تأثیرگذاری آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری در تاریخ معاصر
اقدام مهم حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در تاسیس حوزه علمیه قم، در طول صدسال گذشته در همه شئون علمی، دینی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اثرگذار بوده است. بزرگترین رویداد قرن یعنی انقلاب اسلامی ایران را میتوان یکی از این آثار دانست. حاج شیخ عبدالکریم حائری گرچه عمده تمرکز خود را بر روی تاسیس و پرورش حوزه قم نهاده بود، اما در طول دوران حیات خویش، در برخی امور سیاسی و اجتماعی نیز حضور داشت. آنچه در ادامه میخوانید، برشی از کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» است که توسط مرحوم حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان به نگارش درآمده است. حسینیان در این متن، حیات موسس حوزه قم را بازخوانی کرده است:
اساتید علمی
آيتالله حاج شيخ عبدالكريم حائري یزدی در سال 1276ق در مهرجرد، يكي از روستاهاي يزد متولد شد. او براي تحصيلات ابتدايي به اردكان و پس از چندي به يزد عزيمت كرد. پس از فراگيري علوم مقدماتي به عتبات عاليات مهاجرت كرد. و در حوزه سامرا از درس مجتهدين بزرگ شيعه: ميرزاي شيرازي، آيتالله سيدمحمد فشاركي، ميرزا محمدتقي شيرازي و حاج شيخ فضلالله نوري بهره برد و هنگام انتقال حوزه درس آيتالله فشاركي به نجف به همراه وي عازم نجف شد. پس از وفات استاد در نزد آخوند خراساني تلمذ كرد و از بزرگان درس وي شد. سپس به كربلا رفت و حوزه درسي خود را بنا نهاد. درسال 1333ق به ايران برگشت و در اراك به تدريس مشغول شد و نزد خواص به عنوان مرجع شناخته شد.
بازگشت به ایران
همزمان اقامت آيتالله حائري در اراك، شهر قم محل تدريس و ارشاد مجتهديني بزرگ همچون: حاج ميرزا محمد ارباب، آيتالله حاج ميرزا محمد فيض، آيتالله شيخابوالقاسم كبير قمي، آيتالله آقا شيخ ابوالقاسم صغير، آيتالله آقا محمد كبير، محمدحسين نجار، آيتالله آقا شيخ مهدي حكمي معروف به شيخ مهدي پايين شهري، آيتالله حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي (معلم اخلاق و عرفان)، آيتالله حاج شيخمحمدتقي بافقي يزدي و عدهاي ديگر بود.
تاسیس حوزه علمیه قم
با اين حال قم فاقد درس رسمي بود و مدارس قم مركزيتي براي ساير بلاد نبودند تا محل پرورش شاگردان ديگري باشد. از اين رو علماي قم، آيتالله حائري را درعيد نوروز 1340ق براي زيارت به قم دعوت كردند و با اصرار، از او خواستند تا درصحن نو حضرت معصومه نماز مغرب و عشا را امامت كند. بعد از اقامه نماز، حاج شيخمحمدسلطان الواعظين تهراني به توصيه علماي قم به منبر رفت و مردم را واداشت تا آيتالله حائري را در قم نگهدارند. وي خطاب به مردم گفت: اي اهل قم! زماني كه دِعبلخُزاعي به قم آمد و جبه امام رضا(ع) را به همراه آورد، شما نگذاشتيد كه جبه امام رضا(ع) را از شهرتان بيرون ببرد، حال آيتالله حائري حامل علم امامرضا(ع) است، نگذاريد از شهر بيرون برود.
مرحوم حاج شيخ مدتي در اين مسئله به فكر فرو رفت و تصميم گرفت مسئله را به استخاره واگذار كند. آيه: «واتوني باهلكم اجمعين» در برابرش ظاهر شد. يعني يوسف به برادرش گفت: برويد همه اهل و خانوادهام را به مصر بياوريد. حاج شيخ نيز دستور داد: برويد اهل و عيالم را به قم بياوريد.
