حجتالاسلام حاجیآقازاده:
حمایت عاطفی خانواده کلید بازگشت فرقهزدگان است

کارشناس نقد فرق و عرفانهای کاذب، در نشست تخصصی «روشهای مواجهه با افراد فرقهزده» تأکید کرد: حمایت عاطفی و بیقید و شرط خانواده، مهمترین عامل در بازگرداندن افراد گرفتار در فرقهها و جریانهای انحرافی است.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، حجتالاسلام وحید حاجیآقازاده، کارشناس نقد فرق و عرفانهای کاذب در نشست «روشهای مواجهه با افراد فرقهزده» که به همت مجمع فرق، ادیان، اقوام و مذاهب (مفام) با همکاری اداره فرق و ادیان معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه علمیه قم برگزار شد به تبیین شیوههای صحیح و علمی برخورد با افراد گرفتار در فرقهها و جریانهای انحرافی پرداخت.
حاجیآقازاده تصریح کرد: «وقتی فردی وارد فرقه میشود، این اتفاق ناگهانی نیست؛ هیچکس یکشبه باورها و هویت خود را کنار نمیگذارد. بنابراین، نباید انتظار داشت با چند دقیقه گفتوگو او از فرقه جدا شود. همانگونه که ۲۳ سال تلاش پیامبر اسلام برای هدایت جامعه تدریجی بود، بازگرداندن یک فرد فرقهزده نیز نیازمند صبر و استمرار است.»
وی تأکید کرد: «اگر با عجله و فشار بخواهیم فرد را به مسیر درست بازگردانیم، در واقع او را در فرقه ماندگارتر میکنیم. بهویژه نزدیکترین افراد به شخص فرقهزده باید بیشترین احتیاط را در گفتار و رفتار داشته باشند، زیرا هر خطای کوچک میتواند به تثبیت ذهنی انحراف او بینجامد.»
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: «یکی از تصورات غلط این است که افراد به دلیل مسائل اعتقادی صرف به فرقهها میپیوندند، در حالی که در بسیاری از موارد، زمینههای روانی، اجتماعی و خانوادگی نقش بیشتری دارند. ضریب تأثیر عقاید در این زمینه بسیار پایینتر از آن چیزی است که عموم مردم تصور میکنند.»
وی ادامه داد: «همچنین، صرف دینداری یا تحصیلات حوزوی به معنای توانایی مواجهه مؤثر با یک فرد فرقهزده نیست. برای بازگرداندن چنین فردی باید از کارشناسان آشنا با ابعاد روانی و اجتماعی موضوع بهره گرفت. گاهی کارشناس دینی بخشی از مسئله را میداند، اما بازگشت روانی و تثبیت اعتقادی فرد نیازمند تخصصهای چندبعدی است.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده تأکید کرد: «جامعه امروز ما بیش از حد دچار شتاب در قضاوت و برچسبزنی است. باید از نگاههای احساسی فاصله بگیریم و با شناخت دقیق، علمی و مرحلهبهمرحله به بازسازی فکری و هویتی افراد فرقهزده کمک کنیم.»
این کارشناس فرق و ادیان به تبیین تفاوتهای مفهومی میان اختلاف سلیقه و پدیده فرقهگرایی پرداخت و بیان داشت: «اساساً اختلاف سلیقه میان افراد را نباید فرقهگرایی نامید. فرقه زمانی معنا دارد که انحرافی از بطن دین پدید آمده باشد. مثلاً اگر فردی بینماز است، الزامی ندارد که منکر خدا باشد؛ ممکن است صرفاً از روی تنبلی نماز نخواند، همانگونه که ما نیز در زمینههایی مثل صلهرحم یا کنترل خشم دچار سستی هستیم. بنابراین نباید به سرعت به دیگران برچسب انحراف یا فرقهزدگی زد.»
