پیامد خودسوزی خلبان آمریکایی
«عباس محمد الزین»، نویسنده سیاسی لبنانی درباره خودسوزی خلبان نیروی هوایی آمریکا در اعتراض به قتلعام مردم فلسطین با مشارکت واشنگتن و تبعات این امر بر جامعه آمریکا پاسخ داد.
آرون بوشنل، نظامی ۲۵ ساله نیروی هوایی ایالات متحده، در تاریخ ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، در اعتراض به حمایت آمریکا از تلآویو در جنگ علیه غزه در مقابل در ورودی سفارت رژیم صهیونیستی در واشنگتن اقدام به خودسوزی کرد. او در هنگام خودسوزی گفت «من یکی از اعضای فعال نیروی هوایی ایالات متحده هستم و من دیگر شریک نسلکشی نخواهم بود. من در آستانه انجام یک عمل اعتراضی شدید هستم، اما در مقایسه با آنچه که مردم در فلسطین به دست استعمارگران خود تجربه کردهاند، چیزی نیست. این چیزی است که طبقه حاکم ما تصمیم گرفته است که عادی باشد.» او در حال سوختن فریاد میزد «فلسطین آزاد»
مشروح گفتگو با کارشناس لبنانی در حوزه روابط بینالملل و دیپلماسی را در ادامه میخوانید:
- نقش ایالات متحده آمریکا در حمایت از اقدامات رژیم صهیونیستی در غزه چیست؟
آنچه که ایالات متحده آمریکا در رابطه با جنگ کنونی در غزه انجام میدهد یک نقش نیست، بلکه مشارکت کامل در همه سطوح است؛ در سطوح تصمیمگیری، اجرا، ماشین آلات نظامی، برنامهها و مدیریت جنگ. تا حد زیادی و طبق دادههایی که خود دولت جو بایدن از آن صحبت میکند، کاخ سفید طرفی است که این جنگ را مدیریت میکند. بنابراین، اقدامات رژیم صهیونیستی در غزه نه تنها تحت پوشش آمریکا صورت میگیرد، بلکه واشنگتن به عنوان یک طرف فعال و تاثیرگذار در آن مشارکت میکند. به زبان ساده، این ایالات متحده است که از آتشبس جلوگیری و همه کسانی را که از غزه حمایت میکنند مورد حمله قرار میدهد و با آنها مقابله میکند. یک اتاق عملیات مشترک در تلآویو وجود دارد که در آن افسران و مقامات آمریکایی حضور دارند و جنگ را مدیریت میکنند. همچنین، ایالات متحده همانطور که در ماههای وقوع تجاوزات مشخص بود، همان طرفی است که ساعت صفر را برای عملیات در شمال غزه یا مرکز آن در خان یونس تعیین میکند. اکنون آنچه در مورد حمله به رفح میگذرد این است که رژیم اسرائیل در انتظار تایید آمریکا طبق ترتیبات خاصی است. آنچه از برخی اختلافات میان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و دولت جو بایدن مشخص میشود، اختلاف بر سر تاکتیکها یا حتی کمتر از آن، اختلافات بر سر نحوه اجرای این گام و نه خود این گام است. همه اینها به ما نشان میدهد که ایالات متحده حتی بیشتر از اسرائیل به رویارویی با مقاومت فلسطین و تقابل با محور مقاومت علاقهمند است و رژیم اسرائیل در این نبرد بخشی از استراتژی آمریکاست. بنابراین، اقدامات اشغالگران در غزه تا حد زیادی بیانگر پروژه آمریکا در منطقه است، یعنی از بین بردن ریشههای مقاومت در فلسطین و عرصههای حمایت، پشتیبانی و تقابل.
