دکتر عباسیمهر:
جنگ دوازده روزه به صحنه اقتدار جمهوری اسلامی تبدیل شد

دکتر عباسیمهر در نشست «تحلیل راهبردی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه» به بررسی ابعاد نظامی، رسانهای و سیاسی جنگ اخیر جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی پرداخت.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، نشست تخصصی تحلیل راهبردی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با سخنرانی دکتر عباسیمهر، مدیر امور سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، روز سهشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳ در سالن امام رضا علیهالسلام دانشگاه معارف اسلامی برگزار شد.
دکتر عباسیمهر در این نشست با بیان مقدمهای درباره اهمیت بررسی شرایط کنونی کشور، سخنان خود را در سه محور اصلی تحلیل وضعیت کنونی کشور و فضای پیرامونی، بررسی ابعاد جنگ دوازدهروزه و طراحی دشمن و چشمانداز آینده و ضرورت آمادگی داخلی ارائه کرد.
وی با تأکید بر لزوم شناخت دقیق از شرایط اجتماعی و سیاسی کشور، به طراحیهای صورتگرفته از سوی دشمنان جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: سال ۱۴۰۴ طبق پیشبینیهای صورتگرفته، سالی متفاوت از سالهای گذشته خواهد بود. مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی دستبهدست هم داده تا این سال را به سالی راهبردی تبدیل کند.
دکتر عباسیمهر به اسناد و اطلاعاتی که از سوی سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، بهویژه سازمانهای اطلاعاتی فرانسه و انگلیس منتشر شده اشاره کرد و افزود: دشمنان نظام درصدد بهرهگیری از نارضایتیهای معیشتی و اجتماعی برای ایجاد اغتشاش و ناامنی هستند. از مهمترین محورهای این طراحی میتوان به ترور، خرابکاری، نفوذ نظامی، ایجاد اعتصابات گسترده و عملیات روانی اشاره کرد.
وی تصریح کرد: طراحیهایی نظیر ترور سردار حاجیزاده در فروردینماه، اغتشاشات کامیونداران، حمله به زیرساختهای حیاتی مانند نیروگاهها و بنادر، و همچنین اعتصابات زنجیرهای در بخشهای اقتصادی، همه در چارچوب یک دکترین تهاجمی هماهنگ تعریف شدهاند.
مدیر سیاسی نهاد نمایندگی رهبری با اشاره به مانورهای نظامی سپاه و ارتش در مناطق شرقی کشور از جمله سراوان و چابهار، تأکید کرد: این تحرکات در پاسخ به خطر نفوذ نظامی و احتمال اشغال نقاطی از مرزهای شرقی و غربی صورت گرفت.
وی با ذکر برخی از اقدامات پیشگیرانه دولت از جمله افزایش حقوق کارگران، توزیع بستههای حمایتی برای دهکهای پایین، و برداشت از صندوق ذخیره ارزی، گفت: این اقدامات در پاسخ به وضعیت بحرانی ناشی از همان طراحی دشمن و برای حفظ انسجام اجتماعی کشور اتخاذ شده است.
دکتر عباسیمهر خاطرنشان کرد: دو سناریوی اصلی در سیاست دشمن علیه جمهوری اسلامی در دستور کار است؛ یکی جنگ شناختی و اجتماعی از درون، و دیگری حمله نظامی از بیرون. در این میان رژیم صهیونیستی با آمادگی کامل برای تهاجم و ایالات متحده با احتمال مداخله کمتر، در حال بررسی تحرکات هستند. اما آنچه حیاتی است، هوشیاری، وحدت و آمادگی جبهه داخلی برای مواجهه با چنین چالشهایی است.

پیشبینی درگیری با رژیم صهیونیستی؛ مسئلهای غافلگیرکننده نبود
وی در ابتدای سخنان خود تأکید کرد که مسئله درگیری با رژیم صهیونیستی، مدتها پیش در جلسات راهبردی نهادهای ذیربط پیشبینی شده بود و جمهوری اسلامی، خود را برای مواجههای نظامی آماده کرده بود؛ در گزارشها و تحلیلهای ارائهشده به سطوح تصمیمگیری، برآورد شده بود که احتمال درگیری در سال ۱۴۰۴، بسیار بالاست؛ بهویژه با توجه به شواهد اطلاعاتی منتشر شده.
دکتر عباسیمهر ادامه داد: این برآوردها شامل سناریوهایی نظیر اعتصابهای سراسری، حملات تروریستی، نفوذ نظامی در مرزهای شرقی و غربی، و نهایتاً وقوع جنگ نظامی بود که برخی از این موارد پیش از شروع جنگ نیز محقق شد.
