۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۹
کد خبر: ۷۹۱۹۵۴

نسل زد در محیط کار؛ فرصت یا تهدید؟

نسل زد در محیط کار؛ فرصت یا تهدید؟
سبک زندگی متفاوت این نسل قواعد سنتی مدیریت را زیر و رو کرده و سازمان‌ها را وادار به بازنگری کرده است.
نسل جدید وارد بازار کار شده و سبک زندگی‌اش قواعد بازی را تغییر داده است. ساعت‌های طولانی کاری و شیوه‌های مدیریتی سنتی دیگر کارایی ندارند؛ چون این نسل راحتی، انعطاف و تعامل دوستانه را اولویت قرار می‌دهد و لحظه‌محور است. این تغییرات هم محیط کار و هم روابط بین همکاران را دگرگون کرده است.
 
 تحولات نسلی تنها در سلیقه‌های فرهنگی یا الگوهای مصرفی متوقف نمی‌شوند؛ این تغییرات عمیق‌تر از آن‌اند که بتوان نادیده‌شان گرفت. سبک زندگی نسل‌های جدید، از شیوهٔ ارتباطات روزمره تا نحوۀ گذراندن اوقات فراغت، اکنون به‌طور مستقیم بر فضای محیط کار اثر گذاشته است.همان جوانانی که در دنیای شبکه‌های اجتماعی بزرگ شده‌اند، با ذهنیتی متفاوت وارد سازمان‌ها می‌شوند و طبیعی است که منطق زیست آنها با الگوهای نسل‌های پیشین هم‌خوانی نداشته باشد.این تغییر سبک زندگی، خود را در تعاملات کاری نیز آشکار کرده است. اگر برای نسل‌های دهه‌های گذشته «کار» مفهومی پیوندخورده با سخت‌کوشی بی‌وقفه، پذیرش ساختارهای سخت و تلاش برای رفاه خانوادگی بود، نسل‌های جدید بیش از هر چیز به «در لحظه زیستن»، «انعطاف‌پذیری» و «راحتی در ارتباطات» توجه دارند.همین تفاوت باعث شده بسیاری از مدیران و کارفرمایان با پرسشی جدی روبه‌رو شوند: چگونه باید با نسلی کار کرد که قواعد ارتباطی و شغلی‌اش با گذشته تفاوت بنیادین دارد؟به بیان دیگر، مسئله فقط تغییر در ابزار یا فناوری نیست، بلکه تغییر در «ذهنیت» و «سبک زیست» است؛ تغییری که به شکل‌گیری الگوهای تازه‌ای از تعاملات میان کارکنان، روابط با مدیران، و حتی تعریف از خودِ کار منجر شده است.دکتر «مجید ایرانشاهی» مشاور منابع انسانی، در گفت‌وگویی مفصل، از این تغییرات به‌عنوان پدیده‌ای جهانی یاد می‌کند و توضیح می‌دهد چرا باید نگاه خود را نسبت به نسل جدید تغییر دهیم و چه راه‌هایی برای تطبیق سازمان‌ها با این سبک زندگی و تعاملات کاری وجود دارد.

دگرگونی نگاه نسل‌ها به فلسفهٔ کار

ورود نسل‌های جدید به محیط‌های کاری، تصویر تازه‌ای از ارتباطات، انتظارات و شیوهٔ تعامل ایجاد کرده است. آنچه برای نسل‌های پیشین بدیهی به نظر می‌رسید، اکنون به محل بحث و حتی چالش تبدیل شده است. ایرانشاهی می‌گوید :«یکی از تفاوت‌هایی که بین نسل جدید و نسل گذشته در محیط کار وجود دارد، نوع ارتباطات و میزان راحتی نسل جدید در محیط کار است. این مسئله از آنجا ناشی می‌شود که نگاه نسل جدید (یعنی نسل ضد، و نسل آلفا و بتا که در آینده وارد بازار کار خواهند شد) به اصل فلسفهٔ کار متفاوت است. شاید در گذشته نسل‌های ایکس و نسل‌های قدیمی‌تر، که در ایران دههٔ ۴۰ و ۵۰ محسوب می‌شوند، به کار به چشم سرمایه‌گذاری، کسب رفاه، تشکیل خانواده و مواردی از این دست نگاه می‌کردند و نیم‌نگاهی هم به مسائل اجتماعی داشتند. اما نسل جدید به دلایل متعدد، نگاه متفاوتی دارد و فضای متفاوتی را تجربه می‌کند.»او ادامه می‌دهد «نسل جدید در تعاملات، خود را محور قرار می‌دهد و به نوعی فردگراتر است. البته فردگرایی نه به این معنا که نخواهد ارتباط اجتماعی داشته باشد، بلکه نوع ارتباطات اجتماعی او فردگرایی و منفعت‌محوری است و نگاهش به کار نیز طبیعتاً بر همین مبنا شکل گرفته است.»
 

