چرا گزاره «نفت داریم، پس نیازی به هستهای نیست» اشتباه است؟

برخی جریانها و رسانههای خاص با تکیه بر درآمدهای نفتی، ضرورت توسعه فناوریهای بومی نظیر انرژی هستهای را زیر سؤال برده و آن را هزینهای گزاف برای کشور تلقی میکنند. این ادعا، هرچند در نگاه نخست و سادهانگارانه ممکن است درست به نظر برسد، اما با واکاوی دقیقتر از منظر شاخصهای اقتصادی، پایداری رشد، تابآوری اقتصاد ملی، و امنیت انرژی، ابعاد نگرانکننده و در نهایت نادرستی آن آشکار میشود. اقتصاد پایدار، اقتصادی است که بر مزیتهای درونزا و دانشبنیان تکیه کرده و وابستگیهای آسیبپذیر خود را به حداقل رسانده باشد. در این گزارش، این موضوع را با تأمل و عمق بیشتری مورد بررسی قرار میدهیم.
- اقتصاد تکمحصولی؛ ریسک و ناپایداری ذاتی در آینه شاخصها
اقتصاد ایران دهههاست که با چالش اقتصاد تکمحصولی و بیماری هلندی دست و پنجه نرم میکند. اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی، ساختاری ناپایدار و آسیبپذیر را به اقتصاد کشور تحمیل کرده است. آسیبهای وابستگی به درآمد و قیمت نفت، موارد زیر را شامل میشود:
الف) نوسانات قیمت نفت:
قیمت نفت در بازارهای جهانی همواره با نوسانات شدید همراه بوده است. نمودارهای قیمت نفت خام برنت و نفت ایران از دهه 1350 شمسی ( دهه 1970 میلادی) تاکنون، این واقعیت را به وضوح نشان میدهد. بحران نفتی 1973، جنگ ایران و عراق (1980-1988)، جنگ اول خلیج فارس (1991)، بحران مالی شرق آسیا (1997)، بحران مالی جهانی (2008)، تحریمهای شدید علیه ایران از سال 1390 (2011-2012) که منجر به کاهش شدید صادرات نفت شد، سقوط قیمت نفت در سالهای 1393-1394 (2014-2015) و اخیرا نوسانات ناشی از همهگیری کرونا و جنگ اوکراین، همگی نمونههایی از این نوسانات هستند که اقتصاد ایران را با چالشهای جدی مواجه ساختهاند.
ب) تحریمپذیری و کاهش درآمدها:
تحریمپذیری بالای درآمدهای نفتی، ریسک حیاتی دیگری است. پس از اعمال مجدد تحریمهای ایالات متحده در سال 1397 (2018)، درآمدهای نفتی ایران با کاهش چشمگیری روبرو شد. بر اساس گزارشهای منابع داخلی و برآوردهای بینالمللی، صادرات نفت ایران قبل از تحریمها حدود 2.5 میلیون بشکه در روز بود که پس از اعمال تحریمها به شدت کاهش یافت و علاوه بر این وصول درآمدهای ارزی حاصل از آن نیز با موانع جدی مواجه شد. این امر فشار شدیدی بر بودجه دولت و ذخایر ارزی کشور وارد کرده است.
ج)تغییرات بلندمدت در تقاضای جهانی نفت:
تقاضای جهانی برای نفت نیز در مسیر تحول قرار دارد. با پیشرفت فناوریهای تجدیدپذیر، افزایش بهرهوری انرژی و نگرانیهای فزاینده زیستمحیطی و گرایش برای دسترسی به منابع انرژی پاک، بسیاری از کشورها در حال کاهش وابستگی خود به سوختهای فسیلی هستند. آژانس بینالمللی انرژی (IEA) پیشبینی کرده است که تقاضای جهانی برای سوختهای فسیلی ممکن است تا سال 2030 به اوج خود برسد و سپس کاهش یابد. این روند، چشمانداز بلندمدت درآمدهای نفتی را با ابهامات جدی مواجه میسازد.
د)شاخص ریسک اقتصادی و تنوع اقتصادی:
ریسک و تنوع اقتصادی هرچند دو روی یک سکه محسوب میشوند، اما آنها را باید از دو منظر متفاوت مورد تحلیل قرار داد.
