تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، مراسم تودیع و معارفه استاندارا قم برگزار شد و بهرام سرمست، با تمام خوبیها و ایرادات این سمت را تحویل سیدمحمدتقی شاهچراغی داد. این مراسم با حضور آیت الله حسینی بوشهری رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سردار وحیدی وزیر کشور، آیت الله سعیدی نماینده ولی فقیه در استان قم، حجت الاسلام ذوالنور و امیرآبادی فراهانی نمایندگان مردم قم در مجلس شورای اسلامی و مسؤولان استانی در سالن کرامت استانداری قم برگزار شد.
استاندار جدید قم با سابقهای خوب و زیاد این پست را پذیرفته و با روحیه جهادی که ما از ایشان سراغ داریم، ان شاءالله که موفق خواهد شد. وی به عنوان یکی از فرماندهان لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در کنار بزرگانی چون شهید زینالدین به دفاع از کشور پرداخت. وی همچنین پس از دفاع مقدس سابقه فرماندهی سپاه استانهای سمنان، گلستان، مرکزی، مازندران و استان تهران را در کارنامه دارد و از مهرماه ۱۳۹۷ تاکنون نیز فرماندهی سپاه امام علی بن ابیطالب (ع) قم را بر عهده داشته است. خبرگزاری رسا برای ایشان آروزی موفقیت میکند.
در مراسم تودیع و معارفه که روز 17 آبان ماه برگزار شد، شاهچراغی خاطرنشان کرد: شبی در خواب حاج قاسم را دیدم؛ سردار سلیمانی با اشاره به منطقه جغرافیایی گفت نگران نباش آنقدر کار زمین مانده مردم زیاد است که باید شما آن را بردارید. وی همچنین با بیان اینکه بنده هیچ شأنی جز نوکری و خدمتگزاری به مردم قائل نیستم و آرامش آخرت را در راه خدمت به مردم می دانم، اظهار داشت: خدمت به مردم قم برایم افتخار است و باور دارم در این راه محکوم به پیروزی می باشیم و امید دارم این کار با خدمت بیشتر به ولی نعمتان خود محقق شود.
رهبری راه را روشن کرده است
صبح روز چهارشنبهای در سالروز ولادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها رهبر معظم انقلاب با انتقاد شدید از کسانی که روزگار و دنیای فردا را دنیای مذاکره میدانند و نه موشک خاطرنشان کردند: روزگار، روزگار همه چیز است وگرنه به راحتی و به صراحت حق ملت را خواهند خورد؛ اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسأله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است.
البته این تقابل در همینجا نبود. پس از نشان دادن اقتدار موشکی سپاه، پس از مذاکرات برجام، بهصورت غیررسمی آمریکا به دنبال برجام موشکی رفت. از طرف دیگر برخی به تبعیت از آمریکا و برای مذاکرات بر سر موشک، بهسرعت رسانههای خودشان را برخط کردند تا در چند محور، قدرت موشکی را بهچالش بکشند. محورهایی که آنها دنبال کردند بهطور کلی عبارتاند از: سکوت خبری موفقیتهای موشکی کشور، ضعیف و کم اثر نشان دادن قدرت موشکی کشور و ایجاد تقابل پوشالی امنیت و معیشت.
با مرور زمان شاهد پشیمانی گوینده و معتقدان به این حرف از گفتهشان نبودیم بلکه در مناظرات انتخاباتی سال 96 صراحتا بیان شد به خاطر موشک ها و نوشتههای روی آنان بود که ایران بدین روز افتاد و تحریمها به خاطر داشتن موشک است. در عمل نیز هاشمی مقابل سخنان صریح رهبر انقلاب ایستاد و خط مذاکرات هستهای را در زمان دولت روحانی بهطور جدی دنبال میکرد و همچنین در داخل، اخراج دانشمندان هستهای فعالیت دیگری بود که از جانب آنان رقم خورد.