بازتاب سبک زندگی نسل جدید در محیط کار

نسل جدید در محیط کار، بیش از هر چیز فردگرایی و راحتی را دنبال می‌کند. این ویژگی نه به معنای بی‌مسئولیتی، بلکه برآمده از شیوهٔ زیست اجتماعی آنان است.به گفتهٔ ایرانشاهی، این فردگرایی نوعی منفعت‌گرایی و راحت‌طلبی را با خود به همراه می‌آورد. اما این رفتار در کجا بروز پیدا می‌کند؟این شیوهٔ نگاه و نگرش در دو سطح مطرح می‌شود: ۱) در حوزهٔ شرایط کار، ۲) در حوزهٔ ارتباطات میان‌فردی.

از صندلی خراب تا میز کار آنلاین

از مهم‌ترین نشانه‌های این تغییر نسلی، ظهور انعطاف در زمان و مکان کار است.ایرانشاهی توضیح می‌دهد «در میان نسل‌های گذشته شناوری ساعت کاری، فریلنسری و مانند این‌ها چندان معنا نداشت. اما در نسل جدید این موضوع پدید آمده و طبیعتاً مسئله، خوب یا بدی هم نیست. بلکه پدیده‌ای است که در دنیا، به‌ویژه پس از دوران کرونا، به اوج خود رسید.»یک مثال ساده این است که در نسل گذشته اگر به نیروی کار گفته می‌شد ساعت ۵ یا ۶ صبح بیا تا ۷ شب با این میزان دستمزد، برای کارفرما چندان چالش‌زا نبود. نبود صندلی مناسب، کمبود برخی الزامات کار یا اینکه شخص لپ‌تاپ خود را برای کار بیاورد هم چندان مسئله‌ساز نبود. اما اکنون با تغییر نسلی، نیروی کار، فردگرا و منفعت‌گراست و لحظه برایش اهمیت دارد. این ویژگی نیز مدام پررنگ‌تر می‌شود.به اعتقاد ایرانشاهی «یکی از خصوصیات نسل جدید این است که به خاطر زیست شبکه‌ای اجتماعی خود و سرعت زندگی که تجربه می‌کند، لحظه برایش مهم است و نمی‌خواهد آن را از دست بدهد. به همین دلیل کمتر از نسل‌های گذشته حاضر است آسایش و حس راحتی خود را از دست بدهد. همین امر موجب شده به‌ویژه پس از کرونا موضوعاتی مانند دورکاری، ساعت کاری شناور و موارد مشابه برای کسب‌وکارها مطرح شود.»

نسلی که بی‌واسطه حرف می‌زند

نوع دیگر راحتی، راحتی در تعاملات با همکاران و نیز با مدیران است. صراحت، راحتی و بیان مستقیم نظرها از ویژگی‌های آنهاست.این کارشناس منابع انسانی می‌گوید «این نسل بر خلاف نسل گذشته بسیار راحت رفتار می‌کند و به‌سادگی نظرات خود را بیان می‌کند. این موارد در بسیاری از مطالب و مقالات نیز نقل شده و کسانی که با نسل جدید در محیط‌های کاری تعامل دارند، این رفتارها را مشاهده می‌کنند.»اما آیا این مسئله مختص کشور ماست؟ خیر. این موضوع جهانی است و تقریباً در تمامی کشورهای دنیا نسل جدید با چنین چالش‌هایی شناخته می‌شود.

نسل جدید پاسخ می‌خواهد، نه دستور

دیگر نمی‌توان صرفاً با دستور و اقتدار از بالا به پایین، نسل جدید را مدیریت کرد.ایرانشاهی در این باره می‌گوید «برای مثال، این نسل در تعامل با مدیران به راحتی نمی‌پذیرد که صرفاً به او گفته شود کاری را انجام بدهد و او هم بدون چون و چرا انجام دهد. اساساً این سبک را نمی‌پذیرد. آنها می‌پرسند چرا باید انجام بدهم و بلافاصله پاسخ دهند و پاسخ می‌خواهند. بسیار هم خودمانی هستند. چون فضاهای راحت برایشان جذاب است و دیگر سبک مدیریت دستوری مانند گذشته روی آنها اثرگذار نیست. اما به دلیل تفاوت نسلی، گاهی از سوی مدیریت برداشت‌های منفی از این رفتارها شکل می‌گیرد؛ مثلاً اینکه آنها کارکنان خوبی نیستند یا رفتار درست را بلد نیستند. در حالی‌که واقعیت این است که شیوهٔ تعامل و ارتباط آنها مبتنی بر دوستانه بودن است.»

