رویارویی در دریای عمان و سیگنال های منطقه ای و بین المللی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، فارغ از وجود روایات متعدد در اقدام نظامی جمهوری اسلامی در بازپس گیری محموله نفتی متعلق به جمهوری اسلامی و اینکه چه نوع از این روایات را انتخاب نموده یا مورد پذیرش قرار دهیم، نتیجه حاصل از این اقدام نظامی و رویایی مستقیم نیروهای سپاه جمهوری اسلامی و نیروی دریایی ایالات متحده در شرایط فعلی کفه ترازو را برای تهران در مسائل منطقه ای و مسائل بین المللی از جمله مذاکرات وین سنگین تر نمود.
دقیقا می توان این نکته را مطرح نمود که تهران یک آنتی تز را در مقابله با تز رژیم صهیونیستی به صورتی موفقیت آمیز مورد آزمون قرار داد؛ چرا که رژیم صهیونیستی دقیقا در آستانه شروع مذاکرات میان تهران و قدرت های جهانی در وین با شبیه سازی حمله به تاسیسات هسته ای ایران درصدد ارسال این سیگنال به تهران بود که تل آویو اکنون یک قدم به رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی نزدیک تر شده است و از مرحله نخست یعنی تهدید به اقدام نظامی وارد گام بعدی برای رویارویی نظامی، یعنی اقدام به نمایش تهاجم شده است، تا بدین وسیله سعی نماید از ورود تهران به مذاکرات با دست پر جلوگیری نماید.
البته نمی توان گفت که این پلان یا برنامه از سوی مقامات رژیم صهیونیستی مستقلا اتخاذ شده است، چرا که ادبیات گفتمانی کاخ سفید در آستانه مذاکرات و مطرح نمودن جملات تهدید آمیز همیشگی خود در قبال جمهوری اسلامی یعنی قرار داشتن همه ی گزینه های روی میز در قبال برخورد با تهران، نشانه ای از اتخاذ رویکرد مشترک از سوی تل آویو و واشنگتن برای جلوگیری از ورود تهران به مذاکرات وین با دست پر است. در همین حال، جمهوری اسلامی با استفاده از یک آنتی تز بر آمده از دل پلان آمریکایی صهیونیستی توانست گزینه تهدید نظامی را از روی میز کنار بزند؛ چرا که صهیونیست ها تصمیم گرفته بودند با یک شیفت ناگهانی در استراتژی اعلامی خود در پیش از شروع مذاکرات به جای به کارگیری استراتژی مرگ تدریجی برای جمهوری اسلامی، با نمایش اقدام به حمله علیه تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی، از استراترژی مرگ ناگهانی یا رویارویی مستقیم نظامی استفاده کنند، که البته با استفاده از بدل مناسب از سوی نیروهای نظامی ایران ضربه فنی شدند.
اگرچه درست است که اسرائیل به عنوان بازوی اجرایی واشنگتن قصد ورود به مرحله نظامی گری علیه منافع تهران را مطرح نمود، اما اتاق اصلی فکر و مهره ی اصلی، واشنگتن بود؛ چرا که صهیونیست ها خودشان نیز نیک می دانند که بدون پشتیبانی واشنگتن قادر به هیچ گونه اقدام خرابکارانه علیه جمهوری اسلامی نیستند. از این رو، نیروی سپاه به عنوان عامل نظامی جمهوری اسلامی تصمیم گرفت تا زهر چشمی درخور از مهره اصلی این بازی، یعنی ایالات متحده بگیرد تا در صحنه ی عملی نیز نیروهای منطقه ای تحت امر واشنگتن و رژیم صهیونیستی به جای چیدمان برای اقدام علیه تهران، لاک دفاعی خود را محکم تر نمایند. این مطالب تنها بخشی از دستاوردهای اخیر رویارویی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی با ایالات متحده بود. در دیگر سو، این اقدام نشان داد که به صفر رساندن فروش نفت توسط تهران از سوی ایالات متحده در صحنه ی میدانی امری غیر ممکن است و از این حیث نیز این امر می تواند قدرت چانه زنی تهران در وین را برای کسب امتیازات بیشتر تقویت کند.
از دیگر نتایج این اقدام می تواند افزایش قدرت تهران در تعیین معادلات قدرت در منطقه باشد و اثر دیگر این رویداد، افزایش روحیه نیروهای مقاومت در برخورد با محور واشنگتن تل آویو و متحدان آن خواهد بود. این اقدام نه تنها باعث افزایش روحیه نیروهای مقاومت بلکه باعث شهامت بخشی و روحیه نیروهایی است که در ساحت بین الملل به نوعی منافعشان در تقابل با واشنگتن قرار گرفته است.
اما از این منظر نیز می توان رویارویی ایالات متحده و جمهوری اسلامی در دریای عمان را مورد بررسی قرار داد که ارسال کننده معنا دار یک سیگنال قدرت برای حکام ماورای ارس می باشد. اینکه گرو کشی و گروگان گیری در تعامل با تهران، واکنش قاطع تهران را به همراه خواهد داشت و این می تواند هشداری برای برخی سیاستمداران ناپخته و خام باشد که بفهمند منطق تعامل با جمهوری اسلامی از طریق گروگانگیری و گرو کشی پیامدهای سنگینی را برایشان خواهد داشت.
