مهندسی پیام دستگاههای رسانهای معاند و تاکتیکهای جنگ شناختی دشمن به بهانه ماجرای درمانگاه قم
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام علی نهاوندی استاد حوزه علمیه قم و کنشگر اجتماعی با توجه به حادثه درمانگاه قم و موج سواری رسانه های بیگانه در یادداشتی به تحلیل این حادثه پرداخت.
۱. دشمن در پی جدایی پیوند ناگسستنی مردم از روحانیت است.
۲.چون روحانیت از جمله استوانه های اصلی فرهنگی کشور است، دشمن خصومت های خود را علیه آنها افزایش داده است.
۳.جامعه روحانیت هم در پیروزی جمهوری اسلامی ایران و هم در رشد و شکوفایی این نظام نقشی فعال داشته است. پس هم علت موجده و هم علت مبقیه انقلاب است.
۴.در جنگ شناختی و ترکیبی، دشمن با استفاده از ابزارهای ارتباطات جمعی بویژه فضای مجازی، در صدد است با محتوای ساختگی و مستند سازی خبری مردم را به شدت از نظر ذهنی و شناختی نسبت به دین و روحانیت دل زده و افکار ایشان را بمباران کند، و از این طریق جایگاه مدنی و سرمایه اجتماعی مرجعیت دین و روحانیت را تضعیف نماید.
۵.طرح خروج روحانیت از قدرت سیاسی و اجتماعی مدتهاست کلید خورده و ناتوانی برخی از مدیران به ناکارآمدی اداره دین گره خورده و دشمن عامل آنرا ساختار نظام ولایت فقیه به محوریت نهاد روحانیت تبلیغ می کند.
ترفندی که با آن فضای جامعه را با ایجاد تنفر و التهاب از روحانیت بتوان به قدری آماده کرد که ماجرای بنی اسرایئل تکرار شود که یک شب تا صبح هفتاد پیامبر را سر بریدند و آب از آب تکان نخورد.
۶. نباید از این نکته غافل شد که پروژه تولید تنفر از قم، حوزه، روحانیت با هدف کاهش میدان نفوذ و اقناع دین و مرجعیت دینی دنبال می شود.
۷.ماجرای عمامه پرانی، ترورهای کور روحانیت در حرم رضوی و ضبط تصاویر درمانگاه قم با ارسال دوربینهای مدار بسته و محرمانه به رسانه های معاند حکایت از ادامه پروژه تضعیف جایگاه و پایگاه این قشر دارد.
۸. روحانیت زدایی از مراکز علمی و اجرایی نیز که از زبان مخالفان و معاندان نظام و برخی از دوستان داخلی دنبال می شود و به بزرگان انقلاب نسبت می دهند در حقیقت خالی کردن این قشر از بدنه نظام است.
بیانات مقام معظم رهبری در سال ۸۹ نسبت به ترفند تخریب روحانیت چنین است:
ممکن است بعضی بگویند اگر حوزههای علمیه وارد مسائل جهانی، مسائل سیاسی، مسائل چالشی نمیشدند، اینقدر دشمن نمیداشتند و محترمتر از امروز بودند. این مغالطه است.
اولاً حاشیهنشین شدن حوزهی علمیهی قم و هر حوزهی علمیهی دیگری به حذف شدن میانجامد. وارد جریانات اجتماع و سیاست و مسائل چالشی نبودن، بتدریج به حاشیه رفتن و فراموش شدن و منزوی شدن میانجامد. لذا روحانیت شیعه با کلیت خود، با قطع نظر از استثناهای فردی و مقطعی، همیشه در متن حوادث حضور داشته است. برای همین است که روحانیت شیعه از یک نفوذ و عمقی در جامعه برخوردار است که هیچ مجموعهی روحانی دیگری در عالم - چه اسلامی و چه غیر اسلامی - از این عمق و از این نفوذ برخوردار نیست.
ثانیاً اگر روحانیت میخواست در حاشیه و در پیادهرو حرکت کند و منزوی شود، دین آسیب میدید. روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهای دین حیثیتی ندارد. اگر روحانیت از مسائل اساسی - که نمونهی برجستهی آن، انقلاب عظیم اسلامی است - کناره میگرفت و در مقابل آن بیتفاوت میماند، بدون تردید دین آسیب میدید؛ و روحانیت هدفش حفظ دین است.
ثالثاً اگر حضور در صحنه موجب تحریک دشمنیهاست، این دشمنیها در یک جمعبندی نهائی مایهی خیر است. آن دشمنیهاست که غیرتها و انگیزهها را تحریک میکند و فرصتهائی برای موجود زنده میآفریند.
دو مفهوم غلط و در واقع دو تهمت را دشمن به عنوان تاکتیک مطرح کرده است: یکی طرح مسئلهی حکومت آخوندی است. میگویند در ایران حکومت آخوندی، حکومت روحانی بر سر کار است. این را نوشتند، گفتند، ترویج کردند، تکرار کردند. دیگری طرح موضوع آخوند حکومتی است؛ تقسیم آخوند به حکومتی و غیر حکومتی. هدفشان از طرح این دو مفهوم انحرافی و غلط این بود که اولاً نظام اسلامی را از پشتوانهی عظیم فکری و نظری و استدلالی و علمی علمای دین محروم کنند؛ ثانیاً روحانیت مسئول را، روحانیت انقلابی را، روحانیت حاضر در صحنه را که در مقابل دشمنیها سینه سپر کرده است، به خیال خودشان منزوی کنند، بدنام کنند.