این راحتی، بی‌اصول بودن نیست

ارتباطات نسل جدید در میان همکاران هم رنگ و بوی متفاوتی دارد و این راحتی در روابط با همکاران هم‌جنس و همکاران جنس مخالف هم به نوعی دیده می‌شود.به گفتهٔ این کارشناس «این نسل، اکیپ‌هایشان، نوع گفتمان‌شان، نوع بیان و ادبیات‌شان، حتی نوع موسیقی که گوش می‌دهند، همگی دال بر راحتی است. ما گاهی در ارتباطات تصور می‌کنیم که این‌ها پایبند به هیچ چیزی نیستند و هیچ اصولی ندارند. در حالی‌که این برداشت لزوماً درست نیست و شاید تا حدی از واقعیت هم دور باشد.»
 

تأثیر زیست شبکه‌ای بر تعاملات کاری

اما چرا این نسل راحت است؟ یکی از ریشه‌های این راحتی، تجربهٔ زندگی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. در واقع اثرات این تجربه طبیعتاً به محیط کار کشیده می‌شود.ایرانشاهی در این باره تجربه‌ای عینی را بازگو می‌کند «آقا و خانمی از کارکنان یک مجموعه، هر دو دهه هشتادی بودند. این دو همدیگر را با اسم کوچک صدا می‌زدند، بدون هیچ نیت یا ارتباط خاصی؛ صرفاً به خاطر نوع فضای ارتباطی و تعاملی نسل خودشان. به آنها گفتم جلوی مدیران کمی مراعات کنید، چون آنها بالاخره حساسیت‌های خودشان را دارند و ممکن است ناراحت یا نگران شوند. اتفاقاً یک روز یکی از مدیران دیده بود که این دو همدیگر را با اسم کوچک صدا می‌زنند. مدیر متعجب مانده بود که چه واکنشی نشان دهد. در حالی‌که این دو واقعاً ارتباط خاصی با هم نداشتند و صرفاً جنس تعاملات‌شان راحت بود.»

سیگار و موبایل؛ چالش‌های دیگر در محیط کار

موضوع راحتی در نسل جدید فقط به ارتباطات ختم نمی‌شود، بلکه در رفتارهای روزمره هم نمود دارد.ایرانشاهی از سیگار یا استفاده از گوشی موبایل به‌عنوان چالش‌های دیگر این نسل نام می‌برد و توضیح می‌دهد «برای مثال، در محیط‌های صنعتی اگر نسل جدید وارد شده باشد، استفاده از گوشی موبایل به دلیل خطراتش، بسیار چالش‌زا خواهد بود. همین مسئله می‌تواند باعث شود برخی قوانین و قواعد در محیط‌های صنعتی به هم بخورد. هرچند در محیط‌های خدماتی و بازرگانی شاید چندان مسئله‌ساز نباشد.»

چالش کمبود نیروی کار در نسل جدید

ایرانشاهی معتقد است این تغییر نه خوب است و نه بد، بلکه باید پذیرفته و مدیریت شود. چون در کشور ما خطر پیری جمعیت و کمبود نیروی کار بسیار جدی است و متأسفانه به دلایل به‌ویژه اقتصادی، به این موضوع توجه کافی نمی‌شود. ما در ۱۵ سال آینده به‌طور جدی با مسئلهٔ کمبود نیروی کار، به‌ویژه در واحدهای تولیدی، روبه‌رو خواهیم شد. چون نسل دههٔ ۶۰ به سمت بازنشستگی می‌رود و نسل جدید هم به دلیل راحت‌طلبی و سبک زیستی خود، این نوع کار را نمی‌پذیرد. بنابراین چالش‌های بسیار زیادی در ادامه برای ما ایجاد خواهد شد.

هوش بالا و مهارت پایین؛ فرصت کار تیمی

با وجود این چالش‌ها، نسل جدید ظرفیت‌های ارزشمندی برای کار تیمی دارد.ایرانشاهی ادامه می‌دهد «این نسل گفت‌وگو بلد نیست، اما تصور می‌کند بلد است. آنها باهوش‌تر هستند، اما در یک سری موارد مهارت‌محوری‌شان بسیار پایین‌تر از نسل‌های گذشته است. با این حال، اطلاعات بیشتری کسب می‌کنند و ورودی اطلاعات بیشتری دارند. بنابراین ظرفیت خوبی برای تیم‌سازی دارند. شرکت‌ها می‌توانند از این ظرفیت برای توسعهٔ تیم‌های خود در فعالیت‌هایشان استفاده کنند.»