وی با اشاره به نامگذاری عملیات نظامی رژیم صهیونیستی به طلوع شیران اظهار داشت: دو روز پیش از آغاز حمله، بنیامین نتانیاهو با حضور در بیتالمقدس، دعایی از تورات را در شکاف دیوار ندبه قرار داد که مضمون آن حاکی از برخاستن قومی مانند شیر برای شکار و خونریزی بود. همین مضمون ایدئولوژیک در نامگذاری عملیات و ادبیات بیانیههای رسمی رژیم نمود یافت.
دکتر عباسیمهر با اشاره به این نکته که نتانیاهو هدف این عملیات را در سه محور اعلام کرده بود: نابودی صنعت هستهای ایران، تضعیف توان دفاعی و فرماندهی نظامی کشور، و تحریک جامعه برای شورش و فروپاشی از درون افزود": تأکید بر کلیدواژه تسلیم در اظهارات رسمی نخستوزیر اسرائیل و رئیسجمهور آمریکا، نشان میدهد این عملیات فراتر از حملهای نظامی، با طراحی روانی و اجتماعی دقیق همراه بوده است.
این تحلیلگر با رد ادعای غافلگیر شدن جمهوری اسلامی، تصریح کرد: آرایش نظامی دفاعی ایران در جبهه غربی کشور، متناسب با آرایش تهاجمی رژیم صهیونیستی بوده است. دکترین دفاع موزاییکی، برد موشکها، آمادگی گروههای مقاومت در منطقه، و اقدامات دفاعی چند سال اخیر، همگی نشاندهنده آمادگی کشور برای چنین درگیریای بودهاند.
وی با این حال به دو چالش اصلی نیز در آغاز این جنگ اشاره کرد و گفت: نخست، اصل غافلگیری که در الفبای نظامی به مهاجم تعلق دارد، و دوم، وجود شبکههای نفوذ در ساختارهای تصمیمسازی و نظامی، که نقش کلیدی در موفقیت مرحله نخست عملیات رژیم ایفا کرد.
مزیتهای راهبردی رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر
در بخش دیگری از سخنانش، دکتر عباسیمهر به تشریح نقاط قوت نظامی رژیم صهیونیستی پرداخت و تأکید کرد: این رژیم علی رغم وسعت اندک جغرافیایی، بهواسطه حمایتهای ایالات متحده، صاحب پیشرفتهترین سامانههای هوایی و پدافندی در سطح جهان است چرا که رژیم صهیونیستی با در اختیار داشتن بیش از ۶۰۰ هواپیمای جنگی، ۱۲ پایگاه هوایی، و سیستمهای پدافندی، چون گنبد آهنین، فلاخن داوود، آرو۳، و پاتریوت، در کنار پشتیبانی مالی بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار از سوی آمریکا، به یکی از قدرتهای برتر هوایی و پدافندی جهان تبدیل شده است.
به گفته وی، یکی از ارکان اصلی رژیم در جنگ اخیر، سازمان موساد بود. موساد با نفوذ در ساختارهای داخلی، طراحی عملیات روانی، و هک سامانههای نظامی و اطلاعاتی کشور، در روز اول جنگ سنگینترین ضربه را وارد کرد.
این تحلیلگر همچنین از احتمال حضور عوامل وابسته به گروههایی نظیر منافقین در شبکههای نفوذ موساد در داخل کشور خبر داد و تأکید کرد: باید بررسی شود که چه جریانهایی از درون، همراستا با منافع رژیم صهیونیستی عمل کردهاند.
نقشه کلان رژیم صهیونیستی علیه ایران چگونه فعال شد؟
دکتر عباسیمهر با اشاره به تشدید حملات هوایی، سایبری و تروریستی در هفتههای اخیر، تأکید کرد: تحولات اخیر منطقه، بیانگر آغاز مرحلهای تازه از یک جنگ ترکیبی چندلایه علیه جمهوری اسلامی ایران است؛ جنگی که نهتنها زیرساختهای نظامی بلکه بنیانهای سیاسی، دفاعی و اقتصادی کشور را نیز هدف قرار داده است.
وی با تشریح روند این جنگ، اظهار داشت: از ترور دانشمندان هستهای و فرماندهان ارشد سپاه گرفته تا حملات سایبری و خرابکاری در نیروگاهها و پالایشگاهها، نشاندهنده برنامهریزی دقیق دشمن در اجرای یک نقشه کلان است.
مدیر امور سیاسی نهاد در بخش دیگری از سخنان خود به نقش رسانهها و عوامل نفوذی اشاره کرد و گفت: حضور چهرههایی مانند رضا پهلوی در سرزمینهای اشغالی و تلاش او برای تعامل با رژیم صهیونیستی، به همراه عملکرد شبکههایی مانند ایران اینترنشنال، گویای همافزایی جریان برانداز داخلی با دشمن خارجی است.
