مرحوم مجتهد شبستری، روحانی مجاهد و با بصیرت
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله آقای حاج شیخ محسن مجتهد شبستری در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۰ دار فانی را وداع گفت. حضرت آیتالله خامنهای در بخشی از پیام تسلیت به مناسبت درگذشت آن «عالم مجاهد» فرمودند: «این عالم بزرگوار از جمله موفقترین روحانیون فعال در خدمات اجتماعی و هدایت عمومی و ادارهی حوزههای علمیه در تهران و تبریز بودند. تلاشها و زحمات ایشان در دوران طولانی امامت جمعهی تبریز فراموش نشدنی است و آثار ماندگار آن مرحوم در حوزهی علمیهی تهران و غیره موجب جلب رحمت الهی به ایشان است انشاءالله». ۱۴۰۰/۰۸/۲۷
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت هفتمین روز درگذشت این روحانی مجاهد در گفتگویی با حجتالاسلام والمسلمین جواد مجتهد شبستری، عضو مجلس خبرگان رهبری و فرزند آیت الله محسن مجتهد شبستری به بررسی سوابق علمی و انقلابی آن مرحوم پرداخته است.
از سوابق علمی و حوزوی و مراحلی که ایشان در مسیر رشد تحصیلی و علمی خود در حوزههای علمیه پشتسر گذاشتند و سپس به مرحله استادی و به تولیت، اداره مدرسه و تربیت طلاب رسیدند، بفرمایید.
ایشان سال ۱۳۱۶ در شبستر متولد شد. جدّ بزرگوار ما مرحوم آیتاللّهالعظمی آقای حاج میرزا کاظم مجتهد شبستری از علمای تراز اوّل تبریز بهواسطه مشکلاتی که داشتند، از شبستر به تبریز رفتند. خب، پدر بنده هم همراه ایشان به تبریز رفت و قسمتی از مقدمات علوم دینی را در آنجا فراگرفت و بعد هم به قم مهاجرت کرد. ایشان سال ۱۳۳۲ وارد حوزه علمیه قم شد و در محضر اساتید آن زمان تلمذ و مدارج علمی را طی نمود. از درسِ شخصیتهای بزرگی مثل مرحوم آیتاللّهالعظمی بروجردی، امام خمینی(ره)، مرحوم آیتاللّه محقق داماد، مرحوم علامه طباطبایی و سایر بزرگان و مراجع و اساتید برجسته استفاده کرد و خودشان هم در کنار تحصیل مشغول تدریس بود و سطوح مختلفی را در حوزه علمیه قم تدریس میکردند. به یاد دارم که ایشان میفرمودند من تا رسائل و مکاسب را در قم تدریس کردم. بعد از این، با تقاضای عدهای از مؤمنین، برای امام جماعت یکی از مساجد تهران به آنجا میروند.
به نظرم حدود سال ۵۳ بود که به تهران رفت و در کنار امامت جماعتی، در یکی از حوزههای علمیه تهران به نام مدرسه شیخ عبدالحسین در بازار مشغول تدریس شد و سطوح عالیه مثل رسائل و مکاسب و کفایه را تدریس میکرد. بعد از پیروزی انقلاب نیز ایشان مدتی مسئولیتهایی را برعهده گرفت و نماینده مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی شد. بعد از فراغت از مسئولیت، باز به تدریس پرداخت و در حوزه علمیه مرحوم آیتاللّه ایروانی سرپرستی طلاب را بر عهده گرفت و چندین سال کتابهای مختلف فقهی را تدریس کرد. درس فقه ایشان، مورد استقبال طلاب و فضلای تهران بود.
از سوابق انقلابی و مبارزاتی و کنشهای انقلابی مرحوم مجتهد شبستری بفرمایید.
ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جزو مؤسسین جامعه روحانیت مبارز تهران بود. به یاد دارم که شبها در منزل اقوام میماند؛ چون مکرر تحتتعقیب ساواک بود. در آخر هم دستگیر شد و به زندان افتاد. ایشان در توزیع اعلامیههای امام(ره) و دعوت از سخنرانان انقلابی و هدایت مبارزات مردم در منطقه عباسآباد، واقع در شمال تهران، نقش داشت و مسجدشان کانون مبارزات بود و در تنظیم اعلامیههای جامعه روحانیت مشارکت میکرد و با مرحوم آیتاللّه مفتح و آیتاللّه امامی کاشانی هم همکاری داشت.
