۰۴ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
کد خبر: ۸۰۱۱۶۹
یادداشت؛

راهکارهای مقابله با فرهنگ‌های وارداتی به بهانه کریسمس

راهکارهای مقابله با فرهنگ‌های وارداتی به بهانه کریسمس
نفوذ فرهنگی، نه تنها در تزئینات ظاهری، بلکه در تغییر الگوهای مصرف، نوع لباس پوشیدن و حتی واژگان مورد استفاده در جامعه خود را نشان می‌دهد. اگر جامعه نتواند برای نیازهای ذاتی خود به جشن، شادی و تعلق، پاسخی بومی و اصیل ارائه دهد، ناگزیر به سمت الگوهای آماده و جهانی حرکت می‌کند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در سال‌های اخیر، همزمان با نزدیک شدن به ایام کریسمس، صحنه‌هایی از تزئین خانه‌ها و مغازه‌ها با درخت کاج و نوارهای قرمز در شبکه‌های اجتماعی ایران ظاهر می‌شود. در نگاه اول، این پدیده ممکن است بی‌اهمیت به نظر برسد؛ نوعی گرایش طبیعی به زیبایی و جشن. اما در لایه‌های عمیق‌تر، نشانه‌ای از تغییر ذائقه فرهنگی و گرایش به هویت‌های برساخته جهانی است. آنچه نگرانی‌برانگیز است، نه شادی و جشن، بلکه تضعیف حس تعلق به ریشه‌ها و تبدیل مناسبت‌های فرهنگی ما به مصرف‌گرایی تقلیدی است. این پدیده، که در بسترهای جهانی‌سازی فرهنگی شکل می‌گیرد، نیازمند تحلیل دقیق و ارائه راهکارهای چندوجهی در سطوح اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای است.

کریسمس در ذات خود جشن میلاد حضرت عیسی(ع) است، که برای پیروان مسیحیت در سراسر جهان اهمیت دینی دارد. اما آنچه در نسخه مصرفی و غربی آن به کشورهای دیگر صادر می‌شود، غالباً معنای دینی خود را از دست داده و به نمایش تجمل، خرید و مصرف بدل شده است. این نسخه از کریسمس، بیش از آنکه یک مناسبت مذهبی باشد، یک کمپین تبلیغاتی گسترده با محوریت مصرف‌گرایی است. در این فرایند، ارزش‌های معنوی و اخلاقی جای خود را به خرید هدیه، دکوراسیون پرهزینه و نمایش بیرونی خوشبختی می‌دهند. اینجاست که مسئله از مرز دین خارج و به چالش فرهنگی بدل می‌شود، زیرا با تکرار مداوم این الگوها، هویت‌های فرهنگی محلی در معرض تهدید قرار می‌گیرند.

این نفوذ فرهنگی، نه تنها در تزئینات ظاهری، بلکه در تغییر الگوهای مصرف، نوع لباس پوشیدن و حتی واژگان مورد استفاده در جامعه خود را نشان می‌دهد. اگر جامعه نتواند برای نیازهای ذاتی خود به جشن، شادی و تعلق، پاسخی بومی و اصیل ارائه دهد، ناگزیر به سمت الگوهای آماده و جهانی حرکت می‌کند. این حرکت، اغلب منجر به یکنواختی فرهنگی و از دست رفتن غنای تنوع فرهنگی می‌شود.

راهکارهای مقابله با فرهنگ‌های وارداتی به بهانه کریسمس

ریشه‌های گرایش به آیین‌های وارداتی

گرایش به آیین‌ها و نمادهای فرهنگی بیگانه، مانند تزئینات کریسمس، ریشه در عوامل متعددی دارد که ترکیبی از مسائل اجتماعی، اقتصادی و رسانه‌ای را شامل می‌شود. شناخت این ریشه‌ها اولین گام برای ارائه راهکارهای مؤثر است.

۱. فقدان نسخه‌ای جذاب و به‌روز از آیین‌های بومی

یکی از اساسی‌ترین دلایل گرایش به آیین‌های وارداتی، فقدان نسخه‌ای جذاب و روزآمد از آیین‌های بومی است. جشن‌های کهن ایرانی نظیر نوروز و یلدا، که ریشه در تاریخ و فرهنگ غنی این سرزمین دارند، گاهی در ذهن نسل جوان به مراسمی تکراری، خشک و عمدتاً خانوادگی تقلیل یافته‌اند. این مراسم فاقد زبان بصری و فرمی هستند که بتوانند با سلیقه و دغدغه‌های نسل امروز که شدیداً تحت تأثیر بصریات و سرعت زندگی مدرن قرار دارد، ارتباط برقرار کنند.