- ریسک اقتصادی: نهادهای بینالمللی مانند گروه بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و مؤسسات رتبهبندی اعتباری نظیر فیچ، مودیز و اساندپی، شاخصهای ریسک اقتصادی کشورها را ارزیابی میکنند. به طور کلی، کشورهایی با وابستگی بالا به یک کالا و همچنین در معرض تحریمهای بینالمللی، ریسک اقتصادی بالاتری دارند. هرچند گزارشهای عمومی و دقیق رتبهبندی اعتباری برای ایران از سوی این موسسات به دلیل شرایط خاص کمتر منتشر میشود، اما تحلیلگران اقتصادی متفقالقولند که ریسک اقتصادی ایران به دلیل تحریمها و ساختار اقتصادی، در سطح بالایی قرار دارد. برخی مطالعات داخلی نیز شاخص آسیبپذیری و تابآوری اقتصادی ایران را بررسی کردهاند که نشاندهنده افزایش درجه آسیبپذیری در برخی دورهها بوده است. شاخص آسیبپذیری اقتصادی (EVI) که توسط سازمان ملل استفاده میشود نیز میتواند نشانگر وضعیت کشور باشد؛ این شاخص بر عواملی چون شوکهای تجاری، بلایای طبیعی و بیثباتی ساختاری تأکید دارد. مطالعات نشان داده که ضعف در تنوعبخشی به صادرات، یکی از عوامل اصلی بالا بودن آسیبپذیری اقتصادی ایران در مقایسه با برخی کشورهای با درآمد متوسط بوده است.
- تنوع اقتصادی: شاخص تنوع اقتصادی نشاندهنده گستردگی منابع درآمدی یک کشور است. ایران در مقایسه با کشورهایی مانند کره جنوبی، ترکیه و مالزی که اقتصادهای متنوعتری دارند، رتبه پایینتری در این شاخص کسب میکند. برای مثال، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به بررسی شاخص پیچیدگی اقتصادی ایران پرداخته و نشان داده که ترکیب صادرات ایران عمدتا متکی بر نفت خام و محصولات با ارزش افزوده پایین است، در حالی که کشورهای توسعهیافته و نوظهور موفق، سبد صادراتی متنوع و دانشمحوری دارند. یک مطالعه در سال 2018 نشان داد که اقتصاد ایران در سال 1979 بزرگتر از کره جنوبی و ترکیه بوده، اما به دلیل عدم تنوعبخشی کافی، اکنون از این کشورها عقبتر است.
ه) امنیت انرژی:
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) شاخصهایی را برای امنیت انرژی تعریف میکند که شامل عواملی چون تنوع منابع انرژی، پایداری و دسترسی به انرژی است. ایران با وجود داشتن منابع عظیم نفت و گاز، در زمینه تنوع سبد انرژی و پایداری بلندمدت آن با چالشهایی روبروست. اتکای بیش از حد به سوختهای فسیلی برای مصارف داخلی و تولید برق، آسیبپذیری کشور را در برابر نوسانات تولید، فرسودگی زیرساختها و رشد فزاینده مصرف، افزایش داده است. بر اساس گزارش شورای جهانی انرژی در سال 2022، ایران رتبه 52 را در سهگانه انرژی (شامل امنیت انرژی، برابری دسترسی و پایداری زیستمحیطی) کسب کرده است که نشاندهنده چالشها در این حوزه است.
در مقابل، توسعه فناوریهای بومی همچون انرژی هستهای، میتواند با ایجاد ظرفیتهای جدید اقتصادی و مزیتهای رقابتی پایدار، از شدت این آسیبپذیریها بکاهد. انرژی هستهای منبعی پایدار و قابل اتکا برای تولید برق است که برخلاف نفت، تابع نوسانات کوتاهمدت بازارهای جهانی یا فشارهای سیاسی نیست.