دکتر عباسیمهر در ادامه به اسناد افشا شده در آژانس بینالمللی انرژی اتمی پرداخت و اظهار کرد: افشای اسناد داخلی آژانس، درست پیش از آغاز عملیات پهپادی و موشکی دشمن، نشان میدهد که گزارشهای آژانس به ابزاری در خدمت موساد تبدیل شده است؛ موضوعی که نقش نشست حکام در شعلهور شدن این حملات را پررنگتر میکند.
وی با هشدار درباره تحرکات برخی همسایگان، گفت: جمهوری آذربایجان، ترکیه و برخی پایگاههای منطقهای ناتو، در قالبی غیرمستقیم، نقش تسهیلگر را در این نبرد ایفا کردند. بهویژه پایگاه اینشرلی در ترکیه که ظن بهرهبرداری رژیم صهیونیستی از آن تقویت شده است.
دکتر عباسیمهر در بخش دیگری از این تحلیل، به روزنگار جنگ پرداخت و خاطرنشان کرد: از همان شب نخست، حملات سازمانیافته دشمن علیه مراکز حیاتی آغاز شد؛ از پارچین و نطنز گرفته تا پالایشگاه تبریز، انبار نفت تهران، و مراکز رسانهای و نظامی.
وی همچنین افزود: در روزهای بعد، سامانههای ارزی، شبکه توزیع نان، بانکها، صرافیهای رمزارز، بیمارستانها و مراکز تولیدی کشور نیز مورد حمله قرار گرفتند. گروه هکری موسوم به "گنجشک درنده" با منشأی در سرزمینهای اشغالی و اسکاندیناوی، یکی از عوامل اصلی این عملیات سایبری بود.
به گفته او، حملات مستقیم به تأسیسات هستهای، از جمله فردو، کرج، نطنز و UCF اصفهان با مشارکت بمبافکنهای B-2 آمریکا و موشکهای کروز از دریای عمان انجام شد و این نخستینبار بود که ایالات متحده بهطور رسمی دخالت نظامی در عملیات علیه ایران را پذیرفت.
دکتر عباسیمهر با اشاره به شهادت فرماندهان و اعضای اطلاعات سپاه، تصریح کرد: دشمن در تلاش بود با هدفگیری پلیس امنیت، دانشگاه امام حسین و مراکز الیاف موشکی، توان بازدارندگی جمهوری اسلامی را بهطور کامل فلج کند.
حملات رژیم صهیونیستی به ایران
به گفته وی، در روز دوم جنگ، مهمترین حمله به تأسیسات هستهای فردو صورت گرفت که بازتاب گستردهای در رسانههای بینالمللی داشت. روز یازدهم یکی از پرهجومترین روزهای جنگ بود؛ حملات گستردهای به استانهای البرز، تهران، گیلان، مرکزی و قم انجام گرفت. از جمله مهمترین نقاط هدف قرار گرفته میتوان به گیلان، سپاه کرج، قرارگاه ثارالله تهران، سپاه سیدالشهدا (ع) در شهر ری، شرق تهران، ستاد فرماندهی فرجه و زندان اوین اشاره کرد. این حملات عمدتاً با هواپیماهای جنگی و بمبارانهای هوایی انجام شد و خبری از حملات پهپادی در آن روز نبود. در روز دوازدهم نیز حملهای به آستانه اشرفیه صورت گرفت که منجر به شهادت شهید صدیق صابر و خانوادهاش شد. همچنین حمله به سایت راداری بابل انجام شد. این روز در عمل پایان یکجانبه مرحله اول جنگ را رقم زد.
آمار شهدا و تحلیل نقشههای جنگی
وی در بخشی از گزارش خود، به نقشه جغرافیایی تراکم شهدای ایرانی در این نبرد اشاره کرد و گفت: آمار رسمی شهدا از ۹۳۵ نفر در روزهای ابتدایی به ۱۰۶۰ نفر رسیده و احتمال افزایش آن نیز وجود دارد. تهران بیشترین تعداد شهید را داشته و هدف بیشترین حملات قرار گرفته است. کوچکترین شهید این جنگ رایان قاسمیان، کودک دو ماهه، و مسنترین شهید محمدیوسف شهرامپور، ۸۴ ساله، معرفی شدند. همچنین بیشترین شهدای یک خانواده مربوط به خانواده شهید صدیق صابر بود که ۱۲ نفر از اعضای آن یکجا به شهادت رسیدند.
ضعف رسانهای در ثبت تقویم جنگ
مدیر امور سیاسی نهاد تأکید کرد که هیچ نهاد رسمیای تاکنون تقویم دقیق جنگ دوازدهروزه را تهیه نکرده و هشدار داد که بسیاری از وقایع مهم این جنگ ممکن است به مرور زمان و در شلوغی تحولات رسانهای به فراموشی سپرده شود.