برای مثال، جشن یلدا که باید نمادی از امید به روشنایی و کنار هم بودن باشد، در بسیاری موارد تنها به حافظ‌خوانی و خوردن هندوانه و انار خلاصه می‌شود. این امر، فاقد آن هیجان بصری و قدرت سرگرمی است که کریسمس با تبلیغات گسترده‌اش به نمایش می‌گذارد. در نبود یک روایت نو، جذاب و مدرن از جشن‌های خودی، نسخه‌های وارداتی که با جلوه‌های خیره‌کننده همراهند، به‌راحتی جایگزین می‌شوند.

۲. قدرت رسانه‌های اجتماعی و تبلیغات جهانی

دومین عامل، قدرت بی‌بدیل رسانه‌های اجتماعی و نفوذ تبلیغات جهانی است. الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی به‌طور مداوم، محتوایی را به مخاطب ارائه می‌دهند که با الگوهای جهانی همخوانی دارد. تصاویر تزئینات پرزرق‌وبرق کریسمس، لباس‌های مرتبط و سبک زندگی مرتبط با آن، به‌طور مداوم در قالب محتوای لایف‌استایل (سبک زندگی)، تبلیغات برندهای بین‌المللی و حتی در میان اینفلوئنسرهای محبوب پخش می‌شود.

این تکرار مداوم، یک «هنجار» جدید می‌سازد. در ذهن برخی از مخاطبان، به‌ویژه جوانان، استفاده از نمادهای کریسمس تبدیل به یک شاخص برای «مدرن بودن»، «جهانی بودن» یا «انطباق با مد جهانی» می‌شود. این گرایش، اغلب ناخودآگاه و مبتنی بر تمایل به دیده شدن و تعلق به جریان اصلی جهانی است، نه لزوماً پذیرش معنای فرهنگی آن.

۳. هویت‌یابی و حس تعلق

در دنیای امروز، یکی از نیازهای اساسی انسان‌ها، به‌ویژه در جوامع در حال گذار، هویت‌یابی و حس تعلق است. وقتی ساختارهای سنتی هویت‌بخشی ضعیف شده و روایت‌های ملی نتوانند به‌طور کامل نیازهای عاطفی و اجتماعی جوانان را برآورده سازند، افراد به‌سوی هویت‌های جمعی جهانی گرایش پیدا می‌کنند. استفاده از نمادهای شناخته‌شده جهانی، حسی کاذب از تعلق به یک جامعه بزرگ‌تر و جهانی را به فرد می‌دهد. این پدیده، در واقع نوعی کمبود روایت بومی مدرن را آشکار می‌سازد. جامعه‌ای که نتواند برای جشن‌ها و مناسبت‌های خود روایت تازه‌ای خلق کند که هم اصالت داشته باشد و هم جذابیت، به‌ناچار از روایت‌های دیگران وام می‌گیرد تا فضایی برای بروز احساسات خود بیابد.

راهکارهای مقابله با فرهنگ‌های وارداتی به بهانه کریسمس

نقد رفتار رسانه‌ای و فرهنگی

نحوه برخورد با این پدیده در فضای عمومی کشور، تأثیر بسزایی در تشدید یا کاهش آن دارد. رویکردهای افراطی معمولاً نتیجه‌ای معکوس دارند.

۱. ناکارآمدی رویکردهای سلبی و سرکوب‌گرایانه

در بسیاری از مواقع، واکنش رسمی یا رسانه‌ای نسبت به برگزاری جشن کریسمس در ایران، رویکردی صرفاً سلبی، بازدارنده و امنیتی دارد. برخوردهای سختگیرانه، اخطارها یا تلاش برای ممنوعیت کامل، اغلب پاسخگوی نیاز فرهنگی زیربنایی نیست. نسل جوان به‌دنبال تجربه، آزادی در بیان و حس تعلق است؛ اگر این نیازها از کانال‌های رسمی یا بومی پاسخ داده نشود، نسخه‌های وارداتی به‌سادگی با جذابیت «ممنوعه بودن» و «آزادی عمل» بیشتر، جای آن را می‌گیرند. سرکوب فرهنگی، اغلب منجر به مقاومتی پنهانی و ترویج بیشتر پدیده مورد نظر در فضاهای خصوصی می‌شود.

