۰۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۶
کد خبر: ۷۸۳۴۶۷
یادداشت اختصاصی؛

دین در بحران تبلیغ / نسخه نجات در دنیای پرسرعت امروز

دین در بحران تبلیغ / نسخه نجات در دنیای پرسرعت امروز
در دنیای پرسرعت امروز، نهادهای دینی بدون بهره‌گیری از روش‌های علمی تبلیغ و شناخت دقیق فرهنگ جوامع هدف، با خطر ناکامی مواجه‌اند. جوان‌گرایی و میدان دادن به نسل نو، کلید نجات گفتمان دینی و تمدن‌سازی اسلامی است.

به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، امروزه جهان شاهد تحولات شتابان در عرصه علوم انسانی و ارتباطات است؛ تحولی که توانسته با بهره‌گیری از روش‌ها و تکنیک‌های پیشرفته، تبلیغات را از یک فعالیت ساده و سنتی به یک علم پیچیده و اثربخش تبدیل کند. رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، روان‌شناسی ارتباطات، و حتی فناوری‌های نوینی چون هوش مصنوعی، بستری فراهم کرده‌اند که جریان‌های فکری، فرهنگی و ایدئولوژیک بتوانند با دقت، سرعت و جذابیت بیشتر پیام خود را به مخاطب منتقل کنند و بر ذهن و رفتار او تأثیر بگذارند.

در چنین شرایطی، عرصه تبلیغ و ترویج دین نیز نمی‌تواند از این تحولات غفلت کند. اگر جریان‌های غیردینی و بعضاً ضد ارزشی با استفاده از همین ابزارهای علمی و فنی توانسته‌اند ذهن نسل جوان را نشانه بگیرند و گفتمان‌های جدید بسازند، نهادهای دینی بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازنگری در روش‌های تبلیغی خود هستند. ورود هوشمندانه و فعال نهاد دینی به این عرصه، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی است؛ ضرورتی برای حفظ هویت دینی، پاسخ‌گویی به نیازهای نسل جدید، و پیشبرد گفتمان تمدن‌ساز اسلام در دنیای پررقابت امروز.

حال در این راستا یکی از الزامات اساسی و ضروری، شناخت دقیق فرهنگ اجتماعی و دینی جوامع مختلف است. این شناخت، پایه و اساس هر فعالیت مؤثر در حوزه تبلیغ، آموزش و تعامل بین‌فرهنگی محسوب می‌شود، چرا که بدون درک واقعی از ارزش‌ها، باورها، عادات و نگرش‌های فرهنگی و دینی مردم، هر تلاش تبلیغی ممکن است ناکام بماند یا حتی نتایج معکوس به دنبال داشته باشد.

چرا که فقط با رصد و تحلیل اطلاعات فرهنگی و اجتماعی جوامع مختلف است که می‌توان اقدامات متنوع و اثرگذاری را طراحی کرد؛ از جمله:

  • برنامه‌های فرهنگی در کشورهای دیگر که با در نظر گرفتن ظرفیت‌ها و نیازهای جامعه هدف، فرهنگ دینی و ارزش‌های اخلاقی را ترویج کند.

  • پیوند و گفت‌وگوی دینی میان ادیان مختلف، به گونه‌ای که احترام به باورهای دیگران حفظ شود و زمینه تفاهم و همکاری فراهم گردد.

  • استفاده هدفمند از ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغی برای معرفی دین و آموزه‌های معنوی به نسل‌های جوان، بدون تحمیل یا برخورد سطحی با فرهنگ محلی.

بنابراین، موفقیت هر برنامه تبلیغی و فرهنگی، پیش از هر چیز وابسته به درک عمیق و علمی از فرهنگ و جامعه مخاطب است. این درک، علاوه بر افزایش اثربخشی، امکان طراحی راهبردهای بلندمدت و خلاقانه را فراهم می‌آورد و نهادهای دینی را قادر می‌سازد تا حضور مؤثر و هوشمندانه‌ای در عرصه‌های فرهنگی و بین‌المللی داشته باشند.

