زیر علمت امنترین جای جهان است
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، امام صادق (ع) روزی به ابوهارون مکفوف فرمود "برایم شعری در رثاء حسین(ع) بخوان، ابوهارون شعر را به صورت ساده و دکلمهوار خواند، حضرت(علیهالسلام) فرمود همانگونه که در مجالس خود با سوزو گداز میخوانید، بخوان، او برای حضرت روضه خواند و امام گریست، آنگاه فرمود:دوباره بخوان، شاعر این بار که روضه خواند دید از پشت پرده صدای شیون زنان نیز شینده میشود.
بر اساس روایتی در وسائل الشیعه ابیعُماره شاعر نبود، مُنشِدیا همان مداح بود، به خانه امام صادق(ع) میرفت و برای ایشان روضه میخواند. یک روز امام صادق(ع) به او فرمود" یکی از شعرهای سفیان عبدی در رثای حسین(ع) را برایم بخوان، اباعماره خواند و اشک از دیدگان مبارک امام(ع) جاری شد.
در روایتی دیگر در کتاب شریف وسائل اشیعه آمده است امام صادق(ع) یک بار به جعفر بن عفاء طائی فرمود" جعفر، شنیدهام درباره حسین(ع) شعرهای خوبی میگویی" جعفر گفت آری و یکی از شعرهایش را خواند و امام صادق(ع) گریست و همه اطرافیان امام به گریه افتادند، سپس امام به او فرمود"جعفر به خدا قسم فرشتگان مقرّب خدا در اینجا حاضر شدند، تو را نگریستند و روضهات را شنیدند و با ما گریستند و در همین لحظه بهشت بر تو واجب شد."
برپا کردن مجالس و شعر خوانی در رثای اباعبدالله الحسین علیه السلام یک سنت دیرین در میان ائمه و پیروان آن ها است، پس از واقعه جانسوز کربلا شعرای مخلص با سرودن اشعار خود عظمت واقعه و مظلومیت امام حسین (ع) را در این قالب برای آیندگان به یادگار گذاشتند.
شاعر ولایی، طلبه فاضل یوسف رحیمی در نوسروده خود با عنوان زیر علمت امن ترین جای جهان است، از امام حسین، مظلومیت و عشق به ایشان سرود.
متن این سروده به شرح زیر است:
هرچند عیان است ولی وقت بیان است
عشق تو گرانقدرترین عشق جهان است
این عشق، همان است که قیمتشدنی نیست
این عشق، همان است که همقیمت جان است
«موجیم که آسودگی ما عدم ماست»
با عشق تو عمریست که دل در هیجان است
هرکس سخن از عشق تو گفتهست بیاید
روی سخنم با همۀ مدعیان است!
گفتیم: بیایید که خط غرق به خون است
گفتند: بمانید... چنین است و چنان است...
مجنون غمت کیست؟ بهجز عابسِ عاشق
معنای جنون چیست؟ همین رزم عیان است
پای علمت هر قدمی خون شهیدیست
خون شهدا آبروی عصر و زمانهست
هرکس که شهید تو نشد طعمۀ مرگ است
هرکس که فدای تو نشد غرق زیان است
هرکس بزند حرف اماننامه و تسلیم
«هیهات منا الذله» فقط بر لبمان است
بیزار ز نیرنگ فریبندۀ دنیا
گفتیم فقط خیمۀ تو خطّ امان است
جز بیرق سرخ تو نداریم به شانه
«زیر علمت امنترین جای جهان است»
هنگام صلات آمد و قد قامت عشاق
برخیز که هر گوشه پر از عطر اذان است
برخیز برادر که حرم تشنۀ یاریست
برخیز که بر شانۀ ما بار گران است
باید برسد آب به اهل حرم اینبار
برخیز که این العطش تشنهلبان است
هنگام فداکاری انصار حسین است
برخیز! علم دست علمدار حسین است