تبیین نقش شجاعانه حضرت زهرا (س) در مرحله سوم حادثه
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، حجتالاسلام ربانی گلپایگانی، استاد درس خارج حوزه علمیه، در درس خارج کلام، با اشاره به ادله و شواهد شهادت آن حضرت در منابع فریقین، تقسیمبندی روایات را یادآور شد و تأکید کرد: مجموعه گزارشهای تاریخی، چه با تعبیر «مقتوله» و «شهیده» و چه گزارشهای مرتبط با صدمات وارده، همگی بر شهادت دلالت دارند.
حجتالاسلام ربانی گلپایگانی در ادامه با نقد ادعاهای مطرحشده در برنامه «تناقضات شهادت حضرت زهرا(س)» در شبکه وهابی کلمه، نخست شبهه «عدم ارتباط نزاع خلافت با حضرت زهرا(س)» را رد کرده و تصریح کرد: هرچند محور نزاع سیاسی بر سر بیعت امیرالمؤمنین(ع) بود، اما حضرت زهرا(س) بهعنوان مدافع حق ولایت وارد میدان شد و طبیعی است که مورد هجمه قرار گیرد.
وی در تبیین شبهه دوم، که عدم واکنش صحابه نسبت به رفتارهای خشن را دلیل بر وقوعنیافتن حادثه میداند، سه عامل را مؤثر دانست: «اقناع و مشروعیتبخشی حکومت از طریق تکیه بر بیعت»، «ایجاد فضای رعب و ارعاب» و «وجود جریان نفاق»؛ بررسی دقیق فضای اجتماعی آن دوره نشان میدهد این سه عامل مانع از واکنش گسترده صحابه شده است.
استاد درس خارج حوزه علمیه در بخش دیگری از سخنان خود، به تئوریزه کردن واقعه سقیفه در منابع کلامی اهلسنت اشاره کرد و گفت: آنان با استناد به واقعیت خارجی بیعت ابوبکر، آن را بهعنوان روش مشروع تعیین خلیفه معرفی کردهاند، در حالی که هیچ نص شرعی در اینباره وجود ندارد.
وی با اشاره به قضیه بیعت ابوبکر و رخدادهای سقیفه، تأکید کرد: پس از اتفاقات سقیفه، جمع کثیری از صحابه در مدینه به مسجد آمده و بیعت با ابوبکر انجام شد. بر اساس این عمل، مشروعیت خلافت ابوبکر از منظر آن دوره تثبیت شده و عمل مشروع تلقی شد؛ به این معنا که مخالفت با آن در آن زمان مغایر با امر مشروع و مخالفت با حق الهی قلمداد میشد.

حجتالاسلام ربانی گلپایگانی یادآور شد که این روش مشروعیتبخشی و اقناع، در کلام اهلسنت بهعنوان مبنای مشروعیت خلیفه مورد استناد بوده است.
وی سپس به عامل دوم یعنی ایجاد فضای رعب و ترس اشاره کرد و نقش عمر بن خطاب را در مدیریت این شرایط برجسته دانست. استاد حوزه یادآور شد که ویژگیهای شخصیتی و اقتدار عمر، از جمله شجاعت و شدت عمل، باعث شد بسیاری از صحابه از اعتراض به رفتارهای خشن جلوگیری کنند.
حجتالاسلام ربانی گلپایگانی تأکید کرد: این عوامل در کنار یکدیگر—اقناع مشروعیتبخش، ایجاد فضای رعب و تهدید، و شرایط تاریخی و اجتماعی—میتواند توجیهکننده عدم واکنش اکثریت صحابه نسبت به حادثه هجمه به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها باشد.
استاد درس خارج حوزه علمیه عامل دوم را نفاق برخی افراد معرفی کرد و یادآور شد که قرآن کریم بارها به وجود منافقان در میان مردم مدینه اشاره دارد و حضور آنان در میان صحابه و اطرافیان پیامبر، فضای پیچیدهای ایجاد کرده بود که مانع از واکنش آشکار اکثریت شد.
وی همچنین عامل سوم را مشروع جلوه دادن اقدامات حاکمیت برشمرد و توضیح داد که تبلیغ مشروعیت بیعت با ابوبکر و واجب دانستن همکاری با آن، در کنار ارعاب و تهدید، موجب شد اکثریت صحابه سکوت اختیار کنند.
استاد درس خارج حوزه علمیه با تأکید بر مستندات تاریخی، گفت: این عوامل همگی در کنار هم میتوانند توضیح دهند که چرا اکثریت صحابه نسبت به رفتار خشن با حضرت زهرا(س) واکنش مناسبی نشان ندادند.
