چرا «تبیین» جهاد عظیم روزگار ما شده است؟
به گزارش خبرگزاری رسا، مهدی جهان تیغی: رهبر انقلاب برای چندمین بار از «جهاد تبیین» سخن گفتند و در دعای معنادار خود در دیدار با مداحان اهل بیت(ع) از جهاد تبیین به عنوان «جهاد عظیم روزگار ما» نام بردند.
اما چرا تبیین کردن جهاد عظیم روزگار ما شده است؟
الف: دشمن در اوج قدرت رسانه ای قرار دارد و از تکنولوژی و محتوا تا کمیت تولید در بالاترین سطح در حال فعالیت است و حتی اقتصاد، قدرت نظامی و همه ظرفیت فرهنگی خود را به خدمت رسانه درآورده است. این را هم باید تاکید کرد که دشمن شکست خورده در حوزه های دیگر تنها جبهه باقی مانده و امیدوارکننده را جنگ رسانهای میبیند.
ب: تاکنون هیچگاه اینقدر انقلاب اسلامی در محاصره رسانهای و شبهات قرار نداشته است.
پ: جبهه ارزشی در دفاع از انقلاب اسلامی دچار ضعف در تبلیغ و رسانه است و همچنان این ضعف ادامه دارد.
ت: فشارهای اقتصادی و برخی ناکارآمدیهای داخلی، شرایط تییین در جامعه را سخت تر و پیچیدهتر از قبل کرده است.
ث: برخی از عادات و راهبردهای بخشهای از جبهه انقلاب در تبیین در مسیر غلطی است و علیرغم نیاز به اصلاح بر همان منوال غلط در حال طیشدن است.
اما موارد یک تا چهار برای فعالین جبهه انقلاب روشن است و مطلب نیز در اینباره تاکنون زیاد گفته شده است. مورد پنجم عموما محل اختلاف است و آنچیزی که جبهه انقلاب را نیز در حوزه تبیین با ضعف و ناکارآمدیهای روبه رو کرده دقیقا در بخشی از عادات و راهبردهای غلط جبهه انقلاب است.
بخشی از این عادات غلط به شرح ذیل است:
یک: عموما فعالین جبهه انقلاب در فضای مجازی و رسانه ای اهل نقد کردن و انتقاد کردن هستند تا تبیین و روشنگری.
دو: اصرار و تکرار بیان دستاوردهای انقلاب و موفقیتها و داشتهها در تبلیغ ما جایگاه پررنگی ندارد و بدتر نیز اینکه برخی از فعالین نیز مدتهاست این امر مهم را کنار گذاشتهاند
سه: خیلی از ما دستاوردها و داشتههای انقلاب را به تعدادی موشک یا مباحث نظامی محدود کردیم در حالیکه هزاران موفقیت علمی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی در طول چهار دهه انقلاب اتفاق افتاده که جایی در سوژههای تبیینی روزمره ما ندارند.
چهار: نگاه عمومی و سطحی به تبیین داریم در حالیکه نیازمند نگاه تخصصی و اطلاعات تخصصی هم هستیم.
پنج: تبیین برخی موضوعات مهم انقلاب و اسلام را با ادبیات خشک، طعنه، تحقیر، دو قطبی سازی، سیاست زدگی، عیب جویی و... آلوده کردهایم و اثربخشی تبیین را پایین آورده ایم.
شش: گروههای هدف تبیین را محدود کردهایم و بسیاری اوقات فقط برای جریان خودمان تبیین می کنیم و اقشار و طبقات دیگر اجتماعی را فراموش میکنیم.
هفت: تبیین ما گاهی نسب درستی با نیاز و سوالات جامعه ندارد و میزان تمرکز برای تبیین در موضوعات مهم در یک سطح نیست. در برخی موضوعات تببین آنقدر بد تکرار شده که ضدتبیین شده و در برخی موضوعات آنقدر تبیین کم بوده که اساسا شبهه جای حق را گرفته است.
هشت: در تبیین هم گذشته (دوران پهلوی و تاریخ معاصر) را که تاریک است و هم آینده انقلاب را که روشن است، فراموش می کنیم.
نه: در تبیین گاهی یادمان میرود که بسیاری از پرسش های جامعه دشمنانه یا سیاسی نیست بلکه حق است!
ده: تبیین وظیفه همه است و همه وظیفه تولید محتوای خوب را داریم و نه صرفا بازنشر محتواها را؛ امروز در جبهه انقلاب یک اقلیت تولیده کننده شده اند و یک اکثریت بازنشر کننده، باید تولید محتوای خوب را همگانی کرد. و تولید خوب هم فقط کلیپ و سخنرانی نیست بلکه گاهی یک اقدام اجتماعی و یک سخن گفتن خوب هست.
یازده: بدترین تبیین آن است که نقشه دشمن را ندانیم و در ظاهر در حال تبیین باشیم ولی در باطن در حال تکمیل پازل دشمن. برای این موضوع یک شاخص مهم این است که کار تبیین باید در مقابل دشمن و هدف او باشد.
خلاصه آنکه جهاد تبیین؛ روشن کردن واقعیات امروز اسلام و انقلاب در این روزهای محاصره رسانهای است. ای کاش فعالان جبهه انقلاب وقتی که برای انتقاد کردن میگذارند را برای جهاد تبیین بذارند.
انتهای پیام/