رسالت تاریخی روحانیت در مقابله با جنگ نرم

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در سیر پر فراز و نشیب تاریخ اسلام روحانیت شیعه همواره نقشی تعیینکننده و راهبردی در هدایت امت اسلامی، صیانت از ایمان مردم و پاسداری از مرزهای اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی جامعه ایفا کرده است. از دوران پس از غیبت کبری و شکلگیری نهاد مرجعیت تا قیامهای ضداستبدادی و ضداستعماری و سرانجام در تحقق انقلاب اسلامی ایران روحانیت نهتنها بهمثابه منبع تفقه و فهم دین بلکه بهعنوان سنگر مستحکم دفاع از هویت دینی، سیاسی و تمدنی امت اسلام ظاهر شده است. این جایگاه ممتاز، روحانیت را همواره در معرض آزمونهای تاریخی دشوار و مسئولیتهای سنگین قرار داده است.
با ورود به عصر مدرن و گسترش پیچیدهی ابزارهای رسانهای، تحولات فناوری، جهانیشدن ارزشها و افزایش قدرت جریانهای سکولار و ضد دینی نوع جدیدی از تهدیدها پدید آمده است که دیگر صرفاً با جنگ سخت و اشغال سرزمین همراه نیست، بلکه با تسخیر ذهنها، تغییر ذائقهها، تضعیف ایمان و بیثباتسازی فرهنگی ملتها صورت میگیرد. این پدیده که با عنوان «جنگ نرم» شناخته میشود عرصهای گسترده و نامرئی از نبرد بر سر معنویت، عقلانیت و سبک زندگی جوامع اسلامی است.
در چنین شرایطی رسالت تاریخی روحانیت وارد مرحلهای تازه شده است؛ مرحلهای که در آن بازخوانی مأموریتهای سنتی، بازآرایی ابزارها و مهارتها و حضور فعال، خلاق و هوشمندانه در عرصههای نوین فرهنگی، ارتباطی و رسانهای یک ضرورت حیاتی و اجتنابناپذیر به شمار میرود.
ماهیت جنگ نرم و ابعاد آن
جنگ نرم گونهای از نبرد است که ماهیت آن متفاوت از جنگهای سنتی و سختافزاری است. این جنگ تسخیر دلها و ذهنها را هدف قرار داده و به جای توپ و تانک رسانههای نوین، فناوریهای ارتباطی و نرمافزارهای پیچیده ابزارهای اصلی آن محسوب میشوند. در این میدان نیروی نظامی جای خود را به جریانهای فکری، شبکههای فرهنگی، تولیدات هنری و ابزارهای تبلیغاتی داده است. دشمن در این نبرد بیصدا و نامرئی نه با حملات مستقیم و بمباران فیزیکی بلکه با نفوذ به ساختارهای فکری و معنوی جامعه به دنبال ایجاد رخنه در ایمان مردم، تضعیف باورهای دینی و تخریب ارزشهای اخلاقی و فرهنگی است.
هدف اصلی این جنگ فرسایش پایههای اعتقادی و معنوی جامعه اسلامی، سست کردن پیوندهای اجتماعی و ملی و ایجاد شکاف و گسست میان نسلها و اقشار مختلف مردم است. از طریق ترویج فرهنگ مصرفگرایی، بیهویتی، سبکهای زندگی غربی و اشاعه شک و تردید نسبت به اصول دینی و انقلابی دشمن تلاش میکند که پایههای مقاومت و انسجام اجتماعی را متزلزل سازد.
در این شرایط روحانیت به عنوان نهاد مرجع و مروج معرفت دینی و فرهنگی در کانون توجه دشمن قرار دارد. جایگاه روحانیت به عنوان پاسدار ارزشها و راهنمای معنوی جامعه هم موجب تحمیل فشارهای مضاعف بر آن شده و هم مسئولیتی تاریخی و بیبدیل را بر دوش آن میگذارد. مقابله با جنگ نرم مستلزم حضور فعال، هوشمندانه و آگاهانه روحانیت در عرصههای فرهنگی، رسانهای و اجتماعی است تا بتواند با اقتدار و قدرت معنوی از هویت اسلامی و تمدنی جامعه دفاع کند و این میدان پیچیده را با پیروزی پشت سر بگذارد.