- واردات کالا و انرژی؛ آسیبپذیریهای ژئوپلیتیکی و ارزی فزاینده
وابستگی به واردات گسترده، بهویژه در حوزه انرژی و فناوریهای حیاتی، اقتصاد کشور را به زنجیرههای تأمین بینالمللی و نوسانات ارزی گره میزند. این وابستگی، مخاطرات ژئوپلیتیکی قابل توجهی را به همراه دارد که در زیر به آنها اشاره شده است:
الف) اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی:
بحرانهای ژئوپلیتیکی، نظیر جنگ روسیه و اوکراین، به وضوح نشان داد که چگونه وابستگی به واردات انرژی (مانند گاز برای اروپا) میتواند امنیت اقتصادی کشورها را به خطر اندازد. این بحران منجر به افزایش شدید قیمت انرژی، تورم بیسابقه (در برخی کشورهای اروپایی تورم به سطوح دو رقمی رسید) و حتی رشد اقتصادی منفی یا بسیار کند در بسیاری از کشورهای اروپایی در سال 2022 و 2023 شد. قیمت گاز در اروپا در اوج بحران تا حدود 580 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت. این امر نشان میدهد که اتکا به واردات کالاهای استراتژیک تا چه حد میتواند اقتصاد را شکننده سازد.
ب) محدودیتهای انتقال فناوری:
حتی در صورت وجود منابع ارزی، امکان خرید و انتقال بسیاری از فناوریهای پیشرفته به دلایل امنیتی و سیاسی همواره فراهم نیست. قدرتهای جهانی تمایلی به انتقال فناوریهایی که میتوانند موازنه قدرت را تغییر دهند، به کشورهای در حال توسعه یا کشورهایی با چالشهای سیاسی ندارند. تجربه ایران در تلاش برای دستیابی به فناوری غنیسازی اورانیوم و دیگر فناوریهای نوین گواه این مدعاست.
ج) شاخص ریسک ژئوپلیتیکی و امنیت تأمین:
رتبه ایران در شاخصهای مرتبط با ریسک ژئوپلیتیکی به دلیل تنشهای منطقهای و بینالمللی بالاست. این امر، امنیت تأمین کالاهای استراتژیک از خارج را با چالش مواجه میکند. هرچند یک «شاخص امنیت تأمین کالاهای استراتژیک» واحد و جهانی وجود ندارد، اما اجزای آن مانند ثبات سیاسی، روابط بینالملل، و ریسک کشوری در ارزیابیها لحاظ میشوند و وضعیت ایران در این موارد مطلوب نیست.
انرژی هستهای، به دلیل ماهیت استراتژیک و دانشبنیان خود، یکی از معدود فناوریهایی است که با بومیسازی کامل آن، میتوان وابستگی به واردات انرژی (بهویژه در بخش تولید برق) و همچنین واردات برخی فناوریهای پیشرفته مرتبط را بهطور قابل توجهی کاهش داد. این امر نه تنها امنیت انرژی کشور را تقویت میکند، بلکه موجب صرفهجویی ارزی قابل توجهی نیز خواهد شد.
- ناترازیهای ساختاری اقتصاد ایران و ضرورت حیاتی متنوعسازی
اقتصاد ایران با مجموعهای از ناترازیهای ساختاری دست به گریبان است که نادیده گرفتن آنها، آینده توسعه کشور را با مخاطره جدی مواجه میسازد. این ناترازیها به همراه مهمترین شاخص سنجش آن ناترازی، در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.
الف) ناترازی انرژی:
با وجود برخورداری از منابع عظیم گاز طبیعی، رشد فزاینده مصرف داخلی، بهویژه در بخش خانگی و صنایع، و همچنین فرسودگی زیرساختهای تولید و انتقال، چالش بزرگی ایجاد کرده است.
- روند مصرف و تولید گاز و برق: طی دهه اخیر، مصرف گاز طبیعی و برق در ایران رشد قابل توجهی داشته است. نمودار روند مصرف نشان میدهد که بخش خانگی و تجاری سهم عمدهای در مصرف گاز، بهویژه در فصول سرد سال دارد و بخش صنعت نیز مصرفکننده بزرگ برق است. در برخی سالها، بهویژه در زمستان، کشور با ناترازی تولید و مصرف گاز مواجه شده و این امر منجر به محدودیت گازرسانی به صنایع و حتی گاهی به بخش خانگی شده است. از سوی دیگر، با وجود رشد تولید برق، میزان مصرف نیز به شدت افزایش یافته و در تابستانها پیک مصرف، شبکه برق را با چالش مواجه میکند. بر اساس گزارشها، شدت انرژی در ایران نسبت به میانگین جهانی بالاتر است که نشاندهنده بهرهوری پایینتر انرژی است.
ب) ناترازی بودجه:
وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، بودجه دولت را بهشدت آسیبپذیر کرده است.