واکنش رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل
به گفته دکتر عباسیمهر، در بخش پایانی جنگ، هرتزی هالوی (رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی) در مصاحبهای رسمی اعلام کرد: ما در پایان یک مرحله مهم قرار داریم، اما نبرد با ایران هنوز به پایان نرسیده است. ما وارد مرحله جدیدی شدهایم که بر پایه دستاوردهای مرحله کنونی استوار است. این اظهارات بهوضوح نشاندهنده راهبردی بودن نگاه رژیم صهیونیستی به این نبرد و برنامهریزی برای مراحل بعدی در درگیری با ایران است.
وی افزود: او همچنین اعتراف کرد: پروژه هستهای ایران را تنها چند سال عقب راندیم، نه نابود کردیم. همینطور پروژه موشکی ایران نیز متوقف نشد. این اعترافات از سوی بالاترین مقام نظامی اسرائیل بیانگر ناکامی تلآویو در دستیابی به اهداف اصلی نظامی خود بود.
واکنش ایران و راهبرد مقابله
مدیر امور سیاسی نهاد ضمن تأکید بر دفاع مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران در طول دوازده روز جنگ، اظهار داشت: یکی از بیسابقهترین حملات یک کشور دیگر به رژیم صهیونیستی صورت گرفت. جمهوری اسلامی ایران در این دوازده روز واقعاً سنگتمام گذاشت.
به گفته وی، ایران از شمالیترین تا جنوبیترین مناطق رژیم صهیونیستی را هدف حملات موشکی، پهپادی و هکری قرار داد. همچنین به نقل از منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، بهطور میانگین روزانه ده تا یازده نفر بهاتهام ارتباط با ایران در سرزمینهای اشغالی بازداشت شدند.
دکتر عباسیمهر در ادامه افزود: در حوزه نیروی هوایی، ما قدرت رقابت با رژیم را نداریم، اما دکترین نظامی خود را تغییر دادهایم و اکنون جزو پنج قدرت برتر موشکی جهان هستیم. بر اساس برآورد رسانههای غربی، از جمله فاکسنیوز، ایران بین ۷هزار تا ۳۰هزار موشک در اختیار دارد.
این تحلیلگر افزود که برخی از سیلوها و شهرهای موشکی ایران عملاً در این جنگ به کار گرفته نشدند و این مسأله، نشاندهنده محدودسازی هدف عملیات از سوی ایران است.
نقش پهپادها و تحقیر تکنولوژی غرب
وی با اشاره به ناکارآمدی پهپادهای آمریکایی گفت: وقتی ترامپ به امارات رفت، از شرکتهای آمریکایی انتقاد کرد که تعهدات میلیاردیشان به درد نمیخورد و گفت از ایرانیها یاد بگیرید که چطور با ۱۰هزار یا ۱۵هزار دلار پهپادی میسازند که دقیق به هدف میخورد. این سخنان بازتاب رسانهای گستردهای نیز در داخل ایران پیدا کرد و به عنوان سندی از موفقیت دکترین پهپادی جمهوری اسلامی مورد اشاره قرار گرفت.

تحلیل فرماندهی و پاسخ جمهوری اسلامی ایران در جنگ دوازدهروزه
مدیر امور سیاسی نهاد تصریح کرد: در روز نخست جنگ، دشمن عملیات خود را آغاز کرد. بلافاصله رهبر معظم انقلاب اسلامی پیامی راهبردی صادر کردند و در فاصلهای بسیار کوتاه، فرماندهان تعیین شدند. ما اجازه ندادیم حتی یک روز از شروع حمله دشمن بگذرد و در کمتر از ۲۴ ساعت، نخستین حمله موشکی ایران انجام شد.
دکتر عباسیمهر ادامه داد: کارشناسان داخلی و حتی تحلیلگران جریانهای مختلف سیاسی بر این نکته اذعان دارند که نقطه برتری ایران در این جنگ، شخص رهبر انقلاب بود. اگر رهبری ایشان نبود، اوضاع بهشکل دیگری رقم میخورد.
وی اظهار داشت: مهندسی دقیقی در این جنگ صورت گرفت. در حالی که دشمن به صورت نامشروع و بدون تفکیک اهداف نظامی و غیرنظامی حمله میکرد، ما مبتنی بر فقه و اصول اسلامی و با نظارت فقیه جامعالشرایط، جنگ را مدیریت کردیم.
مدیر امور سیاسی نهاد با اشاره به پیام اولیه رهبر انقلاب خاطرنشان کرد: ایشان در پیام خود تصریح کردند که با تجاوز دشمن مقابله خواهد شد و نیروهای مسلح ضرباتی کوبنده به دشمن خبیث وارد خواهند کرد. این وعده با همراهی ملت ایران و در سایه امداد الهی تحقق یافت.
وی افزود: یکی از نکات مهم این جنگ، اداره همزمان کشور و مقابله نظامی بود. دشمن امیدوار بود که جمهوری اسلامی در جریان جنگ دچار ناترازی و مشکلات معیشتی شود، اما این اتفاق نیفتاد.
