کربلای ۴؛ تجلی عشق و عرفان/ شهدا امامزادههای انقلاب هستند
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام مسعود مفخمی استاد حوزه علمیه و رزمنده دفاع مقدس در نشست تبیینی «۱۳۷ گوهر شب چراغ حوزه و روحانیت کربلای ۴» که در خبرگزاری رسا برگزار شد، به خاطرات شخصی خود از عملیات کربلای ۴ پرداخت و ابراز کرد: من از لحظهای که پا در آب گذاشتم تا لحظهای که مجروحان و شهدا برگردانده شدند در میدان بودم، از ساعت ۲۲:۴۵ شب تا دو و نیم بامداد، لحظاتی سرشار از حماسه و عشق بود.
وی افزود: اگر حادثه کربلا را شکست میدانیم، باید کربلای ۴ را نیز شکست بدانیم؛ اما هیچ یک از جهادها تا امروز در خاطر مردم مانند کربلا باقی نمانده است، چون آنچه ماند، عشق بود و حماسه؛ نه نتیجه نظامی.
رزمنده دفاع مقدس بیان داشت: نگاه من به کربلای ۴ نگاه یک غواص پیادهنظام است؛ عملیاتی که همه لحظههایش از جنس عشق بازی بود. بعضیها که اشکال میکنند و شبهه میسازند در میدان نبودند تا عشق به معبود را ببینند و بفهمند؛ چراکه حقیقتاً آنجا غوغایی از ابتهاج و بهجت قلبی بود که قابل تصویر نیست.
وی افزود: بسیاری از شهدای ما بهویژه شهدای کربلای ۴ عارف واقعی بودند. در لحظه شهادت میگفتند الهی راضی شدی از من؟ هرچه داشتم آوردم. روحشان رضایت خدا را طلب میکرد.
حجت الاسلام مفخمی بیان داشت: برخی از شهدا پیش از شهادت پلاکهای خود را دور انداختند تا اگر پیکرشان برنگشت ناشناخته بمانند. آنان خواستند فقط برای خدا شناخته شوند و این گمنامی از اوج معرفتشان بود. شهدای کربلای ۴ بزرگترین معامله هستی با خداوند را انجام دادند؛ جان دادند و رضایت خدا را خریدند.
این رزمنده دفاع مقدس برخی از جزئیات عملیات را چنین توضیح داد: من لحظه عبور از رودخانه اروند را از فاصله حدود ۳۵۰ متری تا خط دشمن بهخوبی یادم هست. غواصان با طنابهای گرهدار به صورت صفی حرکت میکردند و تصور میکردند دشمن آنان را نمیبیند، درحالی که دشمن تا دندان مسلح منتظر بود.
وی افزود: لحظهای که از رودخانه عبور کردیم، ضد هواییهای دشمن از زمین و هوا آتش میریختند. توپخانه، منور، و تیربارِ سنگین غوغا کرده بود، اما هیچکس عقب نکشید.
رزمنده دفاع مقدس با اشاره به آموزشهای دشوار پیش از عملیات گفت: ما حدود پنج ماه دورههای سخت غواصی دیدیم تا آماده شویم. عقل سلیم نمیپذیرد چنین نیرویی را برای عملیات ایذایی بفرستند؛ این عملیات هدفش فتح بود، نه ایجاد حواسپرتی. سه موج از نیروها وارد میدان شدند، هرکدام بیش از صد نفر. بسیاری بازنگشتند، اما همه با منطق عشق و عمل به تکلیف رفتند.
وی ابراز کرد: در این عملیات همه افراد تا آخرین دم ماندند. یادم هست جنازه یکی از شهدا را با خودم حمل میکردم، درحالی که روی دوشم آرپیجی و چهار گلوله سنگین بود. از میان طوفان گلولهها عبور کردیم تا به سیمخاردارها رسیدیم. سه حلقه سیمخاردار و موانع خورشیدی را پشت سر گذاشتم، در حالی که گلولهها از دوروبرم رد میشد. وقتی بعد از عملیات لباسهایم را بریدند، دیدم گوشت پایم تکهتکه از زخم سیمها کنده شده بود و من در میدان هیچ نفهمیده بودم.
حجت الاسلام مفخمی گفت: چرا واعظان و استادان اخلاق هنگام معرفی الگو، به علمای قرون گذشته اشاره میکنند؛ اما از بزرگان دوران دفاع مقدس و رزمندگان عارف، کمتر سخن میگویند؟ ما موظفیم این نسل را معرفی کنیم، چون طلاب امروز تشنهاند. اگر نرویم سراغ این فضا، مدیون خواهیم شد و فردای قیامت مؤاخذه میشویم.
وی در پایان با اشاره به سخنان سردار باقرزاده بیان داشت: ایشان نقل کردند که وقتی گروهی خدمت حضرت آقا رفتند تا برای امامزادگان کمک بگیرند، معظمله فرمودند به فکر امامزادههای انقلاب هم باشید، یعنی همان شهدا.
رزمنده دفاع مقدس افزود: شهدا امامزادههای انقلاب هستند و باید رسانهها حلقه وصل بین شهدا، معنویت و طلاب جدید باشند تا پیوند عاشقانه نسلهای انقلاب حفظ شود.