رسالت تاریخی روحانیت در هدایت دلها

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام پرمعنا و سرنوشتسازی که به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از سرداران والامقام نظامی، دانشمندان برجسته هستهای و مردم مظلوم کشورمان صادر فرمودند با اشارهای دقیق و راهبردی، مسئولیت تاریخی روحانیت را یادآوری کردند: «هدایت معنوی و نورانی کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی، وظیفهی حضرات روحانی است.» این تعبیر نه صرفاً توصیهای اخلاقی یا سخنی تشریفاتی بلکه ترسیم خطمشی کلانی برای حوزههای علمیه و روحانیون آگاه و بیدار در عصر آشوبهای شناختی و فتنههای چندلایه است.
این بیان یادآور آن است که در هنگامههایی که دشمن با جنگ ترکیبی و عملیات روانی، دلها را متزلزل، افکار عمومی را آشفته و ثبات اجتماعی را نشانه میگیرد روحانیت باید در میدان باشد؛ نه تنها با زبان منطق و عقل بلکه با شعاع نوری که از باطن ایمان و ارتباط با خداوند برمیخیزد. رسالت «هدایت معنوی» جوهرهی اصلی سنت نبوی است؛ همان مأموریتی که پیامبران الهی بر عهده داشتند: روشنگری دلها، تقویت یقین، تزریق آرامش،و تقویت ثبات جمعی در مواجهه با طوفانها.
در عصر انقلاب اسلامی این وظیفه نهتنها تعطیل نشده بلکه پیچیدهتر و حساستر شده است. روحانیت امروز وارث تجربه تاریخی حوزهها و حامل وظیفهای راهبردی در امنیت روانی و پایداری اجتماعی ملت است؛ وظیفهای که اگر بهدرستی ادا شود ملت را از میان گردنههای سخت عبور خواهد داد.
رسالت هدایتی روحانیت، استمرار خط نبوت است
روحانیت شیعه از آغاز تاکنون نه یک طبقه صرفاً فرهنگی یا آموزشی بلکه امتدادی از خط ولایت و ادامهای از مأموریت انبیاست. جایگاه روحانی در منظومه فکری اسلام حلقهای زنده در زنجیرهی امامت و حجتی الهی بر زمین در دوران غیبت کبری است؛ جایگاهی که نه از دل مناسبات سیاسی یا ساختارهای اجتماعی بلکه از عمق تعهد الهی و رسالت تاریخی برخاسته است.
در فقدان نبی و دسترسی ظاهری به امام معصوم این عالمان ربانیاند که با آگاهی از کتاب و سنت، فقاهت در دین و تهذیب نفس، وظیفه سنگین اقامه حق، تبلیغ دین و هدایت دلها را به دوش میکشند. این هدایت نه تنها شامل بیان احکام فردی بلکه فراتر از آن شامل هدایت جامعه در بحرانها، آرامسازی افکار عمومی و رساندن امت به ساحل ثبات و بصیرت است.
فتنهها زمانی بروز میکنند که فضا غبارآلود است مرز حق و باطل در چشمها کمرنگ میشود و دلها میان تردید، ترس و هیجان سرگردان میمانند. در چنین شرایطی است که روحانیت باید در قامت «مصباح الهدی» ظاهر شود؛ چراغی که با نور معرفت و ایمان، شک را به یقین، اضطراب را به آرامش و هیجان را به ثبات عقلانی و ایمانی بدل میسازد.
تأکید رهبر معظم انقلاب بر وظیفهی «نورانی کردن دلها» و «توصیه به صبر، سکینه و ثبات» تبیین همین مأموریت مقدس است. روحانیت نه یک تحلیلگر سیاسی مقطعی بلکه مرجع اطمینانبخش در دل التهابهاست؛ کسی که میتواند معنویت را به متن جامعه بازگرداند و ملت را از تاریکی فتنهها عبور دهد.
