۲۴ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۲
کد خبر: ۷۹۴۶۰۷
۳ روایت از زندگی و زمانه سردار علیرضا افشار

از تسخیر سفارت آمریکا تا حضور بسیج در چین؛ علیرضا افشار که بود؟

از تسخیر سفارت آمریکا تا حضور بسیج در چین؛ علیرضا افشار که بود؟
آقای‌ افشار را نشان‌ دادم‌ و گفتم‌: «ایشان‌ یك‌ دانشجو است‌، یك‌دست‌ لباس‌ هم‌ بیشتر ندارد. شب‌ پیراهنش‌ را می‌شوید و می‌اندازد خشك‌ شود كه‌ صبح‌ تنش‌ كند. همه‌ بچه‌های‌ جهاد از این‌ تیپ‌ آدم‌ها هستند. دولت‌ موقت‌ اینها را تحمل‌ نمی‌كند و به‌ هنگام‌ ملاقات‌ با دولت‌ باید بروم‌ اینها را پشت‌ ستون‌ قایم‌ كنم‌. اینكه‌ نشد كار.

علیرضا افشار متولد 1330 در مشهد متولد شد. وی دیپلم خود را از مدرسه‌ علوی مشهد دریافت کرد و به‌واسطه فعالیت‌های سیاسی توسط ساواک دستگیر و 4 ماه زندان بود. او در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف فارغ‌التحصیل شد. در بهار 1358 به همراه جمع دیگری از دانشجویان در تشکیل جهاد سازندگی نقش‌‌آفرینی کرد و تا سال 1361 عضو شورای مرکزی جهاد بود.

وی که از دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی بود؛ پس از جهاد سازندگی به سپاه پیوست. او در سال­‌های 1368 تا 1376 فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را برعهده داشت. عضویت در شورای مرکزی جهاد سازندگی، ریاست ستاد مرکزی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی، ریاست دانشگاه امام حسین(ع)، معاونت فرهنگی ستاد کل، ریاست بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش­‌های دفاع مقدس و معاونت سیاسی وزیر کشور از دیگر مسئولیت‌های او پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود.

علیرضا افشار که در آخرین مسئولیت خود ریاست اندیشکده جنگ نرم دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی را برعهده داشت به دلیل عارضه قلبی در 24 مهر ماه 1404 درگذشت.

به همین مناسبت خاطراتی از فعالیت‌ها و اقدامات او در ادامه از نظر می‌گذرد.

دانشجویی با یک دست لباس

علی‌اکبر ناطق نوری که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی نمایندگی امام در جهاد سازندگی را بر عهده داشت در بخشی از خاطرات خود به روایت اختلافات جهاد با دولت موقت می‌پردازد که منجر به رجوع به امام برای رفع اختلاف و تعیین تکلیف می‌شود. ناطق نوری می‌گوید: « بنده‌ با ماشین‌ همراه‌ آقای‌ افشار به‌ قم‌ رفتیم‌. عصر بود، امام‌ ملاقات‌ نداشت‌. آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌ هم‌ شب‌ در قم‌ ماند. صبح‌ زود، قبل‌ از اینكه‌ مهندس‌ بازرگان‌ به‌ ملاقات‌ امام‌ بیاید، آقای‌ رسولی‌ محلاتی‌، از امام‌ برایم‌ وقتی‌ گرفت‌ و خدمت‌ امام‌ رفتم‌ و به‌ ایشان‌ عرض‌ كردم‌ كه‌ جهاد خیلی‌ مهم‌ است‌ و اما از جهاد مهم‌تر این‌ جوانان‌ هستند كه‌ اداره‌كننده‌ جهاد هستند. حفظ‌ و نگهداری‌ اینها مهم‌ است‌ و دولت‌ موقت‌ با این‌ جوانان‌ لج‌ است‌. 

آقای‌ افشار را نشان‌ دادم‌ و گفتم‌: «ایشان‌ یك‌ دانشجو است‌، یك‌دست‌ لباس‌ هم‌ بیشتر ندارد. شب‌ پیراهنش‌ را می‌شوید و می‌اندازد خشك‌ شود كه‌ صبح‌ تنش‌ كند. همه‌ بچه‌های‌ جهاد از این‌ تیپ‌ آدم‌ها هستند. دولت‌ موقت‌ اینها را تحمل‌ نمی‌كند و به‌ هنگام‌ ملاقات‌ با دولت‌ باید بروم‌ اینها را پشت‌ ستون‌ قایم‌ كنم‌. اینكه‌ نشد كار. ما دیروز دعوایمان‌ شد و زدوخوردی‌ شد. ما اول‌ خودمان‌ خدمتتان‌ این‌ مسایل‌ را می‌گوییم‌ تا بعد بازرگان‌ نیاید این‌ها را بگوید.» امام‌ نگاهی‌ كردند و فرمودند: «این‌ موضوع‌ را به‌ آقای‌ بهشتی‌ بگویید و ایشان‌ رسیدگی‌ كنند وگرنه‌ خودم‌ رأساً دخالت‌ خواهم‌ كرد.»

