سوریه بعد از سقوط أسد از نگاه سیا
دستگاههای اطلاعاتی همواره به بررسی و تحلیل سناریوهای مختلف برای وضعیت پس از سقوط یک رهبر سیاسی میپردازند. حافظ اسد، به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین چهره در تاریخ سیاسی سوریه از دوران فروپاشی امپراتوری عثمانی تا شکلگیری سوریه جدید، توانسته بود در دوران حکومت خود به نوعی از ثبات سیاسی دست یابد. او که در طول دوران حکومت خود با دو گروه اصلی حامی یعنی علویها و سنیها مواجه بود، برای حفظ بقای سیاسی خود همواره باید تدابیری اندیشیده میبود.
در سندی که به آن اشاره شده، دو سناریوی احتمالی برای سوریه پس از سقوط اسد مطرح گردیده است. یکی از این سناریوها انتقال منظم قدرت است و دیگری کودتای نظامی. نکته جالب این است که طبق تحلیلهای سازمان سیا، هر دو گروه علوی و سنی میتوانند تهدیدی جدی برای اسد باشند. با این حال، سیا معتقد است که حافظ اسد تنها در صورتی میتواند بقای سیاسی خود را حفظ کند که میان این دو گروه، یعنی علویها و سنیها، توازن برقرار سازد.
سوریه در زمان حافظ اسد
حافظ اسد طولانیترین مدت زمان را در تاریخ سوریه از زمان استقلال در سال 1946 در قدرت بوده است. او از زمانی که در سال 1970 قدرت را به دست گرفت، ثبات را به سوریه آورده و نخستین رهبر سیاسی است که در فرآیند صلح خاورمیانه شرکت کرده است. سوریه به طور سنتی کشوری دچار چندپارگی عمیق و بیثباتی بوده است. مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه، مرزهای آن پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی توسط بریتانیا و فرانسه ترسیم شد و هیچگاه توسط ملیگرایان سوری و عرب پذیرفته نشده است. از نظر داخلی، سوریه توسط مجموعهای از تفاوتهای منطقهای، فرقهای، ایدئولوژیک و طبقاتی تقسیم شده است. پیش از اسد، طبق یک آمار، بین سالهای 1946 و 1970 تعداد 21 کودتا یا تلاش برای کودتا در سوریه رخ داده است. اسد اولین رهبر سوری است که به طور علنی سوریه را به صلح با اسرائیل متعهد کرده است، هرچند تحت شرایط سخت و غیرقابل مصالحه. اسد استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در بلندیهای جولان را پذیرفته است و با وجود رد چارچوب کمپ دیوید برای صلح، سوریه را به یک توافق جامع بر اساس قطعنامههای 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل متعهد کرده است.
دستگاه حکومتی اسد محکم است، اما نگرانیهایی در مورد ثبات بلندمدت رژیم وجود دارد. مداخله 30 ماهه سوریه در لبنان هیچگاه در داخل کشور محبوب نبوده و بسیاری از سوریها آن را به عنوان یک بار بیپایان بر دوش کشورشان میبینند. کمی قبل از مداخله اولیه اسد در لبنان در ژوئن 1976، سلسلهای از ترورهای هدفمند در سوریه آغاز شد. هدفها اعضای طایفه علوی که رژیم را تحت کنترل دارند بودند. در این جریان بیش از دوازده نفر از علویهای برجسته کشته شدهاند. از عناصر افراطی اکثریت سنی، احتمالاً تحت حمایت عراق، هستند. همچنین ناآرامیهای دورهای در مناطق سنینشین مانند حلب، حمص و حماه روی داده است. این قتلهای فرقهای به وضوح موجب نگرانی خدمات امنیتی رژیم شده و آنها اقدامات زیادی برای افزایش امنیت شخصی اسد انجام دادهاند.
تأثیر سقوط حافظ اسد بر سیاست سوریه
این سند آینده متشنج و متزلزلی را برای سوریه در صورت برکناری حافظ اسد از قدرت ترسیم می کند. چشم انداز سیاسی به شدت توسط پویایی های فرقه ای شکل گرفته است و اقلیت علوی بیشترین قدرت را در بخش های نظامی و اطلاعاتی در اختیار دارند. گذار به دوران پس از اسد به حفظ وحدت علوی و مدیریت نارضایتی سنی ها بستگی دارد، به ویژه در شرایطی که قانون اساسی مسیرهای روشن و محدودی را برای جانشینی فراهم می کند. این سند بر امکان تغییر قدرت در پشت پرده به رهبری رفعت اسد یا دیگر افراد برجسته علوی تأکید میکند و شخصیتهای سنی به طور بالقوه بهعنوان رهبران چهرهای برای حفظ چهرهای از جامعیت عمل میکنند. با این حال، هر گونه گام اشتباه در مدیریت این توازن های ظریف می تواند منجر به بی ثباتی داخلی و حتی درگیری خشونت آمیز شود.