وی افزود: «من معتقدم بزرگترین فرقه در ایران، فرقه برچسبزنی است که متأسفانه توسط خود ما متدینان ایجاد میشود. به محض اینکه کسی مانند ما رفتار نکرد یا از ادبیات متفاوتی بهره برد، فوراً او را وابسته به جریان یا گروه خاصی میدانیم. چنین رویکردی به هیچ عنوان درست نیست و نباید کسی را صرفاً بهدلیل تفاوت در سلیقه یا نوع بیان، فرقهگرا نامید.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده ادامه داد: «در یک گفتوگو با یکی از دانشپژوهان، وقتی از او پرسیدم بزرگترین چالش فکری برایت چیست، پاسخ داد که اگر یکی از بستگانش اصلاحطلب شود، دیگر قابل بازگشت نیست! این نشان میدهد که برخی هنوز مفهوم فرقه را با گرایش سیاسی یا فکری اشتباه میگیرند، در حالی که این دو کاملاً متفاوتاند.»
وی بیان کرد: «فرقهها ضریبها و سطحهای متفاوتی دارند؛ نوع آسیب و روش بازگشت در هر مورد فرق میکند. همانطور که همه بیماران نسخه واحدی ندارند، هیچ نسخه واحدی هم برای بازگرداندن همه فرقهزدگان وجود ندارد. حتی در بیماریهای ساده مانند سرماخوردگی نیز نوع درمان در افراد مختلف متفاوت است.»
حجتالاسلام در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این پرسش که «آیا شستوشوی مغزی در فرقهها ناگهانی است یا تدریجی؟» گفت: «پاسخ قطعاً تدریجی است. هیچ فرایند ناگهانی در جذب به فرقهها وجود ندارد. ورود به فرقهها معمولاً از یک رابطه عاطفی یا جاذبه روانی آغاز میشود، نه الزاماً رابطهای با جنس مخالف. افراد در ابتدا احساس حال خوب دارند و این احساس، نقطه آغاز درگیری آنان با فرقه است.»
وی افزود: «این افراد بهصورت تدریجی از محیط زندگی و ارتباطات قبلی خود جدا میشوند و به جای آن، شبکهای جدید از روابط درونفرقهای برایشان شکل میگیرد. از اینرو، نمیتوان از آنان انتظار داشت به سرعت به زندگی گذشته بازگردند، زیرا نسبت به آن دوره ذهنی و روانی، حالت گارد و مقاومت دارند.»
این استاد نقد فرق و عرفانهای کاذب خاطرنشان کرد: «برای بازگرداندن چنین افرادی، باید فرآیند بازگشت را تدریجی، آرام و با احساس مثبت پیش برد. شتابزدگی یا فشار از سوی اطرافیان تنها موجب افزایش مقاومت در فرد میشود. برگشت باید با حال خوب اتفاق بیفتد و مبتنی بر شناخت دقیق از وضعیت روانی و اجتماعی فرد باشد.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده با تشریح مراحل بازگشت افراد فرقهزده، بر لزوم صبر، مراقبت و حمایت عاطفی خانوادهها تأکید کرد و بیان داشت: «افرادی که از فرقهها جدا میشوند، نیاز به بازسازی دارند؛ نه فقط در بعد اعتقادی، بلکه در ابعاد خانوادگی، شغلی و اجتماعی. باید مراقب بود تا پس از بازگشت، دوباره “فیلشان یاد هندوستان نکند”. گاهی افراد پس از مدتی از بازگشت، دچار دلتنگی نسبت به گذشته خود در فرقه میشوند، و اگر این مرحله درست مدیریت نشود، احتمال لغزش دوباره وجود دارد.»
وی افزود: «مرحله نخست پس از بازگشت، بازسازی است؛ یعنی فرد باید بتواند دوباره نقش مؤثری در خانواده و اجتماع ایفا کند. وقتی یک فرد فرقهزده به نقطهای میرسد که نهتنها خودش از فرقه فاصله گرفته بلکه میتواند در بازگرداندن دیگران نیز اثرگذار باشد، آنگاه میتوان گفت فرآیند بازگشت او بهصورت واقعی تکمیل شده است.»
