نقد دیدگاه ممنوعیت استناد به حکومت معصومان در ارزیابی کارآمدی جمهوری اسلامی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، جناب آقای علیدوست یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» را در تاریخ 14/05/1402 منتشر ساخت که موجی از عکس العمل ها را به همراه داشت.
خلاصه یادداشت ایشان اینست که:
در دفاع و صیانت از عملکرد جمهوری اسلامی ایران نباید پای مثل حکومت امام علی علیه السلام را به میان آورده، برخی فسادها را از آن دوران یادآور شویم تا برخی کاستیها و ناراستیهایی که در نظام جمهوری اسلامی ایران هست، طبیعی و گریزناپذیر جلوه کند؛ چرا که نسل جوان و دیگران را نسبت به حکومت علوی بدبین میسازد و حکومت علوی که تراث ارزشمندی است، نباید بسوزد و مورد بدبینی قرار گیرد.
در خصوص یادداشت ایشان چند نکته قابل طرح است:
۱. شبیه این استدلال را مخالفان تشکیل حکومت اسلامی مطرح میکنند که اگر حکومت اسلامی تشکیل شود ایرادات موجود در آن متوجه اصل اسلام می گردد لذا بهتر است که از خیر تشکیل حکومت اسلامی بگذریم تا اشکالی متوجه اصل اسلام نگردد. در حالی که خود حضرات معصومین هم با تشکیل حکومت اسلامی عملا به چنین ایرادی اعتنا نکرده اند.
۲. اگر در دفاع از عملکرد جمهوری اسلامی ایران نباید پای مثل حکومت امام علی علیه السلام را به میان آورد و باب استناد و استشهاد به حکومت و جامعه عصر عصمت مسدود است، فلسفه الگو بودن حضرات معصومین چه خواهد بود؟ آیا عبرت گیری از تاریخ به تاریخ حیات معصومان استثنا خورده است؟
چرا نسل امروز نباید بداند که موضعگیری امیر مومنان علی علیه السلام در مورد کاستیهای زمانه خود چه بوده و حضرت چگونه عمل می کرده و بر اساس چهملاکاتی متوسل به زور و اقدامات قهریه میشده و در چه مواردی و بر اساس کدام ملاکات، صبر پیشه میکرده است؟
۳. اگر حکومتی که بر اساس نهج البلاغه تشکیل شده نتواند به نهج البلاغه و تراث اسلامی استناد کند کدام حکومت می تواند به این تراث استناد و استشهاد نماید؟
آیا این خدمت به تراث اسلامی است که آن را در قفسههای کتابخانه حبس کنیم و حق استناد به آن را در خصوص مهمترین مساله اسلام یعنی نظام اسلامی را از اهل نظر سلب کنیم؟
۴. نگارنده یادداشت از بدبین شدن جوانها و مخاطبان به اسلام و حکومت علوی گفتهاند اما نگفتهاند که اگر همین جوانها به دلیل القائات دشمن دچار بدبینی نسبت به اسلامی بودن اساس نظام اسلامی شوند تکلیف چیست. چرا نباید جوان ما به این تحلیل برسد که ناکاستیهای طبیعی نظام اسلامی را بر ناکاستیهای طبیعی نظام علوی تطبیق کنند؟ توجه داشته باشیم که این امر به معنای طبیعی جلوه دادن همه اشکالات جمهوری اسلامی نیست بلکه به معنای تفکیک اشکالات طبیعی از اشکالات ارادی و غیر طبیعی است.
۵. مفروض نانوشته چنین دیدگاهی اینست که معصومین علیهم السلام بر اساس معجزه حکومت می کردهاند و تذکر کاستی های موجود در حکومت آنان به اعتقاد مردم به اعجاز الهی خدشه وارد سازد. در حالی که آن حضرات در حکومت خود به استناد موازینعقلی و گاه برخی شرایط تحمیل شده اجتماعی اتخاذ تصمیم می کرده اند و لذا باور به برخی نقایص و کاستی ها در حکومت آنان منجر به تضعیف باورهای مردم به اختصاصات شخصیت معصومین نخواهد گردید.
۶. مفروض نانوشته دیگر این یادداشت اینست که معصومان در همه شئونات اجتماعی به معنای واقعی کلمه مبسوط الید بودهاند در حالی که حکومت های اسلامی در زمان معصومین هم با بسط ید کامل آنان همراه نیوده و مجموعه ای از شرایط قهرآمیز اجتماعی امکان عمل به منویات آنان را سلب می نموده است. لذا وجود برخی مشکلات ناشی از این امر است.
۷. به نظر می رسد علت هراس برخی افراد از استناد و استشهاد به سیره و سنت الگوهای معصوم حاکمیت اسلامی، تفکیک نکردن حوزه های تاثیر معصومان بر حکومت و جامعه از حوزه های تاثر حکومت معصومان از امکانات و موانع اجتماعی و به طور کلی نپرداختن به نقش و جایگاه عصمت و علم لدنی و غیب در حکمرانی است. اینان فکر می کنند بهتر دیدن حکومت جمهوری اسلامی از حکومت امیر مومنان علیه السلام به معنای بهتر دیدن شخص ولی فقیه از شخص امام معصوم است در حالی که هرگز چنین نبوده و نیست و هیچ عاقلی چنین توهمی را به ذهنش هم خطور نمی دهد. حکومت معصوم هم محصول اراده شخص حاکم نیست بلکه محصول اراده و عمل مجموعه شخص حاکم و خواص و عوام و نوع عملکرد دشمنان و همه شرایط اجتماعی و سیاسی است.
ما هیچ دلیلی نداریم که صرف وجود امام معصوم در راس یک حکومت می تواند تضمین کننده کارآمدی آن باشد بلکه حصول کارآمدی نتیجه تحقق همه شرایط است که رهبری معصوم یکی از آن شرایط است.
محمدرضا باقرزاده