نگاه امام خمینی به دوگانه «خدمتگذاری» و «قدرتطلبی»
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، انتخاب رئیس جمهور اصلح یکی از وظایف مهم مردم در نظام جمهوری اسلامی است و به فرموده رهبر معظم انقلاب: «گفتمان اصلی دولت اسلامی خدمت است؛ اصلاً فلسفه وجود ما جز این نیست. ما آمدهایم خدمت کنیم به مردم و هیچچیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند.» (بیانات رهبر انقلاب؛ ۶ شهریور۱۳۹۲) این جملات نگاه به مسئولیتپذیری در جامعه اسلامی را خیلی صریح و آشکار تبیین میکند؛ اساساً، مسئولیتپذیری در جامعه اسلامی، یعنی دل کندن از لذتهای پست و مقام، و برای رضای خداوند و خدمت به خلق انجام مسئولیت داشتن؛ به همین دلیل، در جامعهای که در آن اندیشه امامان انقلاب وجود دارد بر سر تصدی پستها و مسئولیتها رقابت معنا پیدا نمیکند؛ اما چه میشود که در خاطرات انقلاب گاه با مسئولانی روبهرو هستیم که هدف آنها از رسیدن به یک مسئولیت، رسیدن به «قدرت» بوده؟ قرار است در این مجال نگاه امام خمینی رحمهاللهعلیه به دوگانه «خدمتگذاری» و «قدرتطلبی» را بررسی و تبیین کنیم.
اولاً، در اندیشه امام خمینی رحمهاللهعلیه نوعی از انواع قدرت، مطلوب است و منفور نیست؛ به این معنا که تلاش برای رسیدن به قدرت امری پسندیده است و باوجود این نگاه انذارهای عجیب و عمیقی نسبت به موضوع قدرت صادر کردند؛ در واقع، در اندیشه امام (ره) قدرت وقتی مطلوب است که خود، هدف نباشد و ابزاری برای خدمت به جامعه اسلامی و مردم باشد، شاید بشود چنین گفت که کمال قدرت خدمت به خلق است و لاغیر.
قدرت صرفا یک امانت است
نمونه اصلی و مهم این انذارها را در احکام تنفیذ روسای جمهور و سخنرانیهای در جمع مسئولان و مقامات کشور بهوفور وجود دارد، زمانی که بهعنوان مثال یکی از روسای جمهور قدرت را بهدست گرفت، حضرت امام (ره) این قدرت را صرفاً یک امانت میدانند که باید بهمنظور خدمت به مردم بهکار گرفته شود، حضرت امام (ره)) در متن حکم تنفیذ ریاستجمهوری بنیصدر فرمودند: «[از ایشان میخواهم]به پیمان خود در مقابل خداوند تعالی و خلق وفادار باشند ... و خداوند متعال را ناظر و حاضر دانند و به وظیفه سنگینی که به عهده گرفتهاند قیام کنند.»
ریاستجمهوری قدرت است، اما از آنجا که این قدرت را مردم به شخص دادند، این مقام تنها یک امانت و یک عهد است، حضرت امام (ره) در متن حکم تنفیذ ریاستجمهوری شهید رجایی فرمودند: «وفادار به پیمان خود در مقابل خداوند مقتدر حاضر و ناظر و ملت حاضر در صحنه و مراقب احوال و اوضاع باشند ... و در خدمت به خلق خدا خصوصاً تودههای مستضعف، احساس غرور و سرافرازی نمایند ...» و در متن حکم تنفیذ دور اول ریاستجمهوری آیتالله خامنهای فرمودند: «ایناناند که بر همه ماها و شماها حق دارند و همه میبایست دیْن خود را به آنان ادا کنیم و در خدمت ملت خصوصاً مستضعفین ... با جان و دل کوشا باشیم؛ مرور احکام تنفیذی که حضرت امام ابلاغ کردند نشان میدهد در نگاه ایشان رئیسجمهور در مقابل مردم و خداوند مسئول است و اگر در این امانت خیانت کند باید پاسخگو باشد.
باید تاکید کرد دوگانه «قدرت» و «خدمت» یکی از دوگانههای اصیل و قدیمی است که همواره در سخنان رهبران و شخصیتهای تاثیرگذار انقلاب دیده میشود و در همه این موارد «قدرتطلبی» مذموم و خدمتگرایی پسندیده است؛ با نظر به اندیشه حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه میشود چهارچوبی اخلاقی برای قدرت و خدمت تبیین کرد.
مسئولین در نظام اسلامی کمترین تمایل نفسانی دارند
در نگاه امام خمینی (ره)، تنها مسئولانی میتوانند تا انتها این امانت را به دوش بکشند و به صاحبان اصلی آن تحویل دهند که کمترین تمایلات نفسانی داشته باشند و در حقیقت از نگاه امام، آنچه بین خدمتگرایی و قدرتطلبی فاصله میاندازد، بیتوجهی به نفس و مخالف با هوای نفس است، امام خمینی (ره) در متن حکم تنفیذ دور دوم ریاستجمهوری آیتالله خامنهای فرمودند: «همه ما و شما باید بدانیم که شیطان خارج و داخل و نفس اماره بهتدریج انسان را از خلافهای کوچک به بزرگ و بزرگتر میکشاند که یکوقت از کفر سر در میآورد.» چاره رهایی از چنین خطر و سقوطی را خود امام معرفی کردهاند و ایشان در توصیههایی به روسای جمهور، در کنار تقوا و تربیت نفس، حساسبودن حلقه اطرافیان را جزو مهمترین و کلیدیترین اقدامات برای خودداری از لذت گناهان در مسئولان خواندند و ایشان در همان متن حکم تنفیذ دور دوم ریاستجمهوری آیتالله خامنهای اظهار داشتند: «به خدا باید پناه برد و از او استمداد کرد. همه دستاندرکاران -بهویژه رئیسجمهور- باید از چاپلوسان دغلباز و زبانبازان حیلهگر بر حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقهدار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند.»