وی با اشاره به اهمیت تحلیل شرایط تاریخی و اجتماعی، یادآور شد که این مباحث نه تنها جنبه تاریخی دارد، بلکه برای درک واقعیتهای مشابه در شرایط کنونی نیز قابل استفاده است و به عنوان نمونه، به وقایع اخیر غزه و واکنشها در سطح جهانی اشاره کرد.
حجتالاسلام ربانی گلپایگانی با اشاره به واکنشهای کشورهای منطقه و رفتارهای متفاوت حکومتها، این موضوع را با شرایط تاریخی مدینه مقایسه کرد و توضیح داد: در تاریخ، عوامل مختلفی از جمله مشروعیت جلوه دادن بیعت، ایجاد رعب و ترس و حضور منافقان، باعث شد اکثریت صحابه نسبت به هجمهها سکوت کنند.
وی افزود: «حتی در شرایط کنونی نیز مشاهده میکنیم که برخی کشورهای مدعی مسلمان بودن، در مقابل ظلمها و جنایات علیه مردم بیگناه سکوت میکنند یا همراه با طرف مقابل عمل میکنند».

تشریح سه مرحله هجمه به خانه حضرت فاطمه زهرا (س)
حجتالاسلام ربانی گلپایگانی در بخش دیگری از سخنان خود به شبههای اشاره کرد که معتقد است حمله به خانه حضرت زهرا و جسارت به آن حضرت با عدالت، غیرت و شجاعت امیرالمؤمنین علیهالسلام سازگار نیست.
وی در پاسخ تأکید کرد: هیچ سند و روایتی وجود ندارد که نشان دهد امیرالمؤمنین علیهالسلام از حضرت زهرا خواسته باشد شخصاً با مهاجمان مقابله کند و یا مانع وی شود.
استاد درس خارج حوزه علمیه توضیح داد: منابع تاریخی، از جمله ابن طبیه و سلیم بن قیس، این واقعه را در سه مرحله ثبت کردهاند و در مرحله اول، حتی حضور امیرالمؤمنین علیهالسلام و عمر بن خطاب نبوده است و اقدام حضرت فاطمه زهرا به دفاع از حق ولایت و امامت، بدون دستور مستقیم وی صورت گرفته است.
وی در مرحله اول خصوص گفت: پیامرسانان با ادعای مأموریت خلیفه پیامبر برای بیعت گرفتن از امیرالمؤمنین علیهالسلام به خانه آمدند. حضرت علی علیهالسلام با شنیدن صدا پاسخ دادند: «چه میگویید و چه میخواهید؟» فرستاده مدعی شد: «خلیفه پیامبر ما را فرستاده تا بیعت کنی.» امام علی علیهالسلام این ادعا را رد کردند و فرمودند: «چه دروغ بزرگی! من خلیفه واقعی پیامبرم و آنان باید با من بیعت کنند.» در این مرحله، هیچ نقلی از دخالت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها گزارش نشده است.
استاد درس خارج حوزه علمیه در مورد مرحله دوم افزود: فرستاده بار دیگر با تعبیر تازهای پیام را منتقل کرد، اما پاسخ حضرت علی علیهالسلام همچنان رد ادعای مأموریت خلیفه بود و پذیرش بیعت صورت نگرفت. باز هم در این مرحله، نقش مستقیم حضرت فاطمه زهرا (س) گزارش نشده است.
حجتالاسلام ربانی گلپایگانی در خصوص مرحله سوم تبیین کرد: عمر بن خطاب به همراه گروهی مسلح شامل «قنفذ» و دیگر همراهان، به در خانه آمد و تهدید کرد: «اگر بیعت نکنید، خانه را آتش میزنیم.» که در این مرحله، حضرت فاطمه زهرا (س) وارد صحنه شدند و با صدای بلند فرمودند: «شما از ما چه میخواهید؟»
استاد درس خارج حوزه علمیه افزود: بر اساس نقلها، مهاجمان با فشار بر در و آتش زدن تلاش کردند وارد خانه شوند.
وی ادامه داد: على عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد. ولى سخن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و وصيتى را كه به او كرده بود بياد آورد و فرمود: «اى پسر صُهاك، قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر نبود مقدّرى كه از طرف خداوند گذشته و عهدى كه پيامبر با من نموده است مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى».
حجتالاسلام ربانی گلپایگانی تأکید کرد: این سلسله حوادث نشاندهنده مقاومت و پایبندی خاندان پیامبر به حق و عدالت است و نقش حضرت فاطمه زهرا (س) در مرحله سوم، پاسخی مستقیم به زورگویی و تهدید مهاجمان بوده است.