دکتر عباسیمهر ادامه داد: بسیج عمومی و وحدت ملی از دیگر ویژگیهای این دوره بود. ما شاهد بالاترین سطح انسجام اجتماعی در چند دهه اخیر بودیم. حتی برخی چهرههای سلطنتطلب نیز در کنار مردم ایران قرار گرفتند. در این دوره، محبوبیت نیروهای مسلح و بهویژه بسیج بهشکل بیسابقهای افزایش یافت.
مدیر امور سیاسی نهاد خاطرنشان کرد: نماز جمعه تهران در این ایام، با مشارکت گسترده مردم با تیپها و گرایشهای متنوع برگزار شد و نمادی از مردمیشدن جنگ بود.
وی با اشاره به حملات موشکی جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: در همان شب اول، وزارت جنگ رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت. این موضوع ابتدا سانسور شد، اما پس از چند روز، رسانههای رژیم به آن اذعان کردند و در روز دوم، مجدداً مقر وزارت جنگ در تلآویو و منطقه ریشون لتسیون هدف قرار گرفتند. این مناطق اگرچه پیش از حمله تخلیه شده بودند، اما از جمله محلهای سکونت خلبانان، فرماندهان و مسئولان رژیم به شمار میرفتند.
دکتر عباسیمهر ادامه داد: با اشاره به حمله به پایگاههای حیفا، بندر ایلات، موسسه وایزمن، و پایگاه هوایی راموت داوید تصریح کرد: یکی از ضربات راهبردی ایران، هدف قرار دادن مؤسسه وایزمن بود که از مراکز مهم علمی، دفاعی و فناورانه رژیم به شمار میرود. در این مرحله، رژیم صهیونیستی با موشکهایی روبهرو شد که نسبت به وعده صادق یک و دو، از نظر قدرت تخریب و نوع سرجنگی، پیشرفت قابلتوجهی داشتند.
وی بیان داشت: موسسه وایزمن که توسط وایزمن – نخستین رئیسجمهور رژیم – تأسیس شده، مرکزی است برای فعالیتهای راهبردی در حوزههایی، چون فیزیک، شیمی، دفاعی، بیولوژیک و فضایی. حمله به این مرکز، خساراتی بالغ بر یک تا سه و نیم میلیارد شِکِل به رژیم وارد کرد و پاسخ حوزه فناوری جمهوری اسلامی به ترور دانشمندان و حمله به مراکز تحقیقاتی ما، دقیقاً در حمله به وایزمن متبلور شد.
این تحلیلگر در ادامه با اشاره به حملات روز چهارم گفت: در این روز، اهدافی همچون صدا و سیمای رژیم، صنایع نظامی رافائل، یک کنیسه در منطقه لخیش، نیروگاه حیفا و سامانه پدافندی آرو-۳ مورد هدف قرار گرفتند.
نقش سحر امامی، سامانههای پدافندی و دکترین دفاعی ایران
مدیر امور سیاسی نهاد تصریح کرد: یکی از بزرگترین اشتباهات رژیم، حمله به سازمان صدا و سیمای ایران بود که به اذعان کارشناسان علوم شناختی، آثار روانی این اقدام، بسیار سنگینتر از آن چیزی بود که دشمن تصور میکرد. هزاران حمله موشکی ایران، اگرچه از منظر نظامی بینظیر بود، اما آنچه انسجام داخلی و فضای روانی علیه رژیم صهیونیستی را شکل داد، بهویژه کار شجاعانه و تاریخی خانم سحر امامی بود.
وی افزود: ارزش این اقدام بهحدی بالا بود که رهبر معظم انقلاب، در ابتدای پیام دومشان در میانه جنگ، از ایشان نام بردند و تقدیر کردند؛ این امر نشان میدهد که در اوج بحران، چهچیز برای فرمانده کل قوا اهمیت راهبردی دارد.
مدیر امور سیاسی نهاد ادامه داد: متأسفانه برخی رفقای ما در رسانه ملی، با کلیشهسازیهای تکراری، نقش این قهرمان ملی را تقلیل دادند. در حالیکه اگر چنین شخصیتی در آمریکا این اقدام را انجام داده بود، هالیوود تمام ظرفیتهای خود را برای ساختن یک اسطوره تاریخی بسیج میکرد. اما ما حتی در آگهیهای بازرگانی هم با تکرار بیاثر، شخصیت را مصرف کردیم این در حالی ست که اگر رسانه ملی کشور دیگری بود، به خاطر این صحنه تاریخی در میدان رسانهای، بلافاصله فیلم، مستند، نمایش، آثار دراماتیک و حقوقی تولید میکرد. زیرا زدن رسانه ملی یک کشور، جرم مشهود در حقوق بینالملل است.
