که همانند شیعیان از اهل‌بیت (ع) بهره نبرده‌اند و حداکثر فقط پیامبر (ص) را به‌عنوان ولی امر می‌شناسند؛ اما عده‌ای هم هستند که می‌خواهند بر اساس بینش شیعی عمل کنند و اهل‌بیت (ع) را در عصمت و علم، مانند پیامبر (ص) می‌دانند.

افراط و تفریط در هر مذهبی وجود دارد، حتی در بین شیعیان نیز اختلاف‌نظر هایی وجود دارد؛ اما اکثر شیعیان معتقدند که امام معصوم(ع) حق حاکمیت الهی دارد.

 

انواع حکومت‌ها

هرچند در خصوص حق حاکمیت، بحث‌هایی براساس روایات اهل‌بیت (ع) برای مخاطبان شیعی انجام گرفته است، اما کمتر مخاطبان دیگر در نظر گرفته شده‌اند؛ و اگر بخواهیم شرایط کارگزار حکومت را برای فردی تبیین کنیم که سکولار است و برای اسلام تشریعاتی برای اداره حکومت قائل نیست، باید بر اساس دلیل و تحلیل عقلی باشد.

از آنجا که اصل وجود حکومت امری ضروری است، اما در طول تاریخ، اکثر حکومت‌ها بر اساس مبانی عقلانی تشکیل نشده‌اند، بلکه در گذشته‌های دور، ملاک زور بوده و کسی که می‌توانسته قدرت خود را بر دیگران تحمیل کند، به عنوان حاکم پذیرفته می‌شده است؛ و بعدها علم و ثروت هم به آن اضافه شد و افرادی با بهره‌گیری از همین امور به حکومت رسیدند. لذا به‌طورطبیعی، کارگزارانی برای چنین حکومت‌هایی مناسب‌ترند که بتوانند از هر راهی سبب بقای حکومت شوند؛ حتی اگر بتوانند با زور یا فریب مردم را با خود همراه کنند.

حال اگر حکومتی واقعاً بخواهد مصالح جامعه را تأمین کند، کارگزاران آن باید چه شرایط و ویژگی‌هایی داشته باشند؟

اهداف حکومت‌ها

اقتضای بحث عقلی این است که ببینیم هدف از تشکیل حکومت چیست، تا شرایط کارگزاران آن را بر اساس آن هدف تحلیل کنیم؛ ضمن آن‌که سؤال دیگر این است که آیا اهداف حکومت‌ها مشترک هستند یا خیر؟

یک هدف کلی مشترک برای تشکیل حکومت وجود دارد و آن تأمین نیازمندی‌هایی از جامعه است که متصدی بالفعل ندارد، و هیچ عاقلی در وجود چنین هدفی برای حکومت شک ندارد؛ به عنوان نمونه، تأمین امنیت با همه مراتبی که دارد، از مصادیق بارز این نیازمندی‌هاست؛ و طبیعی است که یک نفر به تنهایی نمی‌تواند امنیت را تأمین کند، بلکه به دستگاه و سیستمی نیاز است تا با استفاده از افراد مختلف با مراتب متعدد، تأمین امنیت را عهده‌دار شود.

 

علم، تقوا و مدیریت؛ سه شرط مهم کارگزاران

آیا می‌توان از نظر عقلی شرایطی کلی را برای کارگزار حکومت در نظر گرفت که در همه جوامع پذیرفته شده باشد؟ باید گفت: از آنجا که دستگاه حکومت دارای قواعد و مقررات و چارچوب‌هایی است، اولین شرط مسئولان حکومت، شناخت این قواعد و مقررات است؛ چراکه اگر مقررات را نشناسند، چگونه می‌خواهند هدف حکومت که در گرو رعایت این مقررات است را محقق کنند؟ لذا شرط اول کارگزار هر حکومتی شناخت و علم به قانون و مقررات است.

شرط دوم کارگزاران حکومت، عدم منفعت‌طلبی است و اگر کارگزار حکومتْ مقررات را بداند، اما منفعت‌طلب و بی‌تقوا باشد، در جایی که مقررات با منافع شخصی‌اش تعارض پیدا کند، منفعت خود را مقدم کرده و مقررات را زیر پا می‌گذارد؛ لذا با کارگزار بی‌تقوا - ولو شناخت هم داشته باشد - هدف از حکومت تأمین نمی‌شود.

حسن تدبیر، شرط سوم کارگزار حکومت است و اگر کارگزار نداند که برای رسیدن به هدف حکومت چگونه باید از ابزار و امکانات استفاده کند، و در مقام تزاحم نتواند اهم و مهم را بشناسد، باز هم هدف حکومت تأمین نخواهد شد؛ لذا علاوه بر آگاهی و عدم منفعت‌طلبی، حسن تدبیر نیز برای کارگزار حکومت لازم است.

 

کارگزار اصلح و اصل تنزل تدریجی

به دلیل عقلی و با توجه به تجارب عینی، در هر نظام سیاسی باید همه کارگزاران حدنصابی از شرایط که بایسته‌های کارگزاری برای حکومت است را داشته باشند؛ و اگر افرادی علاوه بر بایستگی‌ها، دارای شایستگی‌هایی هم باشند که بهتر می‌توانند هدف حکومت را تحقق بخشند، به‌حکم عقل باید همان‌ها انتخاب شوند، و این معنای انتخاب اصلح است.

حال اگر به فرض کسی یافت نشد که حدنصاب این شرایط سه‌گانه یعنی علم و تقوا و حسن تدبیر را داشته باشد، و یا فرد اصلح از روی ظلم، نتوانست خود را معرفی کند، و به‌عنوان نمونه تخریب‌ها و تهمت‌ها اجازه نداد فرد اصلح به این مقام برسد، در این صورت چه باید کرد؟ طبیعی است که در این صورت نمی‌توان از اصل حکومت صرف‌نظر کرد و باید به اقرب به اصلح تنزل کرد. تنزل به اقرب، امری عقلانی است؛ لذا در جایی که فرد واجد صلاحیت وجود ندارد، و یا اگر وجود دارد، موانعی بر سر راه او قرار دارد، کسی باید انتخاب شود که اشبه افراد به اصلح است.

از جمله ادله ولایت‌فقیه نیز همین است که وقتی دسترسی به امام معصوم (ع) نداریم، باید به اشبه افراد به وی در همین سه شرط علم، تقوا و حسن تدبیر مراجعه کنیم.

باید در نظر داشت: در حکومت دینی علاوه بر تأمین نیازهای بر زمین مانده مادی و دنیوی، قرب انسان به خدا و رشد و کمال وی نیز اهمیت دارد و تجربه نیز نشان داده که حکومت‌ها در این زمینه اثرگذارند.

محمد مهدی محققی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
علی خان زاده از کاشمر
Iran, Islamic Republic of
۰۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۰
رحمت الهی بر این مرد مهذب
0
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۰
درود بر رسای انقلابی
0
0