امام خمینی و نظریه برتری «قدرت ایمان»

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، پیروزی انقلاب اسلامی در عصر انقلاب‌های صنعتی، تحولات سلطه‌جویان تکنولوژی، شتاب قدرت‌های مسخ کننده رسانه‌ها، طراحی‌های نرم‌افزارهای استعماری، تولید مکاتب مادی‌بنیان، تکثیر شعارها و منشورهای فریبنده و فزونی لایه‌های تبلیغاتی ضد دین و ازدیاد لانه‌های فساد و متضاد با فطرت و فرهنگ بشر و همگرایی تمام اینها برای مهیا شدن بستر دین‌ستیزی و سپس هجوم بر ایمان و اعتقادات مردم جهان و ارائه نسخه زندگی همراه با تحیر در موهومات و خیالات و در نتیجه غفلت‌زدگی بشر از کرامت‌ خدادادی و فضیلت‌های تعالی‌بخش جامعه توحیدی، عطیه‌ای الهی برای بشریت است تا از زندگی تسخیر شده توسط سودجویان از انسان و انسانیت، خود را رها و راه سعادت را پیدا کند.

نیاز جهان به هادیان واقعی انسانها

خلقت انسانِ تربیت‌یافته در فضای آموزه‌های دینی و پرورش‌یافته توسط انبیاء و اولیاء، امری معلوم و پیروان تمام ادیان توحیدی بر آن اعتراف دارند که انسان به درجات عالیه کمال نمی‌رسد و کرامت او حفظ نمی‌شود مگر در مکتبی که جهات ربانی و ایمانی داشته باشد و همین قاعده در جوامع در رابطه با ظهور تمدن‌ها جاری است که تمدنی شکل نمی‌گیرد مگر آنگاه که عناصر ایمان و اعتقاد به خداوند و توجه جوامع به کرامت بشر در آن، اصل و قانون رایج قرار گیرد.

انسان و جامعه قائم بر عقل صِرف و متکی بر نفس، انسان و جامعه‌ای رها است که حقیقت آن دربند بودنش است و تمایلات و تمنیات آن به امور پوچ و تهی، اولویت او می‌شود و از اصالت‌های ذاتی و فطری خود باز می‌ماند و خود را به ظواهری گره می‌زند که ارزشی نداشته و خود را اسیر انها می‌بیند و سرانجامی همراه با پشیمانی از سلوک مادی خود دارد.

سده‌های اخیر جهان خود را در چنین دامی گرفتار می‌بیند و فساد و تزویر در تمام ابعاد رفتار بشر جلوه‌گری می‌کند تا جائیکه امروز عدالت، صداقت، حقوق انسانها و اخلاق، اولین قربانیان این سیطره شیطانی بر جهان می‌باشد؛ تبعیض، دروغ، برتری جویی، کشتن انسانها و فاجعه‌هایی نظیر وقایع غزه و رفح در قالب قانون و باورهای مستکبران در بالاترین! سطوح مجامع بین‌المللی قرار می‌گیرد که حمایتشان، سکوت و سکوتشان حمایت از قصابان اطفال و کودکان و بی‌پناهان می‌شود که همه اینها نتیجه سقوط،  فاصله‌گیری و کنار گذاشتن تعالیم الهی و تعامل انسانها بر معیارهای توحیدی است.

چنین انحطاطی منجر به تنزل جایگاه و بلکه سقوط انسانها و جوامع می‌شود و جهان خود را نیازمند هدایت‌گران واقعی و منجی انسان‌ها می‌بیند تا از ورطه نابودی، خود را برهاند و با خدای خود نجوا کند: «وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا» (سوره نساء - ۷۵)

جهان امروز، جهان مستضعفی است

بر خلاف آنچه که سلطه‌جویان و ستمگران ادعا می‌کنند و گفتمانی بی‌پایه و اساس در دنیا به راه انداخته‌اند، جهان امروز، جهانی مستضعف است و حاکمان ظالم کشورها پیش از آنکه مظلومان جهان را سرکوب نمایند، مردمان سرزمین‌ها و کشورهای خود را مورد ظلم و ستم قرار داده‌اند و اندیشه‌ و آزادی بیان را از ملت‌های خود سلب کرده‌اند؛ دلیل این مطلب بیداری انسانها در اتفاقاتی است که دیگر تسخیر کنندگان فکر و فریاد انسانها نمی‌توانند، مانع از فوران فطرت انسانها در حمایت از مظلومین شوند که نمونه آن را در اعتراضات جهانی بر ضد کودک‌کشان صهیونیست‌های خبیث می‌توان مشاهده کرد، با این حال جهان غرب، شاید از لحاظ صنعت و برخی امور رفاهی! خود را پیشرفته بداند اما واقعیت آن است که در اصلی‌ترین زوایای زندگی، در زمره عقب افتاده‌ترین جوامع در تاریخ بشریت می‌باشند که زرق و برق دنیا آنها را فریفته و بطور ناباورانه‌ای دچار خودفروشی به زینت‌های دنیا و خدافراموشی شده‌اند.