راهی جز مکانیزاسیون نیست

اما با وجود این چالش‌ها و ظرفیت‌ها چه اتفاقی خواهد افتاد؟برای صنایع تولیدی، راهکار ایرانشاهی روشن است: حرکت به سمت مکانیزاسیون. زیرا «این راحتی، حس در لحظه بودن و مراقبت از خوشی‌های شخصی، به‌ویژه در کسب‌وکارهای صنعتی و تولیدی چالش ایجاد خواهد کرد. در این شرایط باید به سمت مکانیزاسیون حرکت کنیم. هیچ راه دیگری وجود ندارد. حداقل تا ۱۵ سال آینده که کمبود نیروی کار جدی‌تر از گذشته خواهد شد؛ مگر آنکه نرخ زاد و ولد افزایش یابد. البته به فرض هم که این نرخ بالا برود، سبک کارکرد و روحیهٔ کاری نسل جدید باز هم محیط‌های صنعتی و تولیدی را پر از چالش خواهد کرد. پس ناچاریم به سمت مکانیزاسیون حرکت کنیم.»برخلاف صنایع، حوزهٔ خدمات ظرفیت بیشتری برای بهره بردن از ویژگی‌های نسل جدید دارد.به اعتقاد ایرانشاهی «در حوزهٔ کسب‌وکارهای خدماتی و عادی، فضا به‌شدت آمادهٔ استفاده از پتانسیل کار تیمی، تغییر قوانین مبتنی بر بازار نوین، توسعهٔ فضای مجازی و تشکیل مدیریت پروژه بر مبنای دورکاری و مناطق مختلف است. کسب‌وکارها هم به‌تدریج متوجه می‌شوند که اگر بخواهند در بازار بمانند و کسب‌وکار خود را پیش ببرند، باید این امکانات را فراهم کنند.»

آموزش مهارت‌های ضروری، غایب در مدارس

ریشهٔ بسیاری از چالش‌های امروز، به ضعف نظام آموزشی بازمی‌گردد.در حوزهٔ روابط، به‌ویژه روابط در محیط کاری با جنس مخالف، با توجه به حساسیت‌های جدی جامعهٔ ما در این زمینه، نکتهٔ مهمی که نباید مغفول بماند این است که این مسئله از محیط کسب‌وکار شروع نمی‌شود، بلکه از نظام آموزشی ضعیف ما آغاز می‌شود.ایرانشاهی با بیان این نکته تأکید می‌کند «نظام آموزشی کشور ما در هیچ یک از مقاطع مختلف مهارت‌محور نیست. این عدم مهارت‌محوری منجر می‌شود به وضعیتی که کسب‌وکارها ناچارند بار نظام آموزشی را به دوش بکشند. کسب‌وکارها نمی‌توانند فرآیندی را که باید از ۶ سالگی تا ۱۸ سالگی شکل بگیرد (اعم از ارتباطات، مهارت نه گفتن، تیم‌سازی، کار تیمی و...)، تازه در محیط کار آموزش دهند. چون اساساً چنین فرصتی وجود ندارد. اما مدیران کسب‌وکار باید این واقعیت را بپذیرند و در حد توان از ظرفیت‌های موجود استفاده کنند. ایجاد شرایط سالم و زیست سالم در کنار آموزش‌های زیستی و ارتباطی در محیط کار نیز می‌تواند بسیار مؤثر باشد.»

حرف آخر...

نسل جدید سبک متفاوتی از زندگی و کار را تجربه می‌کند. این تفاوت‌ها برای کسب‌وکارها هم فرصت و هم تهدید به شمار می‌آید.ایرانشاهی در پایان می‌گوید «مخلص کلام این است که زیست جامعهٔ ما، زیست کسب‌وکارهای ما و نسل جدید، چه در دنیا و چه در ایران، به سمت زندگی راحت‌تر حرکت می‌کند و حساسیت‌هایش نیز متفاوت است. برای این زیست راحت‌تر، باید کسب‌وکار و محیط کارمان را اولاً آماده کنیم و ثانیاً نظام آموزشی ما باید متناسب با جهانی که در آن زیست می‌کنیم تغییرات اساسی پیدا کند تا در آیندهٔ نه‌چندان دور این چالش‌ها شدیدتر نشوند.»
ارسال نظرات