روحانیت؛ سنگر اول دفاع فرهنگی
تاریخ پر افتخار روحانیت شیعه مملو از نمونههایی است که این قشر متعهد و دلسوز در بزنگاههای حساس تاریخی، پیشگام و سنگربان ملت و دین بوده است. از جمله دوران حساس نهضت تنباکو که علما با صدای رسا و ایستادگی محکم خود در برابر استعمار بیرحم انگلیس مانع از استحاله اقتصادی و فرهنگی ایران شدند تا جنبش مشروطه که روحانیت نقش تعیینکنندهای در هدایت مردم به سوی عدالتطلبی و مبارزه با استبداد ایفا کرد. این تجربهها نشان میدهد که روحانیت نه تنها مرجع فقه و اخلاق است بلکه به مثابه رکن اصلی مقاومت فرهنگی و اجتماعی در برابر تهاجمهای خارجی و داخلی عمل میکند.
امروز در میدان گسترده و پیچیده جنگ نرم همان روحانیت باید همچنان سنگر اول دفاع از هویت اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی باشد. اما این میدان تفاوتهای بنیادینی با عرصههای گذشته دارد. در دوران معاصر صرفاً خطابه و نصیحت سنتی کافی نیست؛ بلکه مقابله با دشمنی که در قالب رسانههای دیجیتال، شبکههای اجتماعی، فیلم و دیگر ابزارهای فرهنگی مدرن وارد میشود نیازمند توانمندیهای جدید است.
روحانیت برای ایفای نقش موثر در این میدان باید ابتدا به شناخت عمیق و همهجانبه تهدیدات روی آورد؛ بداند که دشمن چگونه و از چه راههایی به باورها و سبک زندگی مردم حمله میکند. سپس باید با تسلط بر فناوریهای ارتباطی روز حضور فعال و مستمر در فضای مجازی و رسانههای نوین داشته باشد تا بتواند به زبان نسل امروز سخن بگوید و تأثیرگذار باشد. علاوه بر این باید با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، هنری و آموزشی، جریانهای فرهنگی پویا و مؤثری ایجاد کند که علاوه بر دفع هجمههای دشمن، زمینهساز رشد و تعمیق ارزشهای انقلاب اسلامی در نسلهای آینده باشد.
به بیان دیگر دفاع امروزین روحانیت هم باید علمی و تخصصی باشد و هم مبتنی بر حضور فعال و مؤثر در بسترهای فرهنگی و رسانهای؛ زیرا تنها در این صورت است که میتوان از میراث گرانبهای اسلام و انقلاب پاسداری کرد و زمینهساز تمدنی نوین شد.
رسالتهای راهبردی روحانیت در میدان جنگ نرم
در شرایط پیچیده و حساسی که امروز جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است، جنگ نرم به عنوان یکی از مهمترین و پیچیدهترین تهدیدات، عرصهای گسترده و چندبعدی از مبارزه فرهنگی، فکری و رسانهای را پیش روی جامعه اسلامی قرار داده است. در این میدان نقش و رسالت روحانیت بیش از هر زمان دیگری حیاتی و تعیینکننده است. روحانیت که از دیرباز حافظ مرزهای اعتقادی، فرهنگی و ارزشی امت بوده امروز موظف است با رویکردی راهبردی و جامع در پنج محور مهم به مقابله با این هجمههای گسترده بپردازد.
۱. مرزبانی از ایمان و باور دینی
اساسیترین و نخستین وظیفه روحانیت در این میدان حفاظت از مرزهای اعتقادی و باورهای دینی مردم است. جنگ نرم دشمن، اغلب به صورت تحریف معارف دینی، ایجاد شبهه در اصول و فروع دین و ترویج آموزههای سکولار و پنهانسازی آنها در قالب شبهعلم و مدرنیته نمایان میشود. این هجمهها میتوانند به کاهش پایبندی به ارزشهای اسلامی، تضعیف ایمان فردی و اجتماعی و گسست فرهنگی میان نسلها منجر شوند. برای مقابله با این آسیبها روحانیت باید با تقویت نظام تعلیم و تربیت حوزههای علمیه، تولید محتوای علمی، مستند و پاسخگو و به ویژه آموزش پاسخ به شبهات و شبهافکنیهای معاصر در خط مقدم دفاع معنوی قرار گیرد. همچنین تربیت فقیهان و مبلغانی که بتوانند با زبان روز و روشهای نوین پیام دین را به نسل جوان انتقال دهند از ضرورتهای انکارناپذیر این جبهه است.