تجمعات علیه واکسن
متأسفانه برخی از شخصیت های مدعی و جریانهای نوپدید با ادعای عدالت خواهی و مطالباتی از این دست در حوزه های علمیه هزینه تراشی و شبهاتی را تولید می کنند؛ برای مثال حرکت غیرمعقولی که به تازگی علیه واکسن عمومی و متخصصان متعهد توسط برخی کانال داران متشابه به راه افتاده و رسانههای دشمن هم به گونه ای بازتاب دادهاند که انگار علمای حوزه علمیه پشت این قضیه هستند؛ این اقدامات خلاف سیره عقلا و تصمیمات نظام و هنجار شکن باعث شده ادراک عموم جامعه و حتی نخبگان از پیشرفتها و تلاشهای بزرگان انقلابی حوزه، تحریف شده و بر خلاف عقل و بنای عقلا جلوه کند.
باید دانست که تجمعات گاه و بیگاه و سخنرانیهای تند و تیز هیچ چیزی را درست نمیکند بلکه چهره عقلانی حوزه و پرچم عدالتخواهی را مخدوش میکند. این جریان درحالی خود را انقلابی و حامی نظام و رهبری می داند که به گفته ها و توصیه های ایشان مبنی بر واکسیانسیون عمومی بی توجه است. هرچند رهبر انقلاب و مراجع تقلید واکسن زده اند اما این جریان تفسیرهای غلطی از این اقدام دارند. اینکه گروهی بیان کنند رهبر معظم انقلاب را مجبور به تزریق واکسن کرده یا اینکه ایشان از روی تقیه واکسن زده اند!
ناگفته نماند که تک روی ها و تندروی های این جریان صدای علما، دلسوزان و جریان های انقلابی حوزه را نیز درآورده و ضمن اعلام برائت از اقدامات و حاشیه سازی های آنها در سخنان و بیانیه هایی این اقدامات را محکوم کرده اند. جریانی که داعیه دار انقلابی گری و ولایی بودن می باشد، با رفتارهای پرحاشیه و غیر عقلانی، خواسته یا ناخواسته درپی القای اعتبار زدایی از فعل و قول رهبر انقلاب است.
این اقدامات و تندروی ها قطعا به سود انقلاب و جریان انقلابی نیست. اگر واقعا خود را در دایره انقلابی ها و دلسوزان نظام می بینید، نباید با اقدامات خودسرانه و هنجارشکنانه قوانین کشور را نادیده گرفته و بهانه به دست دشمنان بدهید. این نکته را نیز باید مورد توجه قرار دهیم که با تکرار این اقدامات خودسرانه که قطعا به تضعیف نظام اسلامی منجر می شود باید فریاد بزنیم: علمای اسلام به داد اسلام برسید!
از طرفی بهتر است یک بار برای همیشه پزشکان، متخصصان و صاحب نظران موافق و مخالف واکسن که در این عرصه سخن علمی دارند، این مسأله را مطرح و نتیجه گیری کنند تا مردم نیز از حیرانی خارج شوند.
پنهان شدن پشت علما
فردی که ادعای مرجعیت دارد و مراسم رونمایی از رساله خود گذاشته، اکنون بازی رسانهای با نصیحت های دلسوزانه حضرت آیت الله صافی گلپایگانی را آغاز کرده است. علوی بروجردی بارها در مصاحبه ای ادعا کرده که در دین اسلام نظام و مبنای اقتصادی وجود ندارد، در حالی که حضرت آیت الله صافی گلپایگانی از مراجعی است که از منتقدین جدی نظام ربوی بانکداری کشور میباشد حال اگر این افراد و جریان ها دلسوز مرجعیت هستند، چرا از بیانات و نوشتارهای حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در خصوص اسلامی سازی بانکها هیچ گونه دفاعی ندارند؟
اگر مجموعه سخنان و مصاحبههای علوی بروجردی را مطالعه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که او تسلیم اندیشههای غرب بوده و نظام سکولار و مدرنیته را همراهی میکند و همچنین وی اسلام را تنها در نماز خواندن، رفتن حج و زیارت اهل قبور و همین فردیات خلاصه میکند تا به زعم خود پیروان بیشتری در مقام تقلید به دست بیاورند. همچنین شایان توجه است که علوی بروجردی موضوع کنار آمدن با بهائیت به بهانه تقریب مذاهب اسلامی را بیان کرده و میتوان به صراحت گفت که این فرد در بسیاری از مبانی با حضرت آیت الله صافی گلپایگانی اشتراک نظر ندارد ولی اکنون خود را فدایی مرجعیت میداند و از ایشان با تعبیر شیخ الفقهاء و المجتهدین یاد میکند.