این استاد نقد فرق و عرفانهای کاذب خاطرنشان کرد: «شستوشوی مغزی فرآیندی تدریجی است و بازگشت از آن نیز تدریجی و دردناک است، اما شدنی است. تجربه نشان داده است که افراد، حتی پس از سالها حضور در فرقهها، میتوانند با برنامهریزی درست و حمایت صحیح بازگردند.»
وی بیان داشت: «نخستین کار برای کمک به بازگشت یک فرد فرقهزده، ایجاد شکاف ذهنی در باورهای اوست؛ یعنی باید او را با اطلاعات متناقض و واقعی مواجه کرد، تا خودش کمکم در باورهایش تردید کند. این مرحله نیازمند صبر است و نباید با عجله یا فشار همراه باشد.»
این کارشناس افزود: «در گام دوم، خانوادهها باید حمایت عاطفی و بدون قضاوت از او داشته باشند. حتی اگر در فرقه باشد، باید بداند که هنوز عزیز خانواده است. جملاتی مانند “تو هنوز هم برای ما مهمی”، یا “روی من حساب کن” اثرگذارتر از هر بحث اعتقادیاند. متأسفانه در بسیاری از موارد، رفتار تند خانوادهها یا برادر و پدر، فرد را در مسیر دوری بیشتر از خانواده قرار میدهد.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده تأکید کرد: «در برخی موارد دیدهام پدرانی که برای بازگشت فرزندشان از فرقه حاضر بودند از موقعیتهای علمی و اجتماعی خود بگذرند. این نشان میدهد که اولویت اصلی، نجات انسان است، نه حفظ ظاهر یا جایگاه. نباید از سر خشم و دقدل، رفتارهایی کرد که نتیجهاش ریزش عاطفی بیشتر و ماندگاری طولانیتر در فرقهها باشد.»
وی خاطرنشان کرد: «تبلیغات اولیه و مواجهه عاطفی مثبت، همراه با حمایت بدون قضاوت و گفتگوهای آرام، سه گام اساسی در مسیر بازگرداندن افراد فرقهزده است. حتی اگر او فقط حاضر شود با شما حرف بزند، همین گفتوگو خودش یک پیروزی است. در چنین شرایطی، باید ارزش این ارتباط را دانست و آن را تقویت کرد.»
این استاد حوزه اظهار داشت: «ما باید یاد بگیریم که در مواجهه با چنین افرادی، هیجان خود را کنترل کنیم، به جای سرزنش، گوش دهیم، و به جای عجله، همراهی کنیم. بازگشت از فرقهها مسیری تدریجی و انسانی است، نه دستوری و فوری.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده در ادامه به تشریح مرحلهبندی مداخلات برای بازگشت افراد فرقهزده پرداخت و بیان داشت: «مرحله چهارم بازگشت، آغاز مداخلات روانی و تخصصی است. این مرحله نیازمند صبر، صمیمیت و حضور واقعی خانواده و نزدیکان است تا اعتماد فرد بازسازی شود و احساس امنیت کند. باید توجه داشت که حمایت عاطفی بیقید و شرط، به ویژه از سوی مادر و نزدیکان، نقش بسیار مؤثری در بازسازی هویتی فرد دارد.»
وی افزود: «افرادی که از فرقهها بازگشتهاند، نیاز دارند فرصت پیدا کنند تا شکافهای ذهنیشان شکل بگیرد و دوباره بتوانند تجربههای زندگی واقعی را بازیابی کنند. این مرحله باید آرام و تدریجی باشد و از هرگونه فشار یا قضاوت پرهیز شود. حتی همین که فرد حاضر شود با شما حرف بزند، خود یک موفقیت بزرگ است و باید به آن ارزش داده شود.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده ادامه داد: «بازسازی هویتی شامل بازگرداندن نقش فرد در خانواده، اجتماع و فعالیتهای جمعی است. وقتی فرد بتواند در جمعها و فعالیتهای مثبت اجتماعی مشارکت کند، پروسه بازگشت او تثبیت میشود. این بازگشت تنها محدود به بعد اعتقادی نیست بلکه شامل بعد روانی، اجتماعی و عاطفی نیز میشود.»
