جزئیاتی از یک جنایت هوایی آمریکا در خلیج فارس
یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ مصادف با سوم جولای ۱۹۸۸، جهان شاهد جنایتی باور نکردنی از سوی آمریکا بود که تا کنون آمریکاییها را شرمسار افکار عمومی کرده است. هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایرانی که ۶۶کودک از جمله سرنشینان آن توسط ناو جنگی وینسنس به وسیله موشکهای پیشرفته استاندارد «SM ۲» بود.
در همین رابطه، رضا جهانفر در مقالهای با بررسی سامانههای پدافند هوایی ناو وینسنس و عملکرد آنها سعی در بررسی دقیقتر ماجرا و نشان دادن عمق جنایت دارد. وی مینویسد: «تجسس، کشف، شناسایی، رهگیری و انهدام وظایف پایه واصلی هر مجموعه پدافند هوایی را تشکیل میدهند. گاه وظایف فوق بصورت مجزا و توسط دستگاههای مختلف که با هم پیوند خوردهاند انجام میشود و گاه همه وظایف در قالب یک سامانه پدافند هوایی انجام میگیرد. یعنی ابتدا هواگرد توسط رادار تجسس مورد اکتشاف قرار میگیرد، سپس عمل شناسایی و تفکیک هواگرد از نظر دوست یا دشمن انجام میشود.
توضیح مختصری از عملکرد سیستمهای پدافندی
برخی از سامانهها، مستقلاً و با استفاده از دستگاه (IFF (Identification Friend Or Foe یا (شناسایی دوست از دشمن) اقدام به شناسایی هواگرد خواهند کرد. برخی از سامانههای پدافند هوایی نیز اطلاعات لازم در خصوص دوست یا دشمن بودن هدف را از طریق رادارهای پیش اخطار و در مواردی از socها و حتی cpها دریافت میکنند. در خصوص سامانههای پدافند هوایی دریاپایه نیز استعلام از مرکز فرماندهی یا ناو سرفرماندهی، رادارهای پرنده و حتی رادارهای موجود در منطقه و استفاده از کتابچه برنامه زمانبندی پروازها میتواند در تشخیص درست هدف مؤثر باشد.
در صورتی که هدف ناشناس تشخیص داده شود، هواپیماهای شکاری و رهگیر با هدف مشاهده از نزدیک هواگرد و شناسایی آن و در صورت متخاصم بودن با هدف درگیری با آن به پرواز در میآیند. در واقع هواپیماهای رهگیر و شکاری، اولین لایه مرسوم در پدافند هوایی محسوب میشوند و موشکهای پدافند هوایی سطح به هوا (زمین پایه ودریا پایه) لایههای بعدی پدافند هوایی به حساب میآیند.
در صورتی که به هر دلیل، لایههای فوق موفق به انهدام هواگرد مهاجم نشوند، لایههای آخر که توپهای ضد هوایی در کنار دوش پرتابها با کالیبرهای مختلف میباشند به دفاع از نقطه یا منطقه آسیب پذیرمیپردازند.
ابهامات عملکرد پدافندی ناو وینسنس
اما درباره عملکرد ناو وینسنس ابهاماتی وجود دارد که به آن پرداخته خواهد شد.
هواپیمای ایرباس A-۳۰۰-B ۲-۲۰۳ایرانی به شماره پرواز ۶۵۵ و شناسه IR ۶۵۵ به خلبانی کاپیتان محسن رضاییان ۳۸ساله به مقصد دبی،۲۹۰مسافر (شامل ۳۹مسافر غیر ایرانی و۶۶کودک) را در خود جای داده بود.
در آن ایام، هفتهای دو پرواز از تهران به دوبی از سوی «ایران ایر» انجام میشد. مطابق برنامه مدون، پروازهای فوق پس از برخاستن از تهران، جهت سوخت گیری و دریافت برخی خدمات در فرودگاه بندر عباس به زمین مینشست و پس از انجام موارد فوق به مقصد دوبی پرواز میکرد.