- کسری بودجه و نسبت آن بهGDP: بررسی کسری بودجه دولت و نسبت آن به تولید ناخالص داخلی (GDP) از سالهای 1380 تاکنون، نشاندهنده یک مشکل مزمن است. در سالهایی که قیمت نفت بالا بوده یا امکان صادرات بیشتر فراهم بوده، این نسبت بهبود یافته، اما با کاهش قیمت نفت یا تشدید تحریمها، کسری بودجه تشدید شده است. این کسری اغلب از طریق استقراض از بانک مرکزی یا انتشار اوراق قرضه تأمین شده که میتواند به افزایش پایه پولی و تورم دامن بزند.
ج) ناترازی ارزی:
کاهش درآمدهای نفتی و افزایش تقاضا برای واردات، فشار بر منابع ارزی کشور را افزایش داده است.
- نسبت صادرات غیرنفتی به کل صادرات: هرچند در سالهای اخیر تلاشهایی برای افزایش صادرات غیرنفتی صورت گرفته و سهم آن در کل صادرات افزایش یافته است، اما همچنان بخش قابل توجهی از این صادرات شامل میعانات گازی و محصولات پتروشیمی با ارزش افزوده نسبتا پایین است. تنوعبخشی واقعی به صادرات و حرکت به سمت کالاهای با فناوری بالاتر برای کاهش ناترازی ارزی ضروری است.
انرژی هستهای میتواند در کاهش این ناترازیها نقش موثری ایفا کند. تولید برق پایدار و پاک از طریق نیروگاههای هستهای، بدون نیاز به مصرف گاز طبیعی، میتواند فشار را از روی منابع گازی کشور برداشته و امکان صادرات پایدار گاز و کسب درآمدهای ارزی بیشتر را فراهم آورد. این امر بهنوبه خود به کاهش ناترازی بودجه و بهبود تراز ارزی کشور کمک خواهد کرد. برای مثال، فرانسه حدود 63 درصد (آمار 2022، برخی منابع قدیمیتر 70% را ذکر کردهاند) از برق مورد نیاز خود را از طریق انرژی هستهای تأمین میکند که این امر به ثبات و امنیت انرژی و کاهش وابستگی به واردات سوختهای فسیلی کمک شایانی کرده است.
- فناوری هستهای بهمثابه پیشران توسعه درونزا و خلق مزیتهای پایدار
نگاه به انرژی هستهای صرفا بهعنوان یک منبع تولید برق، نگرشی تقلیلگرایانه و ناقص است. فناوری هستهای یک حوزه پیشرفته و میانرشتهای است که دستیابی و تسلط بر آن، اثرات سرریز (spillover effects) قابل توجهی در سایر بخشهای اقتصادی و علمی کشور به همراه دارد. این بخشها در ادامه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
الف) ارتقاء سرمایه انسانی و صنایع پیشرفته:
فرآیند طراحی، ساخت و بهرهبرداری از تأسیسات هستهای نیازمند تربیت نیروی انسانی متخصص در رشتههای مختلف مهندسی (مکانیک، برق، مواد، عمران، شیمی)، علوم پایه (فیزیک، شیمی) و مدیریت پروژه است. این امر به ارتقاء سطح دانش و مهارتهای فنی در کشور کمک شایانی میکند. علاوه بر این، توسعه فناوری هستهای منجر به رشد صنایع پیشرفته و جانبی متعددی میشود؛ از جمله صنایع مرتبط با مواد پیشرفته (مانند آلیاژهای خاص مقاوم در برابر حرارت و تشعشع)، سیستمهای کنترل دقیق و اتوماسیون صنعتی، الکترونیک قدرت، رباتیک و ساخت تجهیزات پیچیده.
ب) کاربردهای صلحآمیز متنوع:
فناوری هستهای کاربردهای گستردهای در پزشکی (تولید رادیوداروها برای تشخیص و درمان سرطان، تجهیزات تصویربرداری پزشکی)، کشاورزی (اصلاح بذر، کنترل آفات، پرتودهی محصولات برای افزایش ماندگاری، مدیریت منابع آب و خاک)، صنعت (سنجش و کنترل کیفیت، ردیابی صنعتی، استریلیزاسیون تجهیزات) و شیرینسازی آب دریا دارد. ایران نیز در زمینه تولید رادیوداروها و استفاده از فناوری هستهای در کشاورزی و صنعت پیشرفتهایی داشته است.