گرچه بر اساس در نظر گرفتن همسایگی و حسن همجواری، ایران مراعات همسایه را می نماید ولی اگر این سوء رفتار قرار باشد به یک رویه تبدیل شود مشکلات زیادی برای شخص کم تجربه ای چون علی اف به دنبال خواهد داشت. در جایی که ارباب شریک صهیونیست یعنی ایالات متحده از رویارویی نظامی هر چند محدود با جمهوری اسلامی ابا دارد، چگونه الهام می تواند انتظار تحقق رویای دخالت نظامی رژیم صهیونیستی برای رویارویی با تهران را داشته باشد؟!
جایی که برادر بزرگ پیمان نظامی آتلانتیک شمالی(ناتو) یعنی ایالات متحده از رویایی با جمهوری اسلامی اجتناب می کند آیا عضوی از ناتو به نام ترکیه می تواند شریک راهبردی برای باکو به جهت تقابل با تهران باشد؟! البته بر اساس اخبار ضد و نقیضی هم که از وضعیت جسمانی اردوغان مخابره می شود به نظر می رسد ماه عسل اردوغان_علی اف قبل از شکوفه دادن رنگ خزان به خود خواهد گرفت؛ از این رو، به نظر می رسد بهتر است علی اف قبل از اینکه از پلان یک ائتلاف ترکی برای به انزوا کشاندن تهران، به انزوای باکو برسد، دست دوستی به تهران بدهد چرا که حتی با فرض ادامه زندگی سیاسی اردوغان هیچ وقت آنکارا نمی تواند تامین کننده منافع باکو در صورت سیاست ادامه تنش با تهران باشد.
ترکیه ای که در غرب، با تنش جدی با یونان و اروپا و اعراب در مدیترانه قرار گرفته و از طرفی در سوریه و لیبی مسکو را در مقابل دارد و در ترکیه نیز با افزایش نرخ تورم و مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کند نمی تواند وارد یک چالش جدید در منطقه شود؛ آن هم ترکیه ای که بخش بزرگی از اقتصادش به صنعت توریسم گره خورده که با ایجاد اولین آثار نا امنی، این صنعت عملا تعطیل خواهد شد و از طرفی جمعیت بالای کردها در ترکیه و افزایش موالید کردها در این کشور و کاهش زاد و ولد در میان ترک ها، هر روز کفه ترازو را به نفع کردها سنگین تر می نماید و این خود، آسیب پذیری آنکارا را بیشتر کرده است.
از این رو، هرگونه برخورد پر خطر از سوی آنکارا با تهران می تواند به منزله انفجاری در انبار باروتی باشد که ترکیه چند پارچه و تجزیه آن، ارمغانش خواهد بود. در بحث علی اف نیز باید گفت که تالشی ها و تات ها و ترکیب جمعیتی آذربایجان به مراتب این کشور را آسیب پذیرتر از ترکیه نموده است چرا که ایجاد یک سناریو همانند آنچه در شرق اوکراین می گذرد می تواند باعث ایجاد یک حکومت خود مختار در جنوب این کشور شود. البته باید گفت تاکید بر فرقه گرایی و قومیت ترک از جمله حکومت هایی نظیر صفویه از سوی حکومت باکو می تواند نتایجی معکوس برای باکو و به نفع تهران را در بر داشته باشد و همچنین نباید از یاد برد که رهبر مومنین آذربایجان در حسینیه جماران نشسته است نه در باکو! از این رو، ادامه یک سیاست تنش افزا با جمهوری اسلامی برای علی اف ریسک بالایی را به همراه خواهد داشت.
مطلب آخر هم اینکه اگر بعضی ها به حمایت لندن و انگلیسی ها برای حمایت از اجرای کریدور زنگزور و اتصال ناتو به دریای خزر دل خوش کردند و بر اساس آن برنامه چیده اند، باید گفت انگلیسی ها چند سال پیش، و پس از توقیف کشتی ایرانی در تنگه جبل الطارق و واکنش جمهوری اسلامی در توقیف کشتی انگلیسی، عیار خود را نشان دادند و به نظر نمی رسد گزینه قابل اعتمادی از این جهت باشند.
از این رو، به نظر می رسد واکنش سپاه در دریای عمان نسبت به عملیات های ایذایی ایالات متحده، مخابره گر چندین پیام در سطح منطقه و جهانی بود که باعث می شود تهران بتواند در معادلات منطقه ای و جهانی از جمله مذاکرات وین دست بالاتری داشته باشد.
محمد یوسفی
یکبار عقب نشینی نکنیم.
خجالت می کشد چون عیب داند ___ جهان بیند که او بیچاره ماند ___
عجب زائیدنی کرده است گاوش __که هر دم می دهد از دست ناوش __