 

نگذاشتند اسناد شهید بهشتی منتشر شود

علیرضا افشار علاوه بر عضویت در شورای مرکزی جهاد سازندگی از دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی بود. او در خاطرات خود با اشاره به جریان‌های درون لانه جاسوسی در افشای اسناد می‌گوید: عموماً جریان لیبرال بود كه مخالف این حركت بود. از جمله دولت موقت كه در آن زمان خواستار گفتوگو و مذاكره با آمریكا و توقف این حركت بود. بعد هم كه اسناد به دست آمد هم بسیاری از جریانات جاسوسی و شبكههای آنها كشف شد و هم اسنادی در مورد كسانی كه نظیر امیرانتظام كه ارتباط خاصی نظیر جاسوسی با آمریكا وجود داشته كشف شد.

حرفهای ناگفتهی بسیاری در این زمینه وجود دارد كه یكی از آنها این است كه آن موقع در سفارت آمریكا سندی به نفع شهید بهشتی پیدا شد. سندی كه در آن آمریكاییها به شدت علیه ایشان موضعگیری كرده بودند و ما تعداد دیگری از دانشجویان به شدت پافشاری كردیم كه این سند باید افشا شود و به استحضار ملت برسد. اصلاً ما میخواستیم تمام اسناد افشا شود تا مردم بدانند در لانه چه می‌‌گذشته است. این امر موجب شد تا مردم تا حد زیادی از آن استقبال كردند تا جایی كه تعداد زیادی مقابل سفارت جمع میشدند و شعار میدادند «دانشجوی خط امام! افشا كن افشا كن». وقتی ما اصرار كردیم كه این سند(مربوط به شهید بهشتی) هم باید مانند دیگر اسناد افشا شود،5 متأسفانه همانهایی كه بعداً وا دادند و رفتند به اسم دانشجوی خط امام مذاكره كردند و اخیراً هم وابسته از آب درآمدند، همانها مانع شدند و نگذاشتند این سند منتشر شود. و همین اواخر در جریان محاكمه این فرد و در بازرسی از منزل وی این سند پیدا شد، یعنی اینكه وی همان موقع این سند را از لانهی جاسوسی خارج كرده بود.

 

حضور بسیج در چین

افشار که با عناوین و خدماتش در بسیج بیش از سایر مسئولیت‌هایش شناخته می‌شود در بخشی از یادمانده‌هایش با تاکید بر اینکه بسیج بزرگترین سازمان مردم‌نهاد جهان است می‌گوید: در یک مقطع، همایشی در چین برگزار می‌­شد که کل موسسات مردمی دنیا برای یک برنامه جمع شده بودند و قرار شد از ایران هم موسسات مردم‌نهاد بروند؛ چه اینکه ما شنیده بودیم که منافقین در این همایش و برنامه‌های نمایشگاهی که داشت حضور فعالی دارند و علیه جمهوری اسلامی ایران برنامه‌ریزی کردند و می‌خواهند کار کنند و کارهایی هم کرده بودند. به همین خاطر ما اصرار کردیم بسیج باید در این همایش شرکت کند ظاهر این بود که بسیج نهاد مردمی نیست و یک نهاد حاکمیتی است اما  ما در آن جلسه‌ای که با حضور نماینده تشکل بین‌المللی این همایش در ایران برگزار شد اثبات کردیم که بسیج یک نهاد مردمی است.

در آن جلسه گفتیم به نظر شما یک موسسه مردم‌نهاد دارای چه شاخص‌هایی است که ما نداریم! شما یک موسسه مردم‌نهاد را ببینید معنایش این است که نیرویی که در آنجا حضور دارد داوطلب است و با زور یا برای کسب درآمد آنجا نیامده است. تمام پایگاه‌های مقاومت در مساجد ایران هم نیروهای داوطلب هستند و هیچگونه اجباری برای حضور ندارند و هیچ حقوقی هم دریافت نمی‌کنند؛ بله حاکمیت خدماتی برای به کارگیری این‌ افراد که لازم است تا آن اثربخشی را در جامعه داشته باشند را در یک ساز و کاری ایجاد کرده است. در آن جلسه ما ثابت کردیم که این بسیج NGO است و بزرگترین  NGO جهان است آن‌ها هم پذیرفتند و بسیج برای شرکت در آن همایش اجازه گرفت و  بسیج خواهران ما که رفته بودند توانستند خوب عمل کنند، فکر کنم آن همایش هم در حوزه زنان بود.

ارسال نظرات