۲. احیای سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی
جنگ نرم به طور ویژهای متوجه هویت فرهنگی و سبک زندگی مردم است. تغییر ذائقههای فرهنگی، القای مدلهای غربی پوشش، مصرفگرایی، تغییر در الگوهای روابط اجتماعی و حتی تعریف جدیدی از خوشبختی و موفقیت بخشی از استراتژی دشمن در این عرصه است. این تهاجم فرهنگی اگر بدون پاسخ بماند میتواند بنیانهای اجتماعی و خانوادگی را متزلزل سازد. روحانیت باید با نگرشی الهیاتی ـ تمدنی به تبیین و ترویج سبک زندگی توحیدی بپردازد؛ سبکی که در آن همه ابعاد زندگی از جمله ارتباطات خانوادگی، تربیت فرزندان، فعالیتهای معیشتی، عبادات و حتی نشاط و سرگرمی در پرتو ایمان و ارزشهای اسلامی معنا و جهت مییابند. این سبک زندگی باید برای نسل جوان جذاب و کارآمد معرفی شود تا الگویی متقابل و مؤثر در برابر مدلهای تهاجمی غربی باشد.
۳. حضور فعال در فضای مجازی و رسانه
فضای مجازی بهعنوان یکی از مهمترین جبهههای جنگ نرم نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به افکار باورها و رفتارهای نسل جوان دارد. دشمن با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی، تولیدات تصویری و صوتی، بازیهای رایانهای و موجسازیهای خبری، تلاش میکند جریانهای فرهنگی معارض با هویت اسلامی را توسعه دهد. در این عرصه روحانیت باید به جای انفعال یا صرفاً تقبیح فضای مجازی با ارتقای سواد رسانهای و فنآوری اطلاعات خود و طلاب، ورود جدی و حرفهای به این بستر داشته باشد. تولید محتوای جذاب، مبتکرانه و تأثیرگذار متناسب با ذائقه و زبان نسل جوان، تربیت مبلغان رسانهمند و بهرهگیری از ظرفیتهای دیجیتال برای گسترش پیامهای دینی از الزامات این رسالت است. به عبارت دیگر روحانیت باید در فضای مجازی تبدیل به یک نیروی فعال، خلاق و مقتدر شود که قادر است با نفوذ به قلب مخاطبان، فرهنگ اصیل اسلامی را بازتولید کند.
۴. بازسازی اعتماد اجتماعی به دین و روحانیت
یکی از شگردهای مهم جنگ نرم، تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای دینی و روحانیت است. دشمن تلاش میکند با برجستهسازی ضعفها، اشتباهات و گاه سوء استفادههای معدود، اعتماد مردم را نسبت به نقش روحانیت در اداره امور فرهنگی، اجتماعی و دینی کاهش دهد و جایگاه این نهاد را به حاشیه براند. در چنین شرایطی روحانیت باید هم با تبیین دقیق و هنرمندانه نقش تاریخی خود در حفظ دین، اخلاق و استقلال کشور، ذهنها و دلها را روشن کند و هم با ارتقای سطح کارآمدی، شفافیت، پاسخگویی و نزدیکی به مردم، اعتماد آنان را دوباره به دست آورد. این فرایند نه تنها تضمینکننده تداوم اثرگذاری روحانیت، بلکه تقویتکننده موقعیت آن در مقابله با هجمههای نرم دشمن است.
۵. همافزایی با نهادهای فرهنگی انقلاب
جنگ نرم جنگی جمعی و چندلایه است و روحانیت نمیتواند به تنهایی مسئولیت آن را به دوش کشد. برای موفقیت باید با ورود فعال به قرارگاههای فرهنگی، همکاری و تعامل سازنده با رسانههای انقلابی، دانشگاهها، مراکز پژوهشی، نهادهای مردمی و هنرمندان متعهد یک جبهه منسجم و فراگیر تشکیل دهد. حوزه علمیه باید نه صرفاً ناظر یا مخاطب این عرصه بلکه به عنوان راهبر و تعیینکننده سیاستهای فرهنگی و تبلیغی کشور عمل کند تا ضمن مدیریت هوشمندانه منابع و ظرفیتها نقشی اصلی در شکلدهی به فرهنگ ملی و اسلامی ایفا نماید. این همافزایی به ارتقای کیفیت و گستره فعالیتها و انسجام میان نهادها کمک میکند و مقاومت جامعه اسلامی را در برابر جنگ نرم افزایش میدهد.
چالشهای پیشرو
تحقق رسالتهای مهم و گسترده روحانیت در مقابله با جنگ نرم بدون شک با مجموعهای از چالشها و موانع ساختاری، فرهنگی و فکری روبهرو است که نادیده گرفتن آنها میتواند آسیبزا و مانع حرکت مؤثر این قشر تاثیرگذار شود. یکی از اصلیترین مشکلات موجود ضعف نظام رسانهای در حوزههای علمیه است. متأسفانه تا کنون نظام رسانهای حوزوی نتوانسته پاسخگوی نیازهای پیچیده و متنوع مخاطبان در فضای امروز باشد و این نقیصه موجب شده جایگاه حوزه در میان افکار عمومی و بهویژه نسل جوان تضعیف شود.