وی افزود: «برای مواجهه با افرادی که بهظاهر جذب فرقه شدهاند، نباید متهم به تفتیش عقاید شد. کافی است ارتباط امن برقرار شود، فضای گفتگو فراهم شود و در صورت نیاز، منابع علمی و آموزشی معرفی گردد. وقتی فرد احساس کند در خانواده و جمع خود جایگاه امنی دارد، خود به خود فاصلهگیری از آموزههای فرقهای اتفاق میافتد.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده تأکید کرد: «فرایند فرقهای شدن مرحلهبندی دارد: ابتدا کنجکاوی و هیجان، سپس جذب تدریجی، و نهایتاً تثبیت باورها. در هر مرحله، اقدامات مناسب متناسب با سطح درگیری فرد باید انجام شود تا بازگشت موفقیتآمیز باشد.»
این کارشناس در ادامه به بررسی تجربههای عملی خود در مواجهه با نوجوانان و جوانان گرایش یافته به فرقهها پرداخت و بیان داشت: «یک نوجوان پانزدهساله به دلیل رفتارهای ناصحیح همسایه و تأثیرات محیطی، گرایش به مسیحیت پیدا کرده بود. در این موارد، مسئله صرفاً اعتقادی نیست، بلکه بیشتر به شخصیت و خلاهای عاطفی و هیجانی فرد مرتبط است. ما باید به جای تمرکز صرف بر عقاید، به شخصیت و تجربههای زندگی نوجوان توجه کنیم و از فشار یا القای مستقیم عقاید پرهیز کنیم.»
وی افزود: «در مواجهه با نوجوانان، مهم است خانواده محیط امنی فراهم کند و گفتوگوی باز و بدون قضاوت داشته باشد. پدر و مادر باید نقش حمایتی و همراهی عاطفی را تقویت کنند تا خلاهای هیجانی و شخصیتی پر شود و فرد به دنبال جبران این خلا در فرقهها یا روابط ناسالم نرود.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده با اشاره به تجربه شخصی خود ادامه داد: «در خانوادهها، تعامل نزدیک و گفتگو با فرزند، حتی در مورد مسائل جزئی روزمره، بسیار اثرگذار است. این ارتباط، به فرد اجازه میدهد تا به صورت طبیعی و بدون فشار از مسیرهای انحرافی فاصله بگیرد و هویت خود را بازسازی کند.»
وی بیان داشت: «فرقهها دارای زیستبوم و ویژگیهای خاص خود هستند و تجربه فردی در زندگی فرقه اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل، هر مواجههای باید با شناخت دقیق از شخصیت و وضعیت فرد انجام شود و نمیتوان با نسخه واحد به همه افراد برخورد کرد.»
این کارشناس افزود: «بین فرقهها، مدعیان دروغین و جریانهای انحرافی تفاوت وجود دارد. فرقهها غالباً دارای تسلط روانی و جابهجایی عمیق در باورهای فرد هستند، در حالی که مدعیان دروغین تنها بخشی از باورها را منحرف میکنند. بنابراین، شناخت دقیق ماهیت و شدت فرقه و میزان نفوذ آن در فرد، در تعیین روشهای بازگشت بسیار حیاتی است.»
حجتالاسلام حاجیآقازاده در پایان اظهار داشت: «فرقهها هم سطحبندی دارند و هر فرد بسته به میزان درگیری، نیازمند مداخلات متفاوت است. تجربه نشان داده است که با حمایت خانواده، ایجاد فرصتهای بازسازی هویتی و فراهم کردن محیط امن، بازگشت موفقیتآمیز افراد امکانپذیر است.»
ارسال نظرات