۲. ترویج ناخودآگاه توسط رسانه‌های داخلی

از سوی دیگر، برخی از رسانه‌ها و مجریان نیز با نگاهی سطحی و صرفاً تجاری، خود به ترویج ناخودآگاه این جریان دامن می‌زنند. پخش گسترده تصاویر از جشن‌های پر زرق و برق غربی، تمرکز بر جنبه‌های تجاری کریسمس (مانند تخفیف‌ها و تزئینات) بدون ارائه تحلیل فرهنگی عمیق، ذهن مخاطب را از روح بومی دور می‌کند. این در حالی است که ظرفیت‌های فرهنگی عظیم ایران برای ارائه فضایی شاد و زیبا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اگر شادی و تزئینات در بستر یلدا یا چهارشنبه‌سوری با کیفیت بصری بالا نمایش داده شود، جذابیت تقلید کاهش می‌یابد.

راهکارهای مقابله با فرهنگ‌های وارداتی به بهانه کریسمس

راهکارهای فرهنگی و اجتماعی مقابله

مقابله مؤثر با نفوذ فرهنگی باید بر مبنای تقویت بنیان‌های هویتی و ارائه جایگزین‌های جذاب و کیفی بنا شود، نه صرفاً بر محدودیت‌سازی.

۱. بازطراحی و احیای آیین‌های بومی (Rebranding)

مهم‌ترین راهکار، بازطراحی و به‌روزرسانی آیین‌های بومی است. این کار نیازمند یک پروژه ملی فرهنگی است:

  • زیباسازی و مدرن‌سازی فرم: جشن‌هایی مانند یلدا، نوروز و مناسبت‌های مذهبی (مانند اعیاد اسلامی) باید با طراحی‌های نو، موسیقی‌های شاد، فضاسازی‌های بصری قوی و نمادهای به‌روز به نسل جدید معرفی شوند. نیاز است که تیم‌های طراحی گرافیک، تبلیغاتی و هنری وارد عمل شوند تا یک نسخه «های-اند» (High-End) از جشن‌های ایرانی ارائه دهند.
  • استفاده از نمادهای بومی در تزئینات: تزئینات شهری و فروشگاه‌ها باید به‌جای الگوهای وارداتی، از رنگ‌ها، اشکال و نمادهای ایرانی (مانند انار، هندوانه، سماور، نمادهای فرش ایرانی، خوشنویسی و گل محمدی) الهام بگیرند. این کار باعث می‌شود زیبایی و جشن در خدمت هویت ملی قرار گیرد و جایگزین جذاب و اصیلی برای تزئینات کریسمس فراهم شود. به این ترتیب، مردم می‌توانند همان حس نیاز به جشن و تزئین را در بستری بومی ارضا کنند.

۲. تقویت سواد رسانه‌ای و تحلیل فرهنگی

مقابله با نفوذ فرهنگی بدون افزایش هوشیاری عمومی ممکن نیست.

  • آموزش عمومی: آموزش سواد رسانه‌ای در مدارس، دانشگاه‌ها و از طریق رسانه‌های عمومی باید تقویت شود. این آموزش‌ها باید بر روی درک جوانان از فرآیند نفوذ فرهنگی، مهندسی مصرف و هدفمندی کمپین‌های تبلیغاتی جهانی متمرکز باشند.
  • آشنایی با استراتژی‌ها: وقتی افراد بدانند که الگوهای مصرفی و فرهنگی در بسیاری از موارد، استراتژی‌های مهندسی‌شده‌ای برای هدایت بازارها و تغییر سلیقه‌ها هستند، گرایش کورکورانه به آیین‌های بیگانه کاهش می‌یابد و نگاه انتقادی به محتوای دریافتی تقویت می‌شود.

۳. حمایت از محصولات فرهنگی و هنری بومی

برای رقابت با جریان قدرتمند وارداتی، باید جایگزین‌های داخلی از نظر کیفیت و دسترسی مطلوب باشند.

  • حمایت دولتی و سازمانی: دولت و سازمان‌های فرهنگی باید تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی ایرانی، به‌ویژه در زمینه طراحی دکوراسیون، بسته‌بندی هدایا، لباس‌ها و محصولات هنری مرتبط با جشن‌های ملی را به‌شدت حمایت کنند. این حمایت می‌تواند شامل تسهیلات، اعطای مجوزهای ویژه یا تشویق‌های مالیاتی باشد.
  • نقش برندهای داخلی: برندهای داخلی باهوش باید دریابند که استفاده از هویت ملی و نمادهای اصیل می‌تواند یک مزیت رقابتی بزرگ باشد. تولید بسته‌های هدیه یلدایی یا نوروزی که از نظر کیفیت و زیبایی در حد برندهای جهانی باشند، می‌تواند جایگزین شایسته‌ای برای اقلام وارداتی شود.