بعد از پیروزی انقلاب هم چند دوره نماینده مجلس شورای اسلامی و نماینده مجلس خبرگان شدند. ایشان بارها در مسیر روشنگری و هدایت مردم، در مراکز مختلف و در جبهههای نبرد حق علیه باطل برای سخنرانی حضور پیدا کرد. گاهی هم بنده در خدمتشان بودم و میدیدم که با رزمندگان دیدار و صحبت میکرد؛ حتی برای همراهی با رزمندگان، در خطّ مقدم جبهه حضور مییافت. ایشان نقش ممتازی در مجلس خبرگان داشت و در تشریح ویژگیهای آیتالله خامنهای برای جایگاه حساس رهبری و در دفاع از ولایت انجام وظیفه کرد. نقش هدایتی ایشان در مقاطع مختلف و نقاط حساس تاریخ انقلاب قابلانکار نیست.
آقای مجتهد شبستری در طول این سالها ملاقاتها و دیدارهایی با رهبر انقلاب داشتند. اگر نکات یا خاطراتی از مراودات ایشان با رهبر انقلاب دارید بفرمایید.
بله، ایشان اعتقاد عمیقی نسبت به ولایت فقیه داشت. کتابی هم درباره ولایت فقیه نوشتند که چاپ شده است. حقیقتاً اطاعت از ولایت را فریضه میدانست و میفرمود اگر رهبر انقلاب به من دستور دهند که بهجایی بروم و کفش جفت کنم، من اطاعت میکنم. خب، پذیرش مسئولیت تبریز هم بر همین اساس بود. آقای شبستری آن زمان نماینده مجلس شورای اسلامی بود که رهبر انقلاب فرمودند شما باید به تبریز بروید. ایشان مسئولیت امامت جمعه را قبول نمیکرد و وقتی رهبر انقلاب امر کردند موقتاً قبول کردند؛ حتی در حکمشان کلمه موقت آمده است. وقتی خدمت رهبر انقلاب میرسید، به ایشان میگفت که من را از تبریز مرخص کنید، ولی ایشان قبول نمیکردند؛ حتی به یاد دارم یکبار به من گفتند وقتی به رهبر انقلاب عرض کردم که اجازه دهید من از تبریز برگردم، رهبر انقلاب فرمودند با وجود شما فکر من از آذربایجان راحت است. بحمدالله الان هم آقای آلهاشم با توانمندی و به نحو احسن در این جایگاه فعالیت دارند.
ایشان انقلاب را پدیدهای منبعث از دستورات اسلامی و ریشهدار در باورها و اعتقادات مذهبی میدانست. از نظرشان حرکت انقلاب اسلامی الهامگرفته از دستورات دینی بود. از بن دندان به ولایت فقیه معتقد بود و همانطور که گفتم در این راستا، کتابی هم تألیف کرد.
چند سال پیش بود که رهبر انقلاب در دیدار با مردم آذربایجان نسبت به ایشان از تعبیر عالم با بصیرت استفاده کردند. حقیقتاً هم ایشان اهل تشخیص و بصیرت بود و شجاعت ابراز عقیده داشت؛ ایشان در ابراز عقاید خود از هیچکس نمیترسید. من دو نمونه از آن را مثال میزنم. یکی مربوط به جلسه تاریخی خبرگان رهبری پس از رحلت امام خمینی(ره) است. اداره آن جلسه بهعهده مرحوم هاشمی رفسنجانی بود و ایشان خطاب به آقای رفسنجانی یادداشتی با این مضمون مینویسند که امام راجع به آیتاللّه خامنهای مطالبی فرمودند، شما چرا اینها را نمیگویید! شما باید برای خبرگان اینها را ابراز و اظهار کنید. امام درباره رهبر انقلاب فرمودند شما بعد از من ایشان را دارید. بعد که این یادداشت به دست آقای هاشمی میرسد، موضوع در جلسه طرح میشود و آقای هاشمی این مطلب را اظهار میکند. البته به نظرم ایشان هم کتبی و هم شفاهی این نکته را متذکر شد که نظر امام راجع به آیتاللّه خامنهای را بیان کنید و فضای جلسه با بیان نظر امام بهسمت انتخاب حضرت آیتاللّه خامنهای سوق داده میشود. این حرکت در آن لحظه حساس تاریخ انقلاب اسلامی، بسیار اثرگذار بود و در تاریخ زندگی ایشان میدرخشد.