تجزیه و تحلیل این سند نشان می دهد که هر انتقال رهبری در ابتدا بر تحکیم قدرت تمرکز می کند. هنگامی که رهبری جدید احساس امنیت کرد، انتظار می رود که سوریه تا حد زیادی در سیاست های خارجی و داخلی خود، به ویژه در مورد روند صلح با اسرائیل و دخالت آن در لبنان، تداوم داشته باشد. این نشاندهنده این ایده است که موضع سیاسی اصلی و اهداف منطقهای، بهویژه رویکرد عملگرایانه اسد در قبال اسرائیل و درگیری اعراب و اسرائیل، احتمالاً در دوران جانشینان وی ادامه خواهد داشت.
این سند هشدار می دهد که برکناری اسد، به ویژه اگر به طور ناگهانی یا از طریق روش های خشونت آمیز اتفاق بیفتد، می تواند به خشونت های فرقه ای دامن بزند. علویان اقلیتی هستند که دارای قدرت قابل توجهی هستند، در حالی که اکثریت سنی از نظر تاریخی نارضایتی خود را ابراز کرده اند. پتانسیل ناآرامی بهویژه اگر علویها نتوانند پس از کنارهگیری اسد به سنیها سهم معناداری در قدرت بدهند، زیاد است.
سناریوهای احتمالی پس از حافظ اسد
در قسمتی از این سند به موضوع اصلی مورد نظر یعنی سناریوهای احتمالی سیاسی که ممکن است با کنار رفتن حافظ اسد از سپهر سیاسی سوریه بهوقع بپیوندد پرداخته شده است. در این قسمت دو سناریو مهم معرفی میشود که نخست انتقال منظم قدرت و سپس کودتای نظامی بر علیه حافظ اسد است.
سناریو اول: انتقال منظم قدرت
سابقهای برای انتقال منظم قدرت در سوریه بسیار محدود است. رویههای قانونی برای جانشینی امتحان نشدهاند. طبق ماده 88 قانون اساسی سوریه، معاون رئیسجمهور جانشین موقت در صورت ناتوانی رئیسجمهور است. با این حال، اسد هیچگاه معاون رئیسجمهور خود را معرفی نکرده است. طبق قانون اساسی، نفر بعدی در صف جانشینی نخستوزیر است که در حال حاضر محمد حلبی این سمت را دارد. در دوره اسد، نخستوزیران سوریه - از جمله حلبی - عمدتاً چهرههای سنی با قدرت واقعی اندک بودهاند و وظیفه آنها اجرای تصمیمات اسد است. بر اساس قانون اساسی، باید انتخابات جدیدی در ظرف 90 روز پس از خالی شدن سمت ریاستجمهوری برگزار شود. شورای مردم نامزد انتخابی حزب بعث حاکم را معرفی میکند (ماده 84). ما گمان میکنیم که این روند دنبال خواهد شد، اما چندین گروه کلیدی و واسطههای قدرت بر روند اجرای آن تاثیر خواهند گذاشت.برادر رئیسجمهور اسد، رفیق، در صورتی که اسد به دلیل ترور یا بیماری از قدرت برکنار شود، موقعیت خوبی برای به دست آوردن قدرت بیشتر دارد. با این حال، رفیق با مخالفتهای جدی مواجه خواهد شد اگر بخواهد ریاستجمهوری را خود به عهده بگیرد، و ممکن است به نقشی پشتپرده یا حکومتی موقت رضایت دهد. نامزدهای اصلی برای خدمت به عنوان رئیسجمهور ظاهری عبارتند از محمد حلبی، نخستوزیر سنی، و طلاس، وزیر دفاع سنی.
