مخالفت علامه مجلسی با فلسفه در سه جهت روشی، تاریخی و محتوایی بود
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین برنجکار در نشست علمی تبیین شخصیت و روش کلامی علامه مجلسی ضمن اشاره به منظومه فکری علامه مجلسی و مؤلفه های معرفتی و مبانی روش شناختی ایشان، با بیان این که علامه مجلسی حق بزرگی بر گردن مسلمانان و شیعه و ایران دارد و در همه علوم اسلامی مانند کلام و فقه و اخلاق و تفسیر و حدیث و علوم مرتبط مانند علوم ادبی و فلسفه و عرفان صاحب نظر بودند، اظهار داشت: اگر بخواهیم اصول و مولفه های تفکر ایشان را بیان کنیم، می توانیم به اعتقاد به اسلام به عنوان دین جامع و کامل که برای هدایت انسان در همه ابعاد حیات بشری کافی است اشاره کنیم.
وی با بیان این که علامه مجلسی اسلام به عنوان دین کامل و جامع که ناظر به تمام ساحت های زندگی انسان برنامه های پویایی را دارد می نگرد، خاطرنشان کرد: مولفه بعدی فکر علامه مجلسی این است که وی اسلامی که دین کامل است را قابل فهم می داند و تصریح می کند باید تلاش و اجتهاد کنیم تا سخن اسلام را به درستی فهم نماییم و جامعیت دین را نشان دهیم. شروح مختلف علامه مجلسی بر کتب حدیثی گویای این مطلب است.
رئیس انجمن کلام حوزههای علمیه افزود: مولفه دیگر فکر علامه مجلسی این است که قران از اهل بیت علیهم السلام جدا نیست و نمی توان یکی را اخذ و دیگری را کنار گذاشت؛ چرا که اهل بیت علیهم السلام مفسر قرآن کریم هستند.
حجت الاسلام والمسلمین برنجکار به منبعیت توامانی عقل و نقل در اندیشه علامه مجلسی تأکید نمود و ابراز داشت: علامه مجلسی در مواجهه با آیات و روایات اصل را بر رد و نفی قرار نمی دهد، بلکه فهم مراد و معنا را اصل قرار می دهد.
وی دفاع همه جانبه و با تمام وجود از معارف وحیانی را از شاخصه های فکر علامه مجلسی دانست و ابراز داشت: علامه مجلسی در تمام ابعاد دین قائل به استنباط بوده، و به شدت مخالف اخباریگری بودند؛ علامه مجلسی بر اهمیت اجتهاد در تمام ابعاد دین تصریح دارد، چرا که اجتهاد فرایندی عقلانی است که علامه مجلسی در عمل نیز آن را به منصه ظهور رسانده است.
رئیس انجمن کلام حوزههای علمیه افزود: علامه مجلسی در تمام ملاک های اصولی و اخباری از مبانی و اندیشه های اصولی برخوردار بوده، نه تنها تصریح بر اجتهاد در علوم اسلامی دارد، بلکه خود نیز به این مهم اهتمام ورزیده است.
وی با بیان این که اصولی یا اخباری بودن در بحث فقه و اصول و موافقت یا مخالفت با فلسفه دو مقوله جدای از هم هستند، اظهار داشت که مبارزه با افکار و جریان های بیگانه از دین، از دیگر شاخصه های علامه مجلسی بود؛ مبارزه علمی و عملی با تصوف از جمله اقدامات بارز علامه در عمر مبارکشان است.
1. جایگاه عقل و نقل در منظومه فکری علامه مجلسی چیست؟
حجت الاسلام والمسلمین برنجکار در تبیین روش و منش فکری علامه مجلسی، با بیان این که علامه عقل را در کنار نقل به عنوان منبع دینی قبول داشتند، اظهار داشت: علامه مجلسی در آثار خود بر این نکته تصریح می کند که حکم عقل صریح، غیر قابل انکار است. او بر همین اساس با ضروری شمردن نظر و تفکر، در اثبات وجود و تبیین صفات خداوند متعال حداکثر بهره را از ادله عقلی می برد.