سکینه و ثبات، محصول هدایت است نه بیخبری
در کلام حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی سه واژهی «صبر»، «سکینه» و «ثبات» نه تنها بهعنوان فضائل فردی بلکه بهمثابه نشانههایی راهبردی برای حرکت جمعی در عصر التهاب و ناامنی برجسته شدهاند. این مفاهیم ستونهای اصلی آرامش اجتماعی، همبستگی ملی و بقای هویت دینی و تمدنی ملت ایراناند. در واقع صبر و سکینه و ثبات، نتیجه بیخبری و بیتفاوتی نیستند؛ بلکه میوهی هدایت معنوی، معرفت عمیق و اتصال به منبع نور و وحیاند.
در شرایطی که نظام سلطه با بهرهگیری از ترور فیزیکی نخبگان نظامی و علمی، اغتشاشهای خیابانی، جنگ روانی در فضای مجازی و جنگ ترکیبی در میدان رسانه تلاش میکند توازن روانی ملت را بر هم بزند، دشمن بیش از کشتهها و تخریبها به بیثباتی ذهنها و اضطراب درونی مردم امید بسته است. اینجاست که روحانیت بهعنوان حافظ آرامش باطنی جامعه باید در خط مقدم جهاد تبیین و هدایت ایستاده باشد.
آرامش مورد نظر دین، سکوتی از سر ترس یا بیخبری نیست؛ بلکه «سکینه»ای است الهی که در آیات قرآن نیز وعده داده شده: «فَأَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ». این سکینه نتیجه مستقیم ایمان، معرفت و ارتباط با ولیّ خداست؛ و روحانیت باید در عصر ناآرامی آینهی همین ارتباط باشد؛ منبع آرامش، مرجع اعتماد و محور انسجام در لحظههای تلاطم.
بنابراین حوزههای علمیه باید تولیدکننده آرامش باشند؛ نه با تغافل از واقعیتهای میدانی بلکه با تبیین توحیدی صحنهها، روایت معنوی از رخدادها و تقویت صبر و ثباتی که جامعه را از گردنههای فتنه عبور دهد
چرا روحانیت و نه دیگران؟
در شرایطی که بحرانهای اجتماعی، جنگ شناختی، ترور شخصیتها و التهاب روانی بر جامعه سایه میافکند، این پرسش پیش میآید که چرا بار سنگین هدایت دلها، آرامشبخشی به مردم و حفظ ثبات روانی ـ اجتماعی کشور بر دوش روحانیت نهاده شده است؟ مگر سایر نخبگان، متخصصان روانشناسی، فعالان فرهنگی و یا نهادهای دولتی در این میدان نقشی ندارند؟ پاسخ در ماهیت رسالت روحانیت نهفته است: روحانیت، وارث حکمت انبیاست؛ حامل رسالتی آسمانی و صاحب تخصصی بیبدیل در «هدایت معنوی» است.
روحانی، طبیب نفوس است نه صرفاً مصلح اجتماعی. او نه تحلیلگر صرف، نه رواندرمانگر سکولار بلکه مربی قلوب، معلم توحید، و روشنیبخش راه ایمان است. روحانیت، در طول قرون با منطق تزکیه قبل از تعلیم همواره به تربیت مؤمنان با بصیرت و صبر پرداخته و ایمان را در بستر تهذیب و مجاهدهی نفسانی، مستقر ساخته است.
در عصر انقلاب اسلامی این ظرفیت تاریخی به سرمایهای تمدنساز تبدیل شده که میتواند در بزنگاههای بزرگ همچون شهادت نخبگان و فتنههای نرم، دلهای مردم را به سکینه، ثبات و یقین هدایت کند. امروز ملت بیش از هر چیز به «آرامش معنوی» نیاز دارد و این هدیه تنها از دستان کسی پذیرفته است که با عالم غیب مرتبط باشد، با قرآن و دعا مأنوس و از سرچشمه ولایت فقیه سیراب شده باشد.
چگونه دلها را نورانی کنیم؟
هدایت دلها در روزگار تلاطم و التهاب نه یک شعار تبلیغاتی بلکه رسالتی تمدنی و مأموریتی تاریخی برای روحانیت شیعه است. روحانیت وارث انبیاء است و باید همچون پیامبران در بزنگاههای سخت چراغ راه باشد؛ نه فقط با توصیههای کلی بلکه با حضور میدانی، خلاق، منظم و مبتنی بر حکمت و فهم درست از شرایط اجتماعی. در ادامه پنج راهبرد برای ایفای این رسالت بهویژه در دوران غبارآلود فتنه و فضای روانی آشوب، ارائه میشود.