سناریو دو: کودتای نظامی
بر اساس مطالب موجود در سند، کودتای موفق در حال حاضر در سوریه بسیار دشوار است. دستگاههای اطلاعاتی موازی و تعداد زیادی از نیروهای محافظ دمشق این امر را غیرممکن میکنند. رژیم سوریه، بهویژه بهویژه در بین مردم، محبوب است، که از ثبات حاصل از آن قدردانی میکنند. با این وجود اما چندین سناریو ممکن برای کودتا وجود دارد که ممکن است با سردرگمی حول انتقال قدرت از اسد مرتبط باشد:
برخی از افسران به رهبری یکی از اعضای «جماعه» (گروه وفادار به اسد)، ممکن است کودتا کنند. یکی از دستیاران اسد ممکن است پیش از مرگ اسد برای کسب قدرت اقدام کند، اگر متقاعد شود که اسد به طور قطعی بیمار است. رفعت، برادر حافظ اسد، به عنوان یک چهره اصلی در سناریوی خلاء قدرت ظاهر می شود. او یک پایگاه قدرت قوی ایجاد کرده است، به ویژه از طریق فرماندهی اش بر شرکت های برجسته دفاعی و نفوذش در جامعه اطلاعاتی. با این حال، این سند مخالفت قابل توجهی را با رفعت، به ویژه از سوی اکثریت سنی که او را نماد سرکوب علویان می دانند، تایید میکند. این تنش می تواند منجر به تحکیم قدرت توسط رفعت از طریق کنترل پشت پرده شود یا در صورتی که او آشکارا به دنبال ریاست جمهوری باشد، با مخالفت قابل توجهی روبرو شود.
افسران مخالف رفعت ممکن است پس از مرگ برادرش علیه او دست به اقدام بزنند تا از جانشینی رفعت جلوگیری کنند. ما اطلاعات کمی درباره نگرشهای شخصیتهای برجسته نظامی خارج از جماعت داریم. بهطور کلی، یک کودتای موفق در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد، مگر اینکه در نتیجه یک فاجعه بزرگ در ماجراجویی لبنان اسد رخ دهد. با این حال، اسد دشمنانی دارد که احتمالاً به دنبال فرصتی برای برکناری او خواهند بود و در صورت مرگ او، تلاش خواهند کرد از سردرگمی استفاده کنند و چالشی برای جانشینان او ایجاد کنند.
دشمنان احتمالی اسد
در این سند به معرفی دشمنان احتمالی حافظ اسد که میتوانند در فرایند سقوط مؤثر باشند نیز پرداخته شده است:
علویها
بزرگترین تهدید برای اسد از درون جامعه علوی میآید. از آنجا که علویها ستون فقرات حمایت از اسد را تشکیل میدهند، یک شکاف جدی در درون این جامعه میتواند به تهدیدی جدی تبدیل شود. دو گروه از علویها که در گذشته از اسد ناراضی بودهاند و ممکن است در شرایط مناسب برای براندازی او اقدام کنند، عبارتند از:
الف) حامیان صلاح جدید: که پیش از اسد رئیسجمهور بود و دو بار پس از 1970 سعی در بازگرداندن به قدرت داشتهاند.
ب) حامیان محمد عمران: که از رقبای اسد بودند و در گذشته نقش مهمی در ارتش داشتند.
سنیها
هیچ گونه اطلاعاتی از دسیسه مهمی در میان سنیهای ارتش علیه اسد باشد در متن سند موجود نیست. اگرچه احتمال وجود برخی گروههای سنی مخالف نمیتواند رد شود. این گروهها احتمالاً به شدت تقسیم شدهاند و باید دید که اگر اسد از قدرت کنار برود، چه نوع حکومتی در سوریه برپا خواهند کرد.
شخصیت های اهل سنت به عنوان چهره های بالقوه:
این تحلیل چندین شخصیت سنی را بررسی میکند که میتوانند به عنوان رئیسجمهور برجسته باشند، که به دلالان قدرت علوی اجازه میدهد تا کنترل خود را در پشت صحنه حفظ کنند. محمد حلبی، نخست وزیر و مصطفی طلاس، وزیر دفاع، نامزدهای اولیه برای چنین سمتی هستند. این سند بر صلاحیت آنها و همچنین وابستگی آنها به جناح های علوی، به ویژه رفعت، برای حمایت تاکید می کند. این امر بر تعامل پیچیده وفاداری های فرقه ای و لزوم همسویی شخصیت های سنی با قدرت علوی برای تضمین رهبری تأکید می کند.
ثبات سوریه پس از اسد عمدتاً به توانایی حلقه درونی علوی اسد برای حفظ انسجام خود و انتخاب جانشینی که قادر به نگه داشتن رژیم باشد، بستگی دارد.
منبع: www.cia.gov