راهکارهای مقابله با فرهنگ‌های وارداتی به بهانه کریسمس

۴. رویکرد ارتباطی مثبت و جایگزین‌سازی جذابیت

مبارزه با یک فرهنگ، نباید به معنای انکار شادکامی باشد؛ بلکه باید تولید جذابیت در فرهنگ خودی را محور قرار داد.

  • جشن در بستر ارزش‌ها: جشن و شادی زمانی هویت‌ساز است که از بستر ارزش‌ها و ریشه‌های خودمان برخیزد. لازم است میان جشن گرفتن میلاد مسیح (که موضوعی بین‌المللی و مرتبط با ادیان ابراهیمی است) و تقلید کورکورانه از نمادهای تجاری آن، تمایز قائل شد. برخورد با جشن‌های اقلیت‌های دینی باید مبتنی بر احترام باشد، اما نباید اجازه داد که این احترام بهانه‌ای برای تغییر هویت جمعی اکثریت شود.
  • تأکید بر گفت‌وگوی سازنده: به‌جای تقابل سختگیرانه، باید گفت‌وگوی فرهنگی سازنده‌ای ایجاد شود که ضمن احترام به آزادی بیان، بر اهمیت حفظ هویت تأکید کند.

۵. تولید روایت‌های رسانه‌ای تازه و جهانی‌شدن اصالت

فضای مجازی باید از یک ابزار انتشار الگوهای وارداتی به ابزاری برای تبلیغ فرهنگ خودی تبدیل شود.

  • استفاده از فرم جهانی: سریال‌ها، فیلم‌های سینمایی، پویانمایی‌ها و محتوای شبکه‌های اجتماعی (مانند کلیپ‌های تیک‌تاکی و ریلزهای اینستاگرامی) باید نمادها و داستان‌های ایرانی را با فرم و جلوه‌های بصری جهانی بازآفرینی کنند.
  • مثال عملی: وقتی جشن یلدا با همان هیجان، رنگ و نورپردازی مدرن و تدوین پرانرژی، در قالب محتوای چندرسانه‌ای دیده شود، میزان جذابیت آن برای جوانان به شدت افزایش می‌یابد. این امر باعث می‌شود که حس فاصله با جهان از بین برود، زیرا اصالت در بستری مدرن ارائه شده است.

[ \text{میزان تأثیر هویت‌سازی} = f(\text{کیفیت بصری}, \text{اصالت محتوایی}, \text{ارتباط با نیاز مخاطب}) ]

هرچه کیفیت بصری محتوای بومی (شبیه به استاندارد جهانی) بالاتر رود و اصالت محتوایی حفظ شود، میل به تقلید از الگوهای وارداتی کاهش می‌یابد.

نتیجه‌گیری

مقابله با فرهنگ‌های وارداتی به بهانه مناسبت‌هایی مانند کریسمس، به معنای بستن درها به روی جهان یا ایجاد انزوا نیست؛ بلکه به معنای یاد گرفتن گفت‌وگو از موضع قدرت و هویت است. جامعه‌ای که به ریشه‌های خود آگاه و در هویت خود مستحکم است، می‌تواند با اطمینان و بدون ترس از حل شدن، از دیگران بیاموزد.

تقلید صرف از نمادهای فرهنگی بیگانه، به‌ویژه هنگامی که این نمادها صرفاً بار تجاری دارند و ریشه‌های عمیق معنوی یا فرهنگی در بستر جامعه میزبان ندارند، نشانه‌ای از نوعی غفلت فرهنگی و ضعف در ساختار هویت‌سازی داخلی است.

کریسمس، اگر بهانه‌ای برای سخن گفتن از شادی، بخشش و دوستی باشد، می‌تواند الهام‌بخش هم باشد و تبادل فرهنگی را به همراه داشته باشد. اما تقلید کورکورانه از نمادها و الگوهای مصرفی آن، تنها منجر به از دست رفتن فرصت برای ارتقاء فرهنگ خودی می‌شود. زمان آن رسیده است که با سرمایه‌گذاری جدی در تولید محتوای فرهنگی جذاب و مدرن، در کنار درخت کریسمسِ جهان، انار یلدای خود را نیز جهانی کنیم پررنگ، شیرین و اصیل، تا میراث فرهنگی و هویتی خود را در معرض تابش نور مدرنیته قرار دهیم، نه در سایه آن.

ارسال نظرات