پایتخت هفت، عاقبت بخیر شد

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، زمانی که پایتخت 7 شروع شد، حال و هوایی متفاوت از پایتختهای قبل داشت و نشانههایی از یک نگاه متفاوت در آن دیده میشد، از کنایه بصری به جامعه روانشناسی و یکی از مشاوران سرشناس خانواده در قسمت اول تا نقدی غیر واقعی با طعم تمسخر نسبت به حمایتهای فدراسیون کشتی در قسمت های بعد که منجر به اعتراضات نهادهای مربوطه شد.
از گرته برداریهای فضای مجازی در شخصیت پردازیها و دیالوگها تا گریمها و آرایشهای متفاوت بازیگران زن سریال که منجر به اعتراضات متعدد فعالان فرهنگی در فضای مجازی شد.
از همان ابتدا در یک یادداشتی انتقادی تأکید کردم اگرچه میتوان پس از هر قسمت نقدهای آن را بیان کرد و ما نیز چنان کردیم اما برای نقد و بررسی کامل سریال لازم است تا قسمت آخر صبر کنیم و ابراز امیدواری کردم آنچه در شروع این سریال میبینیم تا پایان دیگر مشاهده نکنیم.
اکنون که قسمت آخر این سریال نیز پخش شد میتوانیم یک نگاه کامل به کل سریال داشته باشیم.
فروش پایتخت در بازار پیام
پایتخت 7 که در قسمتهای نخست با کلی حاشیه و جنجال در فضای مجازی و رسانهها شروع شده بود، در نیمه راه از حاشیه ها کم کرد و با پررنگتر شدن قصه و تعلیقهای آن، توانست اقبال مخاطب را بدست آورد.
هرچند تبلیغات سنگین و بی سابقه صدا و سیما برای این سریال و همچنین پروپاگاندای ناشی از حاشیههای وایرال شده در فضای مجازی در تبلیغ و تشویق مخاطب رسانه ملی نیز تأثیر زیادی داشت.
این شیوه نشان میدهد رسانه ملی دریافته است که دیگر نمیتواند به صرف تولید یک اثر رسانهای یا نمایشی، انتظار مخاطب داشته باشد و باید در بازار رقابت رسانه ها و محصولات رسانهای از همه تکنیک های جذب مخاطب از جمله تبلیغات مستقیم یا پروپاگاندای رسانهای استفاده کند تا بتواند مخاطب را جذب کرده و نگه دارد و این اقتضاء دوران جدید رقابتهای رسانهای است که سالها پیش دکتر محسنیان راد در کتاب چهار کهکشان ارتباط ایرانی، نام آن را بازار پیام گذاشته بود.
دوباره به سریال برگردیم:
خانواده پایتخت
یکی از ویژگیهای برجسته سریال پایتخت در تمام هفت فصلی که گذشت، خانوادگی بودن آن است. در این سریال ما یک خانواده بزرگ ایرانی را میبینیم که همه نقشهای معمول چنین خانوادهای در نسلهای مختلف در آن وجود دارد. از این رو همه نسل های حاضر در خانواده، خود را مخاطب این سریال میبیند.
خانوادگی بودن سریال پایتخت امتیازی برای آن اما موجب مسئولیت بیشتر برای سازندگان و مسئولان سازمان صدا و سیما است؛ آنچه در این سریال به نمایش در میآید باید برای همه سنین و نسلهای یک خانواده مناسب باشد. حالا سئوال این است: آیا این موضوع رعایت شده است؟
سیاستگذاران سازمان صدا و سیما چگونه تصور کرده اند که سریالی تا 19 قسمت برای خانواده ایرانی پخش شود و خودشان نیز در برنامه پلاک یک نشان بدهند که حتی کودکان 5 ساله نیز مشتاقانه سریال را در کنار والدین دنبال میکنند اما به یکباره در قسمت 20 یک لوگوی 14- زیر آن بگذارند و انتظار داشته باشند همه اعضای زیر 14 سال خانواده، اتاق نشیمن را ترک کرده و مثلا در اتاق خوابشان یا راه پله ساختمان تبعید شوند تا این قسمت منفی 14 تمام شود؟!
این مشکل تنها به قسمت 20 سریال محدود نبود و گاهی در قسمتهای دیگر سریال کلمات و جملاتی در دیالوگها شنیده میشد که مناسب یک سریال خانوادگی با حضور فرزندان کوچکتر نبود و تکرار آن نیز مناسب این نقد و این رسانه نیست!
اما از این مورد که بگذریم، به طور کلی سریال توانسته بود با همه اعضای خانواده ارتباط برقرار کند، ساعات بسیاری خانواده را در کنار هم بخنداند و شاد کند و در لحظاتی اشک را چشم کوچک و بزرگ خانواده بنشاند و این سرمایه بزرگی برای جامعه ایرانی و رسانه ملی است که باید حفظ و تقویت شود.
خانواده نمایش داده شده در فصل هفتم سریال پایتخت تفاوتهایی با فصلهای قبل این سریال داشت که به نظر میرسد اگرچه شاید مطلوب مدیران و دغدغه مندان فرهنگی نبود ولی آیینهای از تغییرات کلی خانواده ایرانی در سالهای اخیر بوده که هم به درستی بازنمایی شده است و هم به درستی مورد نقد قرار گرفته است.