وی با بیان این که علامه مجلسی تنها نوع خاصی از عقل را قبول نداشتند، ابراز داشت: علامه مجلسی عقلی که برای رسیدن به حق خود را بی نیاز از وحی می داند را نمی پذیرد؛ عقلی که به نقل، تنها برای اثبات درستی دیدگاه خود و اخذ تاییدیه از شرع مقدس، مراجعه می کند، و وحی را منبع کشف حقایق نمی داند.
رئیس انجمن کلام حوزههای علمیه با تاکید بر این که علامه مجلسی با عقل منقطع از وحی که از نور هدایت وحی خود را محروم ساخته و در مسیر سکولاریزه شدن قرار گرفته، مخالفت می کند، خاطرنشان کرد: علامه مجلسی همانطور که قران و روایات را با هم و در کنار هم می داند، عقل و نقل را نیز مکمل یکدیگر می شمارد.
حجت الاسلام والمسلمین برنجکار با اشاره به این که مخالفت علامه با فلسفه به دلیل استفاده از چنین عقل خود بسنده است، ابراز داشت: علامه مجلسی، عقل متصل به وحی که نورانیت یافته را می پذیرد و با عقلی که خود را منقطع و بی نیاز از نورانیت دین می داند، روی خوش نشان نمی دهد.
وی با بیان این که علامه مجلسی در جاهای مختلف از جمله بحارالانوار امور دینی را دو قسم بدیهی و ضروری و امور نظری تقسیم می کند، اظهار داشت: علامه مجلسی بر این باور است که معارف نظری دین از سه منبع قرآن کریم، سنت قطعیه و عقل استنباط می شود. ایشان قائل است اگر روایتی با عقل در تعارض بود دو حالت دارد، یا با عقل صریح در تعارض است که کنار گذاشته می شود و یا با عقل ظنی یا فهم اولیه عقلی در تعارض است که باید مسیر تحقیق و پژوهش و جستجو را دنبال نمود.
حجت الاسلام والمسلمین برنجکار با بیان این که علامه مجلسی ناظر به آثار مختلف، در بحث عقل و وحی مواجهه هایی متفاوت داشته است، یادآور شد که موضع علامه مجلسی در نقد گفتمان اخباریگری، روشن و صریح است.
2. دیدگاه علامه مجلسی درباره فلسفه مسلمین چه بود؟
رئیس انجمن کلام حوزههای علمیه به تعامل علامه با فلسفه و آموزه های فلسفی و گستره مخالفت ایشان با فلسفه اشاره نمود و با بیان این که علامه مجلسی فلسفه را می شناخت و از اصطلاحات آن استفاده می کرد و دیدگاه های فلسفی را نقل می کرد، اظهار داشت: علامه مجلسی با مبانی فلسفی به دلیل آن که آن ها را مخالف مبانی عقلی و وحیانی دین می دانست مخالف بود و آن ها را نقد می کرد. مخالفت علامه با فلسفه در سه جهت کلی روشی، تاریخی و محتوایی است.
وی در توضیح این بخش از سخنان خود افزود: علامه مجلسی ضمن تاکید بر اصل عقل با عقل منقطع از نقل و عقل سکولار مخالفت می کند و اشکالش به فلاسفه این است که اینان خود را متکی به عقل خود و رها از نقل میدانند، و در حقیقت گرفتار عقلِ پنداری هستند. از سوی دیگر از لحاظ تاریخی فلسفه موجود مسلمانان از فلسفه یونان اقتباس شده و این گونه نبوده که مسلمانان با عقل خود یا عقل مرتبط با وحی چنین فلسفه ای را ایجاد کرده باشند.
حجت الاسلام والمسلمین برنجکار در بخش پایانی سخنان خود به تبیین فرازهایی از نقدهای علامه مجلسی نسبت به مبانی و آموزه های فلسفی پرداخت و اذعان داشت: علامه مجلسی در عین نقد روشی، تاریخی و محتوایی برخی از دیدگاه های فلسفی مانند مواد ثلاث( وجوب، امکان، امتناع) موافق بود و از خدا و خلق با تعابیر واجب و ممکن یاد می کرد.