با ورود آيتالله حائري به قم شخصيتها و فقهايي بزرگ چون آیات خميني، گلپايگاني، سيدمحمدتقي خوانساري، سيداحمد خوانساري و اراكي به قم مهاجرت كردند. اين مهاجرت تاريخي ابتدا تحولي عظيم را در قم و سپس تحولي عظيمتر را در جهان تشيّع ايجاد كرد.
احیای فیضیه
آيتالله حائري ابتدا به فكر تهيه جايي مناسب براي فضلا و طلاب حوزه قم افتاد. وي مناسبترين جا را مدرسه فيضيه يافت. مدرسه فيضيه در آن زمان داراي يك طبقه بسيار قديمي و چهار باغچه و سه حوض بود كه باغچههاي آن تلي از خاك را به نمايش گذاشته بود. در اين مدرسه يك دبستان و چند مسافرخانه وجود داشت و براي مطالعه بسيار ناآرام بود از آنجا كه دارالشفاء، مدرسه فيضيه و صحن به يكديگر راه داشتند، آمدورفت مردم به حرم مطهر نيز از راه مدرسه فيضيه صورت ميگرفت و شبها نيز محل سكونت بيخانمانها وگدايان قم بود؛ اطاقهاي مدرسه هم در اختيار خدام حرم مطهر بود. آيتالله حائري با زحمات فراوان توانست مدرسه را از حالت مخروبه خارج و به صورتي مطلوب براي سكونت و تحصيل فضلا و طلاب در آورد.
آيتالله حائري با سرعت به رتق و فتق امور حوزه تازهتأسيس پرداخت و پس از نوسازي مدرسه فيضيه و تأسيس كتابخانه آن، براي طلاب مستمري ماهيانه (شهريه) تعيين كرد و طلبهها از حوزههاي ديگر به سوي قم رهسپار شدند. ایشان در كنار امور حوزه به امور اجتماعي قم نيز ميپرداخت؛ براي مردم قم بيمارستاني را تأسيس كرد كه قبلاً فاقد آن بود.
مواجهه با رژیم رضاخان
آيتالله حائري در كوتاهترين زمان به عنوان بزرگترين مرجع بعد از مراجع نجف شناخته شد و ظاهراً شخصيتي غيرسياسي بوده و اصولاً تمايلي به دخالت در مسائل سياسي نداشته است. هم اصلی او حفظ و باروری حوزه قم بود. با این وجود نمونههایی از فعالیتهای سیاسی وی وجود دارد.
آيتالله حائري در جريان نهضت حاج آقا نورالله اصفهاني و مهاجرت علما به قم هرچند از ورود علما به قم استقبال كرد و آنان را مورد تفقد قرارداد، اما در مسائل و اهداف آنها دخالت نكرد. در جريان قانون لباس متحدالشكل، رژيم درصدد برآمد تا براي دخالت در حوزه قم، وزارت معارف رأساً اقدام به آزمونگيري از طلاب كند، ولي آيتالله حائري در مقابل اين دخالت مستقيم ايستاد. طبق گزارش حكومت قم به وزارت داخله «روز 19 خرداد كه طلاب حاضر براي دادن امتحان بودند حاجيشيخ مهدي پيشكار حاجي شيخ عبدالكريم، به مدرسه فيضيه آمده و به موجب امر حاج شيخ امتحانات را موقوف مينمايند.» رئيس معارف و رئيس شهرباني قم براي اطلاع از اين عمل به حضور حاج شيخ ميروند؛ آيتالله حائري به آنان ميگويد: «چوندولت شاهنشاهي ايران دولت اسلامي است، البته محتاج به نمايندگان و طلاب مذهبي هستند كه امور دينيه مردم به آنها ياد داده و آنها را به تكاليف اسلامي آگاه نمايند و تشكيل چنين مدرسهاي و تهيه يك چنين طلاب علوم دينيه البته بايد تحت نظر من و پروگرامي كه من ميدهم اداره شود. وزارت معارف نبايد مداخله در اين قسمت داشته باشد. خودم پروگرام آنها را تهيه و ممتحنين لازم را انتخاب خواهم كرد. اگر دولت قصد دارد يك چنين طلابي تهيه نمايد، البته بايد تحتنظر من باشد و اگر نميخواهد طلابعلوم دينيه داشته باشد من ابداً مداخله نكرده و در خانه خود خواهم نشست.»
