روایت یک شاهد عینی از ماجرای فیضیه 1342
فاجعه فیضیه اولین رویارویی سخت پهلوی دوم با نهاد حوزه و روحانیت بود. این واقعه اگرچه در اسناد و خاطرات بسیار مورد توجه بوده است اما همچنان مناقشات تاریخی پیرامون آن شکل میگیرد.
اسدالله بادامچیان از مبارزان نهضت اسلامی و یکی از شاهدان عینی ماجرای فیضیه در فروردین 1342 طی گفتگویی با پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مشاهدات خود در آن روز اشاره کرده است. بادامچیان در بخشی از خاطرات خود میگوید: «دور زدم که ببینم چه خبر هست آن طرف، دیدم در گیری در[فیضیه] شروع شده در اینجا. آنها شروع کردند به شعار دادن برای شادی روح اعلیحضرت رضا شاه کبیر صلوات بفرست، توی این گیر و دار اینها شروع کردند مردم را زدن، از این طرف درگیری که شروع شد؛ منتهی چون بین مردم بودند، مردم هم آنها را زدند، طلاب هم از طبقه بالا کمی مهربانانه آجرهای آنجا را کندند ول کردند توی این فالانژها. اینها از هم پاشیدند فوری آرایششان را عوض کردند، پخش شدند، از این پلهها دویدند بیایند بالا که طلاب را بزنند، این دار و دسته داشمشدیهای قم اینها را با چاقو زدند، از بالا طلاب زدند اینها هم مجبور شدند رفتند بالا، من خودم شاهد بودم که طلاب را از بالای پشتبام پرت میکردند توی رودخانه، تعداد کشتهها و اینها [دقیق معلوم نیست]. علت روشن بود برخی از شهرستانها آمده بودند. فقط سید یونس رودباری بود که اسمش اعلام شد بقیه هم از ترس خانوادهها نمیگفتند.»