1. احیای منابر تحلیلی ـ ایمانی: امروز منبر باید به قرارگاه جهاد تبیین تبدیل شود. سخن روحانیون باید آمیختهای از تحلیل هوشمند، ایمانافزایی توحیدی و امیدآفرینی اخلاقی باشد. مردم نیاز دارند از زبان دین، معنای شهادت را بفهمند، رمز فتنهها را درک کنند و افق روشن پیروزی اهل حق را ببینند.
۲. تشکیل حلقات آرامشبخش محلی: برپایی جلسات خانگی، گفتوگوهای معرفتی و نشستهای چهرهبهچهره در مساجد و منازل، راهی است برای بازسازی اعتماد اجتماعی و درمان اضطرابهای روانی. این جلسات باید با زبان انسانی، محتوای الهی و رویکرد شفابخش همراه باشد.
۳. همراهی فعال با خانوادههای شهدا: حضور عالمان دین در میان خانوادههای داغدیده، ارائه تفسیری قرآنی از شهادت و تبدیل رنج به افتخار، مردم را از فضای خشم و کینه به مدار عزت، عقلانیت و آرامش معنوی هدایت میکند.
۴. روایتگری هنری و رسانهای: حوزه باید روایت شهدا را با زبان هنر و رسانه در قالب ایمان، ایثار و نورانیت به مردم عرضه کند. بازنمایی شهید تنها در لباس رزم کافی نیست؛ او نماد حیات طیبه و توکل علوی است.
۵. پایش فضای اجتماعی و تولید آرامش ایمانی: روحانیون باید در فضای مجازی فعالانه حضور یابند شبهات را پاسخ دهند و محتوایی سکینهبخش از قرآن، نهجالبلاغه و ادعیه منتشر کنند. همانگونه که امیرالمؤمنین(ع) در دل یاران خود آرامش الهی میدمید امروز نیز باید با زبان دین، نور اطمینان را در قلب مردم زنده کرد.
حوزه، سفیر آرامش در عصر تشویش
پیام حکیمانه رهبر معظم انقلاب به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از سرداران نظامی، دانشمندان هستهای و هممیهنان مظلوم، یک فراخوان تاریخی است؛ نه فراخوانی برای تحلیل صرف حوادث بلکه دعوتی است برای حضور معنوی، هدایتگرانه و دلآرامکننده حوزههای علمیه. این پیام، روحانیت را نه در قامت یک تحلیلگر امنیتی یا ناظر سیاسی بلکه در جایگاه «امین ایمان مردم»، «پناهگاه دلهای ناآرام» و «راهنمای صبر و بصیرت» فراخوانده است.
روحانیت اصیل شیعه در طول تاریخ همواره در لحظات بحران ملجأ و مرجع مردم بوده است؛ از عاشورای حسینی تا نهضت مشروطه، از قیام ۱۵ خرداد تا دفاع مقدس. اینک نیز در برابر هجمههای ترور فیزیکی و شناختی در مقابل میدان جنگ روانی و القائات رسانهای دشمن، حضور مؤثر و معنابخش حوزهها، حیاتی و تعیینکننده است.
اگر حوزه بخواهد در میدان بماند باید نه فقط سخنگو که سکینهبخش جامعه باشد. آرامشی که باید بیافریند، آرامش تسلیم و رخوت نیست بلکه «سکینه ایمان» است؛ آن آرامشی که زینب کبری(س) در شام با صلابت کلام خود جاری کرد؛ آن صبری که حسینبنعلی(ع) در متن کربلا به آن عزت بخشید. چنین آرامشی نه منفعل بلکه پُرتوان و در مسیر مقاومت است؛ آرامشی که قلوب را از تلاطم خشم و اضطراب، به افق حکمت و حکمتورزی میرساند.
این رسالت اکنون بر دوش حوزههای علمیه است: بازگشت به جایگاه تاریخی خود، در نورانیسازی دلها، هویتبخشی به غمها و تثبیت عقلانیت در عصر تشویش. این همان ادامه راه پیامبران و امامان است؛ همان رسالتی که امروز ولی امر امت، آن را از روحانیت مطالبه کرده است.