رهبری امام خمینی در مقطع حساس جهان

رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی قدس‌سره‌الشریف در زمانه‌ای با این اوصاف، ندای توحید و بازگشت انسانها به اصالت خویش را به گوش جهانیان رساند و طنین صدای او هنوز در جهان به گوش می‌رسد و خفتگان را بیدار و متعصبان به جاهلیت مدرن را به فکر فرو برده است و این بدان خاطر است که مخاطب کلام امام خمینی، فطرت و ضمیر  بشر بود و وجهه‌ی انبیایی او بود که آغازی برای بیداری جوامع و احیای ارزش‌های الهی و انسانی شد؛ مکتبی که هر روز فراگیرتر از قبل و جذاب‌تر از گذشته مورد اقبال قرار گرفته است تا بشر از میان تمام مدعیان ساخت تمدن‌های دروغین، تمدن برگرفته از دستورات و قوانین الهی را تجربه و برای برپایی آن سعی و تلاش مومنانه داشته باشد.

امام خمینی احیا کننده نظریه «قدرت ایمان»

امام خمینی قدس‌الله نفسه‌الزکیه مردم جهان را به این امر رهنمون ساخت که در میان تمام ابزارهای قدرت، قدرت ایمان به خدا قدرتمندتر و سازنده‌تر است برخلاف آنچه که مستکبران به صورت مرموز و فریبکارانه در علوم انسانی! خود «ایمان به قدرت» را رواج داده‌اند و خود را متمرکز بر قدرتی کرده‌اند که جز نابودی و استعمار انسانها نتیجه‌ دیگری ندارد از این‌رو امام خمینی احیا کننده همان تعالیم توحیدی است که در برابر تمام قدرت‌های مادی، این «قدرت ایمان» است که جامعه را به صلاح و سعادت می‌رساند که همان سیره انبیاء و معصومین علیهم‌السلام می‌باشد که در اعصار و ادوار جهان، مردم را بدان دعوت کرده‌اند.

تبیین نظریه «قدرت ایمان» به عنوان گفتمان مصلحان 

امروز وجدانهای بیدار جهان بیش از هر زمان دیگری به نظریه «قدرت ایمان» باور و یقین پیدا کرده است و مصداق آن را قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی می‌داند که به تنهایی در مقابل قدرت‌های مادی جهان در کارزارهای میدان و عرصه دیپلماسی، ایستادگی کرده و نماد توانمند تقابل اسلام و استکبار در جهان شناخته شده است، این امر باعث می‌شود تا متفکران جهان آثار «قدرت ایمان» در برقراری صلح، عدالت و گسترش ارزش‌های والای انسانی در سطح جهان را تبیینی دقیق داشته باشند و مطمئنا امروز زمانی است که انسانها در جوامع مختلف مشتاق این نطریه و سنت توحیدی و حرکت در راستای آن می‌باشند.

رهبر فرزانه انقلاب ادامه دهنده مکتب امام خمینی و گفتمان «قدرت ایمان»

پس از ارتحال جانسوز امام خمینی، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای مدظله‌العالی همان مسیر را با قدرت و شتاب بیشتری ادامه دادند و نظریه «قدرت ایمان» به عنوان بزرگترین جریان نظری و عملی در میان جوامع در حال گسترش است تا جائیکه انسانهای فهیم و خسته از تزویر و ریاکاریِ حاکمان مستکبر و سیستم‌های جنایتکار خود را در دروازه‌های امید به آینده‌ای همراه با ارتباطات مبتنی بر معارف توحیدی، می‌بیند که شاهد آن خیزش جهان در روزها و هفته‌های اخیر بویژه تحصیل‌کردگان و فرهیختگان جهان بر ضد جنایت‌های بی‌شرمانه‌ی جانیان صهیونیست‌ و حامیان آنان که نتیجه همان غرور برآمده از تفکر تفرعنی و قدرت کاذب آنها می‌باشد.

توجه به عهدی که با امامین انقلاب در اهداف و آرمان‌های انقلاب داریم

با گذشت بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت امروز ایران که نشأت گرفته از ایمان به خدا و خودباوری ملت مومن، غیور و وفادار به هدایت‌های رهبری و حکمرانی الهی می‌باشد، مسیر درست رسیدن به افق متعالی انقلاب اسلامی را هموارتر از همیشه نموده است که این مهم در سایه بیعت و اطمینان به رهبرانی است که با اتکاء بر وعده‌های الهی و درایت و هوشمندی، حقیقت اسلام را به گوش جهانیان رسانده‌اند که ادامه این مسیر پرافتخار در تحکیم بیعت و تجدید عهد با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری، رقم خواهد خورد.

حجت الاسلام والمسلمین حسین بنیادی

عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم