«رحیل» سرگردان در میان لحن ادبی و محاوره
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «رحیل» روایت داستانی تاریخی و عاشقانه در عصر قاجار است. «مها» که از دختران درباریان است به سفر کربلا میرود و بعد از بازگشت حکومتی را میبیند که درحال سقوط است. او تصمیم میگیرد هرطور که شده به کمک ندیمههای باقی مانده دربار، یک تعزیه عاشورایی را به نمایش در بیاورد.
«مها» که شخصیت اصلی سریال، دختری اهل فضل و دانایی است. او کتابهای زیادی میخواند و اشعار زیادی حفظ است. از قسمت اول، بیننده او را دختری دغدغهمند میبیند که دلسوز رعیت است و به واسطه سفر کربلا بیشتر از اوضاع وخیم کشور خبر دار میشود. همین نوع نگاه تمایزی است میان او و دیگر زنان دربار که بیشتر درگیر خرافه و باطل کردن جادو هستند. با نگاهی جزئیتر به نوع بازیها باید اشاره کرد، بازیها در حد تیپ باقی مانده است. خبری از لایههای پنهان در شخصیت پردازی نیست.
از آنجایی که همیشه داستان عاشقانه در فیلم و سریالهای ایرانی با استقبال روبه رو میشود اینبار در «رحیل» پسر صحاف را میبینیم که عاشق مها میشود. او هم همچون تمام تیپهایی که دیده ایم بدون خلاقیت در پرداخت شخصیت، با بازی چهره جدیدی ظاهر میشود. اندیشه فولادوند در ایفای نقش ساحره موفق عمل کرده است و بیان و بدن خود را به خدمت گرفته تا بازی کامل و قابل توجهی ارائه دهد. وجود اعتقادات و خرافات آن هم در میان زنان عصر قدیم که سواد و اگاهی چندانی نداشتند رایج بود. همین موضوع میتواند درامی پر کشش باشد. هومن برق نورد را بیشتر در قالب سریالهای طنز دیده ایم، اما اینبار او در نقشی متفاوت ظاهر شده و توانسته هنرمندانه در نقش منفی نیز ظاهر شود.
از نکات ابتدایی که در دقیقه ابتدائی شروع سریال با آن مواجه میشویم نوشتهای است که یادآوری میکند از هوش مصنوعی در عناصر کار استفاده شده است. اکنون با پیشرفت هوش مصنوعی فیلمسازی نیز از این علم جا نمانده و توانسته قدمهایی برای هرچه بهتر ساخته شدن فیلم و سریال بردارد. در «رحیل» برای تکمیل نقش نیمه تمام زنده یاد حسام محمودی از هوش مصنوعی استفاده شد.
میزانسن و دکوپاژ فیلمبرداری، برمداری گردون میچرخد که نشان دهنده میزانسن تئاتری بخصوص تعزیه است و اینبار در رحیل عناصر تئاتری باتوجه به متن به خدمت گرفته شده اند. البته که استفاده مفرط از دوربین چرخان بعد از چند قسمت برای مخاطب تکراری و کسل کننده میشود. استفاده از پلان سکانس و طولانی شدن نماها باعث پایین آمدن ریتم سریال شده و آنقدر کشدار میشود که میتوان گفت تنها یک قسمت ده پلان فوق العاده طولانی دارد.
مسعود آب پرور به عنوان کارگردان کوشیده از افراط و تفریط به دور باشد، اما با این حال بیان و حرکت بازیگران بیش از پیش بیرونی است. بازی بازیگران به تناسب سکانسها اغراق آمیز است و همین امر سبب میشود مخاطب برای لحظاتی از پشت تلویزیون خود را در سالن تئاتر ببیند. این نمایش غلو شده در مدیوم تلویزیونی با ایراد همراه است. این نگاه تئاتری در بطن متن نیز دیده میشود تا جایی که بعد از گذشت دو قسمت مخاطب به جای فیلمنامه با نمایشنامه و فضای تله تئاتری رو به رو میشود. همین نکته و کشدار شدن بی مورد سریال کشش قصه را کم میکند و مخاطب تلویزیون هر لحظه به دنبال تنش، گره و حل مسئله است. نگاه شاعرانه به تاریخ بدون هیچ افت و خیزی آن هم در قاب تئاتری مخاطب عام را سخت راضی میکند.
یکی از نکات اساسی در سریالهای تاریخی نوع ادبیات و بیان دیالوگها است. رحیل سرگردان در میان لحن ادبی و محاوره است که این نکته متوجه نویسنده آن است. فضای داستان در اندرونی دربار و زنان قاجاری است. طراح لباس و طراح صحنه با استفاده از رنگ و لعاب مخصوص عصر قاجار تلاش داشته این نشاط و لطافت زنانه را به نمایش بگذارد.
از نظر تهیه کنندگان، حضور بازیگران نام آشنا برای جذب مخاطب یکی از راههای تضمینی موفقیت پروژه است. میتوان گفت این تفکر به نوعی شکست خورده و یا نیازمند بازنگری است، زیرا رسانه ملی با توجه به سیاستهای خود امروزه توانسته بازیگران جدیدی به عرصه فیلمسازی معرفی کند و با همین بازیگران به جذب مخاطب بپردازد.
فیلمهای تاریخی باتوجه به دشواری نیازمند بازیگران توانمند و باتجربه دارد. سریال «رحیل» نیز علاوه بر حضور بازیگران مطرح چهرههایی جدید را معرفی میکند که تعادل کیفیت یک اثر تاریخی را حفظ کند.
با این حال میتوان گفت سریال «رحیل» توانسته با محوریت قرار دادن زن قاجار و بیان بازآفرینی اعتقادات دینی بخشی از تاریخ ایران را به تصویر بکشد.