شیادی به صرف یک فنجان قهوه!
علاقه انسانها برای اطلاع از آینده، باعث شده کلاهبرداران در فضای مجازی و حقیقی بتوانند تحت عنوان فالگیر، رمال، بختگشا، باطلکننده سحر و جادو وغیره در میان مردم جولان دهند. زمانی دنیای رمالها وفالگیرها به خیابان و خانهها ختم میشد و نام و نشان آنها را باید از دوست و آشنا میگرفتی، اما در عصر کنونی، همه چیز تغییر کرده و رمالها به فضای مجازی کوچ کردند تا همیشه در دسترس باشند.
آنها مدتهاست که در اینستاگرام صاحب صفحاتی با دنبالکنندههای فراوان هستند و در تلگرام برای خود کانال و گروههای اختصاصی دارند و در صفحات پرطرفدار بلاگرها تبلیغ میکنند. فالگیری و رمالی، پدیدهای است که امروزه بهرغم رشد و توسعه تکنولوژی باز هم وجود دارد و مشتریان آن از همه نوع قشر تحصیلکرده و کمسواد هستند. افرادی که سرنوشتشان را در ته فنجان قهوه و از لا به لای چند کارت، رمل، خرمهره، اسطرلاب وبازکردن سرکتاب وکف بینی جستوجو میکنند و برای حل مشکلات خود به دنبال سادهترین و آسانترین راه هستند. درحالی که همه ما خوب میدانیم تقدیروسرنوشت انسان تحت اراده و خواست خداوند است و هیچ کس قدرت پیشبینی و تغییر آن را ندارد. طبق قانون، فالگیری وطالعبینی اگرمنجر به رد مال و پول شود، مصداق کلاهبرداری و برای آن مجازات تعیین شده است و در مورد جرم بودن آن فرقی میان دنیای واقعی و فضای مجازی وجود ندارد.
علت تمایل به فالگیری چیست؟
حدیث غفاری خلیق، دکترای روانشناسی و مشاور و مدرس دانشگاه میگوید: «فالگیری همیشه ذهن انسانها را مجذوب خود کرده و افراد را از هر طبقهای جذب میکند تا بتوانند نگاهی اجمالی به آینده خود داشته باشند. برای بسیاری از افراد، آینده یک مفهوم ترسناک و نامطمئن دارد. پس با مشورت با یک فالگیر، آنها امیدوارند بینشی به دست آورند که به آنها اجازه دهد تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و برای چالشهای احتمالی آماده شوند.» به گفته این روانشناس «فالگیرها بنا بر ادعای خود سعی میکنند آینده را پیشبینی کنند یا به سوالاتی که افراد نمیتوانند جوابی برای آنها بیابند یا میان پاسخها و راه حلهای موجود سردرگم هستند، بهترین و درستترین و شاید راحتترین ابزار، پاسخ و راه حل را ارائه دهند که این اقدام میتواند برای فرد، آرامشبخش باشد و اضطراب را کاهش دهد.»
رفتارخوانی میکنند و حدس میزنند
اما اگر فال گرفتن بیش از یک نوع سرگرمی باشد و سبب تغییر در رفتار شود یا در تصمیمگیریهای افراد نقشی داشته باشد گرایش به خرافات است و نوع اعتقادات و روش تربیت میتواند نقش مهمی در باور به خرافات بازی کند. دکتر غفاری خلیق ضمن اشاره به موضوع میافزاید: «فالگیری بر اساس شواهد علمی یا تواناییهای روانی قابل اثبات نیست. این روش بر ترکیبی از تکنیکهای روانشناختی، از جمله رفتارخوانی، مشاهده دقیق و جملات کلی تکیه دارد که میتواند برای طیف وسیعی از افراد استفاده شود. فالگیران و رمالان بدون دانش قبلی، به سرعت اطلاعات زیادی را با تجزیه و تحلیل زبان بدن، سن، لباس یا مد، مدل مو، جنسیت، گرایش جنسی، مذهب، قومیت، سطح تحصیلات، نحوه گفتار و جایگاه فرد به دست میآورند و معمولا از حدسهایی با احتمال صحت بالا استفاده میکنند، به سرعت نشانههای دریافتی مبنی بر درستی حدسهای خود را میشناسند، سپس بر این اطلاعات پر و بال میدهند و به سرعت از حدسهای اشتباه عبور میکنند؛ بنابراین کار این گروه حدس زدن بر اساس شواهد است.»
تمایل زنها به فالگیری بیشتر است
اغلب کسانی که به فالگیر و رمال مراجعه میکنند از میان زنان هستند که به گفته این روانشناس، «شاید به دلیل برخی ویژگیهای روانی که در زنان پررنگتر از مردان است مانند نیاز به تایید و اعتماد به دیگران و باورپذیری بیشتر باشد. براساس ساختار تاریخی و فرهنگی در جامعه، مردان احساس تسلط و کارآمدی بیشتری بر زندگی خود دارند و گاهی زنان در رویارویی با زندگی منفعل ترند، گرچه این شرایط در حال تغییر است، زنان برای آگاهی از آینده، یافتن راه حلهای سادهتر در جهت تغییر در زندگی خود و دیگران و برای رسیدن به خواسته خود، بیشتر سراغ رمالان و فالگیران میروند. هنگامی که افراد به فالگیر مراجعه میکنند، اغلب امیدها یا انتظارات خاصی برای آینده دارند. پیشبینیهای فالگیر که با این خواستهها همسو هستند، بیشتر به یاد میآیند و بهعنوان اطلاعات دقیق تلقی میشوند، سوگیری تایید، نقش مهمی در تداوم شیفتگی ما به فالگیری دارد.» تحقیقات نشان میدهد گرایش زیاد و اعتقاد راسخ به فال و رمالی میتواند زمینه یک سری از اختلالات از جمله اختلال وسواس اجباری، اضطراب، بدگمانی و افسردگی را فراهم سازد. اتکای بیش از حد به فال، جایی که افراد به جای توسعه مهارتهای تصمیمگیری خود، به راهنماییهای بیرونی مانند فال متکی میشوند، میتواند منجر به احساس وابستگی شود. همچنین جایی که افرادباورکنند که سرنوشت آنها ازپیش تعیین شده و قابل تغییر نیست ممکن است رویکردی منفعل به زندگی در پیش گیرند.