ابهام درباره سرنوشت جوانان در ترکیه؛ ۳ پیرمرد، مقابل ۳ جوان

در زمانی که حزب عدالت و توسعه در سال 2002 میلادی قدرت سیاسی ترکیه را در دست گرفت، این کشور بهعنوان یکی از جوانترین کشورهای منطقه محسوب میشد و در نتیجه در تمام بخشهای صنایع، کشاورزی، خدمات و حوزههای دیگر، دارای منابع انسانی مستعد و فراوان بود، اما حالا و در سال 2025 میلادی، جمعیت ترکیه با سرعت بهسوی پیری پیش میرود، چرا که بهخاطر بحران اقتصادی و ناکارآمدی سیاستهای اجرایی دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه، همزمان با کاهش معنیدار آمار ازدواج، شمار بیکاری و مهاجرت در این کشور بالا رفته است.
یکی از موضوعاتی که کارشناسان اجتماعی و اقتصادی ترکیه را نگران کرده، این است که بخش قابلتوجهی از جوانان این کشور، در زمان حاضر نه در حال کار و فعالیت اقتصادی هستند و نه مشغول به تحصیل.
از هر 3 جوان 1 نفر بلاتکلیف است
طبق دادههای سال 2024 سازمان آمار ترکیه (TÜİK)، از شمار 86 میلیون نفر جمعیت ترکیه، شمار جوانان این کشور 12.8 میلیون و معادل 15 درصد از کل جمعیت است، اما مسئله اینجاست: 22.9 درصد از جوانان ترکیه، نه در حال تحصیل هستند و نه شاغل.
گزارش روزنامه قرار چاپ آنکارا نشان داده است که در سال 2024 میلادی، تعداد جوانان بین 15 تا 24 سال در ترکیه 12.8 میلیون نفر است، این رقم تقریباً معادل 15 درصد از کل جمعیت است،
با این حال، جمعیت جوان در حال کاهش و نرخ باروری در سطح پایینی است، بهگونهای که نسبت جمعیت جوان به کل جمعیت ترکیه از سال 2013 روند نزولی داشته است. طبق پیشبینیهای TÜİK، این نرخ که در سال 2024 میلادی 15 درصد بوده است، در سال 2050 به 9.1 درصد کاهش خواهد یافت.
کاهش نرخ باروری بهویژه در گروه سنی 15 تا 19 سال، از این روند پشتیبانی میکند. بر اساس این گزارش، 11.7 درصد از زنان جوان متأهل هستند، در حالی که این میزان برای مردان جوان تنها 3.3 درصد است، این تفاوت نشان میدهد که زنان جوان بهدلیل مسئولیتها و انتظارات اجتماعی، تمایل دارند زودتر ازدواج کنند.
یکی از نکات سیاسی ـ امنیتی مرتبط با سیاستهای جمعیتی در ترکیه، نسبت کردها و ترکها و نرخ متفاوت باروری در استانهای کردنشین و ترکنشین است، بهدلیل تفاوتهای فرهنگی، این فاصله در حدی است که بسیاری از فعالان سیاسی راست افراطی ترکیه را نگران میکند.
در زمان حاضر، از بین 81 استان ترکیه، بالاترین نرخ جمعیت جوان در رده 1 تا 5 کشور، به استانهای کردنشین حکاری، شرناخ، سیرت، موش و ماردین تعلق دارد.
در حالی که استان کردنشین حکاری با 20.8 درصد، بالاترین نرخ جمعیت جوان را دارد، استان ترکنشین بالیکسیر با 11.8 درصد در قعر جدول است. گزارشهای تحلیلی حاکی از این است که اینترنت نقش تعیینکنندهای در زندگی جوانان ترکیه دارد.
در حالی که میزان استفاده از اینترنت بین جوانان گروه سنی 16 تا 24 سال به 98.5 درصد رسیده است، جوانان از اینترنت بیشتر برای پیامرسانی، رسانههای اجتماعی و تماشای ویدیو استفاده میکنند، اما طبق نظرسنجی رضایت از زندگی TÜİK تنها 51.8 درصد از جوانان ترکیه، خود را شاد تعریف میکنند.