دکتر عباسیمهر با اشاره به مقررات بینالمللی، بیان داشت: زدن مستقیم رسانه، بهویژه در شرایطی که طرف مقابل گروه متخاصم رسمی نیست، مصداق روشن تجاوز و جرم جنگی است. این موضوع هم از حیث حقوقی و هم روانشناسی اجتماعی قابل بررسی عمیق است. صحنهای که خانم سحر امامی با دوربین زنده نگاه میدارد، دقیقاً نماد ایستادگی رسانهای ملت ایران است.
وی افزود: ما در قهرمانسازی ملی، بهویژه برای نسل دخترانمان، دچار بحران جدی هستیم. این جنگ یک فرصت تاریخی است و شخصیتهایی، چون سحر امامی باید در سطح ملی بازتعریف شوند.
مدیر امور سیاسی نهاد در ادامه با اشاره به حمله به مجموعه رافائل اظهار داشت: صنایع رافائل، سازنده سامانه گنبد آهنین است. ما آن را زدیم، اما در رسانهمان چقدر به آن پرداخت شد؟ اگر از بسیاری بپرسید که آیا ما رافائل را زدیم، اطلاعی ندارند. در حالیکه این مجموعه ستون فقرات دفاعی اسرائیل است.
وی خاطرنشان کرد: صحنه حمله به سامانه آرو۳ نیز بسیار دیدنی بود. از فیلمهای پخششده در شبکه الجزیره و منابع دیگر، میتوان دریافت که چگونه سامانههای پدافندی ابتدا فعال شده، اما موشکهای پدافندی به مناطق شهری اصابت کرده و در نهایت موشک ایرانی دقیقاً سامانه آرو۳ را منهدم میکند.
این تحلیلگر افزود: سامانه آرو، پروژه مشترک وزارت جنگ اسرائیل و ناسا است. هر موشک پدافندی آن حدود ۸۰ میلیون دلار ارزش دارد. در کنار آن، سامانه گنبد آهنین هم هک شد و برخی موشکها به اشتباه به مناطق غیرهدف اصابت کردند. این جنگ، جنگ تقابل فناوریهای گرانقیمت آمریکایی ـ اسرائیلی با پهپادهایی بود که با قطعات یخچال و ماشین لباسشویی ساخته شدهاند. اما نتیجه چه شد؟
وی تأکید کرد: در روز پنجم، مرکز طراحی عملیات تروریستی موساد در واحد اطلاعات نظامی آمان هدف قرار گرفت. این حمله از آن جهت مهم بود که اسرائیل همواره حملات به مراکز نظامی خود را سانسور میکند. اما اینبار، بخشی از شواهد لو رفت.
مدیر امور سیاسی نهاد با اشاره به پیام دوم رهبر انقلاب در روز ششم جنگ، اظهار داشت: این پیام، دکترین دفاعی جمهوری اسلامی را بهصورت علنی اعلام کرد. اینکه ما در برابر جنگ تحمیلی میایستیم، اما در برابر صلح تحمیلی نیز کوتاه نمیآییم. واژههای کلیدی این پیام – مانند مجازات متجاوز، عدم تسلیم، مشروعیت دفاع، و مقابله با تعرض – همگی دارای پشتوانه حقوقی در منشور ملل متحد و کنوانسیونهای ژنو هستند.

وی ادامه داد: در روز هفتم، با پهپادهای ارتش، منطقه جولان اشغالی هدف قرار گرفت. در همان روز، بورس تلآویو، تأسیسات وزارت جنگ، مرکز ارتباطات ارتش و پارک علم و فناوری بئرالسبع (که شعبه رسمی شرکت مایکروسافت نیز در آن مستقر بود) بهشدت هدف قرار گرفتند.
این تحلیلگر تأکید کرد: ما با هوشمندی، پس از آنکه اسرائیل اعلام کرد زندگی به حالت عادی بازمیگردد، دقیقاً مراکز تجاری و بورسی را هدف قرار دادیم تا مجدد امنیت روانی دشمن مختل شود. پیام روشن جمهوری اسلامی این بود که بازدارندگی صرفاً با اعلام نیست؛ باید در میدان ثابت شود.
وی افزود: بئرالسبع در نقب، منطقهای استراتژیک برای صهیونیستهاست. نهفقط بهخاطر تقدس دینی آن، بلکه، چون تمام زیرساختهای هستهای، بیولوژیک، هوافضا و آزمایشگاهیشان در آنجا قرار دارد؛ از جمله دیمونا، فرودگاههای رامون و نباتیم، دفاتر شرکتهای آمریکایی مانند مایکروسافت، اینتل، IBM و…
مدیر امور سیاسی نهاد تصریح کرد: خود بیل گیتس در مصاحبهای اذعان کرده بود که علیه ایران، اقداماتی انجام دادهایم که حتی علیه چین و روسیه انجام ندادیم؛ بنابراین حمله ایران به شعبه مایکروسافت، یک واکنش دقیق به جنگ ترکیبی علیه زیرساختهای فناوری کشور بود.