در روز یکشنبه ۱۲تیر ۱۳۶۷، مطابق برنامه قبلی، هواپیمای فوق مرحله اول پرواز (تهران- بندر عباس) را در ساعت ۵:۱۰ (به وقت UTC)، به پایان رساند. اما مرحله دوم (بندرعباس – دوبی) به دلیل مشکل گمرکی یکی از مسافران با ۲۰دقیقه تأخیر انجام شد. مسیر پروازی هواپیمای فوق با مشخصات (A ۵ q,A ۵ qw) پیش بینی شده بود.
کاپیتان محسن رضاییان با سابقه هفت هزارساعت پرواز که دو هزارساعت آن با ایرباس بوده، از باند فرودگاه بندر عباس و در جهت ۲۰۶درجه، با هماهنگی برج مراقبت در ساعت ۰۶:۴۷ (به وقت UTC) به پرواز در میآید. پس از Take Off، کاپیتان رضاییان ضمن تماس با دفتر ایرانایر در بندرعباس با فرکانس ۸/۱۳۱مگاهرتز اعلام وضعیت میکند.
در ساعت ۰۶:۴۹ (به وقت UTC) در تماس با برج ارتفاع خود را ۳۵۰۰پایی گزارش میدهد. ضمن اینکه خلبان رضاییان در فرکانس ۴/۱۳۳ مگاهرتز و در ساعت ۰۶:۵۱ (به وقت UTC) با برج مرکزی کنترل تهران (Tehran ACC) تماس برقرار کرد و حضور درارتفاع هفت هزارپایی را اطلاع داد. آخرین تماس ثبت شده هواپیمای ایرباس با برج بندرعباس و هفت ثانیه پس از تماس با برج مرکزی کنترل تهران، انجام شد.
انهدام هواپیما نیز در ساعت ۰۶:۵۴ دقیقه (به وقت UTC) ودر حال صعود از ارتفاع ۱۲هزارپا به ۱۴هزارپا انجام شد. اولین اکو (ECHO) یا بلیپ (BLIP) هواپیمای مسافربری ایرباس برروی اسکوپ رادار تجسس (SEARCH) در ساعت ۱۰:۱۷به وقت تهران توسط اپراتور رادار تجسس هوایی ناو وینسنس مشاهده میشود. در حالی که شناسایی آن هنوز انجام نشده بود به دلیل شرایط خاص منطقهای، اپراتور رادار سرچ بلافاصله افسر مسئول بخش پدافندهوایی ناو را مطلع میسازد، او نیز کاپیتان راجرز، فرمانده ناو جنگی ۲/۱میلیارد دلاری را با خبر میکند. حضور یک فروند «اف-۱۴» ایرانی در منطقه و وحشت آمریکاییها از شرایط خاص حاکم بر منطقه، تصمیمات فرمانده راجرز را با بیتدبیری همراه میکند.
شرایط خاص منطقه چیست؟
جنگ عراق علیه ایران، حضور دهها ناو جنگی آمریکایی در خلیج فارس و دریای عمان، درگیری نابرابر قایقهای توپدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با بالگردهای آمریکایی و نیز ناوچه اسکورت وینسنس، حضور یک فروند «اف- ۱۴» ایرانی در منطقه از جمله مواردی بود که شرایط را غیر عادی به نظر میرساند. تقابل ما بین آمریکا و ایران نیز به مرحله نظامی رسیده بود؛ حمله نیروی دریایی آمریکا به کشتی «ایران اجر»، حمله به سکوهای نفتی رسالت و رشادت (۱۹ اکتبر ۱۹۸۷) سکوهای نفتی نصر، س لمان و مبارک (۱۸آوریل۱۹۸۸) درگیری با قایقهای توپدار ایرانی و چند مورد دیگر وضعیت بین ایران وآمریکا را به شدت متشنج کرده بود.
ضمن اینکه در همان ایام حوادثی همچون حمله به ناو «استارک» از سوی هواپیمای عراقی ترس شدیدی را بر آمریکاییها مستولی کرده بود. مخصوصاً این که آنها انتظار حمله از سوی دوست خود عراق را نداشتند. هرچند که عراقیها با عذرخواهی و پرداخت غرامت سعی در جبران داشتند، اما مجموع این حوادث بر آمریکاییها تاثیر گذار بود. آنها هزاران کیلومتر دورتر از کشور خود و در آبهای سرزمینی کشورهای در حال جنگ هشت ساله، خود را همچون طعمهای برای طرفین جنگ میدانستند و این با برنامه ریزی و اهداف سیاستمداران آمریکایی تناقض داشت، زیرا سیاستمداران آمریکایی، سربازان خود را جهت حفظ منافع آمریکا به خلیج فارس و دریای عمان فرستاده بودند، اما نظامیان آمریکایی به فکر جان خود بودند و نه تأمین منافع کشور خود، برای همین نظامیان فوق متأثر از شرایط آن زمان، تصمیمات غیر عقلانی و شتابزده را تجربه میکردند.