سه پیرمرد در برابر سه جوان
یکی از نکات مهم مرتبط با نقشآفرینی و مشارکت جوانان ترکیه در ساختار سیاسی ترکیه، این است که از زمان قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 میلادی بدین سو، سال به سال میزان حضور جوانان در ساختارهای سیاسی و مسئولیتهای اجرایی کم و کمتر شده است.
پروفسور سلجوق جاندان سایار روانپزشک و تحلیلگر ترکیه در روزنامه بیرگون چاپ آنکارا، در مطلبی با عنوان 6 فرزند جمهوریت، نوشته است: حالا ما در ساختار سیاسی ترکیه، شاهد تقابل و رویارویی سه پیرمرد با سه جوان هستیم، در یک طرف رجب طیب اردوغان، دولت باغچلی و عبدالله اوجالان حضور دارند و در طرف مقابل آنها، اکرم امام اوغلو، اوزگور اوزل و صلاحالدین دمیرتاش. باغچلی فرزند یک زمیندار ترکمن است. او در دانشگاه تحصیل کرده و خط سیاسی ترکگرا و ملیگرا را در پیش گرفته است. اوجالان یک سال از باغچهلی کوچکتر است. او در اورفا و در خانوادهای فقیر به دنیا آمد، در دبیرستان میخواست افسر شود، اما نتوانست در امتحانات قبول شود، سپس در دانشکده علوم سیاسی آنکارا با سوسیالیسم آشنا شد. جوانترین فرد این گروه سهنفره، اردوغان است. او پسر خانواده ماهیگیری است که از دریای سیاه به استانبول مهاجرت کرده است، خانوادهاش ارتباط چندانی با آموزش ملی جمهوری نداشتند. او از کودکی مذهبی بود و در مدرسه امام خطیب درس خواند. او به خشونت پدرش افتخار میکرد و یکی از الگوهای او در جوانی گلبدین حکمتیار بود و از سنین پایین در دلالی خرید و فروش متخصص شد، هر سه نفر آنها آموزش اتحادیه ملی دانشجویان ترکیه (MTTB) را گذراندهاند و به سخنان نجیب فاضل گوش میدادند، هر سه نفر آنها خشونت را بهعنوان روشی در عرصه فردی و سیاسی برگزیدهاند، هر سه از جوهره انقلابی جمهوری یعنی استقلال، سکولاریسم و دموکراسی بسیار دور هستند».
پروفسور جاندان سایار در ادامه درباره سه جوان طرف مقابل مینویسد: «سه نفر دیگر، اکرم امام اوغلو در سال 1971، صلاحالدین دمیرتاش در سال 1973 و اوزگور اوزل در سال 1974 متولد شدند، باز هم یک نفر از منطقه دریای سیاه، یک کُرد و این بار یک کودک اهل دریای اژه از یک خانواده مهاجر تسالونیکی، هر سه بهمعنای واقعی کلمه فرزندان کودتای 12 سپتامبر 1980 بودند، هر سه تحصیلکرده، شهرنشینتر، بافرهنگتر بودند و با شناخت و دیدن جهان بزرگ شده بودند. آنها از علم، توسعه و مدرنیته حمایت میکنند، هنر را میفهمند و میدانند چگونه خوش بگذرانند، روابطی که هر سه نفر آنها با همسرانشان دارند، بر اساس برابری است، اما مسئله اینجاست سه پیرمرد یا سهگانه اول، نمیخواهند قدرت را به سهگانه بعدی واگذار کنند. آنها چنان مصمم هستند که دو نفر از مردان جوان یعنی دمیرتاش و امام اوغلو را زندانی کردهاند و در تلاشند راهی برای زندانی کردن اوزگور اوزل پیدا کنند.»
تحلیلگران ترکیه بر این باورند که شرایط دشوار معیشتی و اقتصادی در ترکیه، رفتارهای تمامیتخواهانه و تبعیضآمیز حزب عدالت و توسعه در استخدام و بهکارگیری افراد نزدیک به حزب در مناصب دولتی و برخی دیدگاههای رانتی، باعث شده است میزان مشارکت جوانان در ساختارهای سیاسی و اجرایی کاسته شود و علاوه بر این، شرایط برای کارآفرینی و استخدام فراهم نیست و در نتیجه تمایل جوانان ترکیه برای مهاجرت به کشورهای دیگر و بهویژه آلمان و دیگر کشورهای اروپایی افزایش یافته است.