شماره 26 فصلنامه علمی - پژوهشی «جستارهای فقهی و اصولی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیست و ششمین فصلنامه علمی - پژوهشی «جستارهای فقهی و اصولی» به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با مدیر مسؤولی مجتبی الهی خراسانی و سردبیری حسین ناصری مقدم منتشر شد.
این فصلنامه در 7 مقاله و 234 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
چالش های فقهی مالکیت شهری، مبتنی بر ماده 38 قانون مدنی ایران
زینب سنچولی؛ محمدرضا کیخا
چکیده: طبق مادۀ 38 قانون مدنی که براساسِ قاعدۀ «الناسُ مسلطونَ علی اموالِهم» و قاعدۀ «مَن ملک ارضاً ملک الهواء إلی عنان السماء و القرار إلی تخوم الارض» تدوین یافتهاست، مالکْ حق هرگونه تصرفی را در ملک خود دارد و تسلط بر اعماق زمین و فضا نیز به تبعیت تسلط بر ملک برای او حاصل میشود. اما امروزه در گذر زمان و در سایۀ پیشرفتهای علمی و مقتضیات شهرنشینی، سخن گفتن از اطلاق حق مالکیت، در عمل با چالشهایی مواجه است. این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفتهاست، الزامات و چالشهای وارد بر مالکیت شهری را بررسی میکند و این نتیجه حاصل میشود که تحت تأثیر مقتضیات زمان و مکان و لزوم پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه بهنظر میرسد اطلاق مادۀ «38» قانون مدنی با توجه به حرمت اضرار به دیگران و رعایت مصلحت عمومی، باید محدود شود. بنابراین یک شهروند بدون کسب مجوزهای لازم از سازمانهای مرتبط، حق برخی تصرفات را در ملک خود نخواهد داشت. علاوه بر این، بخش پایانی این ماده نیز با توجه به قوانین متعددِ محدودکننده در اختیارات مالک، اقتضای استثنای اکثر را دارد که ازنظرِ قواعد علم اصولْ قبیح است. بنابراین این ماده نیازمند بازنگری و تحول خواهد بود.
قاعده تقدیم مصالح شهری بر مصالح شخصی
مصطفی دری
چکیده: یکی از مسائل مهم در حل مسائل فقه شهر و شهرنشینی، تزاحم منافع شخصی افراد با منافع عمومی شهر است. این امر بهقدری مصادیق متعدد دارد که میتوان از آن بهعنوان یک قاعدۀ فقهی یاد کرد. براساسِ این قاعده، در تزاحم بین مصالح شهری و منافع شخصیِ افراد همواره لازم است منافع شهر را مقدم کرد. برای اثبات این امر به ادلۀ متعددی ازجمله برخی آیات قرآن، سیرۀ عقلا، قاعدۀ حرمت اخلال نظام و ارتکاز شرعی تمسک شدهاست. نتیجه اما این است که نمیتوان همواره حکم به تقدیم یکی از این دو بر دیگری کرد، بلکه تقدم هریک تابع اهم بودنِ آن نسبتبه دیگری است. بنابراین هریک از مصالح شهری و مصالح فردی که اهم بود، بر دیگری مقدم میشود، اگرچه معمولاً این مصالح شهری است که اهم از مصالح فردی قرار میگیرد و مصالح فردی غالباً در جانب «مهم» قرار میگیرند.
تحلیل فقهی مشروعیت بیع پساب و فاضلاب شهری
امیر بارونیان؛ اباذر افشار؛ مهدی میهمی
چکیده: در جوامع کنونی استفادۀ بهینه از فاضلاب شهری از ضرورتهای مدیریت شهری تلقی میشود. یکی از دغدغههای جامعۀ اسلامی مبتنی بر فقه شهری، امکان مصرف آبهای آلوده و نجس حتی پس از تصفیۀ آن است. بر این اساس، مسئلۀ معاملاتِ فاضلاب شهری که مشتمل بر آب متنجس و بول نجس است، یکی از چالشهای فقهی است و اتفاقنظر فقیهان متقدم بر حرمت بیع فاضلابِ مشتمل بر بول نجس و نیز اختلاف دیدگاه در بین متأخران و معاصران دربارۀ آن، این مسئله را محل بحث و جدل قرار دادهاست. مقالۀ پیشرو حکم فقهی بیع پساب و فاضلاب شهری را تبیین، بررسی و تحلیل میکند. یافتههای پژوهشی حکایت از آن دارد که خریدوفروش فاضلاب شهریِ تصفیهشده که مشتمل بر آب متنجس و بول نجس است، اگر در مصارفی استفاده شود که مشروط به طهارت نباشد ازقبیلِ صنایع و آبیاری کشاورزی، مجاز است. عمده ادلۀ فقیهان متقدم در ممانعت آن، دلیل ممکن نبودنِ انتفاع حلال از آن بودهاست؛ امری که امروزه با شهرسازی و ایجاد تصفیهخانههای فاضلاب و استفادۀ بهینه از پساب، امکان انتفاع حلال از آن میسر شدهاست.