آيتالله به محض دريافت خبرهاي كشف حجاب طي تلگرافي در 11 تيرماه 1314ش به شاه اعلام كرد: «اوضاع حاضره كه برخلاف قوانين شرع مقدس و مذهب جعفري(ع) است، موجب نگراني داعي و عموم مسلمين است.» اين تلگراف موجب عصبانيت ديكتاتور شد و به رئيس الوزرا دستور داد تا پاسخی تند به آیتالله داده شود.
جواب تهديدآميز رضاشاه اعلام خطري بود كه اگر حاج شيخ ميخواست روي حرف خود بايستد بايد آماده دستگيري و زنداني شود، البته تبعات این موضوع، حوزه علمیه قم را نیز به خطر میانداخت. چنانكه رضاخان چندروز بعد در جريان قيام گوهرشاد نشان داد كه براي اجراي اراده شاهانه خود از هيچ عملي رويگردان نيست. رژيم براي نشان دادن جديت خود دو نفر از روحانيون نزديك به حاج شيخ (آقايشيخ قمي و حاجشيخ علياصغر سلامت) را به بهانه تحريك آيتالله به كاشان تبعيدكرد.
مجموعه رفتار آيتالله حائري در جريان آزمونگيري از طلاب و كشف حجاب نشان ميدهد كه وي كاملاً از مسائل سياسي بيگانه نبوده بلكه در امور مهم سياسي و در حد ضرورت وارد ميشده است. استراتژي آيتالله با در نظر گرفتن واقعيتهاي موجود، حفظ حوزه و تربيت شاگردان بوده است.
آيتالله محمدصادق تهراني، يكي از شاگردان حاج شيخ، نقل ميكند كه روزي معظمله طلبهها را نصيحت ميكرد، آه سردي كشيد و گفت: «آقايان! اسلام رفت. ما بايد اسلام را حفظ كنيم. اصحاب امام حسين(ع) ميدانستند در روز عاشورا كشته خواهند شد، اما ميگفتند: بايد بجنگيم و لشكر كوفه را سرگرم كنيم تا عمر حجت خدا يكساعت زياد شود. ما هم وظيفهمان همين است. آقايان! اسلام رفت. ما بايد با درسخواندنمان كاري كنيم كه اسلام ديرتر برود...»
آيتالله حائري درس خواندن طلبهها را در سطح كار حسيني و ادامه كار اصحاب امام حسين(ع) دانسته است و شايد تأثير حوزه علميه قم در وقايع آتي، تا حدي نظر آيتالله را ثابت كرده باشد. او با تربيت شاگرداني عظيمالقدر، استوانههاي علمي مهمي براي جهان تشيّع تربيت كرد كه هر كدام منشأ بركاتي براي تشيّع شدند.
میراث حاج شیخ در پیروزی انقلاب اسلامی
حوزه علميه قم با همه فراز و نشيبها، با سياست و تدبير آيتالله حائري راه خود را طي كرد و پس از معظمله براي اولين بار مرجعيت عامه تشيّع به ايران منتقل شد و آيتالله بروجردي با مقبوليت عمومي در بين شيعيان عظمتي به مرجعيت بخشيد و اين عظمت به آيتالله خميني منتقل شد و آيتالله خميني با ابتكار و خلاقيت و به پشتوانه حوزه با نفوذ قم، منشأ تحولي عظيم در تاريخ تشيّع شد، تحولي كه با يك انقلاب بزرگ همهجانبه، رژيم كهنسال پادشاهي را سرنگون كرد و حكومتي اسلامي را كه آرمان1400 ساله شيعه بود، در ايران به وجود آورد، بنابراين سهم آيتالله حائري را در اينانقلاب بزرگ نميتوان ناديده گرفت. بيشك اگر حوزه قم و روحانيون با نفوذ آن نبودند، بسيار بعيد به نظر ميرسيد كه چنين انقلابي در ايران رخ ميداد.