وی اظهار داشت: در روز هشتم، وزارت کشور رژیم در حیفا، شهر اشغالی عسقلان و سامانه راداری مستقر در جولان با پهپادهای آرش هدف قرار گرفتند. اینها نهفقط حملات نظامی بلکه پیامهایی راهبردی بودند. جمهوری اسلامی نشان داد که در مواجهه با تجاوز، از همه ظرفیتهای خود – از فقه و حقوق گرفته تا فناوری، رسانه و مردم – استفاده خواهد کرد و ایستادگی، اصلِ غیرقابلچانهزنی ملت ایران است.
از حمله به مراکز کلیدی اسرائیل تا پاسخ متوازن به تجاوز آمریکا
مدیر امور سیاسی نهاد در ادامه افزود: در روز دهم، بندر حیفا هدف حمله قرار گرفت. این حمله نهتنها یک ضربه اقتصادی و تجاری به رژیم اشغالگر وارد کرد، بلکه حمله به منطقه مسکونی-نظامی رامات آویو در تلآویو نیز بیانگر توان ایران در عبور از پدافند دشمن بود. بهویژه آنکه مناطق مورد حمله، از مراکز مهم تجارت و زیرساختی رژیم محسوب میشوند.
به گفته این تحلیلگر، در روز یازدهم، نیروگاه برق اشدود مورد اصابت قرار گرفت که منجر به قطع دو ساعته برق در مناطق مسکونی اطراف شد. همچنین پایگاه هوایی آمریکا در منطقه العُدید در قطر نیز هدف موشکهای ایرانی قرار گرفت. این اقدام، در واکنش به حمله آمریکاییها به تاسیسات هستهای ایران انجام شد.
وی تأکید کرد: پاسخ جمهوری اسلامی، دقیق، دردآور و متناسب بود. پیام ما روشن بود: هر حملهای، با پاسخ درخور مواجه خواهد شد.
دکتر عباسیمهر در ادامه گفت: آنچه در این عملیاتها قابل توجه است، دقت هدفگیری و اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی بر ساختار امنیتی و زیرساختی دشمن است. برخی گزارشها حاکی از آن است که حتی برچسبهای مغناطیسی راهنما برای هدایت دقیق موشکها روی اهداف نصب شده بود. این امر نشان از نفوذ عمیق اطلاعاتی و تسلط بر جزئیات نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی دارد.
مدیر امور سیاسی نهاد ادامه داد: در روز دوازدهم، بار دیگر تلآویو و شهر حیفا هدف قرار گرفتند. حمله به منطقه بی ال (Be’er Ya’akov) در تلآویو تنها یک دقیقه پیش از انتشار خبر آتشبس صورت گرفت. به گفته منابع، این حمله از شهر خمین انجام شد و بهطور دقیق در مرکز حیفا اصابت کرد.
وی تصریح کرد: پیام سیاسی و نظامی این حمله روشن بود. ایران آماده است در صورت لزوم جبهه دوم را نیز فعال کند. این حمله، صرفاً پاسخ به تجاوز نبود، بلکه نمایش قدرت و پیام بازدارندهای برای قدرتهای جهانی بهویژه آمریکا بود. در همین رابطه، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، در اظهاراتی صریح اذعان داشت: اگرچه درگیری نظامی به پایان رسید، اما بحران هستهای ایران همچنان ادامه دارد. اورانیوم ۶۰ درصد در اختیار ایران است، سانتریفیوژها فعالاند، و بازرسیها به حالت تعلیق درآمده است.
مدیر امور سیاسی نهاد ابراز کرد: از سوی دیگر، بیانیه شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی که به تأیید رهبر معظم انقلاب اسلامی رسیده است، با ادبیاتی سنجیده و حکیمانه، به تشریح ابعاد این نبرد پرداخت. در این بیانیه آمده است: هوشیاری و همبستگی ملت ایران، راهبرد دشمن در ایجاد شکاف اجتماعی را ناکام گذاشت. جمهوری اسلامی در دوازده روز اخیر، با تدبیر و قاطعیت به هر تجاوزی بهموقع و متناسب پاسخ داده و در برابر دشمنی که با توهم قدرت وارد عرصه شده بود، ایستادگی مقتدرانهای را رقم زد.
وی یادآور شد: رهبر معظم انقلاب در پیام خود صراحتاً از این نبرد به عنوان تجربهای موفق و پیروزی راهبردی یاد کردند. قدرت دفاعی ایران حفظ شد و دشمن مجبور به عقبنشینی یکطرفه شد. این واقعیت، نشانهای روشن از ارتقای توان راهبردی جمهوری اسلامی و تضعیف آشکار رژیم صهیونیستی در عرصه میدانی و رسانهای است.