ج) افزایش قدرت چانهزنی و تشخص بینالمللی:
دستیابی به فناوریهای سطح بالا مانند انرژی هستهای، توان چانهزنی اقتصادی و ژئوپلیتیکی کشور را در عرصه بینالمللی افزایش میدهد. در جهانی که دانش و فناوری، یکی از مؤلفههای اصلی قدرت ملی محسوب میشود، تسلط بر فناوری هستهای، یک مزیت راهبردی و نشانهای از توانمندی علمی و صنعتی کشور است. کشورهایی با ظرفیت هستهای پیشرفته مانند آمریکا، فرانسه، روسیه، و چین، به قطبهای اصلی صادرات فناوری و تجهیزات هستهای در سطح بینالمللی تبدیل شدهاند و از این طریق نفوذ سیاسی و اقتصادی جهانی قابلتوجهی کسب کردهاند.
د) مزیتهای علمی و نوآوری:
سرمایهگذاری در صنعت هستهای نیازمند پژوهش و توسعه گسترده است. این مسئله منجر به افزایش سرمایهگذاری در تحقیقات علمی و پرورش نیروی انسانی متخصص در بالاترین سطوح دانش فنی و علمی میشود. این فرآیند خود میتواند به موتور محرکی برای نوآوری در سایر بخشها نیز تبدیل شود.
- اقتصاد مقاومتی، امنیت انرژی و افق بلندمدت فناوری هستهای
اصول بنیادین «اقتصاد مقاومتی» بر افزایش تابآوری اقتصاد در برابر فشارهای بیرونی، کاهش وابستگیها و تقویت تولید داخلی استوار است. توسعه انرژی هستهای دقیقا در راستای تحقق این اصول قرار دارد. این تابآوری از جهتهای زیر حائز اهمیت است.
الف) تنوعبخشی به سبد انرژی و کاهش آسیبپذیری:
اولین و مهمترین دستاورد آن، تنوعبخشی به سبد انرژی کشور است. اتکای صرف به منابع فسیلی، اقتصاد را در برابر شوکهای قیمتی یا محدودیتهای دسترسی به این منابع، آسیبپذیر میسازد. انرژی هستهای با فراهم آوردن یک منبع انرژی پاک، پایدار و مستقل از نوسانات بازارهای جهانی سوختهای فسیلی، این آسیبپذیری را کاهش میدهد.
ب) تولید پایدار انرژی در شرایط تحریم:
امکان تولید پایدار انرژی در شرایط تحریم، یکی دیگر از مزایای راهبردی انرژی هستهای در چارچوب اقتصاد مقاومتی است. در شرایطی که دسترسی به منابع مالی بینالمللی یا واردات تجهیزات و سوخت برای سایر نیروگاهها با مشکل مواجه میشود، نیروگاههای هستهای بومیسازیشده میتوانند به فعالیت خود ادامه داده و بخشی از نیاز حیاتی کشور به برق را تأمین کنند.
ج) کاهش نیاز ارزی و تقویت تراز تجاری:
کاهش نیاز به ارز برای واردات انرژی، بهویژه گازوئیل یا سایر سوختها برای نیروگاههای حرارتی در زمان اوج مصرف یا کمبود گاز، از دیگر پیامدهای مثبت توسعه انرژی هستهای است که به تقویت تراز ارزی و کاهش فشارهای تورمی کمک میکند.
د) تجربه کشورهای موفق:
تجربه کشورهایی چون کرهجنوبی که با سرمایهگذاری هوشمندانه در انرژی هستهای و سایر منابع انرژی، امنیت انرژی و رشد اقتصادی پایدار خود را تضمین کردهاند، نشان میدهد که اتکا به ترکیبی متنوع از منابع انرژی، ضامن امنیت و شکوفایی اقتصادی در بلندمدت است. سهم انرژی هستهای در سبد انرژی کرهجنوبی حدود 30% (در برخی سالها بیش از 30%) بوده و برنامههایی برای حفظ و افزایش این سهم نیز دارند که نشاندهنده اهمیت این منبع انرژی برای اقتصادهای پیشرو است. ژاپن نیز با وجود حادثه فوکوشیما، به دلیل نیاز مبرم به امنیت انرژی و کاهش وابستگی به واردات سوختهای فسیلی گرانقیمت، در حال باز راهاندازی تدریجی نیروگاههای هستهای خود است.