از جمله تصمیمات غیرمنطقی و شتابزده که توسط فرمانده راجرز فرمانده ناو وینسنس اعمال شده بود، تنظیم تمام کانالهای ارتباطی ناو بر روی فرکانسهای نظامی، من جمله فرکانس ۲۴۳مگاهرترز بود، در حالی که ارتباط با هواپیمای مسافر بری ایرانی از روی یک فرکانس غیر نظامی ممکن بود.
سامانههای پدافند هوایی ناو وینسنس
ناو وینسنس علاوه بر در اختیار داشتن رادارهای مختلف با کاربریهای گوناگون و سامانههای پدافندهوایی توپخانهای، از وجود سامانههای پدافندهوایی موشکی ایجس (AEGIS) و استاندارد (STANDARD) که از پیشرفتهترین سامانههای پدافندهوایی موشکی در یاپایه آن زمان محسوب میشد، بهره میبرد.
سامانه پدافندهوایی ایجس که سلاحی سطح به هوا و دریاپایه جهت مقابله با موشکهای ضدکشتی و انواع هواگرد میباشد، دارای یک رادار چند منظوره، سامانههای کنترل سلاح و کنترل آتش، رایانه مخصوص تجزیه و تحلیل، سکوی پرتاب موشک، موشک و سایر موارد است. موشک RIM ۲ (استاندارد) که از هدایت دستوری همراه با امکان ناوبری بصری خودکار و هدایت اینرسی در بخش میانی مسیر و هدایت آشیانهیابی در بخش نهایی مسیر برخوردار است. دارای اشتراکاتی در نوع بهرهگیری در سامانه پدافندهوایی استاندارد نیز است. در واقع، استاندارد تلاشی در جهت نوسازی سامانه پدافندهوایی کشتیهای مجهز به ایجس نیز محسوب میشود که بعدها بصورت کامل جایگزین ایجس میگردد. «رادار AN/SPY-۱ A» نیز مراحل کشف و تعقیب هدف را انجام میدهد.
سامانه پدافندهوایی دریاپایه استاندارد نیز که در اکثر فریگیتها و رزمناوهای غربی از آن استفاده میشود و در دوسری برد متوسط (دارای موتور سوخت جامد) و برد افزایش یافته یا بلند (دارای موتور دوتراستی سوخت جامد همراه با بوستر سوخت جامد) شناخته میشود. این سامانه قابلیت هماهنگی عملیاتی با سامانه ایجس را داراست. آن دسته از موشکهایی که قابلیت بهتری در هماهنگی با ایجس دارند و با سامانه آدابتور جهت به کارگیری علیه موشکهای کروز ضد کشتی استفاده میشوند با عنوان (RIM-۶۶ C-SM ۲) شناخته میشود.
عملکرد پدافندهوایی ناو وینسنس در مواجهه با ایرباس ایرانی
فرمانده راجرز پس از اطلاع از مشاهده اکوی هدف برروی اسکوپ رادار سرچ (جستجو) اعلام آماده باش میکند و به اپراتور ارتباط رادیویی ناو دستور میدهد که به هواپیمای مشاهده شده در رادار پیغام اخطار مبنی بر عدم ورود به حریم ناو داده شود. پیغامهای اخطار (۳اخطار) در عرض کمتر از ۵ دقیقه برای هواپیمای ایر باس فرستاده شده بود. با توجه به عدم پاسخگویی ایرباس ایرانی به اخطارهای فوق و همچنین عدم دریافت پاسخ از سوی IFF (دستگاه شناسایی دوست از دشمن) و همزمانی وقایع رخداده با این موضوع و شرایط خاص منطقهای منجر به این شد که سامانههای پدافند هوایی موشکی ناو وارد عمل شده و دو فروند موشک سطح به هوا به سمت هواپیمای مسافر بری شلیک کند.
