۰۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۳
کد خبر: ۷۷۵۷۰۴

«سید حسن» قلب امنیت ایران بود

«سید حسن» قلب امنیت ایران بود
حزب‌الله با تهدید اسرائیل و جنگ نامتقارن، نقش کلیدی در بازدارندگی ایران و افزایش هزینه‌های دشمنانش دارد.

امنیت جمهوری اسلامی ایران، به دلیل فقدان تسلیحات هسته‌ای، بر مبنای دکترین بازدارندگی خاصی بنا شده است که می‌توان آن را «بازدارندگی شبکه‌ای مثلثی» نامید. این الگو در چارچوب نظریات رئالیستی و بازدارندگی تعریف می‌شود و به‌جای اتکا به زرادخانه هسته‌ای، بر استفاده از متحدین منطقه‌ای به‌عنوان ابزار بازدارندگی در برابر آمریکا و اسرائیل تمرکز دارد. در این میان، حزب‌الله لبنان و شخص سید حسن نصرالله یکی از مهم‌ترین اضلاع این شبکه بازدارندگی بوده‌اند که نقشی کلیدی در تأمین امنیت ایران ایفا کرده‌اند.

بازدارندگی شبکه‌ای مثلثی: راهبرد ایران در غیاب تسلیحات هسته‌ای

بازدارندگی در معنای سنتی خود، به جلوگیری از اقدام دشمن از طریق تهدید به مجازات شدید اشاره دارد. در دوران جنگ سرد، این مفهوم بر اساس قابلیت نابودی متقابل تضمین‌شده (MAD) میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تعریف می‌شد، اما در شرایطی که یک بازیگر اصلی فاقد سلاح هسته‌ای باشد، نیاز به طراحی مدل‌های جایگزین دارد.

ایران، در پاسخ به فقدان بازدارندگی هسته‌ای، به راهبرد «بازدارندگی شبکه‌ای مثلثی» روی آورد که بر سه اصل استوار است:

  1. شبکه‌ای از متحدین مسلح و ایدئولوژیک که منافع ایالات متحده و اسرائیل را تهدید کنند.

  2. پراکندگی قدرت بازدارنده در جغرافیای وسیع به‌گونه‌ای که هزینه هرگونه اقدام علیه ایران را به‌شدت افزایش دهد.

  3. حفظ قابلیت اقدام متقابل نامتقارن در صورت حمله به ایران، به‌گونه‌ای که دشمنان ایران در هیچ نقطه‌ای از منطقه احساس امنیت نکنند.

بر این اساس، حزب‌الله لبنان یکی از اضلاع این مثلث محسوب می‌شود که در کنار گروه‌هایی نظیر انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و گروه‌های فلسطینی، ستون‌های این دکترین را تشکیل می‌دهند.

نقش حزب‌الله در بازدارندگی شبکه‌ای ایران

حزب‌الله لبنان از زمان تأسیس خود در دهه ۱۹۸۰ تاکنون، همواره به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای استراتژیک ایران در منطقه عمل کرده است. اما نقش این گروه، صرفاً محدود به مقابله با اسرائیل نبوده، بلکه فراتر از آن، در چارچوب بازدارندگی ایران در برابر آمریکا نیز معنا پیدا می‌کند.

۱. تهدید مستقیم اسرائیل به‌عنوان بازوی منطقه‌ای آمریکا

یکی از راهبردهای کلیدی بازدارندگی ایران، این است که هرگونه اقدام نظامی علیه خود را با تهدیدی حیاتی علیه اسرائیل همراه کند. حزب‌الله، به‌عنوان گروهی که از جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ تاکنون ظرفیت‌های خود را به‌شدت گسترش داده، امروز دارای زرادخانه‌ای از ده‌ها هزار موشک و پهپادهای تهاجمی است که می‌توانند کل سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار دهند. سید حسن نصرالله بارها تأکید کرده بود که اگر اسرائیل دست به اقدامی علیه ایران بزند، جبهه شمالی علیه تل‌آویو فعال خواهد شد.

این استراتژی، اسرائیل را در موقعیت آسیب‌پذیری قرار داد و از اقدام مستقل یا حتی حمایت گسترده از عملیات احتمالی آمریکا علیه ایران جلوگیری کرد. به بیان دیگر، حزب‌الله با ایجاد تهدیدی وجودی برای اسرائیل، هزینه‌های هرگونه تقابل مستقیم با ایران را به‌طرز چشمگیری افزایش داده است.

