نقش ایمان و معنویت در پایداری نهاد خانواده
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، خانواده یک اجتماع کوچک و دو نفرى که بناست در تکامل معنوى و رشد مادى یکدیگر مشارکت کنند و بالاتر آن که هریک کمبود دیگرى را در اوج محبّت و مودت جبران نمایند و چنانچه چیزى آنان را تهدید کرد و آرمانهاى فکرى و اعتقادیشان را به خطر انداخت، هر دو به دفاع برخیزند.
قرآن کریم در آیه 21 سوره روم در این باره می فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فِى ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ از نشانههاى خداست آن که آفرید براى شما همسرانى از جنس خودتان تا بدیشان آرام گیرید و میان شما دوستى و مهربانى نهاد. هر آینه در این کار براى مردمى که بیندیشند نشانهها و عبرتهاست.
امام محمد باقر(ع) از قول جدّش رسول اللّه(ص) نقل کرده که فرمود: «ما بُنِىَ بَناءٌ فِى الاِسلامِ اَحَبُّ اِلى اللّهِ ـ عزّ وَ جَلّ ـ من التزویج؛ هیچ بنائى در مکتب اسلام طرح ریزى نشده که در نزد خداوند بزرگ محبوبتر از ازدواج باشد.» و همینطور در روایتی دیگر آمده است که مردى به محضر رسول خدا (ص) رسید و عرض کرد: یا رسول اللّه! من از امر ازدواج به شگفت در آمدهام و تعجب مىکنم زیرا مرد و زنى که هرگز یکدیگر را ندیده اند و نمىشناسند، چون میان آنان پیمان و عقد ازدواج برقرار مىشود و بعد با یکدیگر به صحبت مىنشینند و یکدیگر را بیشتر درک مىنمایند، چنان دوستى و محبّتى برقرار مىگردد که از آن عظیمتر ممکن نیست؟!پیامبر اکرم فرمودند: پایه ریزى امر ازدواج را خداوند سبحان در ذات بشر قرار داده به طورى که انسان نیازمندى به آن را در درون خویش احساس مىکند، سپس به آیه ذیل استشهاد نمود و آن را قرائت کرد:
«وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فِى ذلِکَ لایاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرون»؛ خداوند بین شما (زنان و مردان) محبّتى خاص قرار داده و به یکدیگر مهربان نموده است. همانا در این امر نشانهها و آیاتى است براى آنانى که تفکّر کنند.
این اصل در کنار رفع نیاز جنسی است که خداوند در نهاد انسان ها قرار داده است، به این بیان که یکى از هدفهاى ازدواج و تشکیل خانواده، تأمین نیازهاى جنسىِ زن و مرد است. بىشک، بدون جذب و انجذاب جنسى و روابط جنسى مطلوب، زندگى زناشویى با سعادت و شیرینى همراه نخواهد بود و دانشمندان بر این نکته تأکید کردهاند که «مسائل جنسى در زناشویى، نقش مهمى را بازى مىکنند و داشتن روابط جنسى مطلوب از ضروریات هر خانواده مىباشد و اغلب اشکالات خانوادگى مستقیمآ یا به طور غیرمستقیم معلول ناسازگارىهاى جنسى بوده و عامل جنسى در سعادت زناشویى نقش مهمى را بازى مىکند.»(هانا استون و آبراهام استون، پاسخ به مسائل جنسى وزناشویى، ترجمه طرازاللّه اخوان، ص 213 و 214)
مساله ازدواج و تشکیل خانواده ضمن ایجاد محبت و عاطفه و حتی رفع نیاز جنسی برای رسیدن به معنویت و نزدیک شدن به خداوند متعال می باشد و به همین خاطر ازدواج به عنوان عشق فطرى، موهبتى است الهى که رسول گرامى اسلام بدان افتخار مىکند و مىگوید: «النّکاحُ سُنَّتى فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتى فَلَیسَ مِنّى؛4 ازدواج دادن و ازدواج نمودن، سیره و راه من است و هرکس از این سنت زیباى الهى سر برتابد، از من نیست.» و معنویت، نقش بسزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی مشترک دارد و میتواند با حل مشکلات و برطرف کردن نارساییهای نظام خانواده و اجتماع انسان را به هدف عالی تشکیل خانواده و زندگی برساند چراکه در یک ازدواج زن و مرد؛ بهعنوان زن و شوهر در کنار یکدیگر قرار گرفته و زندگی مشترک خود را شروع میکنند و تناسب زوجین در ابعاد معنوی و شخصیتی میتواند به خوشبختی و موفقیت طرفین منتهی شود و با توجه به تأثیر رفتارها و تربیت خانوادگی افراد در زندگی جدید، مد نظر قرار دادن پیشینه خانوادگی طرفین اهمیت بسزایی در موفقیت زندگی دارد.