رفعِ تعارض حقوق و منافع در توسعۀ معابـر شهـری، با نگاه به قاعدۀ لاضرر
علی ثناگو؛ مجتبی الهی خراسانی
چکیده: توسعۀ معابر و خیابانها و در مجموع، شبکههای ارتباطی، استخوانبـندی شهرها هستند و بهعنوان یکی از اصلیترین عوامل شکلدهی ساختار شهر بهشمار میروند و رشد، پویایی، اقتصاد شهر و کلیۀ فعالیتهای ساکنانِ یک شهر، ارتباط روشنی با شبکۀ معابر دارد. با توجه به پیشرفت جوامع و گسترش شهرنشینی و بُروز مشکلات و محدودیتهای بسیار در بافتهای ناکارآمد شهری، نیاز است سیاستگذاری و برنامهریزی و اجرای طرحهای عمومی و عمرانیِ توسعۀ معابر صورت پذیرد. اما در مسیر اجرای توسعۀ معابر شهری جهت تأمین منافع شهروندان، با حقوق و منافع اشخاص در حوزۀ ملکیت و منافع و حقوق مرتبط تعارضاتی ایجاد میشود که همواره سازشپذیر نیست و نیازمند مبنایی فقهی برای حل آن تعارضات است. راهحلی مناسب برای حل این تعارضات، خوانِش «قاعدۀ لاضرر» با رویکرد ولایی ـ حکومتی توسط امام خمینی و آیتالله سیستانی است. قاعدۀ لاضرر در این خوانش، نمایانگر اختیارات و وظیفه حاکم شرع در نفی ضرر از عامه است و در این خوانِش، شهرداری بهعنوان بازوی اِعمال حاکمیت و مأذون از آن ناحیه است و در مسیر عملیاتِ توسعه، نه اینکه حق دارد بلکه وظیفه تعریض معابر دارد و شهرداری موظف است برای رفع تعارض حقوق خصوصی و منافع عمومی، هر کجا که نفی ضرر از عامه ثابت شود به نفع حقوق و منافع عمومی اقدام کند، گرچه به ضرر حقوق و منافع خصوصی باشد. نتایج حاصل از این دیدگاه، حقوقِ عموم شهروندان را بهتر و بیشتر تأمین مینماید و طرح مصوّب شهرداری در فرض دارا بودنِ شرایط قانونی و تصویب بالاترین مقام این نهاد، همان حکم حکومتی است.
ادله فقهی حفظ مکانخاطره ها در شهر
عبدالله امیدی فرد؛ سید مهدی هاشمی
چکیده: مباحث فقه شهر و شهرنشینی از مباحث جدید و چالشی در ساحت فقه بهحساب میآید. شهرها و جوامع از یکسو، و سطح کمی و کیفی زندگی شهرنشینان از سوی دیگر، رشد روزافزون داشتهاند. این پیشرفتها و گسترشها و مواجهه با مباحث جدیدی که با زندگی شهرنشینی آمیخته شدهاست، ساحت فقه را بر این میدارد تا به فراخور مسائل و نیازهای جدید شهرنشینان، درصددِ پاسخگویی به سؤالات و مباحث شهرنشینی در ساحت فقه و شریعت باشد. ازجمله مباحث شهری، جایگاه مکانخاطرهها در جامعۀ شهری از نگاه هویتی و اقتصادی و نقش مؤثر آنها در این زمینه است. از سوی دیگر، حفظ و مراقبت و نگهداری از این مکانها مسلتزم وضع قوانینی است که گاهی با ساحت فقهی و فردی شهروندان در تعارض قرار میگیرد. همچنین هزینهکرد از بیتالمال برای حفظ و نگهداری این مکانها که در برخی از اوقات متعلق به دورههای تاریخی و تمدنی غیراسلامی میشود، خودْ سوالبرانگیز است که آیا این هزینهکرد امری مشروع است یا خیر؟ نگاه فقهی به این مسأله در جامعۀ شهری اسلامی بسیار حائز اهمیت است و تحلیل درست مبانی فقهی میتواند راهگشا و پاسخگوی بسیاری از چالشها، تعارضات و سؤالات در این زمینه باشد.