در اینجا چند سوال مطرح میشود:
۱- آیا اقدامات انجام شده از سوی فرمانده راجرز برای شناسایی و تفکیک اهداف و اطمینان از متخاصم بودن هدف کافی بود؟
۲- آیا کاپیتان رضاییان تعمدی در عدم پاسخگویی به پیامهای ارسالی از سوی ناو وینسنس داشت؟
۳- آیا کارکنان پدافندهوایی ناو از طرق دیگر نمیتوانستند به نوع هواپیما یا هواگرد مشاهده شده در اسکوپ و نوع عمل (خصمانه یا عدم خصمانه) پی برد؟
۴- آیا تفاوت بین هواپیمای اف ۱۴ و هواپیمای مسافربری ایرباس از طریق اطلاعات دریافتی از رادار سرچ و تراک قابل درک نیست؟
۵- آیا اصلاً هواپیمای مسافربری ایرانی عمل خصمانهای از خود نشان داده بود؟
۶- چرا به استعلام از ناوهای مستقر در منطقه اهمیت کافی داده نشد؟ و آیا نمیشد از هواپیماهای شکاری و رهگیرآمریکایی مستقر در منطقه جهت شناسایی استفاده کرد؟
پاسخ به چند سوال
در بررسی اقدامات انجام شده از ناو وینسنس قصور فرمانده راجرز غیر قابل انکار به نظر میرسد. نخستین اقدام مؤثر راجرز که میتوانست از این جنایت هولناک جلوگیری کند مراجعه به کتابچه راهنمای پروازهای زمانبندی شده که از سوی ایکائو تهیه شده و در اختیار راجرز بود، میباشد. او به کتابچه فوق که حاوی اطلاعات مفیدی در خصوص پروازها، نوع هواپیماهای مسافربری، کریدور پروازی، مبدا و مقصد زمان پروازی است مراجعه نکرد. چراکه اگر نگاه مختصری نیز به دفترچه فوق داشت متوجه میشد که درآن زمان مطابق برنامه مندرج در کتابچه فوق «پرواز ۶۵۵» میبایستی با عبور از آسمان خلیج فارس انجام میشد.
مسئله دوم فرکانس مورد استفاده در ارسال پیام ناو وینسنس بود که همانگونه که اشاره شد نظامی و غیرقابل استفاده توسط هواپیمای مسافربری بود. راجرز میتوانست ارسال پیام در فرکانسهای غیرنظامی را نیز بیازماید.
با توجه به این مطلب و عدم دریافت پیامهای ارسالی از سوی ناو وینسنس به هواپیماتی مسافربری ایر باس، تعمدی در پاسخگویی از سوی ایر باس وجود نداشت، زیرا ایرباس پیامی از سوی ناو وینسنس دریافت نکرد.
البته راجرز بیتدبیری دیگری نیز از خود نشان داد. او میتوانست به استعلام انجام شده با سایر ناوها و کشتیهای حاضر در منطقه توجه بیشتری داشته باشد. استعلامی که در آن ناوهای مونتگمری و سایدز هواپیما را با احتمال بالا تجاری اعلام میکنند. یا اینکه با مرکز فرماندهی خود و سایر ناوهای حاضر در منطقه مکالمهای داشته باشد. براساس گزارش کمیته حقیقت یاب ایکائو، اپراتورهای رادار ناو هواپیمابر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای تجاری شناسایی کرده بودند.
مسئله بعدی تشخیص نوع هواپیما از اکوی روی اسکوپ (صفحه نشاندهنده علائم راداری) است. با بلیپ مشاهده شده از هدف، رایانه رادار اطلاعاتی نظیر سمت، برد، ارتفاع و سرعت هواگرد را نشان میدهد. (اطلاعات مشاهده شده پس از ردیابی یا TRACK دقیقتر محاسبه میشود.)
بنابراین با توجه به اینکه هواپیمای ایرباس در حال اوج گرفتن بود، لذا هر لحظه ارتفاع نشان داده شده توسط رادار بیش از لحظه قبل میباشد. پس احتمال حمله انتحاری و انجام عمل خصمانه نیز منتفی است. ضمن این که با مقایسه سرعت هواپیما میتوان متوجه غیر نظامی بودن هواپیما و تفاوت آن با «اف ۱۴» شد. تفاوت ابعاد «اف ۱۴» و ایرباس نیز از طریق رادار قابل مشاهده است (طول اف ۱۴،۸۲فوت و ۸اینچ و طول ایرباس فوق ۱۷۷فوت و ۵ اینچ است).
