کتاب «دخترم چادر نمیپوشد» آموزش چگونگی ترغیب دختران به حجاب
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، موضوع کتاب «دخترم چادر نمیپوشد» ممکن است این تصور را ایجاد کند که قرار است با برخی مطالب کلیشهای در حوزه حجاب و عفاف مواجه شویم؛ اما با خواندن همان چند سطر اول، مخاطب در مییابد که با فضایی کاملا جدید و متفاوت مواجه است که جذابیت آن، خواننده را ناخودآگاه با خود همراه میکند.
امتیاز اصلی کتاب که آن را از سایر کتابهای همردیف خود متمایز کرده آن است که توانسته محتوای علمی و یافتههای پژوهشی را در قالبی نوین، جذاب و قابل فهم برای مخاطبان عام عرضه کند؛ به نحوی که هم رضایت مخاطب فرهیخته تأمین میشود و هم مخاطب عام به راحتی از مطالب کتاب میتواند بهرهمند گردد.
نکته قابل توجه دیگر اینکه در این کتاب بین یافتههای علمی با راهکارهای تربیتی پیوند ایجاد شده است. نکات تربیتی که مبتنی بر روانشناسی است حاکی از احاطه علمی کتاب بر مسأله مورد پژوهش است. قسمت ابتدایی کتاب، ویژگیهای دختران نوجوان و جوان را در قالب ویژگیهای جسمی، ویژگیهای فکری، ویژگیهای عاطفی و ویژگیهای رفتاری بیان میکند. هدف از بیان این ویژگیها، ایجاد آگاهی برای والدین برای حذف بسیاری از رفتارهای غلط در مسیر چادری کردن دختران و زمینهسازی برای تعامل اثربخش با آنهاست. گاهی صرف اطلاع از این ویژگیها باعث از بین رفتن بخش قابلتوجهی از مشکلات خانوادهها میشود.
قسمت دوم که در واقع بخش اصلی کتاب محسوب میشود، به ارائه راهکارهایی برای چادری کردن دختران نوجوان و جوان با توجه به ویژگیهای آنها میپردازد. راهکارهای ارائه شده در قالب سه بخش راهکارهای آگاهیبخشی، راهکارهای انگیزهبخشی و راهکارهای مهارتافزایی بیان شده است و متناسب با هر بخش، روشهای کاربردی و قابل اجرا برای چادری کردن دختران معرفی شده است.
به طور کلی، زبان نوشتاری، نوع مطالب و تمهیداتی که برای جذابیت و تنوع کتاب در نظر گرفته شده آن را در میان آثار مرتبط با حجاب، کمنظیر و متفاوت کرده است. این کتاب به لحاظ داشتن چند ویژگی، در نوع خود بیهمتاست که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1)یکی از ویژگیهای این کتاب، نوع نگارش آن است. این کتاب روش جدیدی از نگارش را ارئه کرده است که ترکیبی از محتوای علمی- پژوهشی با قالب ترویجی است. این ویژگی قابلیت انتقال مفاهیم و مطالب علمی در سطح بالا را به مخاطب عام با روانترین و سادهترین بیان فراهم میکند. وجود مطالب کاملا تخصصی حاکی از رویکرد پژوهشی کتاب است؛ اما زبان ساده و صمیمانه، با مخاطب عام تناسب دارد و زمینه فهم مطالب را برای مخاطب خود با هر سطح علمی فراهم میکند. زبان صمیمانه و بیتکلف کتاب در فهم مباحث تخصصی مؤثر بوده و باعث جذابیت کتاب شده است. استفاده از سبک صمیمانه در بیان مطالب، فضای کتاب را از حالت خشک علمی خارج کرده و با تلطیف فضا نفوذ کلام را بیشتر نموده و همراهی مخاطب را به دنبال دارد.