این نوشتار با نگاه فقهی ازمنظرِ ادلۀ شرعی، درصددِ اثبات لزوم حفظ و جلوگیری از ازبین رفتن مکانخاطرهها و نیز لزوم وضع قوانین اجرایی درجهتِ جلوگیری از تخریب این مکانها توسط دیگران است.
منع فقهی بلندمرتبه سازی در بوته نقد
علی الهی خراسانی؛ تکتم لعل نامی
چکیده: یکی از مسائلی که شهرهای امروز جهان بهویژه شهرهای بزرگ با آن مواجه هستند، بلندمرتبهسازی است. تعریف بلندمرتبهسازی نسبی است و بستگی به شرایطی همچون شرایط اجتماعی و تصورات فرد از محیط و ارتفاع ساختمانهای همجوار دارد و تا حد زیادی با توجه به عرفِ محل تعریف میشود. بلندمرتبهسازی بهعنوان مجموعهای از مزایا و معایب، موافقان و مخالفانی با ادلههای مختلف و گاهی متناظر پیدا کردهاست. مرور این مزایا و معایب دیدی جامع در بررسی فقهی این پدیده نیز فراهم میآورد. پرسش اصلی مطالعۀ حاضر این است که حکم اولیِ بلندمرتبهسازی در شهر اسلامی چیست؟ برای پاسخ به این مسئله دیدگاه محسن اراکی بررسی و نقد خواهد شد. از ادلۀ فقهی ازجمله قاعدۀ «لاضرار» میتوان به پنج ضابطۀ اساسی اشاره نمود: لزوم کاربری انسانی، تناسب ارتفاع ساختمان با سطح اماکن دینی، توجه به هویت و منظر دینی، تخریب نکردن میراث فرهنگی و توجه به حق آرامش برای بلندمرتبهسازی. با رعایت ضوابط فوق، بلندمرتبهسازی بهلحاظ فقهی، مجاز و درصورتِ ارتقای کیفیت زندگی و حفظ حقوق شهروندی رجحان دارد.
احداث، نگهداری و ترمیم معبد اقلیت های دینی در فقه امامیه
مهدی نوریان؛ زهرا سادات نجم آبادی
چکیده: همزیستی مسالمتآمیز شهروندان در جامعۀ اسلامی نمودهای مختلفی میتواند داشته باشد که ازجملۀ آنها تمهید فرصتهای مناسب زیست ـ فرهنگی است. از نمونههای تجلی این امر تسهیل امور مربوط به معابد و پرستشگاههای اقلیت دینی است. با وجود این، ممکن است برخی منتقدان با تکیه بر تأثیرات فرهنگی ـ اجتماعی یا وهم سلطۀ فرهنگی، اعطای مجوز به غیرمسلمانان در این حوزه را امری ناصواب جلوه دهند. بنابراین ضروری است تا با بررسی زمینههای نظریِ بحث، گامی شایسته در اتخاذ رویکردهای خردورزانه برداشته شود و نیز با تبیین موضع شریعت اسلامی از افراط و تفریط در این حوزه جلوگیری بهعمل آید. پژوهش حاضر با بررسی انتقادی آرای فقهی و با تکیه بر تحلیل اسنادی، ضمن رد مبنای تحریم و ادلۀ آن و براساس اصل آزادی اندیشه و عملِ شهروندان در جامعۀ اسلامی، حاکم اسلامی را در توافق، براساس مصالح جامعۀ اسلامی دارای اختیار لازم و کافی دانسته و با ارائۀ ادلۀ موافق این قول، با رویکردی ترخیصی به این مسأله پرداخته و آن را حل کردهاست. بر این اساس ابتدا با نقد موشکافانه چهار دلیل اصلی موافقان حرمت در هریک از فرضهای احداث و نگهداری و ترمیم را ازطریقِ رد ادله نقد کردهاست و اصل حرمت در مسأله را منتفی نمودهاست. آنگاه با تکیه بر دو اصل اباحه و ملازمۀ اذن به شیء با اذن به لوازم آن، تشخیص مصلحت توسط حاکم اسلامی را در دایرۀ اصل آزادی عمل و اندیشۀ شهروندان، مبنای اساسی در حل این مسأله دانستهاست.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی - پژوهشی «جستارهای فقهی و اصولی» می توانند به نشانی: مشهد، چهارراه خسروی، خیابان آیت الله خزعلی، ساختمان دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، طبقه اول، مرکز تخصصی آخوند خراسانی، امور مجلات یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://jostar-fiqh.maalem.ir/ مراجعه کنند و با تلفن: 32233350-051 داخلی: 8638 تماس بگیرند.