داستان فصل هفت پایتخت نشان داد گاهی آدمها حتی با نسبت های خانوادگی و سوابق سالها رابطه عاطفی، به دلیل بروز یک ویژگی منفی مستمر در یکی از اعضای خانواده، دیگر نمیتوانند به او اعتماد کنند و ممکن است حتی پس از سالها سکوت، از مرز ادب گذر کنند و لب به شکایت باز کنند. اما باز هم اعضای خانواده به ویژه بزرگترها میتواند به شرط وجود سه خصلت یعنی نرمش (یا نقدپذیری)، بخشش (یا گذشت و خطاپوشی) و قبول تفاوت های نسلی و شخصیتی میان اعضای خانواده، آن را حفظ کنند و بازهم این بزرگترها هستند که حتی اگر اشتباهی در زندگی دارند ولی با گذشت و مهربانی آغوش خود را برای کوچکترها باز میکنند تا رسم ادب و مهربانی را به نسل های بعد بیاموزند.
رضاجان است شاه مردم ایران
سریال پایتخت هفت به سنت پایتخت یک بازگشت و پایان آن را به زیارت امام رضا علیه السلام متبرک ساخت. اما این بار اتفاق مثبتی که افتاد ورود کاروان خانواده معمولی به مشهد الرضا و گره خوردن داستان های سریال با زیارت امام رئوف است.
پایتخت 7 نشان داد این باورهای دینی و مذهبی مردم ایران است که آرامش را به خانواده برمیگرداند، روابط بین اعضای خانواده را مستحکم میکند و ضامن تشکیل، تحکیم و بقای خانواده است.
صحنه درد و دل نقی معمولی پای ضریح امام رضا علیه السلام، از زیباترین صحنه های مجموعه پایتخت در هفت فصل گذشته است؛ اینکه با هر زبانی حتی زبان بی زبانی با امام خود سخن بگویی میشنود و اینکه گاهی باید خاموش باشی شاید رضا جان هم با تو حرفی داشته باشد که باید بشنوی!
لقمه پاک و فرزند صالح
یکی از بخشهای قابل تقدیر در سریال پایتخت7، طلبه شدن «محمدجواد» فرزند «اوس موسی» بود.
با توجه به ارتباط و شناختی که مخاطب در طول چند فصل از شخصیت و خانواده «اوس موسی» پیدا کرده است، طلبه شدن محمدجواد تأثیر بسیار عمیقی در تحکیم روابط مخاطب با روحانیت خواهد داشت و ممکن است تأثیرش از یک سریال کامل مانند «مرهم» بیشتر باشد.
رفتار و گفتار دوستانه و عادی و عاری از کلمات ثقیل آخوندی و حوزوی محمدجواد و اشاره به تأثیر لقمه پاک و نان حلال کارگری در عاقبت بخیری و همچنین طلبه شدن فرزند، از دیالوگهای خوب در دو قسمت پایانی سریال بود.
به نظرم سریال پایتخت 7 نیز مشمول همین موضوع قرار گرفت. می خواهم بگویم خدا را شکر، سریال پایتخت 7 نیز با همه فراز و نشیبهایی که در بیست و چند قسمت پشت سر گذاشت، در نهایت و برآیند همه نقاط قوت و ضعف، عاقبت به خیر شد.
سخنی با ناقدین و مخاطبین
اگرچه نقدهای متعددی به سریال پایتخت 7 وارد شد ولی آنچه مشخص است، همچنان سریالهای صدا و سیما از جمله مجموعه فخیم پایتخت، قابل اعتمادتر از فیلمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی است که بعید است حتی یک قسمت آن را بتوان برای خانواده ایرانی تجویز کرد و این موضوع باید همیشه مورد حمایت و تقدیر قرار گیرد.
سخنی با مسئولان رسانه ملی
اگرچه سریال پایتخت 7، با تکیه بر توانمندی های تیم تولید، کمک نوستالژی درونی و تبلیغات جدید رسانه ملی توانست بهتر و بیشتر از سایر سریال های 1404 دیده شود و از مخاطبین رسانه ملی نمره قبولی بگیرد ولی اولاً انتظار از رسانه ملی میتواند بیش از این باشد و شایسته است مسیر رو به رشد پایتخت 1 تا پایتخت 5 را ادامه دهند.
مسئولان رسانه ملی باید توجه داشته باشند سرمایه اصلی در مجموعه پایتخت، مردم شریفی هستند که با تکیه بر ارزش های اصیل ایرانی و اسلامی، این مجموعه را انتخاب کرده و با اعتماد به مسئولان رسانه ملی به آن دل و جان سپردهاند. بنابراین شایسته است به جای غره شدن به اقبال مردمی سریال، به استقبال نقدهای مشفقانه و تعالی بخش منتقدان رفته و آن را موتور اصلاح و تعالی مجموعه پایتخت قرار دهند.
محمد حسین پیشاهنگ