علاوه بر این کمتوجهی به مهارتهای تبلیغ نوین و استفاده از فناوریهای جدید ارتباطی سبب شده بسیاری از طلاب و روحانیان از ابزارهای نوین اطلاع کافی نداشته باشند یا نحوه کاربرد آنها را به خوبی یاد نگرفته باشند. این ضعف در آموزش و مهارتافزایی باعث میشود حضور فعال، مؤثر و جذاب در فضای مجازی و رسانههای دیجیتال دشوار شود و فرصتهای ارزشمندی برای تأثیرگذاری از دست برود.
نگاه سنتی و محافظهکارانه به آموزش حوزوی نیز یکی از موانع اصلی به شمار میرود؛ جایی که هنوز محتواهای آموزشی اغلب محدود به متون قدیمی و روشهای سنتی هستند و به موضوعات روز و نیازهای فرهنگی معاصر به ویژه در حوزه رسانه و فضای مجازی کمتر توجه شده است. این مسئله باعث شده تا خروجیهای حوزه کمتر توان مقابله با پیچیدگیها و ظرایف جنگ نرم را داشته باشند.
بخش دیگری از این چالشها ناشی از انفعال در برابر فضای مجازی است. بعضاً برخی از نهادها و شخصیتهای حوزوی به جای مواجهه فعال و هوشمندانه با فضای مجازی از آن فاصله میگیرند یا آن را تهدیدی میبینند که همین رویکرد موجب عقبماندگی در جبهه فرهنگی و رسانهای میشود.
بنابراین حوزههای علمیه امروز نیازمند تحولی راهبردی، جامع و همهجانبه در ساختار مدیریتی، محتوایی و تجهیزاتی خود هستند تا بتوانند ضمن ارتقای سطح علمی و مهارتی طلاب به صورت مؤثر و فعال در میدان جنگ نرم حضور یافته و نقش تاریخی و سرنوشتساز خود را به بهترین نحو ایفا کنند. بدون این بازنگری و تحولات بنیادین، مقابله با هجمههای پیچیده و گسترده دشمنان فرهنگی، به دشواری ممکن خواهد بود.
نتیجهگیری
در شرایط امروزین که جهان اسلام بهویژه جمهوری اسلامی ایران درگیر جنگی ترکیبی، پیچیده و همهجانبه است دیگر روحانیت نمیتواند به همان نقشها و وظایف سنتی و مرسوم خود اکتفا کند. عصر جدید عرصهای متفاوت و دشوار را پیش روی این نهاد مرجع و اثرگذار قرار داده است؛ عصری که تهاجم دشمنان تنها به سرزمینهای جغرافیایی محدود نیست بلکه مستقیماً به قلب باورها، ذهنها، عواطف و سبک زندگی مردم حمله میکند. در این شرایط اقتضای زمان و ضرورت حفظ و ارتقای هویت دینی و انقلابی جامعه ایجاب میکند که روحانیت با بازتعریف جایگاه و کارکردهای خود، فراتر از آنچه تاکنون بوده به مثابه «قرارگاه مرکزی هدایت فرهنگی و معنوی» وارد میدان شود.
این قرارگاه معنوی باید نقشی فعال پیشرو و راهبردی ایفا کند و میدان جنگ نرم را به عرصهای برای مجاهدت فکری، تبلیغی و فرهنگی بدل سازد؛ مجاهدتی که نه تنها با ابزارهای قدیمی بلکه با بهرهگیری از فناوریهای نوین ارتباطی، رسانهای و شبکههای اجتماعی همراه باشد. روحانیت امروز باید در کنار حفاظت از مرزهای اعتقادی به تبیین و ترویج ارزشهای انقلاب اسلامی، ایجاد نشاط معنوی و احیای سبک زندگی توحیدی و انقلابی بپردازد و همچنین در برابر هجمههای نرم و پیچیده فرهنگی، با آگاهی، برنامهریزی و ابتکار عمل مقابله کند.
اگر روحانیت بتواند به وظیفه تاریخی و الهی خود با درک درست شرایط کنونی و بهکارگیری روشها و ابزارهای نوین عمل کند، همچنان خواهد توانست به عنوان پرچمدار بیداری، مقاومت و هدایت در جامعه باقی بماند و نقشی اصلی در شکلدهی به تمدن نوین اسلامی ایفا نماید؛ تمدنی که در آن ایمان، عقلانیت، عدالت و معنویت، محورهای اصلی جامعه و فرهنگ خواهد بود.