2) استناد به ماجراهای واقعی که برای دختران و زنان اتفاق افتاده، در لابهلای مطالب، یکی از نقاط قوت کتاب به شمار میرود. نقل این ماجراها باعث میشود که افراد بسیاری که خود یا دخترشان در شرایط مشابه قرار دارند با همانندسازی به نتیجه بهتری دست یابند و یا نوع مقابله با مسأله را بهتر درک کنند و یا این که از قرار گرفتن در شرایط مشابه خودداری کنند.
3) در کنار ماجراهای واقعی، وجود داستانکهایی که در ذیل راهکارها ارائه شده یکی دیگر از نقاط قوت کتاب محسوب میشود. وجود این داستانها در حکم یک کارگاه عملی است که چگونگی استفاده از راهکارها را برای خواننده به تصویر میکشد و آنها را در ذهن مخاطب، ملموس و قابل اجرا میکند. نقل داستانکها علاوه بر راهنمای عملی برای استفاده از راهکارها، باعث جذابیت اثر شده و پیوند خواننده را با اثر بیشتر میکند.
در کل میتوان گفت کتاب «دخترم چادر نمیپوشد» یکی از متفاوتترین کتابهایی است که در حوزه حجاب و با رویکرد تربیتی و روانشناسی منتشر شده است. به نظر میرسد این کتاب مسیر جدیدی را در عرصه آثار تربیتی گشوده تا بتوان مهارتهای تربیتی را براساس آخرین یافتههای علمی به مخاطب عام منتقل کرد و روش استفاده از آنها را به صورت ملموس ارائه نمود.
کتاب «دخترم چادر نمی پوشد» به نویسندگی دکتر سمیه السادات موسوی و دکتر سیده زهرا موسوی در بهار 1402 توسط انتشارات بینالملل منتشر شده است. تألیف این کتاب به پیشنهاد پژوهشکده باقرالعلوم علیهالسلام و زیر نظر حجتالاسلام دکتر رضا حبیبی انجام شد.
بخشی از کتاب دخترم چادر نمیپوشد:
حالا نگفتن که فقط باید چادر سر کنیم! من با مانتو و روسری هم میتونم حجابمو رعایت کنم! چرا باید اینهمه پارچه رو با خودم اینور و اونور ببرم! اگه چادر سر کنم دوستام مسخرهم میکنن! اصلا چادر مال عربها است؛ من میخوام حجاب ایرانی داشته باشم!
شاید خیلی از والدینی که دوست دارن دخترای نوجوون و جوونشون چادر سر کنن با این واکنشها و حرفها از طرف دختراشون مواجه شدن. حتی بعضی از این دخترا به خاطر خانوادهشون چادر سر میکنن، ولی همیشه غر میزنن و ابراز ناراحتی میکنن. اینجور مواقع چند تا سؤال ذهن والدینو مشغول میکنه:
ـ چطوریه که بعضی دخترا خودشون با عشق و علاقه، تو گرما و سرما و باد و بارون چادر سر میکنن؛ ولی بعضیا با اینکه مادرشون هم چادریه از چادر بیزارن و دوست ندارن چادری باشن؟
ـ اصلا مگه میشه کاری کرد این دخترا که از چادر خوششون نمیاد نظرشون عوض بشه؟
ـ این جور مواقع چه کاری از دست والدین بر میاد؟ دخترا تو این سن سر مسائل سادهتر با پدر و مادراشون درگیرن؛ حالا چطور میشه انتظار داشت به حرفشون گوش بدن و چادر سر کنن؟
سوالهای زیاد دیگهای شبیه اینا هست که ذهن والدینو به خودش مشغول میکنه؛ اینکه چرا بعضی دخترا با چادر سر کردن مشکلی ندارن ولی بعضیها خوششون نمیاد، دلایل مختلفی داره؛ یکی از مهمترین دلیلهاش اینه که خیلی از والدین، دخترشونو از بچگی با چادر آشنا نکردن و عادتش ندادن به چادر سر کردن، یه دفعه تو نوجوونی ازش میخوان چادر سر کنه؛ معلومه براش ناراحتکننده و سخته و به راحتی زیر بار نمیره. ممکنه بعضیا بگن: «نباید به بچه سخت بگیریم، وگرنه از چادر زده میشه. باید بچه رو تا سن تکلیف آزاد بذاریم.