ازدواجهایی که با اصل قرار دادن معنویت شکل میگیرند از شیرینی و حلاوت بیشتری برخودار هستند چراکه ایمان جاذبه و کشش نیرومند و قوی میان طرفین را به عزت و انسانیت سوق میدهد این درحالی است که در فضای معنوی طرفین خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال، رفتار و گفتارشان میدانند و در صحبتهایشان صداقت دارند و همچنین صادقانه از رویاهایشان برای زندگی آینده صحبت میکنند و درصورت برخورد با مشکلات عمیقتر و منطقیتر برخورد میکنند و این در حالیست که بیاعتنایی و بیتوجهی افراد به معنویت میتواند مشکلات و موانعی را در زندگی مشترک ایجاد کند چراکه این نوع روابط بسیار سست و شکنندهاند و رابطهها هر روز کمرنگتر میشود، طرفین خود را ملزم به رعایت تعهدات اخلاقی نمیبینند، خود را در چهارچوب ازدواج و خانواده قرار نمیدهند، دچار لغزش و اشتباه میشوند، به خواستههای یکدیگر توجهی ندارند و در این صورت است که عملکردها موجب مخالفت طرفین میشود.
در مقابل، در تفکر غرب، اسـاس بـر اصـالت فـرد مـي باشـد و منافع شخص در اولويت است و اين نگاه غرب بـه خـانوده موجـب مـسائل و مـشكلات زيادي در جوامع آنان گرديده است و در تعريف خانواده براساس ديكشنري وبستر آمده است كـه خـانواده، عبـارت است از گروهي جمعشده در كنار هم و زير يك سقف و تحـت يـك مـديريت. صـرف زندگي در يك خانه و با انگيزة رابطـة جنـسي، اوج تعريـف يـك خـانواده اسـت و تعريف غرب از خانواده براساس نگاه اومانيـسم، فمينيـسم و سكولاريـسمي بنـا شـده است که در اين نگاه فردگرايانه، معتقدند كه هيچگونه تفاوت نژادي، جنـسي و طبقـاتي ذاتي بين مرد و زن وجود ندارد و به طور خلاصه اين بينش، تفاوت بين زن و مرد را زاييدة محيط اجتماعي ميداند و فردگرايي افراطي، مبناي خانوادة سكولار است و اساس، بـر اصـالت ميل فرد است و به تبع، ميتوان دريافت كه منافع افراد به شكل فردي مطرح است.
ازدواج سفید یکی از مصادیق تفکر غربی نسبت به تشکل خانواده است و بعد رنسانس و در نهایت انقلاب جنسی در غرب به تدریج گسترش یافت و متاسفانه در سال های اخیر با روی کار آمدن دولت های نزدیک به تفکر غربی و در ضمن مشکلات دیگر میل به ازدواج کم شده و بعضا ازدواج های سفید جایگزین آن شدند که در ضمن توجه دولت، مراکز تبلیغی و فرهنگی نیز باید نسبت به رفع این تهدید و گسترش ازدواج و تشکیل خانواده اقدام نمایند.