این نکته نیز در مورد بصیرت و دقت نظر مراجع نباید نادیده گرفته شود که تجلیل حضرت آیت الله صافی گلپایگانی از علامه مصباح و پاسخ ایشان به آقای رئیسی نشان داد که این مرجع تقلید شیعیان وارد بازی بازیگران سیاسی در این زمینه نشده و همواره در حمایت و دفاع از نظام اسلامی، رهبر معظم انقلاب و علمای دین و حامیان ولایت فقیه موضع گیری داشته است. این باید درس عبرتی بشود برای کسانی که چه از درون بیوت و چه از خارج بیوت مراجع قصد دارند از آنها به نفع بازیهای سیاسی خودشان استفاده کنند.
موسوی خوئینیها از چپگرایی تا لیبرالیسم
اولین حرکت جدی خوئینیها تحلیل سخنان امام و صدور فرمان از زبان امام خمینی بود. حلقه اولیه دانشجویانی که خود را بعدا «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» خواندند نزد وی آمده و پس از ارائه دادن تحلیل خود از شرایط، طرح تسخیر را مطرح کردند و از او خواستند با گفتن این موضوع به امام نظر ایشان را جویا شود. خوئینیها با تحلیل دانشجویان موافق بود اما با طرح این مسئله نزد امام مخالفت کرد و به آنان گفت که از طرف او به دانشجویان بگویند «امام راضی است». همه افرادی که در جریان بودند اذعان دارند که تا پیش از تسخیر، امام از ماجرا خبر نداشت و پس از آنکه موسوی خوئینی ها به سفارت آمد با حاج احمدآقا تماس گرفت تا امام را در جریان قرار دهد؛ همچنین هاشمی رفسنجانی معتقد است خوئینیها با این کار امام و نظام را در مقابل عمل انجام شده قرار داد.
موسوی خوئینیها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد جوستان در خیابان نیاوران قدیم، اقدام به برگزاری جلسات سخنرانی و تفسیر قرآن میکرد. به اعتقاد بسیاری از جمله شهید مطهری و شهید بهشتی تفسیرات موسوی خوئینیها مادی و بر مبنای نگاه مارکسیستی بود. شهید بهشتی نیز مستقیم یا غیرمستقیم به او تذکراتی میداد. اکبر گودرزی از جمله افرادی بود که در جلسات سخنرانی و تفسیر قرآن او شرکت میکرد و از اندیشههای او تاثیر میپذیرفت. گودرزی مدتی بعد، اقدام به تاسیس گروه فرقان کرد. جالب اینکه فرقانیها نیز گاو بنیاسرائیل را همچون موسوی خوئینیها، نظام سرمایهداری و ذبح آن گاو را به معنای نابودی واسطههای بازار، سرمایهداران و صاحبان شرکتها و کارخانهها میدانستند. در واقع هم موسوی خوئینیها و هم گودرزی، اصالت در اسلام را درگیری و مبارزه میدانستند.
اما موسوی خوئینی ها که علایق چپ گرایانه و ضد امپریالیستی داشت به مرور زمان و به علت نشست و برخاست با لیبرالهایی همچون سروش و مجتهد شبستریها، دچار گردش 180 درجه ای عقاید سیاسی شد و محور کلام وی از عدالت به دموکراسی اسلامی تغییر کرد.
اکنون نیز به تعبیر صادق زیباکلام: «هنر موسویخوئینیها این است که هرچند وقت یک بار انگشت اتهام را به سمت یکی از شخصیتهای نظام نشانه میگیرد و روزی علیه آقای هاشمی سخن میگوید و روز دیگر خطاب به رهبری مشکلات را گوشزد میکند در صورتی که اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان به وجود آمدن وضع کنونی احضار شوند، نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقای موسوی خوئینیهاست».