عباس محمد الزین، نویسنده سیاسی لبنانی
-آیا این اقدام سرآغازی برای جلب توجهات در جامعه آمریکاست و آیا چنین اقداماتی افزایش خواهد یافت؟
اقدام سرباز جوان آمریکایی در نیروی هوایی به عنوان یک تعبیر صادقانه در حمایت از فلسطین، اساسا بیانگر مسئله مهمی است که از حماسه طوفان الاقصی برخاسته و آن این است که فلسطین در سطح جهانی و به ویژه در غرب از حقوق مربوط به یک ملت به یک مسئله تبدیل و شعار آن «آزادی برای فلسطین» یا «پیروزی برای فلسطین» شده است. این موضوع نه تنها در جامعه آمریکا توجهات را جلب میکند، بلکه مرحله متفاوتی را در نگاه این جامعه به سیاستهای دولت بایدن در قبال فلسطین و خاورمیانه ایجاد میکند. خطر این اقدام این است که از سوی نهاد نظامی برمیآید و در چارچوب نافرمانی و رد سیاستهای نهاد نظامی و اداره سیاسی به طرز تکاندهندهای صورت میگیرد. این بدان معناست که موضوع «خودش را سوزاند، چون مخالف قتلعام مردم فلسطین است» بازتابها و آثار خود را دارد و پرسشهایی را در جامعه آمریکا ایجاد میکند مبنی بر اینکه این فرد به مرحله خودسوزی رسیده است، بنابراین من (هر فردی) باید برای ابراز دیدگاهم کار خاصی انجام دهم. با تداوم تجاوزات، طبیعتا افزایش جنبشهای اعتراضی به این شکل افزایش خواهد یافت و بالطبع به گونهای افزایش خواهد یافت که خارج از کنترل دولت آمریکا خواهد بود، به این معنی که در ماههای گذشته برخی از این بهانه استفاده میکردند که سطح حمایت از آرمان فلسطین به جامعه مسلمان یا مهاجر یا حتی سیاه پوستان محدود است، اما اکنون جوانی سفید پوست و غیر مسلمان از دستگاه نظامی به خاطر فلسطین خودسوزی میکند. این موضوع پیامدها و نتایجی به دنبال خواهد داشت که طی دو روز اخیر به وضوح نمایان شده است. ما همچنین باید تاثیر این اقدام را بر جامعه عرب و بر نهادهای نظامی در جهان عرب مورد توجه قرار داده و آن را رصد کنیم.
تصویر خودسوزی بوشنل
-آیا چنین اقدامات و فشارهای مردمی بر جنگ غزه تأثیری دارد؟
در اینجا باید درباره کیفیت اثرگذاری تمایز قائل شد. جنبش مردمی یا فشار مردمی یا هر آنچه که به صورت اجتماعی در یک مسیر سیاسی مشخصی که به مشروعیتبخشی به مقاومت مربوط نمیشود، صورت میگیرد. مشروعیت مقاومت در برابر وجود اشغالگران جدای از هر چیز دیگری وجود دارد، اما اگر غرب را به عنوان نمونه در نظر بگیریم، هرگونه جنبش مردمی یا وضعیت اجتماعی یا سیاسی که در مخالفت با تجاوز به غزه و نسلکشی اشغالگران ایجاد شود، اساسا به عنوان موضعی که در لحظهای حساس در مواجهه با کشتار، نسلکشی و تلاشها برای کوچاندن اتخاذ میکنند برای آنها مفید است.
اگر بخواهیم در مورد تاثیر آن بر جنگ غزه صحبت کنیم، این اقدامات و فشارها در اصل تصویر پیروزی را که دولت نتانیاهو به رغم ناتوانی در تحقق اهداف خود به دنبال ایجاد آن است، تحت تاثیر قرار میدهد. این مخالفت قاطع و گسترده بر هر گونه تلاش اسرائیلی، آمریکایی یا غربی برای بیان اینکه اشغالگر پیروز شده یا به اهداف خود رسیده است، تأثیر میگذارد، در حالی که واقعیتها نشان میدهد که اهداف، دهها هزار قربانی اعم از زن و کودک بودند که ماشین جنگ اسرائیلی آمریکایی آنها را کشته است. همچنین فشارهای مردمی یا اقداماتی مانند آنچه خلبان آمریکایی انجام داد، در مسیر رویارویی با روایت اسرائیلی متحد با شرکتهای بزرگ فناوری و رسانه تاثیرگذار است. ما در حال حاضر در یک جنگ روایی هستیم و بسیار مهم است که روایت فلسطین قوی، منسجم و مورد حمایت کنشهای سازمانیافته و تاثیرگذار مردمی، اجتماعی و حتی فردی باشد. من یک مثال در این زمینه میزنم؛ علاوه بر اقدام خلبان آمریکایی از نهاد نظامی که جان خود را فدای فلسطین میکند، اعتراضات و تظاهراتی از سوی یهودیان آمریکایی علیه نسلکشی و حتی بیشتر از آن علیه صهیونیسم وجود دارد. این موضوع در هر دو حالت بسیار حائز اهمیت است، زیرا مبانی و دستاویزهایی را هدف قرار میدهد که رژیم اشغالگر در زمینه مسئله نظامی و آنچه «ناسیونالیسم یهودی» نامیده میشود بر آن بنا شده است.