دیگری هم مربوط به فتنه ۸۸ است که فیلم آن هم موجود است. در آن فیلم میگویند آنها به امام حسین علیهالسلام و قرآن و به عکس امام اهانت و جسارت کردند و بعد بر سرشان میزنند. آن حرکت ایشان موجی ایجاد کرد و صداوسیما هم آن را پخش کرد. خیلیها به من گفتند که ما پای تلویزیون گریه کردیم. کار ایشان واقعاً احساسات مردم را تحریک کرد و مردم خروشیدند و آن فتنه ریشهکن شد؛ حتی ایشان در حماسه نه دی هم پیشگام بود و در هشت دی تبریز علیه فتنهگران قیام کرد. آن حرکت، مقدمهای برای شروع موج تظاهرات مردم در سایر شهرها شد و البته من از افراد مطلع شنیدم که حرکت ایشان توانست در کشور موجی ایجاد کند. این نشانه بصیرت ایشان بود.
در متن پیام رهبر انقلاب به خدمات اجتماعی ایشان هم اشاره شده است. رابطه ایشان با مردم چگونه بود و خدمات اجتماعیشان به چه شکل بود؟
پیامها و فرمایشات رهبر انقلاب همیشه دقیق است. بله، ایشان به مردم خیلی خدمت کرد. زمانی که از قم به تهران آمدند، غیر از امامت جماعتی، برای دانشجوها کلاس برگزار میکرد. خدا حاجآقای راستگو را رحمت کند. ایشان از حاجآقا راستگو دعوت میکرد تا برای بچهها کلاس بگذارد. بعد در همان مسجد، صندوق قرضالحسنه و کتابخانه درست کرد. یکی از کارهای ماندگار ایشان، تأسیس مجتمع اسلامی نور در تهران است. این مجتمع، مسجد، سالن اجتماعات، کتابخانه، سالن پذیرایی و درمانگاه دارد. همچنین ایشان یک بیمارستان در جنوب تهران پایهگذاری کرد که مراحل بهرهبرداری از آن روبه اتمام است. این بیمارستان، حوالی اسلامشهر و در مناطق محروم تأسیس شده است. این اقدامات جزء باقیاتالصالحات ایشان است.
نزدیک میدان آزادی هم مسجدالمهدی را پایهگذاری کرد، که امروز مورد استفاده اهل محل است. در تبریز هم مصلای باشکوه حضرت امام(ره) را تأسیس کرد که ساخت آن با زحمات زیاد و مشکلات فراوانی مواجه بود. میتوان از شرح این سختیها و پشتکار ایشان در ساخت مصلی یک کتاب نوشت. در کنار تأسیس مصلی، حوزه علمیه حضرت ثامنالحجج عجلالله را ساخت که امیدواریم که بنای آن تکمیل شود و به بهرهبرداری برسد. ایشان خدمات دیگری هم در تبریز داشتن که الآن بنده در خاطرم نیست.
معمولاً ایشان پیگیر مشکلات مردم مخصوصاً مشکلات اجتماعی بود و رسیدگی میکرد. بنده شاهد بودم که وقتی یک شهر درگیر مشکل بود، ایشان تماس میگرفت و قضیه را دنبال میکرد. ایشان نسبت به خدمات اجتماعی یک عالم خدومی بود. به نظرم آنچه که امروز از ایشان به یادگار مانده، همین حوزه علمیه آیتاللّه ایروانی است. آن موقعی که مرحوم آیتاللّه ایروانی به رحمت خدا رفت، آنجا تکمیل نشده بود. با پیگیری و عنایت ایشان تکمیل و افتتاح شد.
در پایان، اگر نکتهای باقیمانده بفرمایید.
رهبر انقلاب عنایت کردند و پیام تسلیتی پس از درگذشت ایشان صادر فرمودند که موجبات تسلای دل ما و عزاداران شد. این بزرگواری و الطاف ایشان فراموش نمیشود. انشاءالله خداوند متعال سایه مبارک ایشان را بر سر ما و جهان اسلام مستدام بدارد.