مدیر امور سیاسی نهاد تصریح کرد: ما باید احتمال وجود یک سایت سوم غنیسازی هستهای را نیز در نظر بگیریم که احتمالاً در محدوده بین نطنز و اصفهان و در زیر کوههای کرکس قرار دارد. آقای گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دو هفته پیش از انتشار گزارش رسمی خود، نسبت به این موضوع حساسیت نشان داده بود.
به گفته وی، منطقه مورد اشاره دارای موقعیتی استراتژیک و زیرساختی در عمق کوههای سر به فلک کشیده است که حتی با بمب اتم نیز نمیتوان به آن آسیب جدی وارد کرد.
این تحلیلگر یادآور شد: آیا میتوان باور کرد که ایران پس از ضرباتی که در دوره برجام به برنامه هستهایاش وارد شد، هیچ مسیر پنهانی یا موازی را دنبال نکرده باشد؟ عقل حکم میکند که ما گزینههای جایگزین را فعال کرده باشیم. یکی از اشتباهات اصلی دوران آقای احمدینژاد، عمومی کردن بیش از حد برنامه هستهای بود؛ حال آنکه کشورهای صاحب فناوری هستهای، این برنامه را کاملاً در لایههای نظامی و محرمانه نگه میدارند.
وی با مقایسه ساختار برنامه هستهای ایران با نمونههایی در شوروی سابق، تأکید کرد: در روسیه شهری در سیبری وجود دارد که بهشدت ایزوله است و هیچ دسترسی عمومی به آن ممکن نیست؛ دانشمندان هستهای ما نیز باید تحت همین شرایط فعالیت کنند.
مدیر امور سیاسی نهاد با اشاره به تحولات دوازدهروزه اخیر، افزود: ما امروز در برابر روایتسازی دشمن قرار داریم. اگر ما در بازتاب حقانیت و موفقیتهای خود سکوت کنیم، این رسانههای معاند و عوامل داخلی آنها هستند که روایت غالب را تحمیل خواهند کرد.
وی هشدار داد: بخش مهمی از نبرد اخیر، جنگ شناختی بود، نه نظامی؛ هدف آنها تسلیم ذهنی ملت ایران بود.
دکتر عباسیمهر با اشاره به ورود جمهوری اسلامی به یک دوره خاکستری، اظهار داشت: بر اساس شواهد، دوره پس از جنگ ممکن است با اقدامات کور، خرابکاری، ترور و حملات نقطهای همراه باشد. اگر ما نسبت به این دوره بیتفاوت باشیم و به تنظیمات پیش از جنگ بازگردیم، دچار غفلت راهبردی خواهیم شد.
این تحلیلگر ادامه داد: همانگونه که در لبنان، رژیم صهیونیستی با وجود آتشبس همچنان به اقدامات خرابکارانه و ترورهای هدفمند ادامه میدهد، در ایران نیز باید احتمال چنین سناریوهایی را جدی گرفت.
وی با اشاره به امکان وقوع حملات سایبری مجدد، گفت: تجربه قبلی در حوزههای ارتباطی و بانکی نشان داد که دشمن به دنبال ضربه به زیرساختهای حیاتی کشور است.
مدیر امور سیاسی نهاد در بخش دیگری از سخنان خود، به نقد وضعیت امنیت داخلی پرداخت و گفت: وضعیت باز و بدون کنترل در ترددهای بینشهری، نبود نظارت بر اتباع خارجی و آسیبپذیری معیشتی برخی نیروهای نظامی، از جمله تهدیدات بالقوهای هستند که باید سریعاً برای آنها چارهاندیشی شود.
وی همچنین با اشاره به تفاوت مذاکرات هستهای پیش و پس از جنگ، تأکید کرد: فضای امروز کشور دیگر فضای مذاکرات دهه گذشته نیست. دشمن پس از این تقابل دوازدهروزه، با نگاهی متفاوت وارد میدان خواهد شد و ما نیز باید متناسب با شرایط جدید، راهبردهای تازه اتخاذ کنیم.
این کارشناس با اشاره به سخنان دشمنان ایران زمین، گفت: حتی دشمنان صریحالهجه نظام اذعان کردند که این انسجام ملی، سرنگونی جمهوری اسلامی را حداقل ۲۰ سال عقب انداخت. این انسجام، ناشی از پیوند عمیق میان ملت، نظام، ارزشهای دینی و رهبری است؛ و این بزرگترین سرمایه راهبردی ما در شرایط نوین است.
وی تصریح کرد: ما باید جنگ را بهعنوان یک امکان دائمی ببینیم، نه یک رویداد مقطعی. همانطور که در اسرائیل، جنگ بخشی از معادله زیستروزمره است، در ایران نیز باید آمادگی دائمی در سطوح نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نهادینه شود.
درنهایت مدیر امور سیاسی نهاد با تقدیر از فرماندهی رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت: آنچه ما را در این جنگ حفظ کرد، انسجام درونی و رهبری حکیمانهای بود که در بزنگاهها هدایتگر ملت باقی ماند.
ارسال نظرات