ضمن اینکه پس از قفل راداری بر روی هدف (LOCK ON) و انجام عمل ردیابی (Track)، صدای خاص ناشی از انعکاس امواج ارسالی (اثرداپلریا Doppler effect) مشخص کننده نوع هواگرد است و تفاوت میان صدای حاصل از امواج برگشتی از بالگرد، هواپیمای ملخ دار، موشک، هواپیمای مسافربری توربوجت، هواپیمای جنگی و سایر هر کدام به تفکیک قابل تشخیص توسط اپراتور رادار ردیابی (Track) است.
نکته مهمتر این که مدتها بعد از این فاجعه روزنامه نیویورک تایمز فاش نکرد که ناو وینسنس و هواپیمای مسافر بری ایرباس هردو در آبهای فلات قاره ایران و آبهای سرزمینی ایران حضور داشتند. با توجه به این که کاپیتان رضاییان، یقیناٌ ازحضور در آسمان ایران مطلع بود، لذا انتظار دریافت اخطار و حتی مورد هدف قرار گرفتن بر فراز دریای خودی (Territorial sea) را نداشت.
سایر امکانات راداری ناو وینسنس
سامانههای راداری (SPYA)، رادار شناسایی دشمن (SLQ-۳۲)، مرکز راداری تحلیل و شناسایی دشمن و هدف نما (IR GMT)، دستگاه کامل شناسایی دوست از دشمن (IFF)، دستگاه شناسایی و تفکیک امواج مختلف دریافتی (از نظر طول موج، نوع دستگاه فرستنده و...)، دستگاهای مخصوص شنود مکالمات رادیویی و... از دیگر امکانات راداری ناو جنگی وینسنس به شمار میرود.
در خوشبینانهترین حالت باید بگوییم که فرمانده راجرز نتوانست از آنها به خوبی بهره ببرد یا با بیتدبیری و ضعف آموزش خود منجربه بروز فاجعهای بزرگ شد. اما اگر چنین مسئلهای صحیح باشد، این سوال مطرح میشود؛ که اگر این حادثه بر اثر بی تدبیری فرمانده راجرز و عدم تشخیص نوع هواپیما رخ داد، پس چرا راجرز پس از پایان ماموریت به دریافت مدال نائل شد؟
دریافت این مدال فقط با یک دلیل توجیه پذیراست. فرمانده راجرز در مأموریت محوله موفق ظاهر شد و به دلیل موفقیت در مأموریت فوق مورد تقدیر قرار گرفت. مأموریت محوله راجرز چه بوده که او از پس آن با موفقیت برمیآید؟
در بررسی عملکرد ناو وینسنس هیچ نکته غیرعادی و خارقالعاده (غیر از یک مورد) مشاهده نمیشود که منجر به کسب مدال و تقدیر شود. تمام اقدامات انجام شده ناو وینسنس از قبیل هدایت و برنامهریزی میدانی برای سایر ناوچه ها، هدایت و برنامه ریزی اسکورت برخی از کشتیها، حضور در رزمایشهای دریایی وسایر موارد از وظایف اولیه هرناوی در حد و اندازه ناو وینسنس محسوب میشود، فقط یک نکته باقی میماند.
ناو وینسنس در اجرای مأموریت انهدام هواپیمای مسافربری ایرانی که از ردههای بالاتر فرماندهی ارتش آمریکا ابلاغ شده بود، موفق ظاهر شد. با بررسی مسائل رخداده در آن سالها متوجه میشویم که آمریکا از حمایت پنهان رژیم بعثی فراتر رفته و به جنگ رودر رو با ایران وارد شده بود. اما برای اینکه افکار عمومی دنیا از این جنایت آمریکا، بیش از پیش تحت تاثیر قرار نگیرد، آمریکاییها ادعا کردند که ناو وینسنس یک فروند «اف ۱۴» ایرانی را ساقط کرده است، ادعایی که در عرض ۲۴ساعت دروغ بودن آن برای جهانیان ثابت شد.