تلاش مادرانه یک هیأت برای نجات عروس جوان از خودکشی
یکی از کارکردهای هیأت رسیدگی به موضوعات اجتماعی و به طورکلی کنشگری اجتماعی است، خوشبختانه در این سالها حضور بانوان هم در هیأت پررنگتر شده و نقش اجتماعی بهتری به جامعه زنان دادند. یکی از هیأتهایی که در حوزه بانوان توانسته اتفاقات خوبی را رقم بزند هیأت حضرت شهربانو (س) اصفهان است. به همین منظور پای صحبتهای موسس این هیأت نشستیم تا بیشتر با فعالیتهای آنها آشنا شویم.
خانم خسروی آغاز کار این هیأت را برای ما اینگونه روایت کرد: «بنده درخانوادهای بزرگ شده بودم که ذاتاً اهل کمک به مردم و گرهگشایی بود، بنابراین در اولین قدم برای ارتباط بهتر و بیشتر با مردم کار خود را با ثبت هیات شروع کردم. برای این کار حدود ۱۰ سال پیش با خانمی به نام معصومه کاظمی عضو شورای تبلیغات اسلامی استان اصفهان و سرپرست هیأتهای مذهبی بانوان اصفهان آشنا شدم. به گفته او از اول باید تک روی را کنار میزدم، با این وجود در گام اول افرادی که در منزل یا محله روضه خانگی یا مجالس قرآن برپا میکردند را شناسایی کردیم.»
او ادامه داد: پیش از این در شهرستان برخوار اصفهان ۲۰ هیأت در سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان ثبت شده بود، اما این اولین هیأتی بود که با عنوان فعالیت بانوان، کار خود را آغاز کرد.
خسروی میگوید: «حالا اولین کار ما مربوط به امور بانوان مذهبی میشد و به همین منظور جلساتی با مشاوران باتجربه از قم، اصفهان و حتی برای فعالیت بیشتر از سیستان و بلوچستان گذاشتیم و در شهرها، روستاها و محلهها پایگاههای هیأت زده شد. البته برای اینکه بتوانیم خدمات بیشتری در این راستا بدهیم هیأت خود را در چند مکان تاسیس کردیم تا مثل یک زنجیره بتوانیم به ارائه خدمات بپردازیم. «در ادامه تشکل بانوان مذهبی ایجاد شد و حالا وقت آن رسیده بود که هیأت به روز شود. از این رو برای جلوگیری از افراط و تفریط برنامهریزی و شرایط جذب جوانان فراهم شد. البته در این مسیر هم سعی شد از جوانان باسواد، خوش نام، مومن و ولایی دعوت به همکاری شود.
مسئول هیأت حضرت شهربانو (س) اصفهان میگوید: «البته در این مسیر امام جماعت مساجد، معتمدین محل و خیرین هم همکاری داشتند و اولین قدمی که بعد از ثبت هیأت انجام شد شناسایی خانوادههای آسیبزا و آسیبدیده بود. ناگفته نماند افرادی که شناسایی این خانوادهها را به عهده داشتند از افراد مورد اطمینان و رازدار بودن و به صورت نامحسوس مشکلات خانوادهها را بررسی میکردند. هر خانوادهای به فراخور اخلاق و رفتاری که داشتن به شیوههای مختلف به آنها نزدیک میشدیم، زیرا هیچ خانوادهای شبیه هم نبودند.»
او ادامه میدهد: «برای کمک؛ بهترین روش را از آموزههای قرآنی شروع و قرآن خریداری و در بین خانوادهها توزیع شد تا کار قرآنی در میان خانوادهها ترویج پیدا کند. در هفته یک روز را به تفسیر قرآن اختصاص دادیم و بسیار خروجی خوبی داشت، چون داستانهای زیادی در قرآن حکیم ذکر شده و روشهای مختلفی را برای بهتر شدن زندگی ارائه میکند. البته این را هم ذکر کنیم که ما با استفاده از قرآن پژوهها حدود ۸ سال روی مفاهیم قرآنی کار کردیم تا مردم به راحتی با معانی قرآن آشنا شوند.»