داشتن چنین نگاهی به قدرت، خود بزرگترین اقدام در مقابل قدرتطلبی است؛ البته مردم نیز باید چنین نامزدی را جستوجو کنند؛ نامزدی که اولاً، خداوند را قدرت مطلق بداند و خودش را در برابر قدرت خداوند هیچ ببیند، ثانیاً، اقرار کند حتی همین قدرت ناچیزی هم که در اختیار اوست از جانب او نیست، بلکه مردم آن را به او امانت دادهاند و ثالثاً، اهل تهذیب و تنبیه نفس باشد و همواره از این قدرت در راستای خدمت به مردم استفاده کند.
از نظر امام راحل منتخب مردم پیش از هرچیز باید به این مسئله اذعان کند که قدرت فقط از آن خداوند است و فرمودند: «قدرت فقط در دستگاه قدس ربوبیت پیدا میشود و فاعل علیالاطلاق و مسببالاسباب، آن ذات مقدس است.» (توحید از دیدگاه امام خمینی ج۲، ص۷۸۱-۷۸۲)، صاحب قدرت هم بنده خداوند است و به همین دلیل هیچ قدرتی از آن خود ندارد تا بر ملت تحمیل کند. «اسلام میگوید که هیچ قدرتی حق ندارد، هیچ قدرتی نمیتواند بیاید به مسلمین تحمیل بشود.» (صحیفه امام خمینی، ج۴، ص۲۲۱).
اما درونیشدن چنین نگاهی آنچنان که در وجود شخص امام (ره) اتفاق افتاده است، احتیاج به تمرین و ممارست فراوان دارد. «ما خودمان را اگر توانستیم اصلاح کنیم، کنترل کنیم و تربیت کنیم خودمان را، مراقبت کنیم از خودمان، در همه امور موفق خواهیم شد.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۵، ص۶۹-۷۸) البته بنیانگذار انقلاب راههای موفقیت روسای جمهور در این تمرین حساس و تاثیرگذار را هم روشن کردند.
خداجویی و اخلاص را عامل موفقیت مسئولان است
امام در روش و شیوه تربیتی خود، همواره بر دو بُعد بنیادی تکیه دارند: در بُعد اثباتی، خداجویی و اخلاص را عامل موفقیت میدانند و در بُعد سلبی نیز، خودبینی و حب نفس را مانع تکامل و منشا بدبختی میدانند، امام خمینی رحمهاللهعلیه خاستگاه اولیه قدرتطلبیها و ریاستگراییها را تمایلات نفسانی دانسته و آفات و آسیبهای آن را تهدیدکننده خواندند و فرمودند: «تمام فسادها و جنگها و ظلمها و تعدیها و تجاوزها، اساسش «حب نفس» است ... یک شعبه از این و یک مظهری از این حب نفس، حب ریاست است، حب جاه است، حب غلبه است.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۶، ص۴۵۸)
یکی دیگر از راهکارها که امام به مسئولان آموزش میدهند توجه ویژه به ملت بهعنوان ولینعمتان است، امام خمینی (ره) فرمودند: «زمان رضاشاه هیچکدام شما استاندار بودهاید؟! راه نمیدادند شما را توی ادارات. این مردم بودند که این دولت را بهوجود آوردند و این رئیسجمهور را رئیسجمهور کردند.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۳، ص۳۸۵)، توجه امام به مقوله خدمت بسیار فراتر از آن است که در این نوشتار بگنجد و ایشان تقریباً در همه سخنرانیها با مقامات و مسئولان به این امر تذکر دادند و یکی از شاخصهای رضایتشان از مقامات را همین امر ذکر کردند: «من وقتی خوشحال میشوم که بفهمم آقایان درصدد این هستند که به این زاغهنشینان شهرها، به این چادرنشینهای شهرها که در زمان طاغوت به آنها هیچ عنایتی نشده بود، در این زمان عنایت بشود.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۲، ص۱۲۶)
سادهزیستی یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین اقدامات برای کنترل نفس اماره است؛ داستانها و حکایات مختلفی از انبیا و ائمه اطهار در همین زمینه نقل شده است. امام خمینی رحمهاللهعلیه هم همواره بر همین مسیر بودند و حتی تا انتهای عمر تصمیمی بر بهرهگرفتن از مطامع دنیوی نداشتند. این صفت در ایشان تا آنجا بارز بود که بسیاری از مقامات و مسئولان ارشد دنیا به آن اعلام تعجب و شگفتی کردند، اما از آن طرف بهجرئت میتوان گفت یکی از دلایل مهمی که ملت به ایشان احساس محبت عجیبی داشتند همین روحیه ضداشرافیت و سادهزیستانه ایشان بود. با همین روحیه، ایشان مسئولان مختلف را به ضدیت با اشرافیت و سادهزیستی توصیه اکید کردهاند: «سرچشمه همه مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان باشد.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۶، ص۴۴۳)، «آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، اینکه زندگی شما ساده باشد، همانطوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیرالمومنین و ائمه ما زندگیشان ساده و عادی بود، بلکه پایینتر از عادی. آنها هم که جمهوری اسلامی را به پا کردند، مردم عادی هستند و کسانی که بالابالاها نشستهاند، هیچ دخالتی در این مسائل نداشته و ندارند.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۹، ص ۳۱۷، ۳۱۹)