ه) پایداری اقتصادی و زیستمحیطی بلندمدت:
با در نظر گرفتن محدودیت منابع سوختهای فسیلی و افزایش آگاهی زیستمحیطی، کشورهای توسعهیافته به دنبال منابع انرژی پاک و پایدار هستند. انرژی هستهای به دلیل میزان پایین انتشار گازهای گلخانهای در فرآیند تولید برق و کارایی بالا، انتخاب استراتژیک مناسبی محسوب میشود.
- تحلیل مقایسهای با سایر کشورها و هزینه-فایده اقتصادی
مقایسه با سایر کشورها، از دو منظر مقایسه درآمد سرانه و تحلیل هزینه فایده فناوری هستهای از وجه اقتصادی میتواند صورت پذیرد. در ادامه این دو منظر بررسی شده است.
الف) مقایسه درآمد سرانه:
کشورهایی که صرفا بر منابع طبیعی مانند نفت تکیه کرده و در تنوعبخشی به اقتصاد خود ناکام بودهاند (مانند ونزوئلا)، اغلب با بیثباتی اقتصادی، تورم بالا و درآمد سرانه پایین مواجه شدهاند. درآمد سرانه ونزوئلا پس از بحرانهای اقتصادی و سیاسی اخیر به شدت کاهش یافته است. در مقابل، کشورهایی مانند نروژ که درآمدهای نفتی خود را هوشمندانه مدیریت کرده و در جهت تنوعبخشی به اقتصاد و سرمایهگذاری در صندوقهای ثروت ملی و فناوریهای نوین گام برداشتهاند، از درآمد سرانه بالا و ثبات اقتصادی بیشتری برخوردارند. درآمد سرانه ایران بر اساس شاخص قدرت خرید یا (PPP) در مقایسه با نروژ پایینتر و در سالهای اخیر به دلیل تحریمها و مشکلات اقتصادی با نوساناتی همراه بوده است. هدف باید حرکت به سمت مدل نروژی (اقتصاد نفتی متنوعشده) و دوری از سرنوشت اقتصادهای نفتی شکننده باشد.
ب) تحلیل هزینه-فایده اقتصادی فناوری هستهای:
تحلیل هزینه فایده نیز از سه منظر مورد بررسی قرار میگیرد.
- هزینههای سرمایهگذاری اولیه و هزینههای بلندمدت: هزینه سرمایهگذاری اولیه برای احداث نیروگاههای هستهای بالاست. برآوردها نشان میدهد هزینه احداث یک نیروگاه هزار مگاواتی هستهای میتواند بین 1.5 تا حتی بیش از 6 میلیارد دلار باشد (بسته به نوع راکتور و شرایط کشور). در مقابل، هزینه احداث یک نیروگاه فسیلی مشابه (گازی یا زغالسنگی) ممکن است کمتر باشد (مثلا بین 1 تا 3 میلیون دلار به ازای هر مگاوات برای نیروگاههای گازی). با این حال، هزینههای جاری و سوخت نیروگاههای هستهای به مراتب پایینتر از نیروگاههای فسیلی است. یک نیروگاه هزار مگاواتی گازی سالانه میلیونها متر مکعب گاز مصرف میکند که هزینه گزافی را (چه به صورت هزینه مستقیم خرید گاز و چه به صورت هزینه فرصت از دست رفته صادرات آن) تحمیل میکند. در حالی که سوخت سالانه یک نیروگاه هستهای مشابه، حجم و هزینه بسیار کمتری دارد. همچنین، عمر مفید نیروگاههای هستهای معمولا بیشتر از نیروگاههای فسیلی است (60 سال و حتی بیشتر با امکان تمدید، در مقابل 30-40 سال برای نیروگاههای فسیلی).
