۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۳
کد خبر: ۷۹۵۱۵۹
موحدابطحی:

معیار سنجش کتاب، کارآمدی است نه صدق و کذب

معیار سنجش کتاب، کارآمدی است نه صدق و کذب
عضو هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گفت: کتاب «واقع‌گرایی در علوم انسانی اسلامی» نه برای فیلسوف علم کارآمد است و نه برای فعالان علوم انسانی اسلامی.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سید محمدتقی موحدابطحی، عضو هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در نشست نقد و بررسی کتاب «واقع‌گرایی در علوم انسانی اسلامی» نوشته ابراهیم دادجو، به‌عنوان ناقد، در ابتدا، کتاب را به مثابه یک «فناوری (تکنولوژی)» تحلیل کرد و معیار ارزیابی آن را «کارآمدی» در نظر گرفت، نه «صدق و کذب» و تأکید کرد: یک فناوری باید برای هدف مشخصی کارآمد باشد.
 
وی متذکر شد: اگر هدف کتاب بحث درباره علوم انسانی اسلامی بوده، پرداختن گسترده به فلسفه علم و واقع‌گرایی در این حد، ضروری نیست و صرفاً باید در حد مقدماتی مطرح می‌شد.
 
موحد ابطحی خاطر نشان کرد: کتاب برای یک فیلسوف علم نیز کارآمد نیست؛ چراکه ورود نویسنده به مباحث فلسفه علم در نهایت به اثبات یک تلقی خاص از علم دینی می‌انجامد.
 
وی نقدها و تقریرهای نویسنده از نظریات فلسفه علم غربی را در پاره‌ای موارد ضعیف و ناکامل دانست و عنوان کرد: بسیاری از این نقدها، پیش‌تر توسط خود اندیشمندان غربی مطرح و اصلاح شده‌اند.
 
موحد ابطحی خاطرنشان کرد: در عین حال، کتاب برای یک فعال محض در حوزه علوم انسانی اسلامی نیز مناسب نیست، زیرا ممکن است مباحث سنگین فلسفه علم برای او قابل استفاده نباشد.
 
نقد مبانی فلسفه علم و «واقع‌گرایی مطلق»
 
وی در ادامه به نقد مبانی فلسفی کتاب پرداخت و چالش‌هایی را در دیدگاه واقع‌گرایی مطلق و پیش‌رونده مطرح کرد و تاکید کرد: معیار موفقیت و کارآمدی در تکنولوژی (مانند ساخت موبایل و مکانیک کوانتوم) برای اثبات درستی و واقع‌نمایی گزاره‌های نظری (مانند کوارک) ناکافی است. 
 
موحد ابطحی این معیار را برای گزاره‌هایی که حاوی مفاهیم مشاهده‌ناشدنی هستند، محل تردید خواند و گفت: نظریه زمین مرکزی نیز در زمان خود موفق بود و پیش‌بینی‌های کارآمدی انجام می‌داد.
 
وی تأکید کرد: برای همراهی یک فیلسوف علم، باید پیوستگی بحث‌ها با ادبیات فلسفه علم حفظ شود و نقدهایی که مطرح می‌شوند، نقدهای جدید و جدی وارد شده به آن نظریات باشند، نه صرفاً نقدهایی که خود آن‌ها مطرح کرده و برطرف کرده‌اند.
 
موحد ابطحی به عدم تبیین کامل مفهوم واقع‌گرایی معناشناختی در کتاب اشاره کرد و توضیح داد: در واقع‌گرایی معناشناختی، صرفاً نظریه‌هایی که به مرحله بلوغ رسیده‌اند (مانند الکترون) دارای مابه‌ازای خارجی دانسته می‌شوند، در حالی که مفاهیمی چون کوارک هنوز به این حد از بلوغ نرسیده‌اند.
 
دفاع از رویکرد تهذیب و تکمیل (اصلاح) علوم موجود
 
وی بار دیگر موضع خود را در حوزه علم دینی، یعنی رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود (اصلاح علوم غربی) اعلام کرد و تصریح کرد: من با رویکرد تأسیسی مخالف هستم.
 
موحد ابطحی در ادامه گفت: برای دفاع از رویکرد تهذیب و تکمیل و نقد رویکرد تأسیسی، نیازی به اثبات ذات‌گرایی جدید یا واقع‌گرایی مطلق و پیش‌رونده نیست و می‌توان با تکیه بر فلسفه‌های علم رایج، این رویکرد را تبیین کرد.
 
وی با ذکر مثال‌هایی بیان داشت: حوزه روانشناسی اسلامی، همچون الگوی چندبعدی معنوی خدامحور که توسط برخی اساتید در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه توسعه یافته، نشان داد که رویکرد تهذیب و تکمیل به دلیل ایجاد خروجی‌های عملیاتی و مراکز مشاوره‌ای کارآمد، موفق‌تر از رویکرد تأسیسی (مانند روانشناسی قرآن‌بنیان که فاقد خروجی عملیاتی است) عمل کرده است.
 
موحد ابطحی در پایان ضمن تشکر از زحمات نویسنده و آموزنده بودن کتاب، ضمن ابراز امیدواری تأکید کرد: با تعیین دقیق‌تر مخاطب و چینش مطالب متناسب با هدف، کارآمدی کتاب افزایش یابد.
ارسال نظرات