چادر میره زیر دست و پای بچه» و کلی حرفهای دیگه که انواع و اقسامشو شنیده ایم. ولی حقیقت اینه که اینها همش حرفای غیرکارشناسیه و نتیجهش هم همین میشه که دخترا وقتی بزرگ میشن، دیگه بهراحتی زیر بار چادرسرکردن نِمیرن. چادر سر کردن هم مث هر مهارت دیگهای نیاز به آموزش و تمرین داره. حتی در مورد آموزش احکام و عبادات هم قضیه از همین قراره و باید آموزش رو به تدریج و از سنین پایین شروع کرد. خود امامان معصوم علیهم السلام، که رهبران دین هستن، برای تربیت عبادی فرزندانشون به ضرورتِ تدریجیبودن آموزشها توجه داشتن و صبر نمیکردن تا بچهها به سن تکلیف برسن، بلکه آموزش اونا رو چند سال زودتر شروع میکردن؛ مثلا در مورد آموزش نماز به کودکان، از امام صادق علیهالسلام روایت داریم که به یکی از یارانشون فرمودن: «ما فرزندانمان را از پنج سالگی به نماز خواندن امر میکنیم؛ شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز خواندن امر کنید». پس، سن تکلیف، سن شروع آموزش احکام دینی به کودکان نیست؛ بلکه سن شروع ثبت اعمال در پرونده انسانه و عقل حکم میکنه پیش از این سن، آموزشها کامل شده باشه.
خلاصه حرفمون اینه که اگه پدر و مادری تونستن از سنین خیلی پایین، با تشویق و بدون اجبار و آروم آروم دخترشون رو به چادر عادت بدن دیگه تو سن نوجوانی و جوانی دغدغه چندانی ندارن؛ چون بخش مهم کار که پذیرش و عادت کردن به چادر هست قبلا حل شده. فقط باید حواسشون باشه که اگه دخترشون توی بچگی از روی عادت چادر سر کرده، وقتی بزرگتر شد باید آگاهیهای لازمو در مورد فلسفه و فواید چادر بهش بدن تا از این به بعد، چادر سر کردنش نه فقط از روی عادت، بلکه از روی درک و شعور باشه.
ولی اون والدینی که تازه تو سن نوجوونی و جوونی میخوان دختراشونو به سمت چادری شدن ببرن، کارشون سختتره؛ ولی نباید ناامید بشن؛ راهکارهایی وجود داره که اگه درست انجام بشه، میتونیم امیدوار باشیم دخترمون خودش چادر رو برای پوشش انتخاب کنه. ما تو این کتاب تلاش کردیم با توجه به ویژگیهای بچهها تو دوره بلوغ و جوونی، راهکارهایی رو معرفی کنیم که مناسب سنشون باشه و به والدین کمک کنه تا اونا رو به چادر سرکردن ترغیب کنن. البته مخاطب اصلی ما تو این کتاب، مادرها هستن؛ چون هیچ کس به اندازه یک مادر با روحیات و ویژگیهای دخترش آشنا نیست و برای چادری کردن یک دختر، بهتر از هر کس دیگهای میتونه یار و همراه اون باشه و مسیر رو براش هموار کنه. با این حال، راهکارهایی که معرفی میکنیم، برای همه افراد دغدغهمندی که مایل به چادری کردن دختران جوون هستن، میتونه مفید باشه.
ما برای ارائه راهکارهامون یک برنامه داریم؛ یعنی طبق یک نقشه مهندسی شده به شما یاد میدیم چطور با دختراتون رفتار کنی تا بتونین اونا رو به چادر ترغیب کنین. اگه راهکارها رو طبق همین برنامه به کار ببرین میتونین امیدوار باشین علاقهمندی دخترتون به پوشیدن چادر دائمیه و اینطور نیست که به قول معروف، یه دفعه جوگیر بشه و چادر سر کنه؛ ولی بعد از یک مدت دوباره چادر رو بذاره کنار.