۲. گسترش جبهه‌های نبرد در منطقه و ایجاد پراکندگی استراتژیک

یکی از اصول بازدارندگی موفق، ایجاد پراکندگی در تهدیدات است تا دشمن نتواند تمام ظرفیت خود را در یک جبهه متمرکز کند. حضور حزب‌الله در کنار دیگر گروه‌های مقاومت، باعث شده است که آمریکا و اسرائیل نتوانند صرفاً بر مهار ایران متمرکز شوند.

به‌طور مثال، در مقاطع حساس نظیر تنش‌های پس از ترور شهید سلیمانی یا درگیری‌های سال‌های اخیر در غزه و لبنان، حزب‌الله با اتخاذ مواضع تهاجمی، اسرائیل را مجبور کرده است که همواره آماده یک جنگ چندجبهه‌ای باشد. این امر، بخشی از استراتژی ایران برای کاهش فشارهای مستقیم بر خود و افزایش هزینه‌های جنگ احتمالی علیه تهران است.

۳. جنگ نامتقارن و تهدید پایگاه‌های آمریکا در منطقه

در چارچوب بازدارندگی شبکه‌ای، حزب‌الله نه‌تنها برای مهار اسرائیل، بلکه به‌عنوان یک تهدید بالقوه علیه منافع آمریکا در منطقه نیز عمل کرده است. واشنگتن بارها اعلام کرده است که حزب‌الله توانایی حمله به پایگاه‌های آمریکا در عراق، سوریه و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس را دارد.

این مسأله زمانی اهمیت پیدا می‌کند که ایران در شرایطی قرار گیرد که نیاز به پاسخ به یک حمله نظامی گسترده را داشته باشد. در چنین سناریویی، حزب‌الله می‌توانست با انجام عملیات‌های نامتقارن، هزینه‌های آمریکا را در منطقه افزایش داده و محاسبات واشنگتن را برای ورود به جنگ با ایران تغییر دهد.

۴. حمایت از محور مقاومت و تقویت امنیت منطقه‌ای ایران

از منظر بازدارندگی، ایران تنها به تهدید اسرائیل و آمریکا بسنده نکرده، بلکه همزمان به تقویت زیرساخت‌های دفاعی متحدان خود پرداخته است. حزب‌الله، در همکاری نزدیک با نیروهای مقاومت در سوریه، عراق و فلسطین، به‌عنوان حلقه‌ای از این زنجیره عمل کرده و به ایران امکان داده است که بدون ورود مستقیم به درگیری‌ها، نفوذ خود را گسترش دهد.

نقش حزب‌الله در سوریه، نمونه‌ای از این استراتژی است. حضور نیروهای این گروه در جنگ داخلی سوریه، نه‌تنها به حفظ حکومت بشار اسد منجر شد، بلکه امکان تثبیت نفوذ ایران در شام را فراهم آورد و یک خط دفاعی مستحکم در برابر تهدیدات اسرائیل شکل داد. این امر، باعث شد که هرگونه اقدام علیه ایران، نه یک جنگ محدود، بلکه یک درگیری منطقه‌ای گسترده تلقی شود که هزینه‌های غیرقابل‌قبولی برای دشمنان تهران خواهد داشت.

نتیجه‌گیری: حزب‌الله، سدی در برابر تهدیدات علیه ایران

در نبود تسلیحات هسته‌ای، ایران به‌جای بازدارندگی کلاسیک، از بازدارندگی شبکه‌ای مثلثی استفاده کرده است که یکی از اضلاع اصلی آن، حزب‌الله لبنان و شخص سید حسن نصرالله محسوب می‌شوند. این بازدارندگی از طریق تهدید مستقیم اسرائیل، ایجاد پراکندگی استراتژیک در منطقه، بهره‌گیری از جنگ نامتقارن و حمایت از محور مقاومت عملی شده است.

در نتیجه، حزب‌الله نه‌تنها به‌عنوان یک بازیگر مستقل، بلکه به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اصلی امنیت ملی ایران عمل کرده و محاسبات دشمنان تهران را در هرگونه اقدام نظامی دچار پیچیدگی کرده است. این راهبرد، به ایران امکان داده است که بدون در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای، به سطحی از بازدارندگی دست یابد که آمریکا و اسرائیل را از ورود به یک جنگ تمام‌عیار با تهران منصرف کند.

ارسال نظرات