- نقطه سر به سر (Break-even) اقتصادی: تحلیل نقطه سر به سر برای نیروگاه هستهای در ایران نیازمند پیشبینیهای دقیقی از قیمتهای آتی سوختهای فسیلی (گاز و نفت)، هزینههای بهرهبرداری و نگهداری، و هزینه سرمایه است. با توجه به روند جهانی به سمت افزایش قیمت سوختهای فسیلی در بلندمدت (هرچند با نوسانات کوتاهمدت) و همچنین ارزش صادراتی گاز طبیعی برای ایران، سرمایهگذاری در انرژی هستهای میتواند در یک بازه زمانی مشخص (مثلا 15 تا 25 سال) از نقطه نظر اقتصادی توجیهپذیر شود و پس از آن، برق با هزینه متغیر بسیار پایینی تولید کند. پیشبینیها نشان میدهد که هرچند ممکن است در کوتاهمدت به دلیل گذار به انرژیهای پاک، قیمت سوختهای فسیلی کاهش یابد، اما این روند در بلندمدت معکوس خواهد شد و یا حداقل نوسانات شدیدی خواهد داشت.
- تجربه کاهش هزینههای وارداتی: کشورهایی مانند فرانسه، ژاپن و کرهجنوبی که به دلیل فقدان منابع داخلی نفت و گاز به توسعه انرژی هستهای روی آوردهاند، توانستهاند وابستگی خود به واردات پرهزینه سوختهای فسیلی را به میزان قابل توجهی کاهش دهند و امنیت انرژی خود را تقویت کنند. برای ایران، این به معنای آزاد شدن مقادیر زیادی گاز طبیعی برای صادرات یا استفاده در صنایع پتروشیمی با ارزش افزوده بالاتر است. بر اساس برآوردها، نیروگاه بوشهر تاکنون در مصرف دهها میلیون بشکه نفت صرفهجویی کرده است.
جمعبندی: چرا گزاره «نفت داریم، پس نیازی به هستهای نیست» اشتباه است؟
در پرتو تحلیلهای ارائه شده با استفاده از شاخصهای اقتصادی، دادههای تاریخی و تجربیات جهانی، بطلان گزاره «نفت داریم، پس نیازی به توسعه انرژی هستهای نیست» بیش از پیش آشکار میشود. ناپایداری ذاتی درآمدهای نفتی، ریسکهای ژئوپلیتیکی و تحریمپذیری، آسیبپذیری ساختاری اقتصاد تکمحصولی، ناترازیهای انرژی و بودجه، و همچنین الزام حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان و متنوع، همگی ضرورت سرمایهگذاری در فناوریهای راهبردی مانند انرژی هستهای را تایید میکنند.
مزایای متعدد فناورانه، اقتصادی و راهبردی انرژی هستهای، از جمله ایجاد ارزش افزوده بالا، توسعه صنایع پیشرفته و اشتغالزایی کیفی، تربیت نیروی انسانی متخصص، صرفهجویی ارزی قابل توجه از طریق کاهش مصرف سوختهای فسیلی در نیروگاهها و امکان صادرات آن، افزایش امنیت و پایداری انرژی، کاهش آلایندههای زیستمحیطی، و تقویت قدرت چانهزنی و استقلال کشور، آن را به یک گزینه جذاب و یک ضرورت انکارناپذیر برای آینده اقتصاد ایران تبدیل کرده است. اظهاراتی که تلاش دارند هزینه سرمایهگذاری در این فناوری را صرفاً با درآمدهای نفتی مقایسه کنند، بدون در نظر گرفتن هزینههای بلندمدت وابستگی، هزینههای فرصت از دست رفته ناشی از مصرف داخلی گاز و نفت در نیروگاهها، و فواید جانبی گسترده این فناوری، تحلیلی سطحی و گمراهکننده ارائه میدهند.
توسعه درونزا و تقویت استقلال اقتصادی، پیشنیازهای اساسی برای دستیابی به رشد پایدار و رفاه عمومی هستند. انرژی هستهای نه تنها یک سرمایهگذاری بلندمدت در جهت تقویت بنیانهای اقتصادی کشور و افزایش امنیت و تابآوری آن است، بلکه یک ضرورت برای تحقق توسعه پایدار و متوازن و حفظ منافع نسلهای آینده محسوب میشود. انتخاب امروز ما در این زمینه، مستقیماً بر معیشت، امنیت، توسعه و سرنوشت ایران فردا تأثیرگذار خواهد بود. در نظر گرفتن مناقشات بینالمللی و فشارهای موجود نباید مانع از دیدن افق بلندمدت و مزایای استراتژیک این فناوری شود؛ بلکه باید با دیپلماسی فعال و هوشمندانه، ضمن پایبندی به تعهدات بینالمللی و شفافیت، مسیر بهرهمندی صلحآمیز از این دانش را هموار ساخت.