خسروی میگوید: «همچنین هیأتهای ما هر هفته از روانشناسها و مشاورههای خانواده برای خانوادهها دعوت میکردند تا هیأت فقط برای ختم انعام و زیارت عاشورا برپا نشود. در اصل ما به سمت فهمیدن قرآن و الگوگیری از اهلبیت علیهم السلام حرکت کردیم و کمکم مردم برای رفع مشکلات و حل مسائل به ما مراجعه میکردند، در میان خانوادههای زیادی برای اختلاف بین پدر و مادر، اعتیاد، فقر و... به ما مراجعه کردند و ما سعی کردیم از طریق مشاورههای خانواده و ورانشناسان مشکلات آنها را حل کنیم.»
وقتی افراد به هریک از هیأتها میآمدند و کمک میخواستند اولین اقدام آنها تحقیقات و به حقیقت رسیدن بود، سپس به سراغ حل مشکلات آنها میرفتند که اگر بخواهم یکی از این گرهگشاییها را بیان کنم روایت دختری است که تصمیم به خودکشی گرفته بود.
خسروی این ماجرا را اینگونه شرح میدهد: «یک شب ساعت ۱۲ شب زنگ خانه ما به صدا درآمد و وقتی درب را باز کردیم مادر و دختری را دیدیم که هراسان هستند. مادر گفت دخترش از فشار زندگی چندماهی است از خانه همسر خود قهر و به خانه پدری خود بازگشته و متاسفانه براساس فشار زندگی تصمیم به خودکشی گرفته است. جویای دلیل خودکشی شدیم که علت بیکاری شوهر این خانم بود، همچنین این زوجین در خانه پدرشوهر که یک پیرمرد و پیرزن بودند در یک اتاق زندگی میکردند و، چون خانواده شلوغی و پر رفت و آمدی بودند این عروس حتی یک لحظه آرامش هم نداشته است.»
او ادامه میدهد: «به این مادر و دختر قول دادیم که با امید به خدا مشکل را حل میکنیم، فردا به خانه پدر شوهرش رفتیم و واقعا جای زندگی نبود، البته وضع آنها هم زیاد خوب نبود و دو اطاق خشت گلی داشتن، اما حیاط خانه بسیار بزرگ بود. همانجا تصمیم گرفتیم با پدر همسر این خانم صحبت کنیم تا ۵۰ متر از زمین ملک خود را به پسرش بدهد تا با کمک خیرین در آن یک خانه بسازیم و زندگی این دو نفر را نجات بدهیم و خوشبختانه قبول کرد.»
بعد از آن پدرشوهر این خانم را با چند معتمد و داماد خانواده به همراه یک جعبه شیرینی برای آشتی به خانه پدری عروس خانواده برده شدند و قولنامه زمین نوشته شد و از خود عروس خانم خواسته شد که بیاید و برای ساخت خانه نظر بدهد و خوشبختانه با هماهنگی با یک گروه جهادی در طول یک هفته مصالح ساختمانی فراهم و کار شروع شروه شد.
خسروی میگوید: «با کمک از ظرفیتهای محله یک ماهه خانهای کوچک، اما پر از امید را برای این دو زوج ساختیم. همچنین در همین مدت همسر بنده از دوستانشان که دارای معدن بودن برای سرکار رفتن همسر این خانم درخواست کردند و آنها نیز موافقت و همسر این خانم که بیکار بود نیز دارای شغل شد. نتیجه این زحمات هیأت نجات یک نفر از خودکشی و سر و سامان گرفتن زندگی یک خانواده شد که امروز همان خانواده دو دختر هم دارند.
وی افزود: ناگفته نماند پس از اشتغال و ساخت خانه این زوجین آنها را رها نکردیم. پس از اینکه متوجه شدیم این خانواده قرار است دارای فرزند بشوند برای درمان و زایمان و همچنین برای ارتباط با مشاور به صورت مرتب با آنها در ارتباط بودیم و این ارتباط تا زمانی که فرزندان آنها بزرگ و به مهد کودک و مدرسه رفتن ادامه داشت. در حال حاضر هم این خانواده خانه خودشان را محل روضه خانگی اهلبیت (ع) کردند و ما هم در این مسیر حمایتشان میکنیم.»