پایانی بر برنامه «تغذیه تمساح»
از شهریور ماه تا اواخر مهرماه سال 1357 شاه فکر میکرد که کماکان میشود با تغییر رویکرد خود و کاستن از شدت سلطهگری از وقوع اقدامات اعتراضی جلوگیری کرد. او میخواست با اعطای آزادیهای سیاسی و مستقر کردن دولتی که شعار استقلال سیاسی از نهاد سلطنت دارد تجدید نظری در دکترین سیاسی از خود نشان بدهد. شریف امامی را میتوان نسخه ابتدایی چنین دکترینی دانست که بعدها در شرایط و سازوکارهای دیگری برای شاپور بختیار هم اجرایی شد. شریف امامی مدام شعار میداد که دولت او با سایر دولتهایی که تا کنون بر سر کار آمدهاند فرق دارد. دولت او تماما تحت انقیاد شاه نیست و استقلال رأی خود را در تحولات جاریه سیاسی حفظ خواهد کرد و خواهان بسط روابط با مناسبات با گروههای سرکوب شده سیاسی است. اگرچه شریف امامی نیز در مسیر دولت خود دست به برقراری حکومت نظامی زد و با مبادرت به اقدامات متناقض سیاسی همه را از عوامل داخلی تا سفرای کشورهای خارجی مانند آمریکا را متعجب ساخت. طرح راهبردی متناقضنما از جانب شریف امامی نتوانست نتیجهای حاصل کند و از سوی دیگر با نزدیک شدن به اواخر مهر ماه و از جمله با ورود به نیمه آبانماه سال 1357 و بالا گرفتن تب تظاهرات انقلابی، دکترین سازش و اعطای آزادی سیاسی دولت شریف امامی یا در ادبیات سفارت آمریکا «تغذیه تمساح» رخت بر بست و جایش را به استقرار دولت نظامی مستحکمی که مورد حمایت قدرتهای خارجی و شخص شاه بود داد.
خاطرات سالیوان در مورد برنامه «تغذیه تمساح» و سپس پایان یافتن آن را مرور میکنیم:
در اولین دیدار با نخستوزیر جدید، او تلاش کرد به ما بقبولاند که با اختیارات کامل عهدهدار مقام نخستوزیری شده و مستقل از شاه عمل میکند. وی تأکید کرد که نخستوزیران قبلی همگی مجری اوامر شاه و تابع دستورات او بودند، در حالی که وی چنین نیست و اعضای دولت فقط در مقابل او و مجلس مسئولاند و رابطهی دولت وی با شاه، صرفاً جنبهی تشریفاتی و ظاهری دارد. برنامهی کار او بر اساس اعطای امتیازات زیاد به مخالفان سیاسی به منظور آرام کردن اوضاع بود. او گفت این امتیازات به قدری وسیع و چشمگیر خواهد بود که مخالفان، همهی خواستهای خود را برآوردهشده ببینند و دیگر چیزی برای خواستن نداشته باشند. این برنامه را بعدها در سفارت، "برنامهی تغذیه تمساح" نام نهادیم.
در این دوره، با ابتکار و تمایل شخص شاه، من و پارسونز، سفیر انگلیس، یک روز در میان با وی دیدار میکردیم. شاه در این ملاقاتها ضمن بحث دربارهی مسائل جاری، از نقشهها و برنامههای خود برای آیندهی رژیم سخن میگفت. او تأکید میکرد که تصمیم گرفته است در چارچوب مقررات قانون اساسی سلطنت کند و دیگر قصد ندارد به دیکتاتوری گذشته بازگردد.
او معتقد بود که اگر نسل جوان و طبقه تحصیلکرده، فرصتهایی را که بر اثر سیاست آزادسازی حکومت شریف امامی فراهم آمده، به درستی درک کنند و به فعالیتهای سیاسی توأم با احساس مسئولیت روی آورند، میدان فعالیت ملاها تنگتر خواهد شد. شاه قدرت و نفوذ ملاها را به سخره میگرفت و میگفت آنها از واقعیتهای ایران جدید بیخبرند. او همچنین اطمینان داشت که عناصر سطح بالای جامعه ایرانی، خود به ناتوانی ملاها در ادارهی امور کشور پی خواهند برد و این واقعیت را درخواهند یافت که یک حکومت مذهبی، فرصتهای تازهای برای نشو و نمای کمونیسم فراهم خواهد آورد.
تاکتیک شاه و دولت شریف امامی آشکارا شکست خورد. مخالفان نه تنها به امتیازاتی که به آنها داده میشد آرام نمیشدند، بلکه با هر قدم عقبنشینی دولت، گامی جلوتر مینهادند و خواستها و توقعات تازهتر و انقلابیتری را مطرح میکردند. کمکم شعارهای کلی ضد رژیم و دولت تندتر و مشخصتر گردید و نام شاه به میان آمد و شعارهای "مرگ بر شاه" همهجا شنیده میشد.
با این وضع، دولت شریف امامی نمیتوانست دوام بیاورد و شاه چارهای جز روی کار آوردن یک دولت نظامی نداشت. با پیشبینی این وضعیت و اطمینان از اینکه شاه قبل از تصمیم دربارهی تشکیل یک دولت نظامی از ما نظر خواهد خواست، گزارشی به واشینگتن ارسال کردم و یادآور شدم که چون پیشبینی میکنم شاه دربارهی تشکیل یک دولت نظامی برای مقابله با بحران فعلی نظر ما را جویا خواهد شد، بهتر است دولت آمریکا از هماکنون در این باره مطالعه کرده و نظر خود را به من ابلاغ نماید.
ما بسیار متعجب شدیم از اینکه پاسخ پرسش خود را خیلی سریع و با صراحت کامل، طی ۴۸ ساعت دریافت کردیم. پاسخ واشینگتن این بود که به نظر دولت آمریکا، بقای شاه بیشترین اهمیت را دارد و آمریکا از هر تصمیمی که وی برای تثبیت قدرت و موقعیت خود اتخاذ کند، حمایت خواهد کرد. در پاسخ واشینگتن با صراحت به این موضوع اشاره شده بود که اگر شاه برای استقرار نظم و تثبیت حکومت خود، استقرار یک دولت نظامی را ضروری بداند، آمریکا تقاضای شاه را در این مورد تأیید و از وی حمایت خواهد کرد. این پیام صریحاً ضرورت تهیه نیروی کامل توسط دولت نظامی برای اعمال مقررات نظامی و برخورد با مخالفان را نشان میدهد.
منبع
سولیوان، ویلیام(1392). مأموریت در ایران(خاطرات سولیوان- آخرین سفیر آمریکا در ایران)، ترجمه ابراهیم مشفقیفر، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 189-179.