متأسفانه هنوز برخی از اهمیت علمی و روش‌مند ورود نهادهای دینی به عرصه تبلیغ و فرهنگ‌سازی غافل‌اند و به این توجه ندارد که هرگونه فعالیت تبلیغی بدون درک عمیق از فرهنگ و باورهای اجتماعی و دینی جوامع هدف، نه تنها کارآمد نخواهد بود، بلکه ممکن است پیام را معکوس منتقل کند و اثرات منفی به دنبال داشته باشد.

با این حال، برخی افراد و نهادها، به دلیل نبود آگاهی کافی، بر پایه پیش‌فرض‌ها و تجربیات ذهنی خود، ارزیابی‌های نادرستی از نگاه‌های تازه جوانان ارائه می‌دهند. این نوع پیش‌داوری‌ها، راه را بر استفاده بهینه از توان و نوآوری نسل جوان سد می‌کند و مانع از تحقق اهداف بلندمدت دینی و تمدن‌ساز می‌شود.

این در حالی است که در طول سال‌های اخیر، رهبر انقلاب اسلامی بارها بر ضرورت جوان‌گرایی و تزریق نیروهای جوان، مؤمن و انقلابی به بدنه مدیریتی کشور تأکید کرده‌اند و این تأکید نه یک توصیه احساسی، بلکه یک راهبرد بنیادین برای مقابله با رخوت مدیریتی، تکرار‌پذیری‌های بی‌ثمر و پیشبرد تمدن اسلامی است.

اما باید این را دانست که تحقق این راهبرد تنها به ورود چهره‌های جوان به سیستم مدیریتی محدود نمی‌شود؛ آنچه محور اصلی جوان‌گرایی است، نگاه جوانانه و روحیه‌ای است که با خلاقیت، انگیزه، جسارت در تصمیم‌گیری و تلاش خستگی‌ناپذیر همراه باشد. همان‌طور که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به جوانان بیان کرده‌اند:

«شما جوانان باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیت دهید، از تجربه‌ها و عبرت‌های گذشته بهره گیرید، نگاه انقلابی و عمل جهادی را به کار بندید...»

تجربه نشان می‌دهد که جوان‌گرایی صوری و محدود به سن و شناسنامه، نه‌تنها تحولی ایجاد نمی‌کند، بلکه ممکن است نیروی تازه‌نفس را به بخش دیگری از همان ساختار فرسوده و محافظه‌کار تبدیل کند. بسیاری از مدیران باسابقه، بدون درک صحیح از روحیه و نگاه جوان، با محدودیت، کنترل و بی‌اعتمادی، فرصت خلاقیت و نقش‌آفرینی نسل جدید را از بین می‌برند؛ نتیجه این وضعیت، مرگ انگیزه و تبدیل جوان و به تبع نهاد انقلابی به نیرویی خنثی و بی‌اثر است.

در نهایت می‌توان گفت: تحقق اهداف دینی، فرهنگی و تمدن‌ساز در جهان معاصر، مستلزم همگرایی دو عامل اساسی است:

نخست، شناخت علمی و دقیق فرهنگ و باورهای جوامع هدف که پایه و اساس هر اقدام تبلیغی و فرهنگی مؤثر است و بدون آن، حتی بهترین نیت‌ها نیز ممکن است ناکام بماند یا اثر معکوس داشته باشد.

دوم، تکیه بر روحیه و نگاه جوانانه در مدیریت و نقش‌آفرینی نسل جدید، که با خلاقیت، انگیزه، جسارت و تلاش مستمر همراه باشد، و تنها در فضایی فراهم می‌شود که پیش‌داوری‌ها و محدودیت‌های غیرعلمی حذف شده باشد.

بنابراین، نهادهای دینی و فرهنگی برای حضور مؤثر در عرصه‌های گفتمان فرهنگی و دینی، باید همزمان روش‌های علمی تبلیغ و شناخت جامعه هدف را به کار گیرند و میدان عمل را برای نسل جوان فراهم کنند. در این ترکیب است که جوانان می‌توانند با نوآوری و شجاعت، مسیر تمدن‌سازی اسلامی را پیش ببرند و نهادهای دینی نیز اهداف بلندمدت خود را به شکلی اثربخش محقق کنند.

گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا
ارسال نظرات